﷽
#یڪ_آیہ_در_روز
۞«قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ»۞
فرمود: «(از مقام خویش) فرود آیید،
در حالى که بعضى از شما نسبت به بعضی دیگر، دشمن خواهید بود و براى شما در زمین، تا زمان معیّنى محل اقامت و وسیله بهره بردارى خواهد بود.»
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۲۴)
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
حسیـن_جـان....🌹
آورده صبا ازگذرٺ عطرخدا را
تاروزے مانیز ڪند ڪربوبلارا
انگارڪه فهمیده نسیمسحرے باز
صبحاسٺ ودلم لڪ زده ایوانطلا را
⚘اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
⚘وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
⚘وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
⚘وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#سلام_ارباب_خوبم
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
#شادی_روح_شهدا_صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
خوب نگاه ڪنید بہ چهره هاشان
آن ها ڪہ تنها بہ زبان نگفتند
انی_حرب_لمن_حاربکم...
عاشورا را درڪ ڪردند
و ڪوشیدند
و مصداق " الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام "
روزتون _شهدایی🌷
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
وصیت نامه اش دوخط
هم نمیشد نوشته:'ولاتکونوا کالذین نسوالله فانسیهم انفسهم'
مانند کسانی نباشید که خدارا فراموش کردند و خدا هم خود آنان را از یادشان برد
#شهید_علی_بلورچی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🔸 " در محضــر شهــــید " ...
ساعت یڪ و دو نصف شب بود
صدای شُرشُر آب می آمد
یڪے ظروف رزمنده ها رو جمع کرده بود
و خیلے آروم ،
به طوری که کسے بیدار نشود ،
پای تانکر آب مےشست...
جلوتر رفتم...
دیدم حاج ابراهیم همتِ ،
فرمانده ی لشڪر ...
✨انسانهای بزرگ هر چه بالاتر می روند
خاڪے تر می شوند....
این خصوصیت مردان خداست، خدایےشویم...
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت
#سردار_خیبر
#مردان_خدا
💠 " شهــــــــ پیام ــــــید " را بہ خاطر بسپاریم ...
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
▫️این روز ها دلـــــــــم
بیشتـــــر از هـــــر روز
بی تــــاب شماست
▫️درمان این حال خرابم
انتهای راه شماست. . .
▫️دنیا با تمام لذت هایش بماند
برای اهلش
من اهل دنیا نیستم
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#یادشبخیر
تازه پا به گردان گذاشته بود.
شوخ طبیعی، رکن جداناشدنی او بود.
فرقی هم نمی کرد در پادگان باشد،
در منطقه و یا شب عملیات و درگیری با دشمن.
سالهای جنگ با سرعت نور گذشت و آقا شدند، راوی جنگ
دیگر کمتر خبری از شوخیها و شوخ طبعیهایش بود.
از قافله بازمانده بود و به یاد آنها روایت میکرد و از شجاعت و بزرگیشان میگفت.
گاهی در جمعهای خصوصی او را گیر میآوریم و گریزی میزنیم به شیرینکاریهایش و خاطرات روزهای جنگ.
همین چند وقتِ گذشته بود که از او خواستیم تا از ماموریت کردستان بگوید .
او هم از خداخواسته سوار مرکب خاطرات شده،
میگفت:
تازه قله ای را گرفته، و سرخوش از این پیروزی، بین بچهها نشسته بودیم که سروکله خبرنگاری پیدا شد و از چگونگی عملیات شب گذشته پرسید. با حرارت هرچه تمامتر پاسخ گفتیم و از شجاعت بچهها و فرار دشمن حکایت ها نقل کردیم.
خبرنگار تشکر کرد و در حال رفتن ، ایستاد و رو به من پرسید، راستی اسم تپه را نگفتید....
اسم تپه را نمیدانستم و گفتن "نمیدانم" با آن همه هنرنمایی قبلی برایم غیر ممکن بود.
نگاهی به تپه انداختم و نگاهی به کلّه کندهکاری شده محمد.
چقدر شبیه هم بودند !
از زبانم در رفت و گفتم "ارتفاعات پسکل ممد"
عجب!! چه اسم با مسمایی شده بود! خبرنگار بیچاره تشکر کرد و رفت و از ما دور شد.
ساعت ۱۴، صدای اخبار رادیو بلند شد. همه کنجکاو بودیم تا اخبارِ کلیِ عملیات را بهدست بیاوریم.
مجریِ خبر، با صدایی رسا و حماسی گفت...... دیشب رزمندگان ما در عملیاتی کم نظیر، در غرب کشور، موفق شدند مناطق وسیعی از جمله تپههای ۱۳۷، دربندیخان، پسکل ممد و.... را به طور کامل آزاد کنند و.....
وقتی نگاهم به چهره متفکرانه فرمانده گردان افتاد و نیم نگاهش به ما که به زور جلو خنده مان را گرفته بودیم، گوئی متوجه داستان شده بود، افتاد بدنبالم و.....
من بودم که فراررا بر قرار ترجیح داده بودم و او بود که بدنبالم می آمد.
برای برادر عزیز
سید باقر احمدیثنا
راوی با سابقه دفاع مقدس
#جهانیمقدم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo