eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
💠چند روز؛ هیچ چیز 🔰چند روز مانده بود تا عملیات بدر. از همه جلوتر بودیم. هیچ کس جلوتر از ما نبود، جز عراقی ها. توی سنگرکمین، پشت پدافند تک لول، نشسته بودم و دیده بانی می کردم. 🔰دیدم یک قایق به طرفم می آید. نشانه گرفتم و خواستم بزنم. جلوتر آمد، دیدم آقا مهدی است. نمی دانم چه شد، زدم زیر گریه. از قایق که پیاده شد، دیدم هیچ چیزی همراهش نیست؛ نه اسلحه ای، نه غذایی، نه قمقمه ای، فقط یک دوربین داشت و یک خودکار. 🔰از شناسایی می آمد. پرسیدم: «چند روز جلو بودی؟» گفت: «گمونم چهار - پنج روز» #سردار_شهید #شهید_مهدی_باکری🌷 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
مناجات با امام زمان -( روزگاران همه را در شب یلدا ماندیم ) ۱۸۲۸ ۶ روزگاران همه را در شب یلدا ماندیم در تب حسرت و در تاب تمنّا ماندیم تا شنیدیم تویی منجی و خواهی آمد به مناجات نشستیم و به نجوا ماندیم بر سر جادّه ، سجّاده‌ی صبر افکندیم چشم بر کعبه ‌ی موعود به صحرا ماندیم با دعا بر تو همه روزه نمازی داریم روی بر قبله‌ی رویت به مصلّا ماندیم " رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم " تو همانی که همه نور و حضوریّ و ظهور ما همانیم که در غیبت کبری ماندیم عجب این نیست شکیبایی‌ مان را ببرد عجب این است به هجر تو شکیبا ماندیم در فراق تو دریغا ! که غزل کم گفتیم وَ اگر هم که سرودیم ، در آن وا ماندیم واژه‌ ها در صف توصیف شما مانده و ما آه ! از قافله‌ ی قافیه ‌ها جا ماندیم شاعر : جواد هاشمی 👇👇👇 http://eitaa.com/piyroo
🌸🍀 🍀🌸 شب طولانی سال است و زمان بیشتر است تاکمی فکر دعا؛ گرم عبادت باشیم ساعتی هم که شده گوشه سجاده خویش بنشینیم و به دنبال سعادت باشیم شب طولانی سال است و خدا منتظر است چشم یک عبدِ گنهکار کمی تر گردد رحمتِ واسعه آغوشِ خودش واکرده یک گنهکار مگر توبه کند برگردد شب طولانی سال است و امان ازغفلت چشمی آیا زدلی غمزده بارانی شد؟ شب طولانی سال است کمی فکر کنیم غیبتِ یار چرا این همه طولانی شد؟! 👇👇👇 http://eitaa.com/piyroo
🍀آیا با قوانین اسلامی هماهنگ است؟ یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام را جشن می‌گیرند. 🔸شرق شناسان و مورخان متفق القولند كه ایرانیان نزدیك به چند هزار سال است كه آخرین شب پاییز و آذر ماه را كه درازترین و تاریك ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می‌مانند، در كنار یكدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریكی و سردی روحیه آنان را تضعیف نكند. 🔷واژه ، از دوران ساسانیان كه متمایل به به كارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به كار رفته است. همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است كه از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. باید دانست كه هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای از واژه مركب شب چله استفاده می شود. ✅نظر اسلام درمورد درباره دیدگاه اسلام در مورد سنت پیشینیان باید عرض کنیم: اسلام در مقابل سنتها و آیین های اقوام و مللی که به اسلام گرویده شده و مسلمان می‌شوند واکنشهای مختلفی را دارد: 1️⃣ یا آن سنت و آیین مخالف آموزه های شریعت اسلام بوده ، که اسلام با آن گونه سنت ها مقابله کرده و رد می کند(مانند زنده به گور کردن دختران اعراب و ...) 2️⃣یا آن سنت و آیین موافق و مطابق با آموزه های دین اسلام است، که اسلام آنها را قبول کرده و تأیید می کند. مانند سنت پاکیزه گی و رفع کدورت و صله رحم در عید نوروز ایرانیان 3️⃣یا آن سنت؛ سنخیت و یا عدم سنخیتی با آمورزهای دین اسلام ندارد و انجام آن مخالفتی با احکام الهی نمی‌کند و دین اسلام هم آنها را رد نمی کند. مانند خیلی از رسوم وآیین های محلی اقالیم مختلف جهان اسلام نظیر؛ «صحبت کردن،مراسم ازدواج، و... ❎چند نکته: در مواردی اسلام برخی از رسوم را طبق مبنای فوق اصلاح کرده و قسمت‌هائی را رد و قسمتهایی را تأیی می کند. ♦️حال با توجه به این مقدمه ای که ذکر شد متوجه می‌شویم که سنت باستانی تا جائیکه مستلزم احیای آموزه هایی چون؛ صله رحم، احترام به بزرگان، همدلی و صمیمیت در خانواده، و...شود خوب و پسندیده می باشد. ♦️ اگر در اجرای این سنت‌ها دچار افراط کاری شویم نظیر: اسراف در مخارج، چشم هم چشمی و آوردن فشار مالی نامناسب به خانواده و ... قطعاً مخالف احکام دین اسلام بوده و مردود است. 📚منبع: الآثار الباقية عن القرون الخالية/ابو ریحان بیرونی/متن، ص: 363 👇👇👇 http://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6033035415596827621.mp3
5.42M
🔻معجزات شهدا 🎙راوی: استاد #رائفی_پور ♥️شهیدی که به خاطر بیقراری های مادرش نشانی قبرش را داد👇👇 من توی دانشگاه روبروی مغازه بابا دفنم #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره شنیدنی یک جانبازنازنین از شهیداحمدکاظمی #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
💝🕊💝🕊💝🕊💝 #قصه_دلبری #قسمت_۴۲ می گفت:( اگه چهار تا پسر داشته باشم, اسم هر چهار تا شون رو می ذارم حسین
💝🕊💝🕊💝🕊💝 ۴۳ روزی که می خواست برود ماموریت,امیرحسین ۴۷روزش بود. دل کندن از آن برایش سخت بود💔 چند قدم می رفت سمت در, بر می گشت دوباره نگاهش می کرد و می بوسیدش😘 وقتی می رفت ماموریت, با عکس های امیر حسین اذیتش می کردم🙊 لحظه به لحظه عکس تازه می فرستادم برایش, می خواستم تحریکش کنم زودتر بر گردد. حتی صدای گریه 😭و جیغش را ضبط کردم ومی فرستادم ذوق می کرد. هرچی استیکر بوس داشت می فرستاد. دائم می پرسید , ( چی بهش می دی بخوره؟) چی کار می کنه؟) وقتی گله می کردم که اینجا تنهایم و بیا, 😢 می گفت:( برو خدا روشکر کن حداقل امیر حسین پیش تو هست. من که هیچ کی پیشم نیست) می گفت:( امیرحسین رو ببر تموم هیئت هایی که با هم می رفتیم!) خیلی یادش می کردم. در آوردن و بردن امیرحسین به هیئت به خصوص موقع برداشتن ساک 👜و وسایلش , هیچ وقت نمی گذاشت هیچ کدام را بردارم. چه یک ساک چه سه تا. به مادرم می گفتم: (ببین چقدر قُده! نمیذاره به هیچ کدومش دست بزنم☹️) امیرحسین که آمد, خیلی از وقتم را پر می کردم و گذر ایام⏳ خیلی راحت تر بود. البته زیاد که با امیر حسین سر وکله می زدم. تازه یاد پدرش می افتادم و اوضاع برایم سخت تر می شد. زمان هایی که برای امیر حسین مشکلی پیش می آمد مثلاً سرما خوردگی, تب ولرز🤒 و همین مریضی های معمولی, حسابی به هم می ریختم هم نگرانی امیر حسین را داشتم وهم نمی خواستم بهش اطلاع بدهم. چون می دانستم ذهنش درگیر واز نظر روحی خسته می شود می گذاشتم تا بهتر شود. آن موقع می گفتم: ( امیر حسین سرماخورده بود حالا خوب شده) امیر حسین سه ماه ونیم بود که از سوریه برگشت. می خواست ببیند امیر حسین او را می شناسد یا نه؟ دستش را دراز کرد که برود بغلش🤗 خوشحال شده بود که ( خون خون رو می کشه!) وقتی دید موهای دور سر بچه👼 دارد می ریزد, راضی شد با ماشین کوتاه کند. خیلی ناز و نوازشش کرد از بوسیدن گذشته بود. به سر وصورتش لیس می زد. می گفتم : (یوقت نخوریش) همه اش می گفت: ( من وبابام وپسرم خوبیم) بی نهایت پدرش را دوست می داشت. تا در خانه بود, خودش همه کارهای امیرحسین را انجام می داد. از پوشاک عوض کردن و حمام🛁 بردن تا دادن شیر کمکی 🍼و گرفتن آروغش‌. 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝🕊💝🕊💝🕊💝 ۴۴ چپ وراست گوشی اش📱 را می گرفت جلویم که ( این کلیپ رو ببین !) زنی لبنانی بالای جنازه ی پسر شهیدش قرص ومحکم ایستاده بود و رجز می خواند. می گفت: ( اگه عمودی رفتم افقی برگشتم, گریه زاری نکن❌ مثه این زن محکم باش. آن قدر این نماهنگ را نشانم می داد که بهش آرزو پیدا کردم آخری ها از دستش کفری می شدم😖 بهش می گفتم: ( شهادت مگه الکیه? باشه تو برو شهید شو قول می دم محکم باشم!) نصیحت می کرد بعداز من چطور رفتار کن وبا چه کسانی ارتباط داشته باش. به فکر شهادت بود و برای بعد از آن هم برنامه ی خودش را تنظیم کرده بود. در قالب شوخی و گاهی هم جدی حرف هایش را می زد می گفت: ( اینکه این قدر توی سوریه موندم یا کم زنگ 📞می زنم, برای اینه که هم شما راحت تر دل بِکَنین هم من!) 💔 بعد از تشیع دوستانش می آمد می گفت: (فلانی شهید 🌷شده وبچه سه ماهه اش را گذاشتن روی تابوت⚰) بعد می گفت: ( اگه من شهید شدم , تو بچه رو نذار روی تابوت بذار روی سینه ام️) حتی گاهی نمایش تشیع⚰ جنازه ی خودش را هم بازی می کردیم. وسط حال دراز به درازا می خوابید و که مثلاً شهید شده و می خندید بعد هم می گفت: ( محکم باش! ) و سفارش می کرد چه کارهایی انجام دهم. گوش به حرف هایش نمی دادم والکی گریه زاری می کردم تا دیگر از این شیرین کاری ها نکند☹️ رسول خلیلی و حاج اسماعیل حیدری را خیلی دوست😍 داشت وقتی شهید شده بودند تا چند وقت عکس و تیزر وبنر و این ها را برایشان طراحی می کرد. برای بچه های محل کارش که شهید 🌷شده بودند,نماهنگ های قشنگی می ساخت, تا نصفه شب🌃 می نشست پای این کارها. عکس های خودش راهم,همان هایی که دوست داشت بعداً در تشیع جنازه ویادوارهایش استفاده شود روی یک فایل در کامپیوتر 💻 جدا کرده بود. یکی سرش پایین است با شال سبز وعینک😎, یکی هم نمیرخ, اذیتش می کردم. می گفتم: ( پوستر خودت رو هم طراحی کن دیگه) 👈 ادامه دارد... 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
چہ نجواهایـی داشتی با شهـــــــدا که حکم خادمی شهدا اینقدر زود تبدیل شد به هم‌نشینی با ... شهدا گاهی نگاهی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
1_1751943.mp3
1.58M
#بشنوید 🔹 صدای زائر: فرشید شهبازی 🎧 #غرب_غریب_سرزمین_حماسه #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
🔻 آری زیباست..! امـــا‌؛ مثل پاے بٻرق انقلاݕ ایستادن از ان هم زیباتــر است، شهادت در رکاب امام خمیني زیباست، اما از ولـی فقیہ حاضــر از آن هم زیباتر است، خون دادن براے امام خمیني زیباست، اما؛ خون دل خوردن برای امام خامنہ اي از ان هم زیباتر است..! شهید سید مرتضي آوینے ❤️ https://eitaa.com/piyroo
ازدهانش‌پریدڪهـ؛ "ٺوبالاخرهـ‌ازطریقِ‌این‌چشم‌هاٺ ..." چشم‌هاش‌درخشیدوپرسید : چرا...؟ گفٺ: چون‌خدابهـ‌این‌چشم‌هاهم ... این‌چشم‌هادرراهِـ‌خدا زیادڪشیدهـ... ... https://eitaa.com/piyroo
گفتم کلید قفل شهادت شکسته است؟ یا اندر این زمانه در باغ، بسته است؟ خندید و گفت: ساده نباش ای قفس پرست! در بسته نیست، بال و پر تو شکسته است ... #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
#وقت_سلام اللهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ . خدايا درود فرست بر على بن موسى الرّضا، امام پسنديده با تقواى بى عيب، و حجّتت بر هر كه بر زمين، و هر كه زير زمين است، آن راستگوى شهيد، درودى بسيار و كامل، و پاك و به هم پيوسته و پياپى و در پى هم، مانند برترين درودى كه بر يكى از اوليايت فرستادى. #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثانیه های مهدوی 8.mp3
2.76M
نجواهای شبانه با امام زمان (عج) شبها قبل از خواب، با گوش دادن به این فایل ها، با امام خود درد دل کنیم و با انتشار آن، دیگران را هم تشویق به صحبت با حضرت کنیم. زیاد وقتت رو نمی گیره... #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
1_153441744.mp3
11.9M
روایتگری شهدایی قسمت542 #اینگونه_باشیم 🔻مجاز حقیقی ... 🎙 به روایت حاج حسین یکتا #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
در تاریخ 65/10/2 در شهرستان ملایر متولد و دوران ابتدایی را در همان محله ای که اکنون به نام ایشان نامگذاری شده در کنار دومین اختر تابناک امام حسن مجتبی (ع) سپری نمودند و همواره از کرامات این امام عزیز بهره مند می شدند.  🔸ایشان نماز خواندن را از همان دوران ابتدایی در مسجد محله( مسجد امام حسن مجتبی (ع) ) آغاز نمودند و هر روز صبح در کلاس درس منتظر بودند تا ساعت ها سپری شده و ایشان بتوانند خود را برای مکبری به مسجد برسانند. قابل ذکر است که مدرسه ابتدایی ایشان نیز در همان محله بوده و مسافتی تا محل عبادت ایشان نداشت. ایشان تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم در رشته نقشه برداری ادامه داد و برای اینکه بتوانند کمک خرجی برای خانواده باشند درس را رها و مشغول کار شده(شغل آزاد) و سپس برای دوره سربازی راهی اراک و پس از آن در قلعه مرغی تهران و همچنین تبریز خدمت نمودند. بعد از گذراندن دوره سربازی برای استخدامی در سپاه ملایر ( گروه 43 امام علی (ع)) ثبت نام نمودند و بنا به گفته ی خود ایشان قرار بود از 100 نفر ثبت نامی فقط 3 نفر پذیرفته شوند که قسمت به نام ایشان رقم خورد و سپس فوق دیپلم نظامی و پس از آن تا لیسانس حقوق ادامه دادند و در تاریخ تیر 94 در رشته حقوق از دانشگاه پیام نور ملایر فارغ التحصیل شدند. 🔸حیدر ابراهیم‌خانی از پاسداران گروه مهندسی رزمی 43 امام علی(ع) ملایر و مدافعان حرم صبح روز شنبه 14 فروردین ماه در عملیات مستشاری و در حفظ و حراست از حرم حضرت زینب(س) و کمک و تقویت جبهه مقاومت اسلامی در سوریه به‌دست تروریست‌های تکفیری داعشی توسط اصابت موشک کرونت در فاصله 200 متری دشمن ساعت 7 صبح لحظه ای که ایشان مشغول خاکریز زدن بودند به فیض شهادت نائل شدند. مدت حضور در سوریه 21 روز. 🔸خصوصیات اخلاقی شهید حاج حیدر ابراهیم خانی: جوانی متدین و مذهبی بود نمازهای خود را در مسجد اقامه می نمود برای کمک رسانی به هم نوعان خود بسیار کوشش می کرد. کمک های خود را شبانه و مخفیانه به فقرا می رسانید. 🔸اخلاق اسلامی او و احترام خاصش به والدین و نیکی به مردم به برجستگی شخصیت والای او می افزود. انسانی مهربان بود،اما در مقابل کسانی که مخالف ارزش های دینی و امام بودند، می ایستاد و با آنها برخورد می کرد. در صدد هدایت و روشن نمودن واقعیت در افکارآنان بر می آمد. فریضه امر به معروف و نهی از منکر را در وهله ی اول در خانواده و بعد در اجتماع از وظایف خود می دانست. شاگردان فعال و متدینی را در پایگاه بسیج که در مسجد امام حسن مجتبی(ع) تاسیس کرده بود،تربیت داده بودند. 🔸ارادت خاصی نسبت به کریم اهل بیت امام حسن(ع) داشتند. و برای ایشان و مسجد ایشان از جان مایه می گذاشتند. و همیشه غربت ایشان را گوشزد می کردند. و از ویژگی های اخلاقی این بزرگوار الگو برداری میکردند مانند کمک به فقرا شبانه و مخفیانه. 🔸روی صفحه گوشی خود حک کرده بود غیبت ممنوع. صله رحم را با همه حتی کسانی هم که ایشان را آزرده خاطر میکردند به جا می آوردند. همیشه با مهر کربلا نماز می خواند و اگر با مهردیگر نماز می خواندند پیشانی ایشان ورم و پوسته پوسته می شد. 🔸همانند برادران حضرت زینب و مادر ایشان ، بی سر ، بی دست ، سوخته و... به دیار حق شتافتند. https://eitaa.com/piyroo
با آیه شریفه 111 سوه توبه آغاز می کنم و آن به این  شرح است که خداوند از مومنان جان و مالشان را به بهای اینکه بهشت برای انان باشد خریده است. به اینگونه که در راه خدا می جنگند می کشند و کشته می شوند. خداوند کریم همیشه به من نظر لطف و محبت داشتند و به واسطه امام عزیزی که  کریم اهل بیت است دعاهای مرا مستجاب نمودند و با جرات می گویم  که هر خواسته ای که داشتم برآورده شده مگر آنکه بر خیر و برکت نبود.من کوچکتر از آن هستم که بخواهم کسی را نصیحت و یا راهنمایی کنم اما چیزی که مرا در این دو سه ماه گذشته بسیار اذیت کرده این بود که بسیاری از مردم و حتی دوستان و همکاران و آشنایان می گفتند:که این رزمنده ها که به سوریه میروند برای پول و ارزشهای مادی است,برای اعراب می جنگند ,این جنگ چه ربطی به ما دارد ,مگر به کشور ما حمله کرده اند این را به همه شما می گویم عزیزان به فرموده حضرت آیت الله امام خامنه ای اگر ما الان در سوریه نمی جنگیدیم باید در کرمانشاه و همدان با این خدانشناس ها می جنگیدیم از شماخواهش میکنم این حرف هارا نزنید چون دل امام زمان عج را به درد میاوردبرایم طلب مغفرت  کنید من این سفر را با میل و اراده خودم رفتم و هیچ گونه دستور و اجباری در این زمینه نبوده. من با عشقی که به سید علی دارم و حاضر هستم بارها جانم را فدای ایشان کنم این ماموریت را با تمام وجود می روم و امیدوارم که حضرت زینب(س) مرا به لطف خدا یاری دهد تا بتوانم خدمتی به این مملکت و مردم نموده و همچنین رو سفید در پیش شهدا باشم. شهدایی که با شهادت خود خوش درخشیدند تا ما به اینجا برسیم. #وصیٺـــــنامه https://eitaa.com/piyroo