eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت سالروز شهادت سردار حسن طهرانی مقدم منتشر می‌شود: حسن طهرانی مقدم: گلوله را خدا هدایت کرد 🔔 سخنرانی حسن طهرانی مقدم برای اولین بار منتشر شد 🚨 تاریخ سند صوتی: عملیات خیبر 1363/1/3 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
.‌• بهش‌گفتم: .‌• چند‌وقتیہ‌بہ‌خاطراعتقاداتم .• مسخرم‌مےڪنن...😥 .• بهم‌گفت: .• براےاونایـےڪہ‌ .• اعتقاداتتون‌‌رو‌مسخره‌مےڪنن‌، .• دعاڪنین‌خدابہ‌عشق❤️ .• حسین‌دچارشون‌ڪنہ :) 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
من‌عاشق‌خداوامام‌زمان‌گشتہ‌ام‌💫 این‌عشق‌هرگز‌باهیچ‌مانعےاز‌قلب‌من‌بیرون‌نمی‌رود تا‌اینکہ‌بہ‌معشوق‌خودیعنے«الله»‌برسم 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنان‌ڪه‌یڪ‌عمرمُرده‌اند، در‌یڪ‌لحظہ‌شهیدنخواهندشد! شهادت‌یڪ‌عمرِزندگی‌ست نه‌یڪ‌لحظہ‌اتفاق.. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
vahed_2_fatemieh_95_226655.mp3
8.07M
دلـــــم‌بهـــ‌تـــلاطــم‌مثـــل ڪــارونـــہـ به‌یــــاد‌شلمچــــہ... 🎤کربلایی سیدرضا_نریمانی 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🔻اگر من شهيد شدم و جسدم پيدا نشد شبهاى جمعه مثل تمام مادران و پدران شهدا بر سر مزار شهيدان بياييد و يک فاتحه‌اى بخوانيد و هيچ ناراحت نباشيد كه پسرتان قبر ندارد يا قبرى خالى است و افتخار كنيد كه پدر و مادر شهيد هستيد . اژدری 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐امروز ۲۱ آبان ماه سالروز شهادت🌷🌷🌷🌷 🌷شهید مدافع حرم احمد اعطایی🌷 🌷شهید مدافع حرم مسعود عسگری🌷 🌷شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری🌷 🌷شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی🌷 شادی روح پاکشان صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌ فَرَجَهُم https://eitaa.com/piyroo
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 اصلا چرا داشت سعی می کرد تقصیر کاری را که نکرده را به گردن بگیرد. همچین اتفاق وحشتناکی هم نیافتاده بود .. یک ساعت را با دوستش گذرانده بود و دلش می خواست کسی مزاحمش نشود حتی اگر ان یک نفر ارشیا بود ولی توی دلش به خودش گفت: اگه می دونستم احتمال داره زنگ بزنه گوشیم و نمی ذاشتم رو سایلت. بقیه اعضا خانواده اش همین که می دانستند او دیر می اید و با چه کسی بیرون رفته برایشان کافی بود. البته تا ان روز جای خاصی و نرفته بود. حتی با دوستانش. لحن ارشیا هیچ تغییری نکرده بود مثل همان اول سرد و عصبی بود. -دیگه منو اینجوری بی خبر نذار. صدای ترنج توی گلویش شکست. -باشه. -خداحافظ. ترنج بدون جواب دادن قطع کرد. ارشیا هنوز این اخلاقش را ترک نکرده بود عصبانیت های ناگهانی که با سرعتی باور نکردی از نقطه صفر به صد می رسید و هیچی هم جلودارش نبود. اینقدر که اجازه هیچ توضیحی را به طرف مقابلش نمی داد. برای خودش پوزخند زد. تصویر ان روز توی پارک جلوی چشمش جان گرفت. "یعنی واقعا ارشیا دوستش داشت؟" نفهمید کی صورتش خیس شد. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 راننده از آینه با تعجب نگاهش کرد. ترنج کرایه را حساب کرد و رفت سمت خانه. حسی ته دلش بود که می خواست وقتی به خانه می رسد ارشیا انجا باشد ولی ارشیا نبود. با دست اشک هایش را گرفت و سر به زیر وارد خانه شد. سوری خانم توی آشپزخانه بود. ترنج بی حال سلام داد و قبل از انکه مادرش بتواند چهره اش را ببیند رفت توی اتاقش. در را قفل کرد و وسایلش را گذاشت روی میز. با همان مانتو و شلوار نشست روی تخت به موبایلش نگاه کرد. حال بدی داشت دلش می خواست با ارشیا حرف بزند. دلش نمی خواست از هم دلخور باشند. باید می گفت که حال مهتاب خوب نبود. شماره ارشیا را آورد و نگاهش کرد. باید زنگ می زد؟ ته دلش می خواست ارشیا زنگ بزند و حالا نه عذر خواهی ولی جوری از دلش دربیاورد. توی همین فکر بود که موبایلش زد خورد. ارشیا بود. باورش نمی شد. با ذوق دکمه را زد ولی سعی کرد زیاد هم ذوق زده نباشد: -سلام. صدای سرد ارشیا تمام شوقش را گرفت: -من فردا نمی تونم بیام دنبالت.جایی کار دارم. خداحافظ همین. تماس قطع شد. ترنج شوک زده به صفحه موبایلش خیره شده بود. گیج بود. رفتار ارشیا را درک نمی کرد. احساس حماقت می کرد. حالش هم بد بود. دلش برای ارشیا تنگ شده بود. نگرانی به جانش چنگ زد: "نکنه دیگه دوستم نداره." با دستانی لرزان شماره ارشیا را گرفت. موبایلش خاموش بود. ترنج حال خودش را نمی فهمید. یعنی مستحق این تنبیه بود؟ 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 موبایلش را با خشم به گوشه ای پرت کرد و مقنعه اش را از سرش کشید. فردا با ارشیا کلاس داشت. کاش میتوانست نرود. نه باید می رفت و حالی اش می کرد که این رفتار هیچ درست نیست. اشک هایش نا خوداگاه روی صورتش می چکیدند. از ارشیا خیلی چیزها را می دانست ولی ان شب فهمید خیلی چیزها را هم نمی داند. برای لحظه ای ترس برش داشت. آیا دانسته هایش برای زندگی با ارشیا کافی بود.؟ برای دوا و قهر خیلی زود نبود؟ تازه یک هفته بود که محرم شده بودند. فکرهای منفی را از سرش بیرون کرد. موبایلش را کنارش گذاشت تا مثل هر شب قبل از خواب ارشیا به او پیام بدهد. سوری خانم صدایش زد: -ترنج مگه شام نمی خوای؟ -نه. می خوام بخوابم. -حالت خوبه؟ توی دلش گفت نه ولی بلند داد زد : -آره. خسته ام می خوام بخوابم. ساعت نه بود که داشت می خوابید.چکار میکرد اگر بیدار می ماند همه می فهمیدند بینشان اتفاقی افتاده. گوشی را روی متکایش گذاشت و به ان خیره شده. آن قدر نگاه کرد تا خوابش برد. ارشیا پیام نداد! صبح که بیدار شد. اولین کاری که کرد این بود که به گوشی اش نگاه کرد. خبری نبود. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
۲۱آبان ماه، پدرموشکی ایران، گرامی باد. 🥀 نام و نام خانوادگی : حسن تهرانی‌مقدم نام پدر : محمود 🗓 ولادت : ۶ آبان ۱۳۳۸(تهران، سرچشمه) 👈 نقل مکان و گذراندن مقاطع ابتدایی و دبیرستان در محله شكوفه و بهارستان 👈 فراگیری تعلیمات دینی و آشنایی با اسلام در مسجد زینب كبرای سرچشمه زیر نظر آیت الله سید علی لواسانی (۱۳۴۸) 👈 شروع فعالیت در گروه سرود مسجد به همراه برادرانش. 👈 تشکیل هسته اصلی گروه سرودی كه در روز ۱۲ بهمن ۵۷ در فرودگاه مهرآباد در مراسم استقبال از حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) به اجرای برنامه پرداخت. 👈 پایان دوره تحصیلات متوسطه در رشته صنایع فلزی 👈 پذیرش در مقطع کاردانی مدرسه عالی تكنیكیوم نفیسی 👈 شروع فعالیت انقلابی در سال ۵۷ همراه برادرش 👈 عضویت در سپاه پاسدران انقلاب اسلامی (۱۳۵۹) 👈 مسئول اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال 👈 مسئول راه‌ اندازی و اولین فرمانده توپخانه سپاه همراه با سردار شهید 🌷 از اوایل شروع جنگ تحمیلی 👈 مؤسس و اولین فرمانده موشكی نیروی هوایی سپاه (َ۱۳۶۴) 👈 دارای ۵۰ ثبت اختراع 👈 مشاور فرمانده كل سپاه در امور موشكی و رئیس سازمان خودكفایی سپاه از ۲۵ آذر ۱۳۸۵ تا شهادت) 👈 معروف به پدر موشکی جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 🗓 شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۰ 🔹 انفجار زاغه مهمات حین آماده سازی و انجام مقدمات آزمایش موشكی 🔹 منطقه : البرز، کرج، ملارد، پادگان امیرالمومنین (ع) 📍 مزار : تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (س) https://eitaa.co
💢 مدیر بلند همت 🔻رهبر انقلاب، در دیدار خانواده شهید طهرانی‌مقدم: شهید طهرانی مقدم سراپا اخلاص بود من ۶-۲۵ ساله ایشان را از نزدیک می‌شناسم. همت خیلی بلندی داشت افقهای خیلی بلندی را می‌دید. یکی از خصوصیات برجسته ایشان مدیریت بود. پدر شما یک مدیر طبیعی بود درس مدیریت هم نخوانده بود اما واقعاً یک مدیر بود. ۱۳۹۰/۹/۱ https://eitaa.com/piyroo
پدر موشکی جمهوری اسلامی ایران همیشه به بچه‌ها می‌گفت :« من از جایی شروع کرده‌ام که فرق لوله و سلاح را نمی‌دانستم» ! در اواخر سال 1362 كه حضرت امام خميني (ره) با مقابله به مثل حملات موشكي عراق موافقت كردند، سردار تهراني مقدم مسوول حمله توپخانه اي به شهر بصره با توپ هاي 130ميليمتري شد كه حداكثر بُرد آنها بين 28 تا 30 كيلومتر بود. ولي يك سال بعد نخستين موشك ايراني به سمت عراق و شهر كركوك شليك شد. سردار زهدي كه از همرزمان اين پارساي بي ادعاي بود، از آن حمله مي گويد:وقتي كه بنا شد نخستين موشك را خود برادران سپاه به سمت بغداد شليك كنند، با هم به كرمانشاه رفتيم مقدمات كار فراهم شد و باشگاه افسران بغداد را هدف گرفتيم. در آن زمان شهيد تهراني مقدم پيشنهاد كرد اول دعاي توسل بخوانيم و بعد از دعا به زبان فارسي با خدا صحبت كرد و گفت:خدايا ما نمي‌خواهيم مردم عراق را بكشيم. ما مي‌ خواهيم نظاميان را از بين ببريم كه هم ما و هم عراقي‌ ها را مي‌كشند. خدايا اين موشك را به باشگاه افسران هدايت كن. موشك شليك شد و همه پاي راديو نشستيم. پس از چند دقيقه راديو بي‌بي‌سي اعلام كرد يك موشك ايراني باشگاه افسران بغداد را منهدم كرده و تعداد زيادي از افراد حاضر در آن كشته شده‌اند. من پيشاني شهيد تهراني مقدم را بوسيدم و گفتم اين به هدف خوردن موشك نتيجه اخلاص و پاكي تو بود. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت