eitaa logo
پیام معنوی
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3هزار ویدیو
62 فایل
🍎نکته ها و پیام های معنوی🍎 🍒اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمِّدٍوَّآلِ مُحَمَّدٍوَّعَجِّلْ فَرَجَهُم🍒 🛑لطفا برای نشر مطالب با مدیر کانال هماهنگ باشید🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷 📚 🌼 🌷 🌱۱تا۲۰ 🔰در این قسمتها در کانال۳۱۳ می خوانید 💚عاشق گمنامي💚 ❤️،كاري،پرتلاش اما بدون ادعا❤️ ❤️ فعاليت کرد و مظلومانه شد❤️ ❤️پسر#با_ادب با زمینه های خوب و❤️ ❤️گمشده اش را در كنار مولایش (ع) پيدا كرد.در آنجا گرفت و براي هميشه شد...❤️ ❤️هميشه روي لبش بود❤️ ❤️ با او هيچ كس را نميكرد❤️ ❤️مردی و که نمي ماند و را نمی فهمید❤️ ❤️بسيار بود و با او كسي را نمي كرد❤️ ❤️ او به عجيب بود❤️ 🌷@shahidabad313 🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷☀️🌷
يار هم غمخوار هم (روان‌شناسي داغديدگان) بیا تا مونس هم یار هم غمخوار هم باشیم انیس جان غم فرسودهٔ بیمار هم باشیم دوای هم شفای هم برای هم فدای هم دل هم جان هم جانان هم دلدار هم باشیم به هم یک تن شویم و یکدل و یکرنگ و یک پیشه سری در کار هم آریم و دوش بار هم باشیم حیاه یکدیگر باشیم و بهر یکدیگر میریم گهی خندان ز هم گه خسته و افکار هم باشیم جمال یکدیگر کردیم و عیب یکدیگر پوشیم قبا و جبه و پیراهن و دستار هم باشیم غم هم شادی هم دین هم دنیای هم گردیم بلای یکدیگر را چاره و ناچار هم باشیم بلا گردان هم گر دیده گرد یکدیگر گردیم شده قربان هم از جان و منت دار هم باشیم یکی گردیم در گفتار و در کردار و در رفتار زبان و دست و پا یک کرده خدمتکار هم باشیم لايه‌هاي حمايت و همدلي يكي از روحانيون مي‌گويد: وقتي مادر خانم برادر بزرگم از دنيا رفت. براي مراسم ترحيم و تسليت‌گويي به روستاي هراتمه، از توابع شهر مباركه در اصفهان رفتم. از من خواستند تا در مجلس سخنراني كنم. هنگام سخنراني گفتم: « اسلام به خاطر رعايت حال صاحب عزادار و خانواده ميت، به ما دستور داده كه با حمايت‌هاي «رفتاري»، «مادي»، «عاطفي»، «شناختي» و «معنوي» با آنها همدلي كنيم و مواسات؛ متأسفانه در شرايط عزا و سوگ پذيرايي از مردم بار مضاعفي است بر داغديدگان. اسلام به نزديكان و همسايگان صاحب عزا توصيه مي‌كند تا چند روز به آنها غذا بدهند و غذا خوردن از صاحب عزا كراهت دارد....» وقتي سخنم به اينجا رسيد متوجه شدم مردم همهمه مي‌كنند و زير لب چيزي مي‌گويند گويي حضار مي‌خواستند مطلبي را به بنده منتقل كنند. از فردي كه نزديك جايگاه بود پرسيدم موضوع چيست؟ 🍀گفت: در اين روستا مردم همگي كمك مي‌كنند تا با همدلي با صاحب عزا، مراسم باشكوهي برگزار ‌شود. بعد از مراسم، صاحب عزا و مردم در حلقه مهر و محبت اهل محل پذيرايي مي‌شوند. از اين سنت حسنه و نيكوي آنها تشكر كردم و گفتم اين روستا و معمولا قوم لر در اين سنت نيكوي اسلامي واقعا الگو هستيد. البته بايد دقت كنيد در جمع آوري كمك به كسي اجحاف نشود و احدي تو رودربايستي قرار نگيرد. وظيفه علمي و عملي تك تك آحاد مردم، روحانيون، مراجع، دانشگاهيان، مربيان و معلمان و رسانه ها و دولت از نظر اسلام وظيفه دارند اين سنت نيك را در مقام نظرپردازي و عملياتي احيا كنند. كتاب درماني ثاني (زين الدين عاملي)، عالم بزرگ شيعه، پنج فرزند محبوب خود را يكي پس از ديگري از دست داد. بعد از رحلت فرزند پنجم براي تسكين خود، نزديكان و هر عزادار ديگري كتابي نوشتند با نام مُسكِّنُ الفُؤأدِ عندَ فَقْدِ الأحبِّ و الأولادِ. نشر جوانه كه كتاب هاي روان‌شناسي چاپ مي‌كند آن را با عنوان «اسلام در كنار داغديدگان» ترجمه كرده است. توصيه مي‌شود كه بخوانيم و به دوستان و نزديكان عزادار هديه بدهيم. وقتي دختر دلبند و شيرين زبان عالمي در سن دوازده سالگي از دنيا مي‌رود. اين پدر داغدار كتاب شهيد ثاني را با نام «آرام بخش دلها در مصيبت و بلايا» ترجمه كرد و در مقدمه كتاب خطاب به عزيزان عزادار همدلانه و ياورانه چنين نوشت: ...او نوشت، با سوز دل و آه بر لب؛ تا تو با درد، بگشايي، اما با صبري زيبا و دلي آرام ببندي.[1] ***************** [1]آرام بخش دلها در مصيبت و بلايا، ترجمه شيخ عبدالحميد واسطي، انتشارات مؤسسه مطالعات راهبردي علوم و معارف اسلام، مشهد. پی نوشت: محمدحسين قديري، ماهنامه خانه خوبان، (حكايتي از حجت الاسلام و المسلمين حاج آقا محمدعلي قديري)، 1395 •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈• ☀️پیام معنوی ✅ @pmsh313 •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
📙 🌟 📚 ⬅️۵۶تا۶۰ 👈در این قسمت ها خواهید خواند: 💚مفقود شدن پیکر هادی❤️ 💚 و چهره ي داشتني اين طلبه ي هرگز فراموش نمی شود❤️ 💚از🌷 فقط لاشه ي عكاسي اش باقي مانده بود❤️ 💚 مي گفت براي🌷 بايد از خيلي چيزها گذشت. از برخي فاصله گرفت❤️ 💚هادی می گفت بايد را از حفظ کرد تا🌷 را از دست ندهيم❤️ 💚 در آخري که داشت،خيلي تلاش کرد تا مادرشان را به☀️ ببرد❤️ 💚همه مي گفتند که اين🌷 همه چيزش است.از🌷 تا و و...❤️ 💚#وصيت کرده بود پيکرش را در⬅️،⬅️،⬅️ و⬅️،🔃 دهند❤️ 💚ماجرای قبر شهید❤️ 💚وصیت های عجیب شهید برای تدفین❤️ 💚به خواست خودش بالاي🌷 نوشتند:☀️(س)❤️ 💚ماجرای سجاده پهن شده قبل از شهادت❤️ 💚وصیت هادی به عدم‌دفن در ایران❤️ 💚توصیه شهید به عدم مجلس عزا برایشان❤️ 💚توصیه شهید:روي سنگ قبرم من را نزنيد و بنويسيد که اينجا يک آدم گناهکار است❤️ 💚توصیه شهید:پشت سر ولی فقیه باشید❤️ 💚توصیه به رعایت حجابی که بوی حضرت زهرا(س) بدهد❤️ 💚کلام آخر شهید: _گناه دارد، ديگر نمي توانم زنده بمانم❤️ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☀️روایتگری شهدا ✅ @shahidabad313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⚡﷽⚡ 🌷(۲) ✅ ⭕️به امید و دو چندانی این پویش ⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به ادا شود 🔺️ ☀️ 🔻 🍁 👈همسر شهید احمدی روشن در توضيح علت عدم گلايه‌اش از فشار کار همسر شهيدش گفت: «وقتی می‌گفتند کارهایی که کردم را باید به سرانجام برسانم، قانع می‌شدم؛ یک بار پیش آیت‌الله خوشوقت(ره)رفته بودند و از آیت‌الله خوشوقت(ره)پرسیده بودند که چقدر نزدیک است؟ آقای خوشوقت(ره)فرموده بودند :این بستگی به این دارد که شما در چه کار می‌کنید.» 🕯 مصطفی احمدی روشن معاون بازرگانی سایت هسته‌ای نطنز بود که پس از خروج از منزل در ساعت ۸:۳۰ صبح توسط یک موتورسیکلت سوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی در خیابان گل نبی تهران شد. او دانش‌آموخته مقطع کارشناسی در سال ۱۳۸۱ از بود. 🔮 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀 💎 🌟@shahidabad313 💎 🌟@pmsh313 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
⚡﷽⚡ 🌷(۷) ✅ ⭕️به و دو چندانی این پویش ⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به ادا شود 🔺️ ☀️ 🔻() و فرزندش و شهدای 🍁 💢از فرماندهان نظامی حزب‌الله لبنان که در ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ در انفجاری در دمشق به شهادت رسید و یکی از رهبران نظامی حزب‌الله لبنان در جنگ اسرائیل و لبنان در تابستان ۲۰۰۶ بود ♦️چند ساعت نمی گذرد كه آتش جنگ 33 روزه ميان رژيم صهيونيستی و مقاومت اسلامی لبنان به بهانه تلاش برای آزادی دو اسير اسرائيلی ولی با هدف نابودی حزب اللّه آغاز می شود، و به جبهه های جنگ باز می گردد، و اين جنگ نابرابر را به نحو چشمگيری اداره می كند كه به ذلت بار اسرائيل و شكوه مند حزب اللّه منجر می شود. 🌷 قاسم سلیمانی: «آرزو و تعلق او ماورای مادیات بود. هیچ لحظه و صحنه دنیوی، عماد مغنیه را متعلق به خود نکرد. او علم و عقل و شجاعتش را در کنترل ایمان قرار داده بود.» 🔮 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀 💎 🌟@shahidabad313 💎 🌟@pmsh313 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
⚡﷽⚡ 🌷(۹) ✅ ⭕️به و دو چندانی این پویش ⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به ادا شود 🔺️ ☀️ 🔻 و شهدای مدافع حرم 🍁 ⬅️متولد تیرماه ۱۳۴۰ در شهرستان است در سال ۱۳۶۱ به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد 🍁این مجاهد غیور در تاریخ ۳۱ فروردین سال ۱۳۹۴ به همراه گروهی از رزمندگان تیپ فاطمیون که فرماندهی آنان را بر عهده داشت به فیض شهادت نائل آمد.در قطعه مدافعان حرم شهرستان شوشتر به خاک سپرده شد. 💠هادی کم رو و کم حرف بود. بسیار سنجیده سخن می گفت.شوخی بی مورد نمی کرد. وقار و صلابتی که داشت، باعث میشد همه در حضور او به خود اجازه ندهند کار سبک و سخیفی انجام دهند. 🔹همسر🌷 در روزهای ابتدایی که خبر حاج هادی را شنیده بود و فهمیده بود پیکر شهید در اختیار داعشی‌ها قرار گرفته است با رفتاری زینبی در جمع مردم تاکید کرد: 🌟راضی نیستیم برای بازگشت پیکر که در اختیار تکفیریها است حتی یک ریال هزینه شود و آن پول دوباره بر ضد استفاده شود.و این امر حکایت از این دارد. 🍀این سخنان همسر شهید سبب شد شخصیت‌هایی وی را با از شیرزنان صحنه مقایسه کنند. 🔮 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀 💎 🌟@shahidabad313 💎 🌟@pmsh313 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
⚡﷽⚡ 🌷(۱۰) ✅ ⭕️به و دو چندانی این پویش ⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به ادا شود 🔺️ ☀️ 🔻 و شهدای والامقام روحانی 🍁 ⬅️با عنوان شهید مدافع حرم،به‌قدری از نظر در سطح بالایی قرار داشتند که ایشان برای شروع تدریس خود از دروس سطح عالی آغاز کردند پس از شهادتشان مشخص شد که باوجود سن کم،قریب الاجتهاد بودند. 💠آنگونه که در خصوصیات اخلاقی این بزرگوار نقل کرده اند، بسیار خوشرو بود و همواره آراستگی ظاهر را حفظ می‌کرد. به ورزش کردن اهمیت می‌داد و تلاش داشت تا نمازهای☀️ خود را در🕌 اقامه کند. 💢از آنجا که ساکن بود، به حضور هفتگی در🕌 مقدس جمکران و نیایش با☀️ عصر(عج)اهتمام داشت و دعای، زمزمه همیشگی اش بود. 🔹در اتاق کارش «سلام بر ابراهیم»ی داشت که با عربی حاشیه نویسی کرده بود و می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی او کیست؟ 🔹تنها مناجات‌نامه‌ای با خداوند به زبان عربی از خود به‌جا گذاشته است که در انتهای آن‌یک جمله به فارسی نوشته‌شده که به دعای همه شما محتاجم.  🍃 به همه گفته بود"باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از ما نماند تامردم به زحمتِ نیفتند" 🔮 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀 💎 🌟@shahidabad313 💎 🌟@pmsh313 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
⚡﷽⚡ 🌷(۱۱) ✅ ⭕️به و دو چندانی این پویش ⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به ادا شود 🔺️ ☀️ 🔻 و شهدای سپاه پاسداران 🍁 💢یک روز که من هم بودم، زیرپوشی از مقر همراهم بود.بهش گفتم برو یه آبی به بدنت بزن و این زیرپوش رو بپوش. ♻️زیر بار نرفت که از وسایل استفاده کند!آنجا بود که فهمیدم لباس رزمش را هم قبل ،با پول خودش از خریده(نقل از فصل ۶ ص ۳۱۳) ⚜رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به خانواده این شهید فرمودند: «خدا🌷 شما را کرده، ببینید چه غوغایی در کشور راه افتاده به‌خاطر این . خیلی هستند؛ همه شهدا هم پیش خدای متعال عزیزند لکن یک خصوصیّتی در این وجود داشته -خداوند هیچ‌وقت کارش بدون نیست. ✔️ این جوان و پاک این جوان و به موقع حرکت کردن این جوان و به این‌جور شهادت، این موجب شده که خدای متعال، نام این جوان شما را، بلندمرتبه کرده است. کمتر شهیدی را ما سراغ داریم که این‌جور خدای متعال او را در چشم همه کرده باشد. خداوند شما را کرده است. 🔮 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀 💎 🌟@shahidabad313 💎 🌟@pmsh313 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
⚡﷽⚡ 🌷(۱۲) ✅ ⭕️به و دو چندانی این پویش ⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به ادا شود 🔺️ ☀️ 🔻(ابوحامد) و شهدای مظلوم فاطمیون 🍁 ⬅️معروف به ابوحامد (متولد ۱ مهر ۱۳۴۱ - افغانستان- شهادت ۹ اسفند ۱۳۹۳- سوریه شهردرعا ) فرمانده و بنیانگذار لشکر فاطمیون،نبوغ خاص نظامي او در جنگ‌هاي چريكي، زبانزد بود.روز های اول نبرد سوریه ابوحامد با 13 نفر از حرم بی بی دفاع می کرد 💠بچه ها،علیرضا توسلی(ابوحامد) را به بردباری و صبرش می شناختند. به اینکه هر چه مشکلات سنگین تر می شد و با اینکه بچه ها دست و پایشان را گم می کردند ایشان خیلی خونسرد بود و داشت. 🔹 شهید کلانی(روحانی فاطمیون) و شهید حسینی جزو اولین شهدای فاطمیون بودند. این دو شهید والامقام بر اثر اصابت خمپاره تکه تکه شده بودند. بچه ها با حالت بسیار غریبی همه تکه ها را جمع کردند. ابوحامد بچه ها را وسط اتاق جمع کرد و در مورد🌷 و🌷 آیاتی را☀️ کرد و چند دقیقه صحبت کرد. بعد زیارت عاشورا خواندیم و مداحی کردیم. کم کم بچه ها آرام شدند. هر جا ابوحامد بود، بچه ها احساس می‌کردند. 🔮 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀 💎 🌟@shahidabad313 💎 🌟@pmsh313 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
⚡﷽⚡ 🌷(۳۶) ✅ ⭕️به و دو چندانی این پویش ⭕️ان شاءالله اندکی از دین ما به ادا شود 🔺️ ☀️ 🔻«حجت الاسلام شیخ عباس شیرازی» 🍁 🔹️ 🔸️نام پدر :  اسدالله تاریخ تولد :  1323/1/10 محل تولد :  کرمان - رفسنجان 🌷تاریخ شهادت :  1364/3/17 🔺️ فرمانده «تبلیغات جبهه و جنگ»سال ۱۳۲۳ در روستای گلناباد از توابع رفسنجان اولین فرزند پسر،شغل پدرکشاورزی و مباشر روستای کشکوئیه،شهید بهشتی به او گفته بود: « شما باتربیت فرزندی مثل آقا شیخ عباس، به گردن انقلاب حق دارید. شما انسان بزرگی را تربیت کردید و تحویل حوزه ی علمیه دادید.»حاج اسدالله پاسخ داده بود: «دست‌های من پینه بسته است. من در کودکی پدرم را از دست دادم و چون فرزند بزرگ خانواده بودم، نان بیار خانه هم شدم و سرپرستی دو برادر و دو خواهر خود را به عهده گرفتم.از هشت سالگی کار و تلاش کردم، چکش زدم، مسگری کردم، پیله‌وری کردم، به روستاها رفتم و کارکردم تا توانستم فرزندم را از راه کسب حلال تربیت و بزرگ کنم.اگر فرزندان صالحی نصیبم شده، از برکت آن کسب حلال بوده است.» 🔺️مادر عباس که سیده بود به دلیل ماجرای شگفتی که در کودکی برایش پیش آمد، لقب «بی بی تنوری» گرفت.همه‌ساله در دهه‌ی اول ماه محرم در خانه‌شان روضه‌خوانی برپا بود و هیئت‌های سینه‌زنی در روز عاشورا میهمان منزلشان بودند.این خانه از هر جهت محل مراجعه بود.آیت‌الله جنتی، آیت‌الله خزعلی، آقای فاضل هرندی و برخی از بزرگان، عموماً منزل ایشان بودند.» 🌷@shahidabad313 ♦️او در هم نشینی با علمای اعلام و آیات عظام نه تنها مراتب بالای علوم حوزوی را به سرعت طی کرد، بلکه جایگاهی ویژه در میان بزرگان حوزه به دست آورد و همزمان با تحصیل، به تدریس نیز همت گماشت. ♦️ذکاوت، کنجکاوی و مهارت او در سخنوری و تبلیغ زبانزد بود و تحسین اساتیدش را برمی‌انگیخت.او در درس منبر و فن بیان را در محضر آیت‌الله خزعلی گذرانده بود به قول اکثر هم درسانش بهترین مبلغ دینی آن دوره‌ی حوزه‌ی علمیه بود. ♦️ابتدا مسئولیت قائم مقامی سازمان تبلیغات اسلامی و سپس مسئولیت تبلیغات جبهه و جنگ را پذیرفت و تا واپسین روزهای زندگی خود را وقف این امر کرد. ♦️او دایم به جبهه‌های نبرد سرکشی می‌کرد و از نزدیک در رفع مشکلات رزمندگان تلاش می‌نمود، در یکی از همین مأموریت‌ها سرانجام در حوالی شهر دزفول به شهادت رسید.مزار او در حرم حضرت معصومه (س) شهرستان قم واقع است 🌷@shahidabad313 💥از زبان حجت الاسلام حاج آقای فاکر(ره)نماینده مردم مشهد در شورای اسلامی: در عالم خواب دیدم در مکه مکرمه در مسجدالحرام در طبقه دوم شهید را دیدم که یک برگی بزرگ روی سر شهید سایه انداخته، به طوری که شناخته نمی شدند جلوتر رفتم و دیدم شهید بزرگوار شیرازی هستند (در عالم خواب می دانستم ایشان به شهادت رسیدند) از ایشان پرسیدم از عالم برزخ چه خبر؟ جوابی به من ندادند با تکرارحرف من و اصرارم ایشان جواب دادند اگر می دانستم که در عالم برزخ این قدر نماز به کارمی آید همه کارهایم را رها می کردم خورد و خوراکم را کم می کردم و مرتبا نماز می خواندم این در حالی است که این شهید بزرگوار اهتمام زیادی به نماز داشتند. 🔸️منبع: کتاب (سیری در زندگی شهید حجت السلام و المسلمین شیخ عباس شیرازی)، محمدعلی قربانی، معاونت روابط عمومی و انتشارات سپاه 🔮🥀 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀 💎 🌟@shahidabad313 💎 🌟@pmsh313 🍀🌟🍀🌟🍀🍀🌟🍀🌟🍀🍀
💚 چادر ارثیه حضرت زهرا سلام الله علیهم 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ☜【 روایتگری_شهدا】 ✅ @shahidabad313 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🔸«روایت حبیب» هر شب در شبکه سه 🔸بررسی زندگی سلیمانی در دوران دفاع مقدس 🔹«» در ایام هفته دفاع مقدس هر شب از شبکه سه سیما پخش خواهد شد 👈سخنان تاریخی شهید سلیمانی در جمع رزمندگان لشکر۴۱ ثارالله در دوران جنگ، گزارش‌هایی از سیر اقدامات سردار سلیمانی از سال اول تا پایان جنگ، برش‌هایی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع رزمندگان لشکر حاج قاسم، گزارشهایی از رابطه شهید سلیمانی با شهدا، و سخنان تبیینی و دیده‌نشده‌ای از حاج قاسم سلیمانی درباره دوران دفاع مقدس از جمله بخش‌های «روایت حبیب» است. 🔸️آقای محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی و فرمانده لشکر ۵ نصر در دوران دفاع مقدس،محسن رضایی، سیدیحیی رحیم‌صفوی، جعفر اسدی، محمدعلی جعفری، علی فضلی، محمدرضا فلاح‌زاده، مرتضی حاجی‌باقری و ... با اجرای آقای نادر طالب‌زاده میهمان «روایت حبیب» خواهند بود . 🔹علاقمندان می‌توانند «روایت حبیب» را که توسط بنیاد «مکتب حاج قاسم؛ حفظ و نشر آثار » تهیه شده، تا پایان هفته هرشب ساعت 20 از شبکه سه سیما مشاهده کرد 🍀 🌷 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷 🌷 🔹️(ره) 🔹️ 🔹️ 🔹️ 🔹️ ┏━━━🍃🌷🕊━━━┓ 🌷 @shahidabad313 🌷 ┗━━━🕊🌷🍃━━━┛
🔸️﷽🔸️ ⚡(۳۲) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۱۳_گره گشايی ص ۴۹ 🔹️...من شنيدم که مأمور بررسي اعمال گفت: کوچکترين کاري که براي رضاي خدا و در راه کمک به بندگان خدا کشيده باشيد، آنقدر در پيشگاه خدا ارزش پيدا مي کند که انسان، حسرت کارهاي نکرده را مي خورد. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️يك روز همسرم به من گفت: دختري را در مدرسه ديده ام كه از لحاظ جسمي خيلي ضعيف است.چندين بار از حال رفته و... 🔹️من پيگيري كردم، او يك دختر يتيم و بي سرپرست است. بيا امروز به منزلشان برويم. آدرسشان را بلدم. باهم راه افتاديم. در حاشيه شهر، 🔹️وارد يك منزل كوچك شديم كه يك اتاق بيشتر نداشت، هيچ گونه امكانات رفاهي در آنجا ديده نمي شد. يك يخچال و يك اجاق گاز در كنار اتاق بود. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️مادر و دو دختر در آن خانه زندگي مي كردند. پدر اين دخترها در سانحه رانندگي مرحوم شده بود. به بهانه ي خوردن آب، سر يخچال رفتم. هيچ چيزي در اين يخچال نبود! سرم داغ شده بود. خدايا چه كنم؟! 🔹️خودم شرايط مالي خوبي نداشتم. چطور بايد به آنها كمك مي كردم؟ فكري به ذهنم رسيد. به سراغ خاله ام رفتم.او همسر شهيد و انسان مؤمن و دست به خيري بوده و هست. 🔹️او را به منزل آنها آوردم. شرايط منزلشان را ديد. خودم نيز كمي كمك كردم و همان شب براي آن دو دختر، كاپشن و لباس مناسب خريديم. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️خاله ام آخر شب با كلي وسايل برگشت و يخچال آنها را پر از مواد غذايي كرد. در ماههاي بعد، تا توانست زندگي آنها را تأمين نمود. 🔹️وقتي در آن سوي هستي مشغول بررسي اعمال بودم، مشاهده كردم كه شوهر خاله ام به سمت من آمد. او از رفقايم بود كه شد و در كنار ديگر شهدا در، عند ربهم يرزقون بود. 🔹️به من كه رسيد، در آغوشم گرفت و صورتم را بوسيد. خيلي از من تشكر كرد. وقتي علت را سؤال كردم گفت: توفيق رسيدگي به آن خانواده يتيم را شما به همسر من دادي، نميداني چه خيرات و بركاتي نصيب شما و همسر من شد. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️خدا ميداند كه با گره گشايي از كار مردم، چه مشكالت دنيايي و آخرتي از شما حل مي شود امام صادق(ع)فرمودند: هركس يك حاجت برادر مومن خود را برآورده كند،خداوند در قيامت، صدهزار حاجت او را برآورده كند كه يكي از آنها بهشت است و ديگر آنكه خويشان او را به بهشت بفرستد. ⚡اصول كافي جلد۲ ص۳ ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🔸️﷽🔸️ ⚡(۳۶) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۱۵_باغ بهشت ص ۵۵ 🔹️...آنجا مي توانستيم به هركجا كه مي خواهيم سر بزنيم، يعني همين كه اراده مي كرديم، بدون لحظه اي درنگ، به مقصد مي رسيديم! ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️پسر عمه ام در دوران#شهيد شده بود. يك لحظه دوست داشتم جايگاهش را ببينم. بلافاصله وارد باغ بسيار زيبايي شدم. 🔹️مشكلي كه در بيان مطالب آنجاست، عدم وجود مشابه در اين دنياست. يعني نمي دانيم زيباييهاي آنجا را چگونه توصيف كنيم؟! 🔹️كسي كه تا كنون شمال ايران و دريا و سرسبزي جنگلها را نديده و هيچ تصوير و فيلمي از آنجا مشاهده نكرده، هرچه برايش بگوييم، نمي تواند تصور درستي در ذهن خود ايجاد كند. 🔹️حكايت ما با بقيه مردم همين گونه است. اما بايد طوري بگويم كه بتواند به ذهن نزديك باشد.من وارد باغ بزرگي شدم كه انتهاي آن مشخص نبود. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️از روي چمنهايي عبور مي كردم كه بسيار نرم و زيبا بودند. بوي عطر گلهاي مختلف مشام انسان را نوازش مي داد. درختان آنجا، همه نوع ميوهاي را در خود داشتند. 🔹️ميوه هايي زيبا و درخشان.من بر روي چمنها دراز كشيدم. گويي يك تخت نرم و راحت و شبيه پر قو بود. بوي عطر همه جا را گرفته بود. نغمه پرندگان و صداي شرشر آب رودخانه به گوش مي رسيد. اصلا نمي شود آنجا را توصيف كرد. 🔹️به بالاي سرم نگاه كردم. درختان ميوه و يك درخت نخل پر از خرما را ديدم. با خودم گفتم: خرماي اينجا چه مزه اي دارد؟يك باره ديدم درخت نخل به سمت من خم شد. من دستم را بلند كردم و يكي از خرماها را چيدم و داخل دهان گذاشتم. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️نمي توانم شيريني آن خرما را با چيزي در اين دنيا مثال بزنم.در اينجا اگر چيزي خيلي شيرين باشد، باعث دل زدگي مي شود. اما آن خرما نمي دانيد چقدر خوشمزه بود. از جا بلند شدم. ديدم چمنها به حالت قبل برگشت. 🔹️به سمت رودخانه رفتم. در دنيا كنار رودخانه ها، زمين گل آلود است و بايد مراقب باشيم تا پاي ما كثيف نشود.اما همين كه به كنار رودخانه رسيدم، ديدم اطراف رودخانه مانند بلور زيباست! به آب نگاه كردم،آنقدر زلال بود كه تا انتهاي رود مشخص بود. دوست داشتم داخل آب بپرم. 🔹️اما با خودم گفتم: بهتر است سريع تر به سمت قصر پسر عمه ام بروم.ناگفته نماند. آن طرف رود، يك قصر زيباي سفيد و بزرگ نمايان بود. نمي دانم چطور توصيف كنم. با تمام قصرهاي دنيا متفاوت بود. چيزي شبيه قصرهاي يخي كه در كارتونهاي بچگي مي ديديم، ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️تمام ديوارهاي قصر نوراني بود. مي خواستم به دنبال پلي براي عبور از رودخانه باشم، اما متوجه شدم، اگر بخواهم مي توانم از روي آب عبور كنم! از روي آب گذشتم و مبهوت قصر زيباي پسر عمه ام شدم. 🔹️وقتي با او صحبت مي كردم، مي گفت: ما در اينجا در همسايگي اهل بيت(ع) :هستيم. ما مي توانيم به ملاقات امامان برويم و اين يكي از نعمتهاي بزرگ است. حتي مي توانيم به ملاقات و شهداي محل و دوستان و بستگان خود برويم. ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🔸️﷽🔸️ ⚡(۳۹) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۱۷_شهيد و شهادت ص ۵۹ 🔹️در اين سفر كوتاه به قيامت، نگاه من به و تغيير كرد. علت آن هم چند ماجرا بود:يكي از معلمين و مربيان شهر ما در محل تلاش فوق العاده اي داشت كه بچه ها را جذب مسجد و هيئت كند. او خالصانه فعاليت مي كرد و در مسجدي شدن ما هم خيلي تأثير داشت. 🔹️اين مرد خدا، يك بار كه با ماشين در حركت بود، از چراغ قرمز عبور كرد و سانحه اي شديد رخ داد و ايشان شد.من اين بنده خدا را ديدم كه در ميان و هم آنها بود! من توانستم با او صحبت كنم. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️ايشان به خاطر اعمال خوبي كه در مسجد و محل داشت و رعايت دستورات دين، به دست يافته بود. در واقع او در دنيا زندگي کرد و به دست يافت. 🔹️اما سؤالي كه در ذهن من بود، تصادف او و عدم رعايت قانون و در واقع علت مرگش بود. ايشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشين سكته كردم و از دنيا رفتم و سپس با ماشين مقابل برخورد كردم. هيچ چيزي از صحنه تصادف دست من نبود. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️در جايي ديگر يكي از دوستان پدرم كه اوايل جنگ شهيد شده بود و در گلزار شهداي شهرمان به خاك سپرده شده بود را ديدم. اما او خيلي گرفتار بود و اصلا در قرار نداشت! 🔹️تعجب كردم. تشييع او را به ياد داشتم كه در بود و... اما چرا؟! خودش گفت: من براي به نرفتم. من به دنبال كاسبي و خريد و فروش بودم كه براي خريد جنس، به مناطق مرزي رفتم که آنجا بمباران شد. من کشته شدم. بدن مرا با شهداي رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🔸️﷽🔸️ ⚡(۴۰) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۱۷_شهيد و شهادت ص ۶۰ 🔹️...اما مهمترين مطلبي كه از ديدم، مربوط به يكي از همسايگان ما بود. خوب به ياد داشتم كه در دوره دبستان،بيشتر شبها در محل، كلاس و جلسه قرآن و يا هيئت داشتيم. 🔹️آخر شب وقتي به سمت منزل مي آمديم، از يك كوچه باريك و تاريك عبور مي كرديم.از همان بچگي شيطنت داشتم. با برخي از بچه ها زنگ خانه مردم را مي زديم و سريع فرار مي كرديم! ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️يك شب من ديرتر از بقيه دوستانم از مسجد راه افتادم. وسط همان كوچه بودم كه ديدم رفقاي من كه زودتر از كوچه رد شدند، يك چسب را به زنگ يك خانه چسباندند! صداي زنگ قطع نمي شد. 🔹️يك باره پسر صاحب خانه كه از بسيجيان مسجد محل بود، بيرون آمد. چسب را از روي زنگ جدا كرد و نگاهش به من افتاد.او شنيده بود كه من، قبلا از اين كارها كرده ام، 🔹️براي همين جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت: بايد به پدرت بگويم که چه كار مي كني! هرچي اصرار كردم كه من نبودم و... بي فايده بود. او مرا به مقابل منزلمان برد و پدرم را صدا زد. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️آن شب همسايه ما عروسي داشت. توي خيابان و جلوي منزل ما شلوغ بود. پدرم وقتي اين مطلب را شنيد خيلي عصباني شد و جلوي چشم همه، حسابي مرا زد. 🔹️اين جوان بسيجي كه در اينجا قضاوت اشتباهي داشت، چند سال بعد و در روزهاي پاياني دفاع مقدس به رسيد. 🔹️اين ماجرا و كتك خوردن به ناحق من، در نامه اعمال نوشته شده بود. به جوان پشت ميز گفتم: من چطور بايد حقم را از آن بگيرم؟ او در مورد من زود كرد. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️او گفت: لازم نيست كه آن شهيد به اينجا بيايد. من اجازه دارم آنقدر از گناهان تو ببخشم تا از آن راضي شوي.بعد يك باره ديدم كه صفحات نامه اعمال من ورق خورد! گناهان هر صفحه پاك مي شد و اعمال خوب آن مي ماند. 🔹️خيلي خوشحال شدم. ذوق زده بودم. حدود يكي دو سال از اعمال من اينطور طي شد. جوان پشت ميز گفت: راضي شدي؟ ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️گفتم: بله، عالي است. البته بعدها پشيمان شدم. چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاك كند!؟اما باز بد نبود. همان لحظه ديدم آن شهيد آمد و سلام و روبوسي كرد. خيلي از ديدنش خوشحال شدم. 🔹️گفت: با اينكه لازم نبود، اما گفتم بيايم و حضوري از شما حلاليت بطلبم. هرچند شما هم به خاطر كارهاي گذشته در آن ماجرا بي تقصير نبودي. ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🔸️﷽🔸️ ⚡(۵۰) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۳_يازهرا(س) ص ۷۴ 🔹️خيلي سخت بود. حساب و كتاب خيلي دقيق ادامه داشت. ثانيه به ثانيه را حساب مي كردند. 🔹️زمان هايي كه بايد در محل كار حضور داشته باشم را خيلي با دقت بررسي مي كردند كه به خسارت زده ام يا نه!؟ ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️خدا را شكر اين مراحل به خوبي گذشت. زمان هايي را كه در و حضور داشتم محاسبه كردند و گفتند دو سال از عمرت را اينگونه گذراندي كه جزو عمرت نمي كنيم. 🔹️يعني بازخواستي ندارد و مي تواني به راحتي از اين دو سال بگذري.در آنجا برخي دوستان همكارم و حتي برخي آشنايان را مي ديدم، 🔹️بدن مثالي آنهايي را در آنجا مي ديدم كه هنوز در دنيا بودند! مي توانستم مشكلات روحي و اخلاقي آنها را ببينم. 🔹️عجيب بود كه برخي از دوستان همكارم را ديدم كه به عنوان راهي مي شدند و بدون حساب و بررسي اعمال به سوي مي رفتند! چهره خيلي از آنها را به خاطر سپردم. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️جواني كه پشت ميز بود گفت: براي بسياري از همكاران و دوستانت، را نوشته اند، به شرطي كه خودشان با اعمال اشتباه، را از بين نبرند. 🔹️به جوان پشت ميز اشاره كردم و گفتم: چكار مي توانم بكنم كه من هم داشته باشم. او هم اشاره كرد و گفت: در زمان غيبت امام عصر(عج) زعامت و رهبري شيعه با است. به دست اوست. 🔹️همان لحظه تصويري از ايشان را ديدم. عجيب اينکه افراد بسياري كه آنها را مي شناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش مي كردند تا به ايشان صدمه بزنند، اما نمي توانستند! ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️من اتفاقات زيادي را در همان لحظات ديدم و متوجه آنها شدم. اتفاقاتي كه هنوز در دنيا رخ نداده بود! خيلي ها را ديدم كه به شدت گرفتار هستند. 🔹️ ميليونها انسان به گردن داشتند و از همه كمك مي خواستند اما هيچ كس به آنها توجه نمي كرد. مسئوليني كه روزگاري براي خودشان، كسي بودند و با خدم و حشم فراوان مشغول گذران زندگي بودند، حالا غرق در گرفتاري بودند و به همه التماس مي كردند... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🔸️﷽🔸️ ⚡(۵۸) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۶_تنهايی ص ۸۳ 🔹️آن روز در بيمارستان، با دعا و التماس از خدا خواستم كه اين حالت برداشته شود. من نمي توانستم اينگونه ادامه دهم. 🔹️با اين وضعيت، حتي با برخي نزديكان خودم نمي توانستم صحبت كرده و ارتباط بگيرم! خدا را شكر اين حالت برداشته شد و روال زندگي من به حالت عادي بازگشت. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️اما دوست داشتم تنها باشم. دوست داشتم در خلوت خودم، آنچه را در مورد حسابرسي اعمال ديده بودم، مرور كنم.تنهايي را دوست داشتم. 🔹️در تنهايي تمام اتفاقاتي كه شاهد بودم را مرور مي كردم. چقدر لحظات زيبايي بود. آنجا زمان مطرح نبود. آنجا احتياج به كلام نبود. با يك نگاه، آنچه مي خواستيم منتقل مي شد. 🔹️آنجا از اولين تا آخرين را مي شد مشاهده كرد. من حتي برخي اتفاقات را ديدم كه هنوز واقع نشده بود. حتي در آن زمان، برخي مسائل و قضايا را متوجه شدم كه گفتني نيست. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️من در آخرين لحظات حضور در آن وادي، برخي دوستان و همكارانم را مشاهده كردم كه شده بودند، مي خواستم بدانم اين ماجرا رخ داده يا نه؟! 🔹️از همان بيمارستان توسط يكي از بستگان تماس گرفتم و پي گيري كردم و جوياي سلامتي آنها شدم. چندتايي را اسم بردم. گفتند: نه، همه رفقاي شما سالم هستند. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️تعجب كردم. پس منظور از اين ماجرا چه بود؟ من آنها را درحالي كه با وارد مي شدند مشاهده كردم.چند روزي بعد از عمل، وقتي حالم كمي بهتر شد مرخص شدم. 🔹️اما فكرم به شدت مشغول بود. چرا من برخي از دوستانم كه الان مشغول كار در اداره هستند را در ديدم؟... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🌸 💠 مردى، نزد پيامبر (ص) آمد و گفت: دارم که هرگاه وارد (خانه) مى‌شوم، به مى‌آيد و هرگاه (از خانه) خارج مى‌شوم، بدرقه‌ام مى‌کند، و هرگاه مرا مى‌بيند، مى‌گويد: چرا اندوهگينى؟ اگر غمِ روزی‌ات را مى‌خورى، غير تو (خداوند) آن را برايت کرده است، و اگر غم را دارى، پس خداوند بر اندوهت بيفزايد. 💠پيامبر خدا فرمودند : خداوند، دارد و اين زن، يکى از کارگزاران اوست. براى او نصف پاداش در نظر گرفته شده است. 📙 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷ ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
✨﷽✨ ✍ آثار فوق العاده خواندن بعد از هر نماز 👈حضرت پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند :هر شخصی آية الكرسی را بعد از بخواند هفت آسمان شكافته گردد و به هم نيايد تا خداوند متعال به سوی خواننده آية الكرسی نظر افكند و فرشته ای را بر انگيزد كه از آن زمان تا فردای آن كارهای خویش را بنويسد و كارهای بدش را محو كند . 👈در روایت دیگر نیز حضرت فرمودند : يا علی ، بر تو باد به خواندن آية الكرسی بعد از هر نماز واجب زيرا به غير از پيغمبر و صديق و شهيد شخصی به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمی كند و هر شخصی بعد از هر نماز آية الكرسی را بخواند به جز خداوند متعال شخصی او را قبض روح نمی كند و مانند شخصی باشد كه همراه پيامبران خدا جهاد كرده تا شده است . 👈در روايتی از حضرت امام‌باقر (علیه‌السلام) آمده‌ است :" هر شخصی آية الكرسی را بعد از هر نماز بخواند از و بيچارگی در امان شود و رزق او وسعت يابد و خداوند به او از فضل خودش مال زيادی بخشد". 👈حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) : هر شخصی آية الكرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق می گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از و گناهان نگه دارد . 👈خداوند متعال فرمودند : شخصی كه بعد از نماز واجبش آية الكرسی بخواند خداوند متعال به او قلب شاكرين – اجر انبيا و عمل صديقين را عطا فرمايد . مداومت نمی نمايد به آن مگر پيامبر يا صديق يا شخصی كه از او راضی شده ام و يا شخصی كه را روزی او می نمايم . 📚 منابع ۱- قول ثابت ، ص ۴۱ . ۲- لئالى الأخبار ، ج ۱ ، ص ۲۰۸ . ۳- مصابيح الدجى ، ص ۱۲۹ . ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••
🔸️﷽🔸️ ⚡(۶۵) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۸_مدافعان حرم ص ۹۱ 🔹️...چند روز بعد، باز اين افراد در جلسه اي خصوصي از من خواستند كه برايشان از بگويم. نگاهي به چهره تك تك آنها كردم. گفتم چند نفري از شما فردا مي شويد. 🔹️سكوتي عجيب در آن جلسه حاكم شد. با نگاه هاي خود التماس مي كردند كه من سكوت نكنم. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️حال آن رفقا در آن جلسه قابل توصيف نبود. من تمام آنچه ديده بودم را گفتم. از طرفي براي خودم نگران بودم. نكند من در جمع اينها نباشم. اما نه. انشاءالله كه هستم. 🔹️جواد با اصرار از من سؤال مي كرد و من جواب مي دادم. در آخر گفت: چه چيزي بيش از همه در آن طرف به درد مي خورد؟ 🔹️گفتم بعد از، با نيت الهي و خالصانه، هر چه مي توانيد براي خدا و بندگان خدا كار كنيد. 🔹️روز بعد يادم هست كه يكي از مسئولين جمهوري اسلامي، در مورد مسائل نظامي اظهار نظري كرده بود كه براي غربيها خوراك خوبي ايجاد شد. خيلي از رزمندگان مدافع حرم از اين صحبت ناراحت بودند. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️جواد محمدي مطلب همان مسئول را به من نشان داد و گفت: مي بيني، پس فردا همين مسئولي كه اين طور خون بچه ها را پايمال مي كند، از دنيا مي رود و مي گويند شد! 🔹️خيلي آرام گفتم: آقا جواد، من مرگ اين آقا را ديدم. او در همين سالها طوري از دنيا مي رود كه هيچ كاري نمي توانند برايش انجام دهند! حتي مرگش هم نشان خواهد داد كه از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🔸️﷽🔸️ ⚡(۶۸) ⭐گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادی 💢۲۹_مدافعان وطن ص ۹۴ 🔹️...در ميان دوستاني كه با هم در سوريه بوديم، چند نفر را مي شناختم كه آنها را جزو شهدا ديدم. مي دانستم آنها نيز خواهند شد. 🔹️يكي از آنها علي خادم بود. علي پسر ساده و دوست داشتني سپاه بود. آرام بود و با اخلاص. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️در فرودگاه جايي نشست كه هيچ كسي در مقابلش نباشد. تا يك وقت آلوده به نشود. 🔹️در جريان شهادت رفقاي ما، علي هم مجروح شد، اما همراه با ما به ايران برگشت. من با خودم فكر مي كردم كه علي به زودي شهيد خواهد شد، اما چگونه و كجا؟! 🔹️يكي ديگر از رفقاي ما كه او را در جمع شهدا ديده بودم، اسماعيل كرمي بود. او در ايران بود و حتي در جمع مدافعان حرم حضور نداشت. اما من او را در جمع شهدايي كه بدون حساب و كتاب راهي مي شدند مشاهده كردم! 🔹️من و اسماعيل، خيلي با هم دوست بوديم. يكي از روزهاي سال ۱۳۹۷ به ديدنم آمد. ساعتي با هم صحبت كرديم. او خداحافظي كرد ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️و گفت: قرار است براي مأموريت به مناطق مرزي شود.رفقاي ما عازم سيستان و بلوچستان شدند. 🔹️مسائل امنيتي در آن منطقه به گونه اي است كه دوستان پاسدار، براي مأموريت به آنجا اعزام مي شدند. فرداي آن روز سراغ علي خادم را گرفتم. گفتند سيستان است. 🔹️يك باره با خودم گفتم: نكند از آنجا براي او باز شود!؟ سريع با فرماندهي مكاتبه كردم و با اصرار، تقاضاي حضور در مرزهاي شرقي را داشتم. اما مجوز حضورم صادر نشد. ❖ @pmsh313 ❖ 🔹️مدتي گذشت. با رفقا در ارتباط بودم، اما نتوانستم آنها را همراهي کنم. در يکي از روزهاي بهمن 97 خبري پخش شد. خبر خيلي كوتاه بود. اما شوك بزرگي به من و تمام رفقا وارد كرد. 🔹️يك وهابي، خودش را به اتوبوس سپاه مي زند و دهها رزمنده را كه مأموريتشان به پايان رسيده بود به مي رساند. 🔹️سراغ رفقا را گرفتم. روز بعد ليست شهدا ارسال شد. علي خادم و اسماعيل كرمي هر دو در ميان شهدا بودند. ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @pmsh313 ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 💢هرکه خدا را بیشتر دوست بدارد خواهد شد! 🔹️ 🔹️ 🎙️صدای حاج همت 📲 ••✾❀🕊⭐🕊❀✾•• ☜【پیام_معنوی】 ✅ @pmsh313 ••✾❀🕊⭐🕊❀✾••
🌟‌‌‌﷽🌟 💎✨((۱۱۸۱)) 📜📜📜📜🌿🌹یا ؏ــلے🌹🌿📜📜📜📜 ☘(۴۰) 🍎(۲۷۹) 🍀(۱۲۱) در حکمیت 🕊قسمت_ب.وصف ياران شهيدی كه وفادار بودند 📜📜📜📜🌿🌹یا ؏ــلے🌹🌿📜📜📜📜 🔘امام در این بخش از خطبه یاد گروهى از مسلمانان صدر اسلام را مى کند که با نهایت شوق و قدرت ایمان از جهاد با دشمن استقبال مى کردند و پیوسته پیروزى مى آفرینند (اشاره به این که راه پیروزى آن است که آنها رفتند، نه آن که شما دارید). ♦️کجا هستند مردمی که به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، تلاوت کردند و معانی آيات را شناختند، به سوی برانگيخته شده چونان شتری که به سوی بچّه خود روی می آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام برآوردند و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه کردند، بعضی و برخی نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن کسی در ميدان جنگ شادمان نبودند و در مرگ شهيدان نيازی به تسليت نداشتند، با گريه های طولانی از ترس خدا، چشم هايشان ناراحت و از روزه داری فراوان شکم هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب هايشان از فراوانی خشک و رنگ های صورت از شب زنده داری ها زرد و بر چهره هايشان غبار خشوع و فروتنی نشسته بود. آنان برادران من هستند که رفته اند و بر ماست که تشنه ملاقاتشان باشيم و از اندوه فراقشان انگشت به دندان بگيريم. 🔹️...أَيْنَ الْقَوْمُ الَّذِيـــــنَ دُعُوا إِلَي الْإِسْلَامِ فَقَبِلُوهُ وَ قَرَءُوا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ وَ هِيــــــجُوا إِلَي الْجِهَادِ فَوَلِهُوا وَلَهَ الــــلِّقَاحِ إِلَي أَوْلَادِهَا وَ سَلَبُوا الـــــــسُّيُوفَ أَغْمَادَهَا وَ أَخَذُوا بِأَطْرَافِ الْأَرْضِ زَحْفـــاً زَحْفـــاً وَ صَفّاً صَفّاً بَعْضٌ هَلَكَ وَ بَعْضٌ نَجَا لَا يُبَشَّرُونَ بِالْأَحْيَاءِ وَ لَا يُعَزَّوْنَ عَنِ الْمَوْتَي مُرْهُ الْعُيُونِ مِنَ الْبُكَاءِ خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الــــصِّيَامِ ذُبُلُ الــــشِّفَاهِ مِنَ الـــدُّعَاءِ صُفْرُ الْأَلْوَانِ مِنَ الــسَّهَرِ عَلَي وُجُوهِهِمْ غَبَرَةُ الْخَاشِعِيـــنَ أُولَئِكَ إِخْوَانِي الــــذَّاهِبُونَ فَحَقَّ لَنَا أَنْ نَظْمَأَ إِلَيْهِمْ وَ نَعَضَّ الْأَيْدِي عَلَي فِرَاقِهِمْ... 📜 ، ۱۲۱🍋 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯
🌟‌﷽🌟 💎✨((۱۸۲۴)) 📜📜📜📜🌿🌹یا ؏ــلے🌹🌿📜📜📜📜 ☘(۶۳) 🍎(۴۳۹) 🍀(۱۸۲)توحيد الهي 🕊.ياد ياران 📜📜📜📜🌿🌹یا ؏ــلے🌹🌿📜📜📜📜 🍃در این قسمت از خطبه عبارات امام عليه السّلام اشاره به جنايات معاويه و لشكر شام و سكوت و سستى مردم كوفه و عراق است و در آخر بعد از آن همه بيانات تكان‌دهنده و بيدارگر، مردم را براى جهاد به سوى دشمن دعوت كرد و گروه زيادى از مردم از سخنان امام به شوق آمدند و احساس مسئوليت كردند و آمادۀ حركت به ميدان جهاد شدند. 🔘آري! آن دسته از برادراني كه در جنگ صفين خونشان ريخت، هيچ زياني نكرده اند گرچه امروز نيستند تا خوراكشان غم و غصه و نوشيدني آنها خونابه دل باشد، بخدا سوگند! آنها خدا را ملاقات كردند، كه پاداش آنها را داد و پس از دوران ترس آنها را در سراي امن خود جايگزين فرمود،كجا هستند برادران من؟ كه بر رفتند و با حق درگذشتند كجاست عمار؟ و كجاست پسر تيهان؟ (مالك بن تيهان انصاري) و كجاست ذوالشهادتين؟ (خزيمه بن ثابت كه پيامبر شهادت او را دو شهادت دانست) و كجايند همانند آنان از برادرانشان كه جانبازي بستند و سرهايشان را براي ستمگران فرستادند؟ (پس دست به ريش مبارك گرفت و زماني طولاني گريست و فرمود) دريغا! از برادرانم كه را خواندند و بر اساس آن قضاوت كردند در الهي انديشه نموده و آنها را برپا داشتند، سنتهاي الهي را زنده و بدعتها را نابود كردند، دعوت را پذيرفته و به رهبر خود اطمينان داشته و از او پيروي نمودند. جهاد! جهاد! بندگان خدا! من امروز لشكر آماده مي كنم، كسي كه مي خواهد به سوي خدا رود همراه ما خارج شود. (نوف بكالي گفت: براي امام حسين (ع) ده هزار سپاه و براي قيس بن سعد ده هزار سپاه و براي ابوايوب ده هزار سپاه قرار داد و براي ديگر فرماندهان نيز سپاهي معين كرد و آماده بازگشت به صفين بود كه قبل از جمعه ابن ملجم ملعون به امام ضربت زد و لشكريان به خانه ها بازگشتند و ما چون گوسفنداني بوديم كه شبان خود را از دست داده كه گرگها از هر سو براي آنان دهان گشوده بودند) 💢مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِينَ سُفِكَتْ دِمَاؤُهُمْ وَ هُمْ بِصِفِّينَ أَلَّا يَكُونُوا الْيَوْمَ أَحْيَاءً يُسِيغُونَ الْغُصَصَ وَ يَشْرَبُونَ الرَّنْقَ قَدْ وَ اللَّهِ لَقُوا اللَّهَ فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ وَ أَحَلَّهُمْ دَارَ الْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهِمْ أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَي الْحَقِّ أَيْنَ عَمَّارٌ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ وَ أَيْنَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ تَعَاقَدُوا عَلَي الْمَنِيَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَي الْفَجَرَةِ .قَالَ ثُمَّ ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلَي لِحْيَتِهِ الشَّرِيفَةِ الْكَرِيمَةِ فَأَطَالَ الْبُكَاءَ . ثُمَّ قَالَ الامام :أَوِّهِ عَلَي إِخْوَانِيَ الَّذِينَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ وَ تَدَبَّرُوا الْفَرْضَ فَأَقَامُوهُ أَحْيَوُا السُّنَّةَ وَ أَمَاتُوا الْبِدْعَةَ دُعُوا لِلْجِهَادِ فَأَجَابُوا وَ وَثِقُوا بِالْقَائِدِ فَاتَّبَعُوهُ .ثُمَّ نَادَي بِأَعْلَي صَوْتِهِ : ‏الْجِهَادَ الْجِهَادَ عِبَادَ اللَّهِ أَلَا وَ إِنِّي مُعَسْكِرٌ فِي يَومِي هَذَا فَمَنْ أَرَادَ الرَّوَاحَ إِلَي اللَّهِ فَلْيَخْرُجْ .قَالَ نَوْفٌ :وَ عَقَدَ لِلْحُسَيْنِ(عليه السلام) فِي عَشَرَةِ آلَافٍ وَ لِقَيْسِ بْنِ سَعْدٍ رَحِمَهُ اللَّهُ فِي عَشَرَةِ آلَافٍ وَ لِأَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِّ فِي عَشَرَةِ آلَافٍ وَ لِغَيْرِهِمْ عَلَي أَعْدَادٍ أُخَرَ وَ هُوَ يُرِيدُ الرَّجْعَةَ إِلَي صِفِّينَ فَمَا دَارَتِ الْجُمُعَةُ حَتَّي ضَرَبَهُ الْمَلْعُونُ ابْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ فَتَرَاجَعَتِ الْعَسَاكِرُ فَكُنَّا كَأَغْنَامٍ فَقَدَتْ رَاعِيهَا تَخْتَطِفُهَا الذِّئَابُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ. 📜، 🍋 🌓🌗 ☀️@pmsh313❀ ╰━━❀🕊❀🌼❀🕊❀━━╯