eitaa logo
اشعار اهل‌بیت علیهم‌السلام
281 دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🔰اَلسَّلاٰمُ عَلَیْکُمْ یٰا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ 💠 اگر شعر خوبی روزیتون شد و ازش خوشتون اومد بفرستید: @abes80
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه خدا کند برسم کاش بی اثر نشوم خدا کند که برای تو دردسر نشوم پسر شدم همه عمرم برایت اما حال چه سود اگر که برای تنت سپر نشوم چگونه زنده بمانم بدون آغوشت چگونه بی تو عمو جان یتیم تر نشوم چگونه پیش پدر سربلند باشم من شبیه اکبر و قاسم فدات اگر نشوم سرم اگر برود روی نیزه چیزی نیست که زنده با سرت ای کاش همسفر نشوم @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها این سوگنامه سخت تر است از بیان شدن زهرا کجا و سوختن و نیمه جان شدن گیرم که من فرو دهم این بغض خفته را این اشک چیست عاقبتش جز روان شدن با من بگو که سنگ صبور دلت شوم حالا که رسم شهر شده سرگران شدن هر طعنه ای زدند به ما مردمان شهر ما را کجا و لقلقه‌ی هر زبان شدن بارانی است صورت تو زیر آفتاب از من چه ساخته‌ست به جز سایبان شدن تیر از تنم بگو بکشند و نگو که من بر قد و قامت تو ببینم کمان شدن آمین نگفتم آرزوی رفتن تو را سخت است با نبودن تو امتحان شدن این خانه را تمیز نکن قبل رفتنت راضی ترم پس از تو به بی آشیان شدن تو سهم آسمانی و در سر نوشت خاک حاشا مزار بودن و حاشا عیان شدن @poem_ahl
سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها هنوز کودکان تو برای جای خالی‌ات در انزوای جای جای خانه گریه می‌کنند یکایک حروف در کتابها هنوز هم بدون هر اشاره و نشانه گریه می‌کنند چه خوانده چشمهای تو که خیس مانده آستین میان کوچه ها مگر چگونه خورده‌ای زمین چگونه باز پا شدی، چگونه بی صدا شدی که مردها برای تو زنانه گریه می‌کنند چه بود سر مخفیِ خسوف چند ماهه‌ات چه بود راز گریه و سکوت گاه گاهه‌ات چه بود راه کودکت، چه شد سپاه کوچکت که پا به ماه ها به این بهانه گریه می‌کنند هزار کوه زخم را به دوش می کشیدی و هزار زهر طعنه را به گوش می شنیدی و تمام بردبار ها، تمام کوهسار ها به پات با تکان تکان شانه گریه می‌کنند سیاه ماند چهره‌اش پس از تو روزگار شهر پر از مزار شد شبی پس از تو هر کنار شهر پس از به شانه رفتنت  پس از شبانه رفتنت برات یا کریم ها شبانه گریه می‌کنند @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها این سوگنامه سخت تر است از بیان شدن زهرا کجا و سوختن و نیمه جان شدن گیرم که من فرو دهم این بغض خفته را این اشک چیست عاقبتش جز روان شدن با من بگو که سنگ صبور دلت شوم حالا که رسم شهر شده سرگران شدن هر طعنه ای زدند به ما مردمان شهر ما را کجا و لقلقه‌ی هر زبان شدن بارانی است صورت تو زیر آفتاب از من چه ساخته‌ست به جز سایبان شدن تیر از تنم بگو بکشند و نگو که من بر قد و قامت تو ببینم کمان شدن آمین نگفتم آرزوی رفتن تو را سخت است با نبودن تو امتحان شدن این خانه را تمیز نکن قبل رفتنت راضی ترم پس از تو به بی آشیان شدن تو سهم آسمانی و در سر نوشت خاک حاشا مزار بودن و حاشا عیان شدن @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها تو را تنها رها کردیم ما در کوچه‌ ی غربت تو را از ما چه سهمی هست غیر از غصه و زحمت دعای تو همیشه تا اجابت می‌برد مارا دعای ما برایت می‌شود قربانی غفلت تمام چاره‌ی بی‌چارگی‌هامان تویی اما میان این همه رنج و بلا کو اندکی دقت؟ اگر اندازه‌ی لیوان آبی تشنه ات بودیم تو حالا پیش ما بودی نه پشت پرده ی غیبت تو از اعمال ما آگاهی و قصدت نجات ماست عبادت های خود را می‌کنی با ما اگر قسمت شبیه مادرت دلسوزی و در می‌زنی هر شب که ما را لحظه‌ای در آوری از خانه‌ی ظلمت شبیه مادری که گرچه سیلی خورد اما ماند که عشق است و بلاهایش به هر ترتیب و هر قیمت بهای عشق را با جان و با فرزند خود پرداخت چه پشت در چه در کوچه چه در مسجد به هر بابت فقط مسمار از قلبش خبر دارد که در این راه به خونش مُهر کرد و ماند پای کار این بیعت @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیها انگار تموم خونه غمباره خانوم خونه وقتی تب داره من فضه‌تم حرفی بزن خانم با درد دل آروم می‌شی آره بی میلی‌های بچه‌ها دیگه شوقی سر سفره نمی‌ذاره من می‌پزم نون‌و ولی خانم نون تو طعم دیگه‌ای داره از گریه‌هات خسته شدن مردم گلبرگی که داری گلاب می‌شی چشم و چراغ خونه‌ی حیدر شمعی و ذره ذره آب می‌شی برق نگاه مهربونت کو تا بار دیگه فضه احیا شه پاشی الهی زودتر از بستر تا خونه جای زندگی باشه هیشکی ندونه من که می‌دونم روتو چرا داری می‌پوشونی حتی قنوت نافله‌هاتو داری شکسته بسته می‌خونی هیچکی ندونه من که می‌دونم چی شد میون اون درو دیوار وقتی که تنها می‌شی یک لحظه با محسنت حرف می‌زنی انگار دق می‌کنم حالا که کم حرفی حرفی بزن تا می‌رسم پهلوت انصافه که باید ببینم من لبخندتو با دیدن تابوت؟ وقت سفر نیستش چرا خانم رنگ و بوی رفتن داره کارات این چند روزه چی شده داری هی میگی از دلتنگی بابات از غربت حیدر دلت خونه اصلا نمی‌گی حرفی از بازوت من که می‌بینم بعد هر سرفه خونه که جاری می‌شه از پهلوت @poem_ahl
سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نام کوچکت از آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست اگر در اذان بزرگتر است و قائلیم به الله اکبر، اما باز علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است @poem_ahl