eitaa logo
بنیاد بین المللی غدیر قزوین
2.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
179 فایل
﷽ 💠کانال بنیاد بین المللی غدیر استان قزوین ویژه اطلاع رسانی ⁦✍️⁩ #مسابقات_ملی_کتابخوانی⁦ ⁦✍️⁩ #کلاس_های_نهج_البلاغه ⁦✍️⁩ #اخبار_غدیری_و_بازتاب_خبری به دوستداران خدمت به مکتب اهل بیت(ع) ارتباط با ادمین و مسئول تبادل و تبلیغات https://eitaa.com/Hosein7174
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ازاوبگو
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به هابيل(عليه السّلام) نزديك‌ترين و خويشاوندترين افراد، هابيل را كشت(يعنى برادرش قابيل) خداوند متعال در كتاب عزيز خود مى‌فرمايد: وَ اُتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ اِبْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبٰا قُرْبٰاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمٰا وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ اَلْآخَرِ قٰالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قٰالَ إِنَّمٰا يَتَقَبَّلُ اَللّٰهُ مِنَ اَلْمُتَّقِينَ‌؛ (سوره مائده، آیه ۲۷) و بر آنان، داستان دو پسر آدم را به حقّ تلاوت كن، كه چون قربانى‌اى تقديم داشتند، از يكى از آنان پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد، [قابيل به هابيل] گفت: تو را خواهم كشت. گفت: خداوند تنها از تقوى‌پيشگان مى‌پذيرد. همچنين نزديك‌ترين و خويشاوندترين افراد، قصد كشتن امام قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] را نمود و او عموى آن حضرت، جعفر كذّاب بود، كه از امام زين العابدين(عليه السّلام) آمده است فرمودند: گويا جعفر كذّاب را مى‌بينم كه سركش زمانش را بر تفتيش امر ولىّ خدا و آن‌كه در غيب الهى محفوظ و بر حرم پدرش موكل است وادار كند، به خاطر جهل او به ولادتش و حرص بر كشتنش - اگر بر او دست يابد - از روى طمع در ميراث پدرش تا آن را به ناحق بگيرد. کمال‌الدين، جلد ۲، صفحه ۳۲۰ مکیال‌المکارم ،جلد۱، صفحه ۲۱۴ https://eitaa.com/az_o_bego
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت شیث(علیه‌السّلام) هبةالله(شيث)، اجازه نيافت كه علم خودش را آشكار كند، چنان‌كه روايت شده حضرت ابوجعفر باقر(عليه السّلام) در خبرى طولانى فرمودند: وقتى هبة‌الله، پدرش آدم را دفن كرد، قابيل به نزدش آمد و گفت: اى هبة‌الله من ديدم كه پدرم آدم تو را از علم آن‌قدر عطا كرد كه به من عطا نكرد، و آن همان علمى است كه برادرت هابيل به آن دعا كرد و قربانى‌اش قبول شد، و بدين جهت او را كشتم كه فرزندانى نداشته باشد تا بر فرزندان من افتخار كنند و بگويند ما فرزندان كسى هستيم كه قربانى‌اش قبول شد و شما فرزند كسى هستيد كه قربانى او قبول نشد. و تو اگر علمى را كه پدرم به تو اختصاص داده آشكار كنى تو را هم مى‌كشم همان‌طوركه برادرم هابيل را كشتم. پس هبة‌اللّٰه و فرزندان او مخفى مى‌كردند آنچه از علم و ايمان نزد آن‌ها بود... (روضه کافی، صفحه ۱۱۴) حضرت قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز اجازه نيافته كه علم خود را آشكار كند تا روز وقت معيّن؛ چنان‌كه دربارۀ حضرتش روايت شده: هنگام ولادت بر زانو قرار گرفت و دو انگشت سبّابه‌اش را به سوى آسمان بلند كرد، و عطسه‌اى زد و گفت: «الحمدلله ربّ العالمين و صلّى‌ اللّٰه‌ على‌ محمّد و آله»؛ ستمگران پنداشته‌اند كه حجّت الهى باطل و نابود است، و حال آن‌كه اگر در سخن گفتن به ما اجازه داده شود شك از بين مى‌رود. کمال‌الدين،جلد۲، صفحه ۴۳۰ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۱۴ https://eitaa.com/az_o_bego
هدایت شده از ازاوبگو
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت نوح(علیه‌السّلام)، شيخ الانبيا است. از امام صادق و امام هادى(عليهما السّلام) روايت است كه حضرت نوح عليه السّلام دو هزار و پانصد سال عمر كرد. و حضرت قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] شيخ الاوصيا است؛ که (بنا به روايت كافى) در نيمۀ شعبان سال دويست و پنجاه و پنج هجرى متولد شد. (اصول كافى، جلد۱، صفحه ۵۱۴) و عمر حضرت مهدی[عجّل‌الله‌تعالی] اکنون بیش از هزار سال است. و از امام زين العابدين(عليه السّلام) روايت است كه فرمودند: در قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] روشى از آدم و نوح است و آن طول عمر مى‌باشد. (كمال الدين، جلد۱، صفحه۳۲۲) مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۱۵ https://eitaa.com/az_o_bego
هدایت شده از ازاوبگو
نوح(عليه السّلام) زمين را با سخن خود از كافرين پاك كرد و گفت: پروردگارا! بر روى زمين ديّارالبشرى از كافران بر جاى مگذار. (سوره نوح، آيه ۲۶) قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز زمين را با شمشير از لوث وجود كافرين پاك مى‌گرداند تا جايى كه هيچ اثرى از آن‌ها باقى نماند. نوح(عليه السّلام) نهصد و پنجاه سال صبر كرد، چنان‌كه خداوند مى‌فرمايد: فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاّٰ خَمْسِينَ عٰاماً فَأَخَذَهُمُ اَلطُّوفٰانُ وَ هُمْ ظٰالِمُونَ‌؛ پس در ميان آنان هزار سال منهاى پنجاه سال به سر برد، آن‌گاه طوفان آنان را فروگرفت، درحالى‌كه ايشان ستمكار بودند. (سوره عنکبوت، آیه ۱۴) قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز از اوّلِ امامتش تاكنون صبر كرده، و نمى‌دانم تا كى صبر خواهد كرد.(مؤلف) هركه از نوح(عليه السّلام) تخلّف جست هلاك شد. هركه از قائم[عجل‌الله‌تعالی] تخلف جويد نيز هلاك مى‌شود، چنان‌كه در حديث آمده. مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۱۵ https://eitaa.com/az_o_bego
نداهاى نوح(عليه السّلام) به شرق و غرب عالم مى‌رسيد و اين يكى از معجزات آن حضرت بود. قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز هنگام ظهور، بين ركن و مقام مى‌ايستد و فريادى برمى‌آورد و مى‌گويد: اى نقبا و سرداران من؛ و اى خوّاص من؛ و اى كسانى كه خداوند پيش از ظهور، آنان را بر روى زمين براى يارى من ذخيره كرده! با خواست و رغبت به سوى من آييد. پس صداى حضرت مهدی[عجّل‌الله‌تعالی] به آن‌ها مى‌رسد درحالى‌كه در محراب‌ها و بر فرش‌ها و رختخواب‌هايشان باشند و با يك فرياد، همه صداى او را مى‌شنوند و هريك از آن‌ها به گوشش مى‌رسد، و به سوى آن صدا اجابت مى‌كنند، و يك چشم برهم زدن نمى‌گذرد كه همگى آن‌ها بين ركن و مقام قرار مى‌گيرند، چنان‌كه در حديث مفضّل از امام صادق عليه السّلام آمده است. بحارالأنوار، جلد۵۳، صفحه ۷ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۱۶ https://eitaa.com/az_o_bego
هدایت شده از ازاوبگو
ادريس(عليه السّلام) از قومش غايب شد، هنگامى كه مى‌خواستند او را بكُشند - چنان‌كه در حديثى از حضرت باقر(عليه السّلام) آمده است. قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز همين‌طور، هنگامى كه دشمنان مى‌خواستند آن حضرت را بكُشند، غايب شد. غيبت ادريس(عليه السّلام) به طول انجاميد به حدّى كه شيعيان و پيروان او در سختى و شدّت و فشار واقع شدند. قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز غيبتش طولانى است تا جايى كه شيعيانش به منتهاى سختى و فشار و مشقّت واقع شوند. در بحار از پيغمبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) روايت شده كه فرمودند: پيوسته وضع شما چنين خواهد بود تا اين‌كه در ميان فتنه و جور، كسى متولّد شود كه مردم او را نشناسند. آن‌گاه زمين به حدّى از ظلم‌وستم پر شود كه هيچ‌كس نتواند «الله» بگويد [و نام حقّ ببرد] سپس خداوند - عزّ و جلّ - مردى از من و از عترت من برانگيزد كه او زمين را پر از عدل سازد، هم‌چنان‌كه قبل از او آن را پر از ظلم‌وستم كرده باشند. و از اميرالمؤمنين(عليه السّلام) مروى است كه فرمودند: البته زمين پر از ظلم‌وجور مى‌شود، تا جايى كه كسى - جز مخفيانه - الله نگويد. سپس خداوند قومى صالح را مى‌آورد كه آن را پر از قسط و عدل نمايند، چنان‌كه از ظلم‌وجور پر شده است. بحارالأنوار، جلد ۵۱، صفحه ۶۸ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۱۶ https://eitaa.com/az_o_bego
هدایت شده از ازاوبگو
وقتى غيبت ادريس(عليه السّلام) به طول انجاميد، مردم بر توبه اتفاق كردند و به سوى خدا[عزّ و جلّ] بازگشتند؛ خداوند متعال هم او را ظاهر ساخت و شدّت و بدى را از آنان دور كرد. (کمال‌الدين/حیات‌القلوب) قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز همين‌طور است كه اگر مردم بر توبه اتّفاق كنند و تصميم قطعى بر يارى‌اش داشته باشند، خداى تعالى او را ظاهر خواهد ساخت هنگامى كه ادريس(عليه السّلام) ظهور كرد، پادشاه ستمگر و مردم براى او تسليم شدند. قائم[عجل‌الله‌تعالی] نيز چنين است: هرگاه ظاهر شود، پادشاهان و امراى جبّار و مردم عالم به آن حضرت مى‌گروند و سر فرود مى‌آورند. مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۱۸ https://eitaa.com/az_o_bego
هدایت شده از ازاوبگو
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت هود(علیه‌السّلام) نام هود(عليه السّلام) عابر است، و نوح(عليه السّلام) ظهورش را بشارت داد. در كتاب كمال‌الدين از امام صادق(عليه السّلام) آمده كه فرمودند: هنگامى كه وفات نوح نزديك شد، شيعيان و پيروان خود را فراخواند و گفت: بدانيد كه پس از من غيبتى خواهد بود كه طاغوت‌ها ظاهر مى‌شوند، و البته خداوند - عزّ و جلّ - به وسيلۀ قيام‌كننده‌اى از فرزندانم كه هود ناميده مى‌شود بر شما گشايشى مى‌رساند. او هيبت و سكينه و وقار دارد، در خلقت و اخلاق شبيه من است، و خداوند هنگام ظهور او دشمنان شما را به وسيلۀ باد هلاك مى‌كند. پس پيوسته منتظر و مراقب ظهور و قيام هود بودند، تا اين‌كه مدّت بر آن‌ها طولانى شد و دل بيشترشان را قساوت گرفت. سپس خداوند متعال پيغمبرش، هود(علیه‌السّلام) را فرستاد، بعد از آن‌كه نوميد شده بودند و بلا و گرفتارى وجودشان را پر كرده بود، خداوند - عزّ و جلّ - كافرين را به وسيلۀ او هلاك كرد، و باد عظيم را بر آن‌ها فرستاد، چنان‌كه خداوند مى‌فرمايد: إِذْ أَرْسَلْنٰا عَلَيْهِمُ اَلرِّيحَ اَلْعَقِيمَ * مٰا تَذَرُ مِنْ شَيْ‌ءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلاّٰ جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ‌؛ (سوره ذاريات، آيه ۴۱ و ۴۲) بر آنان تندبادى بى‌باران فرستاديم كه بر هيچ‌چيزى نگذشت مگر اين‌كه آن را همچون استخوان خاك‌شده ساخت. قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز چنان است كه خداوند متعال به وجود او جمعى از كافرين را به وسيلۀ باد سياهى نابود می‌کند. كمال الدين، جلد۱، صفحه ۱۴۵ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۱۹ https://eitaa.com/az_o_bego
هدایت شده از ازاوبگو
شباهت حضرت صاحب‌الزّمان[عجل‌الله‌تعالی] به حضرت صالح(علیه‌السّلام) صالح(عليه السّلام) از قومش غايب شد و پس از آن‌كه به سوى آن‌ها بازگشت، عدۀ كثيرى او را انكار كردند، چنان‌كه در كمال‌الدين از امام أبوعبدالله صادق(عليه السّلام) مروى است فرمودند: صالح(علیه‌السّلام)مدّتى از قومش غايب شد، روزى كه از آنان غيبت يافت، ميانسال و خوش‌هيكل و خوش‌اندام بود، ريش انبوه و شكم خفته‌اى داشت، گونه‌هايش سبك و در ميان مردمان ميان‌بالا بود. هنگامى كه به قومش بازگشت او را به صورتش نشناختند، و آن‌ها را بر سه طايفه ديد: يك طايفه منكر و كافر، و طايفۀ ديگر اهل شك و ترديد بودند، و طايفۀ سوم يقين و ايمان داشتند. دو طایفه‌ای که منکر بودند و شک داشتند به بدترین وجه از صالح(علیه السّلام) رمیدند. اما طایفه‌ای که یقین داشتند از او نشانه خواستند تا بدانند او همان صالح است و گفتند ما تردید نداریم که خداوند متعال هر کس را به هر شکل که بخواهد در می‌آورد. مثل حضرت قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] همانند صالح(علیه السّلام) است، با آنکه در سن پیری و پس از عمری طولانی ظهور می‌کند به صورت جوانی کمتر از ۴۰ ساله است؛ مردم نیز در آن زمان بر سه دسته هستند؛ آن گروه که اهل یقین هستند از حضرت نشانه می‌خواهند که به آنها ارائه می‌دهد و آنها نیز با حضرت مهدی(عج الله تعالی) بیعت می‌کنند. کمال‌الدين، جلد۱، صفحه ۱۳۶ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۲۱ https://eitaa.com/az_o_bego
هدایت شده از ازاوبگو
ابراهيم(عليه السّلام) از مردم عزلت گزيد، خداوند - عزّ و جلّ - به نقل از او فرموده: وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ مٰا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ‌؛ (سوره مريم، آيه ۴۸) و از شما و آنچه غير خداوند مى‌پرستيد، كناره مى‌گيرم. قائم‌[عجل‌الله‌تعالی]نيز از مردم اعتزال جسته است. ابراهيم(عليه السّلام) دو غيبت داشته است. قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز دو غيبت دارد(غیبت صغری و غیبت کبری) مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۲۱ https://eitaa.com/az_o_bego
هدایت شده از ازاوبگو
در كتاب كمال‌الدين از مفضّل از امام صادق(عليه السّلام) آمده كه فرمودند: آيا مى‌دانى جامۀ يوسف(علیه‌السّلام) چه بود؟ گفتم: نه. فرمودند: وقتى براى ابراهيم(عليه السّلام) آتش افروختند، جبرئيل(عليه السّلام) يكى از جامه‌هاى بهشتى را آورد و بر او پوشانيد، پس با آن‌جامه گرمى و سردى به او اثر نمى‌كرد. و چون هنگام وفاتش رسيد، آن را در بازوبندى قرار داد و بر اسحاق(ع) آويخت، و اسحاق(ع) هم بعدا آن را بر يعقوب(ع) آويخت، و هنگامى كه يوسف(ع) متولد شد يعقوب(ع) آن را بر او آويخت، و اين در بازوى او بود تا بر او گذشت آنچه گذشت، و هنگامى كه يوسف(ع) آن پيراهن را از بازوبند بيرون ساخت، يعقوب(ع) بوى آن را شنيد، همين است كه خداوند به حكايت از او فرموده: إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْ لاٰ أَنْ تُفَنِّدُونِ‌؛ (سوره يوسف، آيه ۹۴) همانا من بوى يوسف را مى‌شنوم اگر مرا به كم‌عقلى نسبت ندهيد. اين همان پيراهنى است كه از بهشت نازل شده بود. عرض كردم: فدايت شوم! اين پيراهن به كه مى‌رسد؟ فرمود: به اهل آن و پيراهن همراه قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] ماست هنگامى كه خروج نمايد. سپس فرمودند: هرپيغمبرى كه علمى يا چيزى را وارث بود، به محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) رسيده است. (كمال الدين، جلد۱، صفحه ۱۴۲) مؤلف می‌گويد: اين خبر با حديثى كه علامه مجلسى در بحار از نعمانى نقل كرده منافاتى ندارد. حديث چنين است: به سند خود، از يعقوب بن شعيب، از حضرت امام صادق(عليه السّلام) كه فرمودند: آيا جامۀ قائم[عجل‌الله‌تعالی‌] را كه در آن بپاخيزد به تو نشان دهم‌؟ عرض كردم: آرى. پس آن حضرت جعبه‌اى را خواست و آن را گشود، و از آن پيراهن كرباسى بيرون آورد، و آن را باز كرد. ديدم آستين چپش خون‌آلود است. سپس فرمودند: اين همان پيراهن رسول‌خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است روزى كه دندان‌هاى جلويش ضربت ديد آن را پوشيده بود و حضرت قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] همين پيراهن را بر تن دارد و قيام مى‌كند. من آن خون را بوسيدم و بر صورت نهادم. سپس آن حضرت، آن را تا كرد و برداشت. زيرا كه احتمال دارد هريك از اين دو پيراهن را در بعضى اوقات بپوشد، و محتمل است كه پيراهن ابراهيم(عليه السّلام) را با خود داشته، و بر بازويش بسته باشد يا مانند آن؛ زيرا كه در حديث اوّل صراحت ندارد كه آن حضرت آن را پوشيده باشد. و الله العالم. بحار الانوار، جلد۵۲، صفحه ۳۵۵ غيبت نعمانى، صفحه ۱۲۸ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۲۲ و ۲۲۳ https://eitaa.com/az_o_bego
هدایت شده از ازاوبگو
ابراهيم(عليه السّلام) خانۀ كعبه را بنا نمود و حجرالاسود را در جايش نصب كرد. خداوند - عزّ و جلّ - مى‌فرمايد: وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْرٰاهِيمُ اَلْقَوٰاعِدَ مِنَ اَلْبَيْتِ وَ إِسْمٰاعِيلُ رَبَّنٰا تَقَبَّلْ مِنّٰا إِنَّكَ أَنْتَ اَلسَّمِيعُ اَلْعَلِيمُ‌؛ (سوره بقره، آيه ۱۲۷) و [به ياد آور] هنگامى كه ابراهيم و نيز اسماعيل پايه‌هاى خانه [كعبه] را بالا بردند و گفتند: پروردگارا! از ما بپذير كه همانا تو شنواى دانا هستى. و در برهان و غير آن، از عقبة‌بن‌بشير، از يكى از دو امام (باقر و صادق عليهما السّلام) روايت است كه فرمودند: خداوند - عزّ و جلّ - به ابراهيم(ع) دستور داد كه خانه كعبه را بسازد و پايه‌هاى آن را بنا نمايد، و به مردم محل عبادت و مناسكشان را ارائه دهد. پس ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) خانۀ كعبه را هرروز به مقدار يك ساق مى‌ساختند تا به جايگاه حجرالاسود رسيدند. حضرت باقر(عليه السّلام) فرمودند: پس در اين‌جا كوه ابوقبيس او را ندا كرد كه تو نزد من امانتى دارى، آن‌گاه حجرالاسود را به ابراهيم(ع) داد و آن حضرت آن را در جاى خودش نصب كرد. (البرهان،جلد۱، صفحه ۱۳۵) قائم[عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف] نيز مانند آن را دارد. در بحار از حضرت أبوعبدالله صادق(عليه السّلام) مروى است كه فرمودند: هرگاه قائم‌[عجل‌الله‌تعالی] بپاخيزد، مسجدالحرام را منهدم می‌کند تا به اساس آن برساند و مقام ابراهیم را به جایی که در آن بوده باز می‌گرداند. بحارالانوار، جلد۵۲، صفحه ۶۳۸ مکیال‌المکارم، جلد۱، صفحه ۲۲۳ https://eitaa.com/az_o_bego