eitaa logo
قال الصادق:(مکتب الصادق)
526 دنبال‌کننده
556 عکس
39 ویدیو
17 فایل
ا ﷽ ا یا هادی پای مکتب اهل بیت می نشینیم و به قال الباقر و قال الصادق گوش فرا می دهیم که زیبا فرمودند: به شرق و غرب بروید علم صحیحی جز آنچه از نزد ما خارج شود نمی یابید. 🔸فقه روایی 🔸حدیث 🔸مبانی حدیثی 🔸معارف سرآغاز: ۲۵ شوال ۱۴۴۴ ۲۶ اردیبهشت۱۴۰۲
مشاهده در ایتا
دانلود
۱-/ا کتاب صلی الله علیه و آله و سلم علیه السلام علیه السلام کتاب برقی نظراستاد کتاب کتاب اسناد کتاب حضرت باقر علیه السلام علیه‌السلام علیه‌السلام کتاب کتاب علیهم السلام کتاب کتاب کتاب علیهم السلام علیه السلام حضرات علیهم السلام کتاب کتاب
ا ﷽ ا 🔸اصحاب اجماع/۱: ☘اصطلاحی رجالی است که گروهی از نخبگان و راویان موثق هستند و همه علماى درایه و حدیث و فقها به روایاتى که از ایشان به طریق صحیح نقل شده، بدون تردید و دغدغه خاطر اعتماد مى‌کنند و آنها را صحیح مى‌دانند و عمل به آنها را لازم مى‌شمرند، اگرچه از افراد ناشناخته یا ضعیف نقل خبر کرده باشند.  ☘اصحاب اجماع گروهی هستند که محمد بن عمر بن عبدالعزیز  در کتاب رجالش در مورد آنها گفته است علمای امامیه بالاجماع روایاتی که از ایشان به طریق صحیح نقل شده باشد را صحیح می دانند. اصحاب اجماع جمعا هجده نفرند؛ شش نفر از کسانی که هم امام باقر و هم امام صادق علیه السلام را درک نموده اند، شش نفر از اصحاب امام صادق علیه السلام (به تنهایی) و شش نفر از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهما السلام. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🔸اصحاب اجماع/۲: تعداد و اسامی اصحاب اجماع: در تعداد اصحاب اجماع بین صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد مشهور آن‌ها را هیجده تن دانسته‌اند که/ شش تن آن‌ها از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما‌السلام اند و/ شش تن دیگر تنها از اصحاب علیه‌السلام هستند / و شش تن باقیمانده از اصحاب  و  علیهما‌السلام محسوب می‌‌شوند. ۱/شش نفری که از اصحاب علیه‌السلام و علیه‌السلام بوده‌اند یعنی هر دو امام را درک نموده‌اند، عبارتند از:  (در قولی ) کشی در میان این شش نفر، زراره را افضل می‌‌داند. ۲/ شش نفری که تنها از اصحاب امام صادق علیه‌السلام بوده‌اند، عبارتند از: ۳/کشی از اصحاب‌ امام‌ كاظم‌ و امام‌ رضا علیهما السلام 6 تن‌ ديگر را به‌ شرح زیر بر اين‌ رجال‌ افزوده‌ است‌: . خاطر نشان کرده است که برخی از امامیان، به جای حسن بن محبوب، کسانی چون ،  و  را مطرح کرده‌اند. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘آشنایی با خاندان آل اعین ( زراره بن اعین و خاندان او ) چهره‌های مشهور آل اعین:        اَعْیَن‌ بن‌ سُنْسُن شیبانی        زُراره‌ بن‌ اعین شَیبانی        حُمْران بن‌ اعین         بُکَیر ‌بن‌ اعین         ابوغالب زراری یکی از راویان معروف شیعه و جزو می باشد. خاندان او بسیار معروف و مشهور می باشند که به" آل اعین" معروف هستند. 🔹آل اعین، خاندان شیعی مذهب در کوفه هستند. این خاندان از زمان امام سجاد (علیه‌السلام) تا غیبت کبرا همراه اهل بیت (علیهم‌السلام) بوده اند. أعین به معنای گشاده چشم است و پدر زراره بن أعین بن سنسن غلامی رومی بود كه مردی از قبیله بنی‌شیبان او را در شهر حلب خریداری و پس از آموختن قرآن و معالم دین وی را آزاد كرد. فرزندان أعین همگی از دانشمندان بزرگ شیعه هستند. نام زرارهً درخشنده‌تر و پرآوازه‌تر از فرزندان دیگر اعین است. چهره‌های مشهور آل اعین: 🔸۱/ شیبانی اعین یعنی گشاده چشم. پدر وی سنسن یا سنبس، راهبی مسیحی در یکی از بلاد روم بود. خود او را که به بردگی گرفتار شده بود، مردی از بنی شیبان کوفه در شهر حلب خریداری کرد و به کوفه آورد. او سپس مسلمان شد و خواجه وی به تربیت اخلاقی و آموزش علمی‌اش همت گماشت. او و خاندانش به «کوفی شیبانی» شهرت یافتند. 🔸۲/ زُراره‌بن‌اعین شَیبانی(د ۱۵۰ق/۷۶۷م)، محدّث، فقیه، متکلّم، ادیب و نویسنده امامی. او از مشهور‌ترین راویان شیعی و از برجسته‌ترین شاگردان امام صادق (علیه‌السلام) است، او در علم کلام، جدل و استدلال بسیار توانا بود و غالباً در مقام بحث بر مخالفان خود چیره می‌شد، از این‌رو بسیار مورد توجه امام صادق (علیه‌السلام) و شیعیان بود. او از شاگردان امام محمّد باقر (علیه‌السلام) (۵۷-۱۱۴ق/۶۷۶-۷۳۲م) بوده و از او روایات بسیاری نقل کرده است. نقش زراره در گسترش و احیای معارف اهل بیت تا آنجاست که امام صادق (علیه‌السلام) گفت: خدای زراره را بیامرزد، که اگر وی و همگنان او نبودند، سخنان پدرم از میان رفته بود   در حدیث دیگر، امام صادق (علیه‌السلام) آشکارا او را از بهشتیان دانسته است.   باز از آن امام روایت شده است که گفت: ۴ تن نزد من محبوب‌ترند:  بَجَلی،   و زراره   زراره را ۷ فرزند با نام‌های: رومی، یحیی، عبدالله، حسن، حسین، محمد و عُبید بوده که از راویان شیعی و غالباً از شاگردان امام صادق (علیه‌السلام) و امام کاظم (علیه‌السلام) بوده‌اند و از آنان روایت کرده‌اند. در این میان عبید از اعتبار و شهرت بیشتری برخوردار است، چنانکه او را «موثَّق» شمرده‌اند. 🔸۳/ حُمْران (ابوحمزه) بن‌اعین، فقیه، محدّث، نحوی، ادیب و لغت‌دان بود. او از شاگردان امام باقر (علیه‌السلام) و امام صادق (علیه‌السلام) بوده و از آن دو روایات بسیاری نقل کرده است و کسان بسیاری از او روایت کرده‌اند.  رجال‌شناسان شیعی عموماً او را موثّق و مورد اعتماد دانسته‌اند  حمران دارای فرزندانی چند بوده است با نام‌های: عقبه، حمزه و محمد. اینان از اصحاب امام باقر (علیه‌السلام) و امام صادق (علیه‌السلام) و از راویان موثق بوده‌اند و از آن دو روایات بسیار نقل کرده‌اند. 🔸۴/ بُکَیر (ابوجَهْم) ‌بن‌ اعین، فقیه و محدّث بود. او از راویان موثَّق و از یاران امام پنجم و امام ششم به شمار آمده و روایات بسیاری از آن دو نقل کرده است، بکیر پیش از وفات امام صادق (علیه‌السلام) درگذشته است. وی ۶ پسر داشته که عبارتند از عمر، جهم، زید، عبدالله، عبدالحمید و عبدالاعلی. افراد یاد شده از عالمان و محدبثان، و از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) به شمار آمده‌اند. 🔸۵/ احمد بن‌ محمد، معروف به ابوغالب زراری (۲۸۵-۳۶۸ق/۸۹۸-۹۷۸م)، فقیه ، محدّث، متکلم، ادیب و شاعر بود. او از عالمان و محدّثان بنام آل اعین و آخرین فرد مشهورِ این خاندان است. وی در کوفه‌ زاده شد. او پس از فراگیری علوم ابتدایی، دانش‌های مختلف را در سطوح عالی نزد عالمان بنام روزگارش آموخت و از تربیت اخلاقی و معنوی آنان بهره برد. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘مشایخ ثقات چه کسانی هستند؟ 🔹منظور از مشایخ ثقات ، اساتید روایی بی واسطه یا با واسطه (بسته به اختلاف مبنای) عده ای از ثقات 🔸محمد بن ابی عمیر 🔸صفوان بن یحیی 🔸احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی هستند که چنین ادّعا شده است که آنها فقط از ثقه نقل می کنند . بنابراین ، اگر روایتی را مرسل نقل کردند ، می توانیم مطمئن باشیم که در سلسله ی سندآنها غیر ثقه وجود نداشته است . 🔹اصل در این ضابطه ، عبارت شیخ طوسی در (( عدة الاصول )) است که این چنین آن را نقل شده : ▪️"إذا کان احدالراویین مسندا و الآخر مرسلا ، نظر فی حال المرسل ؛ فإن کان ممّن یعلم انّه لا یرسل الّا عن ثقة موثوق به ، فلا ترجیح لخبر غیره علی خبره ، و لاجل ذلک سوت الطائفة بین ماوراء محمد ابن ابی عمیر و صفوان بن یحیی و احمد بن محمد ابن ابی نصر و غیر هم من الثقات الذین عرضوا بانّهم لا یروون و لا یرسلون إلّا من یواثق به وبین ما یسنده غیرهم ، و لذلک عملوا بمراسیلهم اذا انفره عن روایة غیرهم" ▫️"اگر در سندی یکی از راویان مسند و دیگری مرسل باشد ، به حال راوی مرسل توجه کرده ، اگر از جمله راویانی بود که می دانیم جز از ثقه نقل نمی کند و روایتش مرسل نیست خبر او را به خبر دیگران ترجیح می دهیم . به خاطر اینکه بین کسانیکه روایت می کنند آن را محمد بن ابی عمیر ، صفوان بن یحیی ، احمد بن محمد بن ابی نصر و غیر ایشان از ثقه ، کسانی هستند که ایشان روایت نمی کنند و ارسال سند نداردالّا از کسی که بوسیله ی آنها توثیق شئه وبین آن چیزی که اسناد می دهند آن را غیر از ایشان برای همین عمل می کنیم به مراسیل آنها هنگامیکه نسبت به روایت غیر از ایشان انفراد داشته باشد ." 👌در واقع ، طبق نظر کسانی که همه ی مشایخ روایی اصحاب اجماع را به واسطه ی نقل اصحاب اجماع از آنها توثیق شده می پندارند ، این قاعده ، بخشی از آن قاعده به حساب می آید و ضابطه ی جدا گانه ا ی نیست و آنها حتّی می توانند از عبارت ((غیرهم )) ، استفاده نموده و آن را اشاره به دیگراصحاب اجماع و بدین ترتیب ، آن را منطبق بر اصحاب اجماع به حساب آورند . منبع: معجم رجال خویی و کتب رجال •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ا☘صحاب اجماع منشاء عبارت «لایروون و لایرسلون الا عن ثقة» 🔸اساس این عبارت در کلمات شیخ طوسی در کتاب «عدة الأصول» مطرح شده است. ایشان در بحث از ترجیح روایتی بر روایت دیگر در هنگام تعارض می گوید: 🔻و إذا كان أحد الراويين مسندا و الآخر مرسلا، نظر في حال المرسل، فإن كان ممن يعلم أنه فلا ترجيح لخبر غيره على خبره، و لأجل ذلك سوّت الطائفة بين ما يرويه محمد بن أبي عمير، و صفوان بن يحيي، و أحمد بن محمد بن أبي نصر و غيرهم من الثقات الذين عرفوا بأنهم لايروون و لايرسلون إلا عمن يوثق به وبين ما أسنده غيرهم، و لذلک عملوا بمراسيلهم.¹ 🔹اصحاب، بين مراسیل و مسانید این عده (محمد بن ابی عمیر،أحمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی و صفوان) فرق نمی گذارند چون این ها را به این عنوان می شناسند که «لا يروون و لا يرسلون إلا عن ثقة». پس اساس این تعبیر از جانب شيخ طوسی مطرح شده و قبل از ایشان نبوده است. ــــــــــــــــــــــــــ *¹:العدة فی اصول الفقه،ج۱،ص۱۵۴ منبع: مسیر فقاهت •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا ☘نمودار و دسته بندی اصحاب اجماع 👆👆👆 🔸☘اصحاب اجماع گروهی هستند که محمد بن عمر بن عبدالعزیز  در کتاب رجالش در مورد آنها گفته است علمای امامیه بالاجماع روایاتی که از ایشان به طریق صحیح نقل شده باشد را صحیح می دانند. 🔸اصحاب اجماع جمعا هجده نفرند؛ 🔹شش نفر از کسانی که هم امام باقر و هم امام صادق علیه السلام را درک نموده اند، 🔹شش نفر از اصحاب امام صادق علیه السلام (به تنهایی) 🔹 شش نفر از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهما السلام •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ا ﷽ ا 🖊بخش اول: 🍀اصحاب اجماع چه کسانی هستند؟ 🔸اصحاب اجماع به گروهی ویژه از روایتگران حدیث گفته می‌شود، عنوان اصحاب اجماع که در مجموع ۲۲ تن از راویان مهم را در برمی‌گیرد، گسترده‌ترین و مهم‌ترین شیوه در میان توثیقات عام به شمار می‌رود. 🔸تعریف اصحاب اجماع عنوان اصحاب اجماع، اصطلاحی در علم رجال است که بر گروهی ویژه از راویان احادیث در سده‌های دوم و سوم هجری قمری که از بزرگان پرورش یافته مکتب امام باقر، امام صادق، امام کاظم و امام رضا (علیهم السّلام) به شمار می‌روند و بر تصدیق روایات‌شان و نیز مقام علمی و فقاهت‌شان اجماع شده است، اطلاق می‌شود. 🔸پیشینه اصطلاح اصحاب اجماع اساس پیدایش این اصطلاح از نظر تاریخی، به اواخر سده سوم و اوائل سده چهارم هجری قمری بازمی‌گردد که در تعبیرات برخی چهره‌های رجالی معروف امامی مانند ابو عمرو کشی در چند جای کتاب رجالی وی آمده و پس از آن در سده‌های بعد میان رجالیان شکل گرفته است. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵] 🔸دیدگاه بزرگان محدث نوری آورده است: «از مباحث مهم رجال مبحث اصحاب اجماع است؛ زیرا طبق برخی از برآوردها هزاران حدیثی که صحیح قلمداد نمی‌شوند به یمن همین بحث، صحیح یا در حکم صحیح تلقی خواهند شد». [۶] [۷] شواهد رجالی نشان می‌دهدکه نخستین بار ابو عمرو کشی (م ۳۲۹) در رجال خود از مساله اصحاب اجماع سخنی به میان آورد. [۸] او در سه جا تحت عنوان نامگذاری اصحاب امام باقر و امام صادق (علیه‌السّلام)، اصحاب امام صادق(علیه‌السّلام) و اصحاب امام کاظم (علیه‌السّلام) و امام رضا (علیه‌السّلام)، از اجماع امامیه بر صحیح دانستن روایات گروهی از اصحاب آنان گفت و گو کرده است. به عنوان مثال می‌گوید: «امامیه بر صحیح دانستن روایات صحیح آنان اصحاب (امام صادق (علیه‌السّلام)) بر تصدیق گفتارشان اجماع و به فقاهت‌شان اذعان دارند». [۹] یا درباره‌ی دسته سوم، یعنی اصحاب امام کاظم و امام رضا (علیه‌السّلام) می‌گویند: «اصحاب ما بر تصحیح روایات صحیح آنان و تصدیق ایشان اجماع دارند و به فقه و علم‌شان اذعان نموده‌اند، آنان شش نفرند». [۱۰] پس از کشی شیخ طوسی (۴۶۰) از گفتار او پیروی کرد. شیخ در رجال خودکه تلخیص رجال کشی است از اصحاب اجماع و از شمار آنان سخن به میان آورد. [۱۱] پس از شیخ طوسی ابن شهرآشوب (م ۵۸۸) طبقه نخست و دوم اصحاب اجماع را _ طبق آنچه که در سر کشی آورده بود_ ذکر نمو د. آنگاه علامه حلی (م ۷۲۶) در «خلاصة الاقوال» در توصیف و معرفی هر یک از اصحاب اجماع گفتار کشی را منعکس ساخت. ابن داود (م ۷۰۷) به پیروی از رجالیون متقدم می‌گوید: «امامیه بر ۱۸ تن اتفاق نظر دارد ودر تعظیم آنان اختلافی ندارند، جز آن که آنان را به سه درجه تقسیم می‌کنند». [۱۲] شهید ثانی (م ۹۶۶)، شیخ بهایی (۱۰۳۱)، محقق داماد (م ۱۰۴۱)، محمد تقی مجلسی اول (م ۱۰۷۰)، ملا محمد باقر مجلسی دوم (م ۱۱۱۱) و فخر الدین طریحی (م ۱۰۸۵) از جمله عالمان دیگر شیعه هستند که همگام با رجالیون متقدم از اصحاب اجماع و صحت روایت‌شان سخن به میان آورده‌اند. 🔸وجه حجیت اجماع کشی همان‌گونه که اشاره شد، برای نخستین بار، کشی از اجماع و اتفاق عالمان شیعی و صحیح شمردن روایات و اصحاب اجماع خبر داده است، پس از ایشان سایر عالمان شیعی از وجود چنین اجماعی خبر داده‌اند. به چنین اجماعی اصطلاحا اجماع منقول، آن هم منقول به خبر واحد می‌گویند. برخی چنین اجماعی را مشمول ادله حجیت خبر واحد دانسته‌اند. اما شیخ انصاری و اصولیون متاخر معتقدند: ادله حجیت خبر واحد منحصر به مواردی است که گفتار معصوم از روی حس نقل شود، نه از روی حدس. [۱۳] و اجماع‌های منقول از روی حدس ادعا می‌شود. در این صورت عنوان اصحاب اجماع هیچ تاثیری در توثیق راویان نخواهد داشت. 🔸اسامی اصحاب اجماع به قول مشهور شمار اصحاب اجماع هجده نفر است: «زُرارة بن اَعیُن، معروف بن خرّبوذ، برید بن معاویه عُجَلی، ابو بصیر اسدی- و به قولی مرادی - فضیل بن یسار و محمد بن مسلم طائفی» از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام). «جمیل بن درّاج، عبد اللّه بن مسکان، عبد اللّه بن بکیر، حمّاد بن عیسی، حمّاد بن عثمان و ابان بن عثمان» از یاران امام صادق (علیه السّلام). «یونس بن عبد الرحمان، صفوان بن یحیی، محمد بن ابی عمیر، عبد اللّه بن مغیره، حسن بن محبوب و احمد بن محمد بن ابی نصر» از شاگردان امام کاظم و امام رضا (علیهما السّلام). اما گاهی به جای ابوبصیر اسدی در گروه نخست از ابو بصیر مرادی یاد می‌کنند و در گروه سوم به جای حسن بن محبوب، حسن بن علی بن فضال و فضالة بن ایوب، یا یه جای فضالة بن ایوب، عثمان بن عیسی را می‌نشاند. اگر این چهار تن؛ یعنی ابو بصیر مرادی، حسن بن علی بن فضال، فضالة بن ایوب و عثمان بن عیسی راکه محل اختلاف‌اند، به اصحاب اجماع اضافه کنیم،؟ شمار آنان ۲۲ تن خواهد بود. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ادامه از👆 🖊بخش دوم: 🍀اصحاب اجماع چه کسانی هستند؟ ادامه👇 و از آنجا که بر صحت روایات این دست از اصحاب ائمه (علیه‌السّلام) اجماع شده است، به آنان اصطلاحا اصحاب اجماع اطلاق شده است. [۱۴] [۱۵] با توجه به چهار نفر دیگر که در برخی اقوال به آنان اشاره شده است، تعداد اصحاب اجماع بیست و دو نفر است. 🔸دیدگاه اخباریون اخباریانی همچون ملا محمد امین استرآبادی، فیض کاشانی و شیخ حر عاملی، یکی از دلایلی که بر صحت روایات کتب اربعه و سایر کتاب‌های حدیثی مورد اعتماد شیعه آورده‌اند، وجود اصحاب اجماع به عنوان راوی بیشتر احادیث این کتاب‌ها است. از این رو، بر وجود این اجماع و صحّت احادیث اصحاب آن تأکید بسیار داشته‌اند. [۱۶] [۱۷] 🔸دیدگاه شیخ طوسی شیخ طوسی (م ۴۶۰ ه. ق) می‌گوید: شیعه امامیه میان روایات مرسل اصحاب اجماع و امثال ایشان و روایات مسند آنان تفاوتی قائل نیستند و به مراسیل ایشان همچون مسانیدشان عمل کرده‌اند. [۱۸] 🔸مفاد جمله" تصحیح ما یصحّ عنهم" نکته مهم دیگر در رابطه با اصحاب اجماع، مفاد جمله «تصحیح ما یصحّ عنهم» است که در کلمات فقیهان بر آن ادّعای اجماع شده است. در این که مراد از لفظ «ما» در عبارت «ما یصحّ» خود نقل و روایت کردن است یا حدیثی است که روایت می‌کنند (مروی)، اختلاف است. در صورت نخست، خود نقل و حکایت آنان محکوم به صحت است. برای مثال، ابن ابی عمیر در نقل از راوی پیشین، صادق است که نتیجه آن وثاقت اصحاب اجماع می‌باشد. در صورت دوم، خود حدیث محکوم به صحّت است که نتیجه آن قطعیت صدور حدیث از معصوم علیه السّلام است. بنا بر معنای دوم نیز در این که مراد، صحّت حدیث آنان به جهت وجود قرائن و شواهد است- هر چند اصحاب اجماع، حدیث را به صورت مرسل یا از فرد ناشناخته یا ضعیف نقل کرده باشند- یا مقصود، صحّت حدیث به جهت وثاقت کسانی است که اصحاب اجماع از آنان نقل حدیث کرده‌اند، اختلاف است. بنابر احتمال دوم، مفاد جمله یاد شده علاوه بر صحّت حدیث اصحاب اجماع به دلالت مطابقی، به دلالت التزامی و ثاقت راویانی است که اصحاب اجماع از آنان نقل حدیث کرده‌اند. بر این اساس، بسیاری از راویان ناشناخته یا ضعیف، در شمار افراد ثقه قرار می‌گیرند و احادیث زیادی به صحّت متّصف می‌شوند. [۱۹] [۲۰] 🔸بررسی احتمال اول مقصود صحیح شمردن نقل و حکایت آنان است؛ یعنی اصحاب اجماع را در تمام روایاتی که از ائمه (علیه‌السّلام) نقل کرده‌اند؛ تصدیق کنیم. به عبارت روشن‌تر آنان را ثقه بدانیم. در این صورت اصحاب اجماع جزء توثیقات عام خواهد شد. شماری از عالمان بر این رای هستند. طبق این مفهوم خود اصحاب اجماع جزء ثقات خواهند بود، نه آن که هر روایاتی که نقل کرده باشند، حتی اگر مرسل یا ضعیف باشد، صحیح تلقی گردد. 🔸 دیدگاه علماء ابن شهرآشوب به جای واژه تصحیح از کلمه تصدیق استفاده کرده و گفته است: «اجتمعت العصابة علی تصدیق سته..» . که ظاهر واژة تصدیق همان توثیق است. [۲۱] فیض کاشانی در مقدمه سوم کتاب وافی آورده است: «مقصود از ما یصح عنهم روایت است نه مروری». [۲۲] صاحب ریاض می‌نویسد: «مقصود از ادعای اجماع بر صدق این گروه و صحت روایات‌شان در جایی است که در سند کسی که (از نظر صحت) جای درنگ دارد، وجود نداشته باشد. بنابراین اگر یکی از اصحاب اجماع بگوید: فلانی برای من نقل کرد، اجماع بر صدق ادعای او (بر نقل فلان شخص) منعقد شده است، اما اگر مروری عنه ضعیف، یا ناشناس باشد این اجماع فایده‌ای به حالش ندارد». [۲۳] آیت الله خویی نیز آورده است: «ظاهر گفتار کشی ناظر به آن نیست که تمام روایاتی که هر یک از اصحاب اجماع از ائمه (علیه‌السّلام) نقل کرده‌اند، حتی اگر روایت مرسل، یا نقل شده از سوی راوی ضعیف، یا مجهول الحال باشد، بلکه مقصود بیان عظمت و جایگاه آنان است و این که بر وثاقت، وقاهت و تصدیق آنان در روایات‌شان اجماع شده است؛ یعنی آنان در اخبار و روایات‌شان متهم به کذب نیستند». [۲۴] آیت الله سبحانی نیز بر این نظریه تاکید ورزیده است. [۲۵] 🔸بررسی احتمال دوم مقصود صحیح شمردن مرویات آنان است؛ یعنی تمام روایاتی که اصحاب اجماع نقل کرده‌اند، صحیح و صادر شده از ائمه (علیه‌السّلام) بدانیم، حتی اگر روایت نقل شده فاقد اتصال سند، یا سایر شرایط صحت؛ هم چون عدالت و ایمان راوی باشد. در این صورت مرتبه‌ای فراتر از توثیق برای اصحاب اجماع ثابت می‌گردد؛ زیرا مفهوم این مدعا آن است که نه تنها اصحاب اجماع خود ثقه و عادل‌اند، بلکه در چنان مرتبه بلندی از وثاقت قراردارند که جز روایات صادر شده از ائمه (علیه‌السّلام ) را نقل نمی‌کنند. هرچند در نگاه ظاهری به سند چنین روایاتی آنها را فاقد صحت بدانیم. شماری از عالمان شیعی نیز بر این رای هستند. [۲۶] شیخ حر عاملی صاحب «وسائل الشیعه» از این دسته است. فیض کاشانی با بر شمردن شیخ حر عاملی به عنوان متاخران چنین آورده است: •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ادامه از 👆 🖊بخش سوم : 🍀اصحاب اجماع چه کسانی هستند؟ ادامه👇 «گروهی از متاخرین از گفتار کشی «اجمعت العصابة» یا اجمعت الاصحاب علی تصحیح ما یصح عن هؤلاء» چنین برداشتی کرده‌اند که حدیث نقل شده از اصحاب اجماع صحیح و به صرفه صحت از آنان منسوب به ائمه (علیه‌السّلام) است، بی آن که در راویان عدالت شرط باشد. حتی اگر از راویانی که معروف به فسق، یا وضع اند؛ تا چه رسد به این که حدیث را با سند مرسل نقل کنند، تمام منقولات‌شان صحیح و روایات‌شان صادر شده از ائمه (علیه‌السّلام) تلقی می‌گردد». [۲۷] محقق بهبهانی «طبق مشهور مقصود از صحت، روایتی است که سندآن تا اصحاب اجماع صحیح باشد. و پس از آن سلسله سند تا معصوم ملاحظه نمی‌شود و اگر در سند (در این مرحله) ضعف باشد روایت صحیح است». [۲۸] محقق داماد : «امامیه بر تصحیج ما یصح از اصحاب اجماع اتفاق نظر داشته و به فقه، فضل، ضبط و ثقه آنان اذعان دارند. اگرچه روایتشان همراه با ارسال، رفع، یا نقل شده از کسانی باشد که آنان نام‌شان را برده‌اند، هر چند برای ما هویتشان روشن نباشد، یا کسانی باشند که دارای فساد عقیده و دچار انحراف مذهبی باشند». [۲۹] محدث نوری نیز از جمله عالمانی است که بر این نظریه پای فشرده است. [۳۰] 🔹دیدگاه اصح به نظر می‌رسد که دیدگاه دوم به صحت نزدیک‌تر است؛ زیرا: ←← دلیل اول اگر مقصود کشی و دیگر عالمانی که چنین اجماعی را نقل کرده‌اند، تصدیق و توثیق خود اصحاب اجماع بوده باشد، بایست عبارت را بدین صورت می‌آوردند: «اجمعت العصابة علی تصحیح هؤلاء، یا تصدیق هؤلاء» و دیگر قید «تصحیح ما یصح عنهم» را نمی‌افزودند. قید «یصح عنهم» اشاره به نکته‌ای فراتر از توثیق آنان دارد و درست همان معنایی را به دست می‌دهد که محقق بهبهانی بیان کرد؛ یعنی اگر روایتی از نظر سند تا هر یک از اصحاب اجماع صحیح باشد دیگر از آنان تا معصوم نیازمند صحت سند نیست. دلیل دوم روایان و بزرگان نامبرده شده، هم چون زرارة، محمد بن مسلم، یونس بن عبد الرحمن و... از چنان درجاتی از علم، فضیلت و جایگاه نزد ائمه (علیه‌السّلام) و شیعه برخوردارند که نیازمند آن نیستند تا امثال کشی، یا سایر رجالیون بگویند: امامیه بر توثیق آنان اتفاق نظر دارند؛ زیرا از بسیاری از راویان هستند که در مراتبی بس پایین تر از اصحاب اجماع قرار داشته و در تمام منابع رجالی به یکصدا از وثاقت آنان سخن به میان آمده است. به عبارت روشن‌تر ثقه بودن بزرگانی امثال زرارة و محمد بن مسلم چه امتیازی برای آنان محسوب می‌گردد که در تمام منابع رجالی در بابی مستقل تحت عنوان اصحاب اجماع از آنان سخن به میان آید! این که کشی پس از او دیگر رجالیون از اجماع امامیه بر تصحیح ما یصح عنهم سخن به میان آورده‌اند، نشان گر آن است که می‌خواهند مرتبه‌ای فراتر از توثیق را برای آنان اثبات کنند وآن این که مقام حدیثی و علمی و دقت آنان به پایه‌ای است که اگر در سند حدیثی قرار گرفتند خود تضمین کننده صحت حدیث است. دلیل سوم صحیح شمردن روایاتی که از نظر سند فاقد صحت است، امر شگفت‌آوری نیست تا اگر درباره اصحاب اجماع چنین ادعایی شده باعث انکار شود. مگر مراسیل ابن ابی عمیر و شیخ صدوق بر اساس شخصیت علمی و حدیثی آنان مورد پذیرش قرار نگرفته است.؟ ! آیا از نظر قدما (تا پیش از علامه حلی) ملاک صحیح شمردن روایات صحت متنی آنها نبوده است، هرچند که روایات از نظر سند فاقد صحت باشند؟! [۳۱]آیا در روایات عقاید و اخلاق بر اساس موافقت روایات با قرآن نمی‌توان به صحت آنها حکم کرد؟! بنابراین باید اذعان کرد که مقصود سخن کشی مفهوم دوم، یعنی صحت مرویات اصحاب اجماع است. باری ممکن است کسی در مطابقت این ادعا با واقعیت تشکیک کند، که آن سخن دیگری است. به عنوان مثال ابوعلی به نقل از استاد خود صاحب ریاض در تشکیک آن چنین آورده است: «استاد ما صاحب ریاض مدعی است که در تمام کتب فقهی از آغاز طهارت تا پایان دیات کسی برخورد نکرده که فقیهی از فقهای شیعه به خبری ضعیف عمل کنند و چنین استدلال کنند که سند این روایت تا یکی از اصحاب اجماع صحیح است (هر چند در بقیه سند از اصحاب اجماع تا معصوم ضعیف باشد)». [۳۲] •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135
ادامه از 👆 🖊بخش چهارم: 🍀اصحاب اجماع چه کسانی هستند؟ ادامه 👇 👌🌱 نتیجه‌گیری بنابراین تفسیر گفتار کشی و سایر رجالیون یک مطلب است و میزان صحت آن با واقعیت‌ها نیز مطلبی است دیگر. هر چند باید اذعان کرد که ادعای صاحب ریاض به طور مطلق قابل تحمل است؛ زیرا چنان که مرحوم خویی آورده‌اند، پس از علامه حلی بسیاری از متاخران به استناد همین نظریه روایات را صحیح قلمداد کرده‌اند. [۳۳] از سوی دیگر گذشته از میزان صحت مدعا آنچه مورد اتفاق مدافعان هر دو تفسیر است، ثقه بودن اصحاب اجماع است؛ زیرا طبق تفسیر نخست ثقه بودن آنان بالمطابقه ثابت می‌شود. و لازمه تفسیر دوم، ثقه بودن آنان است؛ زیرا وقتی برای اصحاب اجماع چنان مرتبه‌ای را -که وجود آنان در سلسله سند به تصریح روایات می‌انجامد- قائل باشیم، به طریقه اولی وثاقت‌شان اثبات می‌گردد. از این رو اصحاب اجماع را می‌توان از نمونه روشن توثیقات عام برشمرد. 📚پانویس ۱. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۰۷. ۲. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۷۳. ۳. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۰. ۴. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۶۸. ۵. دائرة المعارف بزرگ اسلامی ج۹، ص۱۰۴. ۶. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۵۷. ۷. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۶۵. ۸. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۹. ۹. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۷۳. ۱۰. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۰. ۱۱. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۵۷. ۱۲. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۰۹. ۱۳. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۷۵. ۱۴. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۷۰-۱۶۸. ۱۵. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۳۰، ص۲۲۱ ۲۲۳. ۱۶. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۲۲۴. ۱۷. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۱۰۴_۱۰۵. ۱۸. شیخ طوسی، محمد بن حسن، عدة الاصول، ج۱، ص۱۵۵. ۱۹. نوری طبرسی، میرزا حسین، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۷، ص۲۲_۳۷. ۲۰. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۷۸ ۱۹۶. ۲۱. ابن شهراشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۴۰۰. ۲۲. فیض کاشانی، محسن، وافی، ج۱، ص۲۷. ۲۳. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۷۶۰. ۲۴. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۱. ۲۵. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۸۶. ۲۶. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۸۸ ۱۸۶. ۲۷. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۹. ۲۸. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۶۲. ۲۹. محقق داماد، محمدباقر بن محمد، الرواشح السماویه، ص۴۱. ۳۰. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۶۰. ۳۱. سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، ص۶۱. ۳۲. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۱. ۳۳. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۲ ۶۱. 📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۵۳۹ ۵۴۱. •┈┈••✾••┈┈• @qalalsadegh135