ا ﷽ ا
🍀 ارزش فهم حدیث
عن الصّادقُ عليه السلام :
حَديثٌ تَدْرِيهِ خَيرٌ مِن ألفِ حَديثٍ تَرْوِيهِ
حضرت امام صادق علیهالسلام:
يك حديث بفهمى بهتر است از آن كه هزار حديث [نفهميده ]روايت كنى.
📚معاني الأخبار 2/3
#حدیث
#حدیث_شناسی
#فهم_حدیث
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ا ﷽ ا
🔸 همنشینان بهشتی حمزه سیدالشهداء چه کسانی هستند؟
💎پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
«هرکس علی علیهالسلام را دوست بدارد، خداوند اعمال نیک او را میپذیرد، گناهانش را میبخشد و جایگاهش را در بهشت کنار حضرت حمزه، سیدالشهداء، قرار میدهد.»💎
📚مائة منقبة من مناقب أمير المؤمنين علی بن أبیطالب و الأئمة من ولده علیهمالسلام، جلد ۱، صفحات ۶۴ تا ۶۷
بحار الأنوار، جلد ۲۷، صفحه ۱۱۴
#حدیث
#فضائل
#مناقب
#ولایت #محبت
حضرت #امام_علی علیهالسلام
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ا ﷽ ا
💠حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:
🔸اَبَوا هذِهِ الاُمَّة محمّدٌ و علیٌّ، یُقیمانِ اَوَدَهُم وُ یُنقذانهِمِ مِنَ العَذابِ الدّائِمِ إن أطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمِ النَّعیمَ الدّائِمَ اِن وافَقُواهُما
🔹محمد و علی پدران این امّتند، کژیهای آنان را استوار می سازند و آنان را از عذاب ابدی نجات می دهند، البته اگر مردم از این دو پیشوا اطاعت کنند، و اگر با آن دو همراهی و موافقت کنند، نعمت جاودانه ی بهشت را روزی آنان می سازند.
📗بحارالأنوار ج23 ص259
🔻شرح حدیث
🔸غیر از پدر نسبی که سبب ولادت انسان است و حق پدری بر گردن فرزند دارد، پدر فکری، روحی و معنوی هم وجود دارد که حق هدایت و نصرت و تعلیم و تربیت بر انسان دارد.
🔸حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیر علیه السّلام پدر معنوی امت و از پدر دلسوزتر و خیرخواه ترند.
🔸اگر امت از ضلالت و بیراهه نجات یافته اند و به خدا و حق و معنویات گرویده اند، در سایه ی عنایات و دلسوزیهای پدرانه ی پیامبر خدا و جانشین او بوده است.
🔸اگر پدر فرزند را از رنج و سختی دنیا می رهاند، پیامبر و امام وسیله ی نجات و رهایی انسان از عذاب ابدی در آخرتند.
🔸اگر پدر فرزند را سر سفره ی خود می نشاند و آب و غذا و خوراک و پوشاک او را تأمین می کند، پیامبر و امام، امت را بر سر سفره ی معنوی دین می نشانند و از کرامت خدا و نعمت هدایت و بهشت برین برخوردار می سازند.
🔸پیشوایان دین نقش هدایت و منجی را دارند، امّا... شرط رهایی از عذاب قیامت و بهره مندی از نعمتهای بهشت، «اطاعت» و «همراهی» است.
🔸اگر کسی پا به پای رسول و امام راه سعادت و آخرت را نپیماید، آنان چه کنند؟ «گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب خانه چیست؟»
📗منبع: #حکمت_های_فاطمی ، جواد محدثی
#حدیث
#شرح_حدیث
#ولایت #پدر
حضرت #امام_علی علیهالسلام
حضرت #رسول_الله صلیاللهعلیهوآله
حضرت #فاطمه_الزهرا سلام الله علیها
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
دانشنامه حضرت صادق علیه السلام
ا ﷽ ا #فهرست سوم/۳ #فهرست_موضوعات بنا بر حروف الفبا: ۱- آ #حفظ_آبرو #آداب_دینی #آدم #آشتی_دادن #آ
ا ﷽ ا
#اشاره👌🌱
🔹یکی از مشکلات در کانالهای ایتا این است که دسترسی به انبوه موضوعات هر کانال سخت و دشوار می باشد، و گاهی ناممکن
از این جهت ما سعی کردیم
تمامی موضوعات مطرح شده در کانال را در یک فهرست الفبایی منظم گرد آوريم
تا همچون یک کتاب فهرست دار ، دسترسی به موضوعات مطرح شده ،آسان و در دسترس باشد . والحمدلله
🔸با طرح موضوعات جدید ، فهرست کانال نیز به روزرسانی می شود.
#فهرست
ا ﷽ ا
🖊بخش اول:
🍀اصحاب اجماع چه کسانی هستند؟
🔸اصحاب اجماع به گروهی ویژه از روایتگران حدیث گفته میشود، عنوان اصحاب اجماع که در مجموع ۲۲ تن از راویان مهم را در برمیگیرد، گستردهترین و مهمترین شیوه در میان توثیقات عام به شمار میرود.
🔸تعریف اصحاب اجماع
عنوان اصحاب اجماع، اصطلاحی در علم رجال است که بر گروهی ویژه از راویان احادیث در سدههای دوم و سوم هجری قمری که از بزرگان پرورش یافته مکتب امام باقر، امام صادق، امام کاظم و امام رضا (علیهم السّلام) به شمار میروند و بر تصدیق روایاتشان و نیز مقام علمی و فقاهتشان اجماع شده است، اطلاق میشود.
🔸پیشینه اصطلاح اصحاب اجماع
اساس پیدایش این اصطلاح از نظر تاریخی، به اواخر سده سوم و اوائل سده چهارم هجری قمری بازمیگردد که در تعبیرات برخی چهرههای رجالی معروف امامی مانند ابو عمرو کشی در چند جای کتاب رجالی وی آمده و پس از آن در سدههای بعد میان رجالیان شکل گرفته است. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵]
🔸دیدگاه بزرگان
محدث نوری آورده است:
«از مباحث مهم رجال مبحث اصحاب اجماع است؛ زیرا طبق برخی از برآوردها هزاران حدیثی که صحیح قلمداد نمیشوند به یمن همین بحث، صحیح یا در حکم صحیح تلقی خواهند شد». [۶] [۷]
شواهد رجالی نشان میدهدکه نخستین بار ابو عمرو کشی (م ۳۲۹) در رجال خود از مساله اصحاب اجماع سخنی به میان آورد. [۸]
او در سه جا تحت عنوان نامگذاری اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهالسّلام)، اصحاب امام صادق(علیهالسّلام) و اصحاب امام کاظم (علیهالسّلام) و امام رضا (علیهالسّلام)، از اجماع امامیه بر صحیح دانستن روایات گروهی از اصحاب آنان گفت و گو کرده است. به عنوان مثال میگوید: «امامیه بر صحیح دانستن روایات صحیح آنان اصحاب (امام صادق (علیهالسّلام)) بر تصدیق گفتارشان اجماع و به فقاهتشان اذعان دارند». [۹]
یا دربارهی دسته سوم، یعنی اصحاب امام کاظم و امام رضا (علیهالسّلام) میگویند:
«اصحاب ما بر تصحیح روایات صحیح آنان و تصدیق ایشان اجماع دارند و به فقه و علمشان اذعان نمودهاند، آنان شش نفرند». [۱۰]
پس از کشی شیخ طوسی (۴۶۰) از گفتار او پیروی کرد. شیخ در رجال خودکه تلخیص رجال کشی است از اصحاب اجماع و از شمار آنان سخن به میان آورد. [۱۱] پس از شیخ طوسی ابن شهرآشوب (م ۵۸۸) طبقه نخست و دوم اصحاب اجماع را _ طبق آنچه که در سر کشی آورده بود_ ذکر نمو د. آنگاه علامه حلی (م ۷۲۶) در «خلاصة الاقوال» در توصیف و معرفی هر یک از اصحاب اجماع گفتار کشی را منعکس ساخت. ابن داود (م ۷۰۷) به پیروی از رجالیون متقدم میگوید: «امامیه بر ۱۸ تن اتفاق نظر دارد ودر تعظیم آنان اختلافی ندارند، جز آن که آنان را به سه درجه تقسیم میکنند». [۱۲]
شهید ثانی (م ۹۶۶)، شیخ بهایی (۱۰۳۱)، محقق داماد (م ۱۰۴۱)، محمد تقی مجلسی اول (م ۱۰۷۰)، ملا محمد باقر مجلسی دوم (م ۱۱۱۱) و فخر الدین طریحی (م ۱۰۸۵) از جمله عالمان دیگر شیعه هستند که همگام با رجالیون متقدم از اصحاب اجماع و صحت روایتشان سخن به میان آوردهاند.
🔸وجه حجیت اجماع کشی
همانگونه که اشاره شد، برای نخستین بار، کشی از اجماع و اتفاق عالمان شیعی و صحیح شمردن روایات و اصحاب اجماع خبر داده است، پس از ایشان سایر عالمان شیعی از وجود چنین اجماعی خبر دادهاند. به چنین اجماعی اصطلاحا اجماع منقول، آن هم منقول به خبر واحد میگویند. برخی چنین اجماعی را مشمول ادله حجیت خبر واحد دانستهاند. اما شیخ انصاری و اصولیون متاخر معتقدند: ادله حجیت خبر واحد منحصر به مواردی است که گفتار معصوم از روی حس نقل شود، نه از روی حدس. [۱۳] و اجماعهای منقول از روی حدس ادعا میشود. در این صورت عنوان اصحاب اجماع هیچ تاثیری در توثیق راویان نخواهد داشت.
🔸اسامی اصحاب اجماع
به قول مشهور شمار اصحاب اجماع هجده نفر است:
«زُرارة بن اَعیُن، معروف بن خرّبوذ، برید بن معاویه عُجَلی، ابو بصیر اسدی- و به قولی مرادی - فضیل بن یسار و محمد بن مسلم طائفی» از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام).
«جمیل بن درّاج، عبد اللّه بن مسکان، عبد اللّه بن بکیر، حمّاد بن عیسی، حمّاد بن عثمان و ابان بن عثمان» از یاران امام صادق (علیه السّلام).
«یونس بن عبد الرحمان، صفوان بن یحیی، محمد بن ابی عمیر، عبد اللّه بن مغیره، حسن بن محبوب و احمد بن محمد بن ابی نصر» از شاگردان امام کاظم و امام رضا (علیهما السّلام).
اما گاهی به جای ابوبصیر اسدی در گروه نخست از ابو بصیر مرادی یاد میکنند و در گروه سوم به جای حسن بن محبوب، حسن بن علی بن فضال و فضالة بن ایوب، یا یه جای فضالة بن ایوب، عثمان بن عیسی را مینشاند. اگر این چهار تن؛ یعنی ابو بصیر مرادی، حسن بن علی بن فضال، فضالة بن ایوب و عثمان بن عیسی راکه محل اختلافاند، به اصحاب اجماع اضافه کنیم،؟ شمار آنان ۲۲ تن خواهد بود.
#رجال
#اصحاب_اجماع
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ادامه از👆
🖊بخش دوم:
🍀اصحاب اجماع چه کسانی هستند؟
ادامه👇
و از آنجا که بر صحت روایات این دست از اصحاب ائمه (علیهالسّلام) اجماع شده است، به آنان اصطلاحا اصحاب اجماع اطلاق شده است. [۱۴] [۱۵] با توجه به چهار نفر دیگر که در برخی اقوال به آنان اشاره شده است، تعداد اصحاب اجماع بیست و دو نفر است.
🔸دیدگاه اخباریون
اخباریانی همچون ملا محمد امین استرآبادی، فیض کاشانی و شیخ حر عاملی، یکی از دلایلی که بر صحت روایات کتب اربعه و سایر کتابهای حدیثی مورد اعتماد شیعه آوردهاند، وجود اصحاب اجماع به عنوان راوی بیشتر احادیث این کتابها است. از این رو، بر وجود این اجماع و صحّت احادیث اصحاب آن تأکید بسیار داشتهاند. [۱۶] [۱۷]
🔸دیدگاه شیخ طوسی
شیخ طوسی (م ۴۶۰ ه. ق) میگوید:
شیعه امامیه میان روایات مرسل اصحاب اجماع و امثال ایشان و روایات مسند آنان تفاوتی قائل نیستند و به مراسیل ایشان همچون مسانیدشان عمل کردهاند. [۱۸]
🔸مفاد جمله" تصحیح ما یصحّ عنهم"
نکته مهم دیگر در رابطه با اصحاب اجماع، مفاد جمله «تصحیح ما یصحّ عنهم» است که در کلمات فقیهان بر آن ادّعای اجماع شده است.
در این که مراد از لفظ «ما» در عبارت «ما یصحّ» خود نقل و روایت کردن است یا حدیثی است که روایت میکنند (مروی)، اختلاف است. در صورت نخست، خود نقل و حکایت آنان محکوم به صحت است.
برای مثال، ابن ابی عمیر در نقل از راوی پیشین، صادق است که نتیجه آن وثاقت اصحاب اجماع میباشد. در صورت دوم، خود حدیث محکوم به صحّت است که نتیجه آن قطعیت صدور حدیث از معصوم علیه السّلام است.
بنا بر معنای دوم نیز در این که مراد، صحّت حدیث آنان به جهت وجود قرائن و شواهد است- هر چند اصحاب اجماع، حدیث را به صورت مرسل یا از فرد ناشناخته یا ضعیف نقل کرده باشند- یا مقصود، صحّت حدیث به جهت وثاقت کسانی است که اصحاب اجماع از آنان نقل حدیث کردهاند، اختلاف است.
بنابر احتمال دوم، مفاد جمله یاد شده علاوه بر صحّت حدیث اصحاب اجماع به دلالت مطابقی، به دلالت التزامی و ثاقت راویانی است که اصحاب اجماع از آنان نقل حدیث کردهاند.
بر این اساس، بسیاری از راویان ناشناخته یا ضعیف، در شمار افراد ثقه قرار میگیرند و احادیث زیادی به صحّت متّصف میشوند. [۱۹] [۲۰]
🔸بررسی احتمال اول
مقصود صحیح شمردن نقل و حکایت آنان است؛ یعنی اصحاب اجماع را در تمام روایاتی که از ائمه (علیهالسّلام) نقل کردهاند؛ تصدیق کنیم. به عبارت روشنتر آنان را ثقه بدانیم. در این صورت اصحاب اجماع جزء توثیقات عام خواهد شد. شماری از عالمان بر این رای هستند. طبق این مفهوم خود اصحاب اجماع جزء ثقات خواهند بود، نه آن که هر روایاتی که نقل کرده باشند، حتی اگر مرسل یا ضعیف باشد، صحیح تلقی گردد.
🔸 دیدگاه علماء
ابن شهرآشوب به جای واژه تصحیح از کلمه تصدیق استفاده کرده و گفته است: «اجتمعت العصابة علی تصدیق سته..» . که ظاهر واژة تصدیق همان توثیق است. [۲۱]
فیض کاشانی در مقدمه سوم کتاب وافی آورده است: «مقصود از ما یصح عنهم روایت است نه مروری». [۲۲]
صاحب ریاض مینویسد: «مقصود از ادعای اجماع بر صدق این گروه و صحت روایاتشان در جایی است که در سند کسی که (از نظر صحت) جای درنگ دارد، وجود نداشته باشد. بنابراین اگر یکی از اصحاب اجماع بگوید: فلانی برای من نقل کرد، اجماع بر صدق ادعای او (بر نقل فلان شخص) منعقد شده است، اما اگر مروری عنه ضعیف، یا ناشناس باشد این اجماع فایدهای به حالش ندارد». [۲۳]
آیت الله خویی نیز آورده است:
«ظاهر گفتار کشی ناظر به آن نیست که تمام روایاتی که هر یک از اصحاب اجماع از ائمه (علیهالسّلام) نقل کردهاند، حتی اگر روایت مرسل، یا نقل شده از سوی راوی ضعیف، یا مجهول الحال باشد، بلکه مقصود بیان عظمت و جایگاه آنان است و این که بر وثاقت، وقاهت و تصدیق آنان در روایاتشان اجماع شده است؛ یعنی آنان در اخبار و روایاتشان متهم به کذب نیستند». [۲۴]
آیت الله سبحانی نیز بر این نظریه تاکید ورزیده است. [۲۵]
🔸بررسی احتمال دوم
مقصود صحیح شمردن مرویات آنان است؛ یعنی تمام روایاتی که اصحاب اجماع نقل کردهاند، صحیح و صادر شده از ائمه (علیهالسّلام) بدانیم، حتی اگر روایت نقل شده فاقد اتصال سند، یا سایر شرایط صحت؛ هم چون عدالت و ایمان راوی باشد. در این صورت مرتبهای فراتر از توثیق برای اصحاب اجماع ثابت میگردد؛ زیرا مفهوم این مدعا آن است که نه تنها اصحاب اجماع خود ثقه و عادلاند، بلکه در چنان مرتبه بلندی از وثاقت قراردارند که جز روایات صادر شده از ائمه (علیهالسّلام ) را نقل نمیکنند. هرچند در نگاه ظاهری به سند چنین روایاتی آنها را فاقد صحت بدانیم. شماری از عالمان شیعی نیز بر این رای هستند. [۲۶]
شیخ حر عاملی صاحب «وسائل الشیعه» از این دسته است. فیض کاشانی با بر شمردن شیخ حر عاملی به عنوان متاخران چنین آورده است:
#رجال
#اصحاب_اجماع
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ادامه از 👆
🖊بخش سوم :
🍀اصحاب اجماع چه کسانی هستند؟
ادامه👇
«گروهی از متاخرین از گفتار کشی «اجمعت العصابة» یا اجمعت الاصحاب علی تصحیح ما یصح عن هؤلاء» چنین برداشتی کردهاند که حدیث نقل شده از اصحاب اجماع صحیح و به صرفه صحت از آنان منسوب به ائمه (علیهالسّلام) است، بی آن که در راویان عدالت شرط باشد. حتی اگر از راویانی که معروف به فسق، یا وضع اند؛ تا چه رسد به این که حدیث را با سند مرسل نقل کنند، تمام منقولاتشان صحیح و روایاتشان صادر شده از ائمه (علیهالسّلام) تلقی میگردد». [۲۷]
محقق بهبهانی «طبق مشهور مقصود از صحت، روایتی است که سندآن تا اصحاب اجماع صحیح باشد. و پس از آن سلسله سند تا معصوم ملاحظه نمیشود و اگر در سند (در این مرحله) ضعف باشد روایت صحیح است». [۲۸]
محقق داماد :
«امامیه بر تصحیج ما یصح از اصحاب اجماع اتفاق نظر داشته و به فقه، فضل، ضبط و ثقه آنان اذعان دارند. اگرچه روایتشان همراه با ارسال، رفع، یا نقل شده از کسانی باشد که آنان نامشان را بردهاند، هر چند برای ما هویتشان روشن نباشد، یا کسانی باشند که دارای فساد عقیده و دچار انحراف مذهبی باشند». [۲۹]
محدث نوری نیز از جمله عالمانی است که بر این نظریه پای فشرده است. [۳۰]
🔹دیدگاه اصح
به نظر میرسد که دیدگاه دوم به صحت نزدیکتر است؛ زیرا:
←← دلیل اول
اگر مقصود کشی و دیگر عالمانی که چنین اجماعی را نقل کردهاند، تصدیق و توثیق خود اصحاب اجماع بوده باشد، بایست عبارت را بدین صورت میآوردند: «اجمعت العصابة علی تصحیح هؤلاء، یا تصدیق هؤلاء» و دیگر قید «تصحیح ما یصح عنهم» را نمیافزودند. قید «یصح عنهم» اشاره به نکتهای فراتر از توثیق آنان دارد و درست همان معنایی را به دست میدهد که محقق بهبهانی بیان کرد؛ یعنی اگر روایتی از نظر سند تا هر یک از اصحاب اجماع صحیح باشد دیگر از آنان تا معصوم نیازمند صحت سند نیست.
دلیل دوم
روایان و بزرگان نامبرده شده، هم چون زرارة، محمد بن مسلم، یونس بن عبد الرحمن و... از چنان درجاتی از علم، فضیلت و جایگاه نزد ائمه (علیهالسّلام) و شیعه برخوردارند که نیازمند آن نیستند تا امثال کشی، یا سایر رجالیون بگویند: امامیه بر توثیق آنان اتفاق نظر دارند؛ زیرا از بسیاری از راویان هستند که در مراتبی بس پایین تر از اصحاب اجماع قرار داشته و در تمام منابع رجالی به یکصدا از وثاقت آنان سخن به میان آمده است. به عبارت روشنتر ثقه بودن بزرگانی امثال زرارة و محمد بن مسلم چه امتیازی برای آنان محسوب میگردد که در تمام منابع رجالی در بابی مستقل تحت عنوان اصحاب اجماع از آنان سخن به میان آید! این که کشی پس از او دیگر رجالیون از اجماع امامیه بر تصحیح ما یصح عنهم سخن به میان آوردهاند، نشان گر آن است که میخواهند مرتبهای فراتر از توثیق را برای آنان اثبات کنند وآن این که مقام حدیثی و علمی و دقت آنان به پایهای است که اگر در سند حدیثی قرار گرفتند خود تضمین کننده صحت حدیث است.
دلیل سوم
صحیح شمردن روایاتی که از نظر سند فاقد صحت است، امر شگفتآوری نیست تا اگر درباره اصحاب اجماع چنین ادعایی شده باعث انکار شود. مگر مراسیل ابن ابی عمیر و شیخ صدوق بر اساس شخصیت علمی و حدیثی آنان مورد پذیرش قرار نگرفته است.؟ ! آیا از نظر قدما (تا پیش از علامه حلی) ملاک صحیح شمردن روایات صحت متنی آنها نبوده است، هرچند که روایات از نظر سند فاقد صحت باشند؟! [۳۱]آیا در روایات عقاید و اخلاق بر اساس موافقت روایات با قرآن نمیتوان به صحت آنها حکم کرد؟! بنابراین باید اذعان کرد که مقصود سخن کشی مفهوم دوم، یعنی صحت مرویات اصحاب اجماع است. باری ممکن است کسی در مطابقت این ادعا با واقعیت تشکیک کند، که آن سخن دیگری است. به عنوان مثال ابوعلی به نقل از استاد خود صاحب ریاض در تشکیک آن چنین آورده است: «استاد ما صاحب ریاض مدعی است که در تمام کتب فقهی از آغاز طهارت تا پایان دیات کسی برخورد نکرده که فقیهی از فقهای شیعه به خبری ضعیف عمل کنند و چنین استدلال کنند که سند این روایت تا یکی از اصحاب اجماع صحیح است (هر چند در بقیه سند از اصحاب اجماع تا معصوم ضعیف باشد)». [۳۲]
#رجال
#اصحاب_اجماع
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135
ادامه از 👆
🖊بخش چهارم:
🍀اصحاب اجماع چه کسانی هستند؟
ادامه 👇
👌🌱 نتیجهگیری
بنابراین تفسیر گفتار کشی و سایر رجالیون یک مطلب است و میزان صحت آن با واقعیتها نیز مطلبی است دیگر. هر چند باید اذعان کرد که ادعای صاحب ریاض به طور مطلق قابل تحمل است؛ زیرا چنان که مرحوم خویی آوردهاند، پس از علامه حلی بسیاری از متاخران به استناد همین نظریه روایات را صحیح قلمداد کردهاند. [۳۳] از سوی دیگر گذشته از میزان صحت مدعا آنچه مورد اتفاق مدافعان هر دو تفسیر است، ثقه بودن اصحاب اجماع است؛ زیرا طبق تفسیر نخست ثقه بودن آنان بالمطابقه ثابت میشود. و لازمه تفسیر دوم، ثقه بودن آنان است؛ زیرا وقتی برای اصحاب اجماع چنان مرتبهای را -که وجود آنان در سلسله سند به تصریح روایات میانجامد- قائل باشیم، به طریقه اولی وثاقتشان اثبات میگردد.
از این رو اصحاب اجماع را میتوان از نمونه روشن توثیقات عام برشمرد.
📚پانویس
۱. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۰۷.
۲. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۷۳.
۳. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۰.
۴. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۶۸.
۵. دائرة المعارف بزرگ اسلامی ج۹، ص۱۰۴.
۶. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۵۷.
۷. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۶۵.
۸. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۹.
۹. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۷۳.
۱۰. شیخ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۳۰.
۱۱. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۵۷.
۱۲. حلی، ابن داوود، رجال ابن داوود، ص۲۰۹.
۱۳. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۷۵.
۱۴. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۷۰-۱۶۸.
۱۵. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۳۰، ص۲۲۱ ۲۲۳.
۱۶. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۲۲۴.
۱۷. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص۱۰۴_۱۰۵.
۱۸. شیخ طوسی، محمد بن حسن، عدة الاصول، ج۱، ص۱۵۵.
۱۹. نوری طبرسی، میرزا حسین، خاتمة مستدرک الوسائل، ج۷، ص۲۲_۳۷.
۲۰. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۷۸ ۱۹۶.
۲۱. ابن شهراشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۴۰۰.
۲۲. فیض کاشانی، محسن، وافی، ج۱، ص۲۷.
۲۳. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۷۶۰.
۲۴. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۱.
۲۵. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۸۶.
۲۶. سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، ص۱۸۸ ۱۸۶.
۲۷. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۵۹.
۲۸. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۶۲.
۲۹. محقق داماد، محمدباقر بن محمد، الرواشح السماویه، ص۴۱.
۳۰. نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۶۰.
۳۱. سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، ص۶۱.
۳۲. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۱.
۳۳. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۶۲ ۶۱.
📚فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۵۳۹ ۵۴۱.
#رجال
#اصحاب_اجماع
•┈┈••✾••┈┈•
@qalalsadegh135