🔴 شورای نگهبان همیشه مورد تایید اینجانب است
🗓 26 تیر ماه سالروز تاسیس شورای نگهبان گرامیباد
یا اباصالح:
یه کانال آوردم هلو🍑
همه چی داره 🙃
#رهبرانه
#آهنگهایآقایزمانی🌸
#تلنگر🤩
#رمانجدید😍
#چادرانه_دخترانه
#شهیدانه🌹
#کلیپمذهبی
#جوکولطیفهحلال
#لذتبندگی_ترکگناه
#پروفایل_پسرانه
#پروفایل_دخترانه
#بدون_تعارف😊
#حرف_دل❤️
#ایده
#اموزش_نقاشی_اشپزی_......
اگه نمی تونی گناهت رو ترک کنی این کانال یه مشاور عالی داره 😍
😇پسرویلینکزیرکلیککن👇
@iestadeha
@iestadeha
@iestadeha
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴امام_جعفر_صادق_ع
🏴هر کس پس از نوشیدن آب قاتلان حسین را نفرین کند خدا برایش صد هزار نیکی نویسد و هزار بدیش را پاک کند و مقام او صد هزار بالا رود .
📚 کافی ۶/۳۹
🏴 شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد 🏴
🏴🏴 اللّهُمَّصَلِّعَلي مُحَمَّد
🏴🏴وآل مُحَمَّد
🏴🏴وعجلفرجهم
سلام علیکم صبح بخیر التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔻 #ِآخرین_خاکریز - ۳۸
🔅 راوی و نویسنده:
میکائیل احمدزاده
─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─
🔅 فرار از اردوگاه
رزمندگان از اینکه در دست عراقیها اسیر بودند، بسیار ناراضی بودند و همواره سعی می کردند تا از اردوگاه فرار کنند. سه نفر از اسرا که در آشپزخانه اردوگاه کار می کردند، در فرصتی مناسب از پشت سیم های خاردار به بیرون اردوگاه فرار کردند که متأسفانه عراقیها آنان را می بینند و دستگیرشان می کنند. چند دقیقه نبود که به داخل آسایشگاه ها رفته بودیم که با عجله و سر و صدا همه را بیرون ریختند و به حالت آمارگیری در آوردند. همگی مبهوت مانده بودیم برای چه این کارها را می کنند.
لحظه ای بعد فرمانده اردوگاه به همراه ۵۰نفر نظامی و یک کامیون آیفا، وارد محوطه شدند و سه نفر از اسرا را از کامیون پیاده کردند؛ سپس افسر عراقی رو به جمع ما گفت: «دوستان شما به مقررات اردوگاه احترام نگذاشتند و در روز روشن از سیم خاردار فرار کردند که با هوشیاری مردم و نگهبانان دستگیر شدند. حالا برای اینکه درس عبرتی برای سایرین باشد و کسی به فکر فرار نباشد، ما آنان را تنبیه می کنیم و برای اینکه دیگر نتوانند فرار کنند، پاهای آنان را هم میشکنیم.» لحظهای بعد حدود ۳۰نفر عراقی با لوله و کابل و سیم خاردار به جان آن سه نفر افتادند و آن قدر آنان را زدند که خون تمام بدنشان را فرا گرفت. لحظات بسیار غم انگیزی بود. همه زیر لب دعا می خواندیم و تکبیر می گفتیم. نگهبانان قسمت بیرونی اردوگاه سوار بر نفربرها و پشت تیربارها، آماده بودند تا هر گونه بی نظمی و شورش احتمالی را سرکوب کنند.
عراقی ها از زدن آن سه نفر خسته نمیشدند. وقتی از حال می رفتند، روی آنان آب می ریختند و دوباره ضرب و شتم را ادامه می دادند. افسر عراقی دستور داد تنبیه را تمام کنند و دستور داد در جلو چشم همه، پای اسرا را بشکنند. عراقیهای مزدور هم پاهای هر سه نفر را شکستند. داد و فریاد اسرا به آسمان برخاسته بود. جالب اینکه هیچ کدام در طی مدت تنبیه، از عراقی ها عذرخواهی و خواهش نکردند و این موضوع افسر عراقی را خشمگین تر می کرد. بعد از شکستن پاهای آنان، افسر عراقی دستور داد تا هیچ یک از اسرا به آن سه نفر کمک نکند؛ آب ندهد و با آنان صحبت نکند؛ در غیر این صورت، مجازات سختی در انتظار متخلفان خواهد بود. آن عزیزان چندین ماه بدون آنکه به بیمارستان اعزام شوند و یا تحت درمان قرار بگیرند، به همان وضع ماندند. به یاد می آورم برای رفتن به دستشویی، مسیری کوتاه را با چه مشقتی طی می کردند. وضعیت بهداشتی شان بسیار اسفناک بود و هیچ کس اجازه نداشت به آنان کمک کند. بسیار ناراحت بودیم. این برادران تا آخرین روزهای تبادل اسرا به همان شکل ماندند و نشانه و الگوی رفتار عراقی ها را به همگان نشان دادند.
─┅═༅𖣔○𖣔༅═┅─
ادامه دارد