5⃣ پس اجمالا بدانیم معرفی قارون توسط قرآن، شبیه بیوگرافینویسیهای سایر شخصیتهای تاریخی نیست. قرآن فقط از او اسمی میبرد ولی برای شناساندن وی، به رفتارها و نوع روابطش با سایر انسانها و طبیعت میپردازد.
🔺 قارون سرمایهداری است که شیرهی جان زمین را مکیده و با تجمیع ثروت صاحب کنز و گنج شده و فرحناک و سرمست با آخرت کاری نداشته و سهم و نصیب خود را از دنیا فراموش کرده و روابطش با سایر انسانها بر مدار احسان نیست.
🔺 اصلا شاید همین محسنانه برخورد نکردن، به علاوه مکیدن شیرهی زمین، او را به ثروت نجومی رسانده باشد و این به زبان امروزی یعنی استثمار زمین و انسانها. نتیجه طبیعی چنین استثماری، فساد است. یعنی نابودی جامعه و محیط زیست.
ادامه قصهی قارون جالبتر و درسآموزتر میشود...
🔴 منتظر باشید!!
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
مغز ثروتساز (هوش ثروت میاره)
#قارون | بخش دوم
🔺 در مطالب پیشگفته، قصه به آنجا رسید که خداوند قارون را با رفتارها و روابطش معرفی کرد و از مردمی که سعی میکردند قارون را موعظه کنند، به اجمال سخن گفت.
🔶 حالا قرآن جواب قارون به موعظه و نصیحت مردم را اینگونه نقل میکند:
🔰 قالَ إِنَّما أُوتيتُهُ عَلى عِلْمٍ عِنْدي
یک جواب کوتاه و البته نمایانگر بینش قارونی. او در جواب حرف مردم که گفتند خداوند به تو احسان کرده و تو به مردم احسان کن؛ میگوید:
من این ثروت و سرمایه را با علم و دانش خودم به دست آوردم. با علم و تکنولوژی که داشتم به اینجا رسیدم.
🔹 فحوای کلام این است:
خدا احسانی نکرده. خودم یافتهام. حتی نمیگوید چون شایسته بودم، خدا به من داده است. مستقیما این داشتهها را از خودش میبیند. عرضه و لیاقت خودم بوده است. پس درباره کارهایی که میکنم یا درباره اموری که ثروتم را خرج آنها میکنم، به کسی پاسخگو نیستم.
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
خدا در پاسخش میگوید:
🔰 أَ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعاً
آیا نمیداند که پیش از او بسیاری بودهاند قویتر و ثروتمندتر از او و ما آنها را هلاک کردیم؟ عجیب اینکه چرا این آدم باهوش عبرت از تاریخ نمیگیرد؟ میزان فریبندگی ثروت و قدرت دنیا چقدر عجیب است!! احساس قدرت کاذبی به انسان میدهد که گمان میکند با پول همه کار میشود کرد!! البته با پول خیلی کارها میشود کرد و همین در چشم ثروتمند و فقیر بزرگ میآید به طوری که فکر میکند با پول همه کار میشود کرد. حتی دور کردن مرگ و هلاکت...
🔰 ادامه آیه بسیار قابل تامل است: وَ لا يُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُون
🔶 وقتی کسی شیرهی محیط زیست را تا حد فساد و نابودی مکید، محیط نسبت به رفتارهای استثمارگرانهی او واکنش نشان میدهد. اما نوع واکنش آن متفاوت است.
🔹 محیط زیست برای فرد خاطی دادگاه برگزار نمیکند که او توجیهات خودش را تحویل بدهد و از خودش دفاع کند و بهسان مسئولان فاسد مملکتی بگوید من به عنوان یک کارشناس و نخبه و متخصص نظرم این چنین بود و براساس همان عمل کرد؛ یا با انداختن فسادها به گردن دیگران، درصدد خلاصی خودش باشد.
🔸 مجرم نمیتواند پاسخگو باشد، چون محیط زیست دادگاه نمیگیرد(اشاره به آن بخش از صحبت قارون که میگوید این ثروت حاصل علم خودم بوده و بابت هیچ چیزش به هیچ کس پاسخگو نیستم). برای همین درست زمانی که وقتش برسد، نسبت به تمام جرمهایی که علیه محیط زیست مرتکب شدهایم و نسبت به تمام استثمارهایمان به ما واکنش نشان میدهد.
♦ پس مجرمان درباره گناهانشان مورد سوال واقع نمیشوند. محیط زیست دادگاه شکل نمیدهد، قاضی نمیآورد. بلکه حکم را میدهد و اجرا میکند.
اما چرا اینقدر بحث را به سمت محیط زیست بردیم؟؟
به زودی خواهیم گفت...
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
📆 12 بهمن 57. سالروز ورود امام که به دلیل حضور گسترده مردم و رقم زدن یک واقعه تاریخی، هزاران هزار قصه در دل خود نهان کرده که هرکدامش میتواند منظری نو و دریچهای جدید برای دیدن آن زیبایی حضور مردم باشد.
🛑 شاید یکی از حواشی پررنگ آن روز، بلیزری باشد که امام را با خود حمل میکرد. خودروی غولپیکری که راننده آن در آن روز مهم «محسن رفیقدوست» بود.
..اما صاحب و مالک آن خودرو که بود؟
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
⁉ اما صاحب و مالک آن خودروی بلیزر معروف، فردی بود به نام علی مجمع الصنایع. شخصیتی که کمتر از او شنیدهایم. شاید به این دلیل که فراگیری روحیهی انقلابی و ایثار در جامعهی آن روز آنقدر زیاد بود که افراد پرشماری را میتوان داخل در تاریخ ایثارگرانهی انقلاب اسلامی کرد. همین پرشماری شخصیتها سبب گمنامی بسیاری از شخصیتهای دیگر و قصههای مهم زندگی آنها شده است. از جمله همین آقای علی مجمعالصنایع. کسی که آن روز خودرو خود را در اختیار تیم استقبال از امام قرار داد و بعدها مخارج تحصیل تعداد قابل توجهی از دکترها و مهندسهای دانشگاههای معتبر کشور را فراهم کرد. به طوری که وقتی سال 88 یعنی حدود ده سال بعد از فوت ایشان، بزرگداشتی در دانشگاه برگزار شد افراد زیاد و مهمی از جامعه نخبگانی کشور میگفتند: «اگر آقای مجمعالصنایع امکانات تحصیل ما را فراهم نمیکرد ما امروز در این جایگاه نبودیم. تازه ما تا وقتی ایشان زنده بود، او را نمیشناختیم. وقتی از دنیا رفت فهمیدیم مخارج تحصیل ما را در این سالها او پرداخت میکرده است.»
✅ جالبتر آنکه آقای مجمعالصنایع یک خانه چهارطبقه داشت که یک طبقه را خودش مینشست و در طبقات دیگر همیشه یکی از بچههای انقلاب سکونت داشت. اما عجیب آنکه همین مرد بعدها به دلیل مشکل مالی، مجبور میشود بلیزر را بفروشد. ماشینی که خودش برگی تاریخی به شمار میرفت... اکنون نه در تاریخ که پیکرهاش در جغرافیای شهر هم گم شده است.
📚 منبع: کتاب برای تاریخ میگویم، ص34.
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
اسقف مانوکیان در صف اول
🔺 در آن روز مهم، امنیت فرودگاه کاملا در دست ستاد استقبال از امام بود. رفیقدوست میگوید: برای جلوگیری از ورود افراد ناشناس کارتهایی برای شناسایی چاپ شده بود. اما خلیلالله رضایی به زور تعدادی کارت برای سران مجاهدین گرفت. وقتی من وارد فرودگاه شدم، دیدم سران مجاهدین خلق همه بغل هم، جلوی دری که قرار بود امام وارد سالن فرودگاه بشود، در صف اول ایستادهاند. قیافه گرفتم و گفتم «صف اول فقط باید روحانیون باشند». بعد دست اسقف مانوکیان، بزرگ ارامنه را که در صف سوم بود گرفتم و به صف اول بردم. خود به خود مجاهدین خلقیها به صف دوم و سوم رفتند.
🔸 اینجا نکته جالبی وجود دارد که نه تنها اقلیتهای دینی که بزرگان آنها نظیر اسقف مانوکیان در مسیر انقلاب اسلامی با مردم مسلمان ایران همراه بودند. این همراهی در طول تاریخ انقلاب اسلامی، در موارد بسیار دیگری هم دیده میشود و نشانهی این است که آرمانهای انقلاب اسلامی، به قدری جهانشمول است که هر انسان آزادهای را مجذوب میکند.
🔷 البته در سویه دیگر ماجرا میبینیم آنها که با اهداف و آرمانهای انسانی انقلاب همراه نبودند، فوری از کشور خارج شدند. مانند بخشی از یهودیان طرفدار رژیم خونخوار اسرائیل که با اعلام نگرانی اسرائیل از بازگشت امام به وطن، روز 13 بهمن 1357 ایران را به مقصد اسرائیل ترک کردند.
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
📆 از صبح سیزده بهمن (مانند چنین روزی) مردم برای دیدار و ملاقات با امام به مکان اسکان امام هجوم آوردند. فشار جمعیت بسیار بالا بود و زنان در کنار مردان حاضر بودند. برای اداره بهتر جمعیت، صبح برای حضور مردان و عصر برای حضور زنان اختصاص یافت. با این حال فشار چنان زیاد بود که مرتب افرادی بیهوش میشدند. مثلا روز دوم چند ده نفر از بانوان غش کردند.
♦ شورای انقلاب مطلب حضور پرشور زنان و ماجرای بیهوشی و... را به امام انتقال دادند و پیشنهاد کردند دیدار بانوان با امام متوقف شود. اما امام فرمود: «شما فکر میکنید اعلامیههای من یا سخنرانیهای شما شاه را بیرون کرد؟ شاه را همین بانوان بیرون کردند! چرا میخواهید ملاقاتشان را قطع کنید؟ بروید وسیلهی آسایششان را فراهم کنید».
🔰 شاید اگر به مدیریت بسیاری از آقایان در طول این مسیر تاریخ نگاه کنیم، نسبت به زنان همینگونه برخورد شده. به جای آنکه امکان حضور و رفع مشکلات آنان فراهم شود، با نادیده گرفتن آنها و پاک کردن صورت مسئله درصدد مدیریت بودهاند و بودهایم. چیزی درست در جهت خلاف مطالبه خمینیِ امام!
📚 منبع: کتاب برای تاریخ میگویم، ص36
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
#قوالی| موسیقی یا عبادت دستهجمعی
🎵 موسیقی دنیای بزرگی دارد، شاید این «بزرگ» که میگویم برایش خیلی کوچک باشد! چون وسعت موسیقی به اندازه روح، احساس و خیال انسان است و نمیدانم ما میتوانیم قدر روح و احساس خود را اندازه بگیریم یا نه؟! دلیل تاثیر موسیقی هم همین است، بشر همیشه مهمترین سهم تاثیر خود را به حس خود داده نه به عقلِ معاشِ محتاطِ مضطربِ مردد!
🎶 به طور معمول هرجا سخن از حس باشد نام هند و فیلمهای احساسیاش میدرخشد. اما ما از بس فیلم هندی دیدهایم موسیقی هندی را کمتر جدی گرفتهایم. قوالی یک نوع موسیقی عرفانی هندی-پاکستانی است که چارچوبهای موسیقیایی خودش را دارد و از این رو به شدت جذاب، شنیدنی و دیدنی است. این دیدنی که میگویم یکی از همان چارچوبهای خاص قوالی است. کافیست ده بیست نفر را تصور کنید که روی زمین به صورت حلقهای نشستهاند و اشعاری و آوایی غریب را زمزمه میکنند که گاهی آنقدر سریع است که باید بارها گوش کنی و گاه آنقدر همراه با آواز و چهچهه است که باید حدس بزنی آنها چه گفتهاند. اما در عین حال تو را دگرگون میکند!
🎼 ریشه موسیقی قوالی را به قرن هفتم هجری و علیبنعثمان هجویری و معینالدین چشتی که از بزرگان صوفیه هند هستند نسبت میدهند که شاگردان و پیروان آنها ادعیه و عبادات خود را به صورت جمعی و با آواز ادا میکردند. اما بدون شک شاخصترین چهره این موسیقی نصرت فاتحعلیخان (نصرت فتحعلیخان) است که ملقب به شاهنشاه قوالی شده است.
✍نویسنده: محمد نیکزاد
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
16.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 از زیباترین قطعههای نصرتفاتحعلیخان قطعه نام آشنای «مولا علی مولا علی» است که در عاشقانهترین و شورانگیزترین حال ممکن خوانده شده است.
▪ علی! نقطهی پیوند انسانهای شریف! از مالکوم ایکس سیاه پوست آمریکایی تا حامد الگار و جرج جرداق همه مجذوب اویند، اما نصرتفاتحعلیخان مجنون است و جنون جنس دیگری دارد...
به قول حمیدرضا برقعی:
تو ای قصیده اعلی مسمط عالی
جنون فاتحعلیخان در اوج قوالی
پ.ن: در فیلم، بخشهایی از این قوالی را در شب میلاد حضرت امیرالمومنین ببینید!
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
6337d1f7b92937dd9799b347_407880977216603039.mp3
14.84M
🔺حالا که صحبت از برقعی و شعرش شد، خالی از لطف نیست اگر این شعرخوانی زیبا را هم برای شما بگذاریم... پیشنهاد میکنم حتما بشنوید... که حتما چندین بار خواهید شنید!!
#شب_شراب
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school