eitaa logo
ققنوس
1.6هزار دنبال‌کننده
360 عکس
120 ویدیو
5 فایل
گاه‌نوشته‌های رحیم حسین‌آبفروش... نقدها و‌ نظرات‌تان به‌روی چشم: @qqoqnoos
مشاهده در ایتا
دانلود
ققنوس
حاشیه‌نگاری دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۲ (قسمت بیست‌ویکم) «تذکری برای سرباز
حاشیه‌نگاری دیدار ستایش‌گران اهل‌بیت(ع) با رهبر معظم انقلاب؛ ۱۴۰۲ (قسمت بیست‌ودوم) «باید سینه سپر کنید!» روز پانزدهم شعبان هم به پایان خودش نزدیک می‌شود و قم یک‌پارچه سفیدپوش شده...، نمی‌دانم چوب‌کاری پدرانه است یا رحمت مشفقانه یا هر دو با هم، این بارش نعمت الهی در روز میلاد حضرتش... شاید هم این حضور عاشقانه مردم با دویدن‌ها و‌ عرق‌ریختن‌های بچه‌های نوجوان و‌ جوان هیأت‌ها و موکب‌ها در این چندروز، شفیع گناهان امت شده و بهانه بارش نعمت... 💠💠💠 گوشه خیابان زده‌ام کنار و زیر برف اسفندگاهی قم، برمی‌گردم به حسینیه امام خمینی(ره)...: آقا بعد از آن‌که تأکید کردند: « بداند امروز چه چیزی را باید کند؛ مسأله روز خودش را بشناسد.» دو مصداق را برای مسأله روز بیان کردند، یکی غزه بود و دیگری: «امروز شما باید را تبیین کنید.» و بعد هم این دشمنی‌ها را شرح می‌دهند: «...از لحاظ کارهای نظامی و تسلیحاتی و مانند این‌ها به صلاح خودشان نمی‌دانند، امّا از لحاظ ــ حالا نه فقط آمریکا، دنباله‌روهای آمریکا و مخالفین اسلام ــ فیلم می‌سازند، تبلیغات دروغین می‌کنند، علیه اسلام و علیه نظام اسلامی.» و در برابر این دشمنی‌ها، امر می‌کنند: «باید سینه سپر کنید.» 💠💠💠 شاید همه این مباحث را گفتند و گفتند تا مقدمه باشد برای این بخش از کلام‌شان: «ما در پیش داریم؛ یک عدّه‌ای نمی‌خواهند این آن‌چنان که شایسته این ملّت است انجام بگیرد؛ تلاش می‌کنند را مأیوس کنند، را بی‌اعتماد کنند، وانمود کنند که فایده‌ای ندارد، تأثیری ندارد...» و جهاد تبیین را به‌مثابه قهرمانی اساطیری می‌بینند که: «در مقابل این‌ها «» باید سینه سپر کند، در مقابل این‌ها باید را بیان کند.» و باز هم سناریوی دشمنانی که می‌خواهند « در اداره کشور ــ که ثابت‌کننده تحقّق مردم‌سالاری دینی در کشور است ــ ضعیف بشود» را برملا می‌کنند... هدف آن‌ها را این می‌دانند که «وعده الهی را مخالف واقع نشان بدهند.» ابتدا این حرکت را معرفی می‌کنند و بعد هم بر تلاش در مقابل این تأکید دارند... آقا در این‌جا چند جمله طلایی را به صراحتِ تمام، پشت هم ردیف می‌کنند: ۱. «هر کس با مخالفت کند، با مخالفت کرده، با مخالفت کرده.» ۲. « یک است.» ۳. «امروز نسبت به یکی از کارهای نقدِ در «» است.» ادامه دارد... ✍️ @qoqnoos2
«شرایط بسیار شبیه این روزها بود...» (گزارشی کوتاه از دیداری شیرین و حرف‌هایی راه‌بردی که شاید به کار امروزمان بیاید، اگر...) در فاصله پنجاه‌روز مانده تا انتخابات خدمت آقا رسیده بودیم، «دوِدوِنودودو» «بیست‌وچهارِسهِ‌نودودو» هم انتخابات ریاست‌جمهوری بود... همان انتخاباتی که برای هشت‌سال، تلخ‌ترین روزهای کشور را رقم زد... از قضا، در اردوگاه مدعیان انقلابی‌گری، رقابت آن دوره هم بین و بود... ▫️▫️▫️ خدمت آقا که رسیدیم، از ابتدا منتظر بودیم درباره انتخابات بشنویم... اما مثل بسیاری از موارد که دل من جایی است و دل‌دار جای دیگری، این‌بار هم هرچه منتظر ماندیم، خبری نشد که نشد... اصلاً نگرانی آقا چیز دیگری بود!: «...حقیقتاً بنده در طول سال‌های متمادی بیش از نگرانی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، بود...» جالب‌تر استدلال حضرتش بر این امر بود: «علت هم برای شماها واضح است؛ البتّه برای خیلی‌ها واضح نیست!» ▫️▫️▫️ از «جبهه فرهنگی-سیاسی غرب» در مقابل‌مان گفتند و دل این جبهه را شکافتند و سه جبهه را بیرون کشیدند: ۱. جبهه سرمایه‌داریِ خطرناک و آدم‌خوار ۲. جبهه صهیونیستی با اهداف مشخّص ۳. جبهه ارتجاع فکری و خوک‌صفتی در زندگی بشری در ادامه همین مباحث بود که دستور تشکیل جبهه صادر شد: «این طرف هم جبهه تشکیل داد.» و بعد هم آن جمله طلایی: «از و حتّی به تنهایی کار برنمی‌آید، باید یک انجام بگیرد.» و بلافاصله از مردم گفتند: «کار هم جز با امکان ندارد؛ یعنی خیلی کارها می‌کند...» از ضرورت «پشتوانه فکری و نظری بسیار محکم» گفتند، از لزوم تقویت ، ، ، از ضرورت   و نفی ▫️▫️▫️ آقا از همه چیز گفته بودند، جز انتخابات! دوباره درباره اهمیت کار فرهنگی و جبهه‌سازی گفتند: «به هر حال آنچه شماها به آن همّت گماشته‌اید و دارید دنبال می‌کنید کارهای است» و مهم‌تر را عنوان کردند و برای این مهم راه‌کار ارائه دادند: «نفَس‌تان را قرار بدهید؛ نگذارید نفَس‌تان بین راه قطع بشود؛ اگر بخواهید نفَس، نفَس عمیقی باشد، الزاماتی دارد، هم دارد، هم دارد.» ▫️▫️▫️ صحبت‌ها به پایان خودش نزدیک می‌شد و‌ خبری از آن‌چه منتظرش بودیم، نبود... نگاهی به برگه‌ها انداختند و برخی تذکرات لازم را هم حواله دادند به بعد... داشتیم حسابی ناامید می‌شدیم که ناگاه ورق برگشت: «یک چیز که به ، به‌خصوص در است عرض کنم، از در سطح کشور در ، سعی کنید استفاده نشود، مثل و... است که را که انسان می‌خواهد انجام دهد، این را وسیله‌ای قرار بدهد که در یکی جلو بیاید و یکی عقب برود. به نظر من است این تشکیلات را تا جایی که ممکن است صَرف این جور کنید. البته من را به عنوان مثال گفتم، چون حالا در پیش است...» توقع هر حرفی را داشتیم، جز این کلام! انگار سطل آب یخی را خالی کرده بودند روی فرق سرمان! شرایط بسیار شبیه این روزها بود... ▫️▫️▫️ نگاه آقا بلندتر و عمیق‌تر از این حرف‌ها بود، هرچند ما قدرشناس نیستیم، اما آقا ما را برای کارهای بزرگ‌تری می‌خواست: «این کارها را باید برای به کار برد. ما باید یک قوی‌ای، هم در خودمان و در مجموعه نظام به‌ وجود بیاوریم، هم در تک‌تک مردم به‌ وجود بیاوریم. هدف والای ما ایجاد یک به معنای حقیقی کلمه است که در آن هم هست، هم هست؛ هم عزّت در ملأ اعلیٰ هست، هم عزّت در روی زمین هست.» ▫️▫️▫️ حدوسط کلام آقا هرکسی بود که دارای « در سطح کشور» باشد، این گسترش نفوذ هرچه بیش‌تر، خطاب قوی‌تر و بار سنگین‌تر... چشم‌درچشم آقا، نشسته بودیم و از دولب خودش این کلمات را شنیده بودیم، حجت تمام بود! @qoqnoos2