eitaa logo
ققنوس
1.6هزار دنبال‌کننده
366 عکس
120 ویدیو
5 فایل
گاه‌نوشته‌های رحیم حسین‌آبفروش... نقدها و‌ نظرات‌تان به‌روی چشم: @qqoqnoos
مشاهده در ایتا
دانلود
اپیزود دوم: "ای مرد! در میان میدان چه میکنی" شب را تا صبح، بیمارستان بودم. همراهی بیمار را بهانه کردم و تقریبا تا صبح پلک روی هم نگذاشتم. قدم به قدمِ بچه های و و و دنبال رئیس جمهور کشور میگشتم. از ناچاری متوسل به رفقای تبریز میشدم. چند باری به حوزه هنری زنگ زدم و با خاتم مرتبط شدم و خبرهای مردمی‌سازی رو لحظه ای از دست نمی دادم. اما دریغ از یک خبر! در این وانفسای بی‌خبری و سیل صلوات و دعای جمعی، باز شعر پیشتاز بود: "ای مرد! در میان میدان چه میکنی" "عصای موسی هنر" کار خود را کرد و حرف دل را که بغض و نگرانی سد راهش شده بود از مسیر حلقه های اشک راهی گونه نمود. را رصد میکردم، آنجا هم خبری نبود روایت ها را که میخواندی، بیشتر میسوختی!! میشد گفت آنچه که در آن ساعات جستجو رخ داد شبیه باز شدن زبان کسی بود که مدت ها توان صحبت از دست داده و الان مجالی برای فریاد و کلام بی لکنت پیدا کرده بود کلی "دوستت دارم های نگفته ای" را می‌توانستی ببینی که یکباره به سمت رئیسی "مظلوم و محجوب" روانه شده بود. گمان میکنم خیلی روی رفاقت زمانه حساب باز کرده بودیم و رئیس جمهور را از قضا و قدر مستثنا نموده بودیم میگفتیم برای تعریف از خوبی ها و دیدن نقاط قوت و بیان تفاوت ها با گذشته فعلا وقت هست... چه روایت ها و اسرار مگویی از گفته شد... چه طرح هایی کشیده شد... تازه تازه آدم میفهمید این سیدِ غریبِ تنها در میانِ شیطنت دشمن و کج فهمی بعضی از دوستان، چقدر رفیق و دلباخته و عاشق دارد. همه چیز مساعد یک خبر جنجالی بود: "هم اکنون بالگرد حامل رئیس جمهور و همراهان پیدا شد. آیت الله رئیسی دچار جراحات سطحی شده اند اما حال عمومی ایشان رضایت بخش است." اما دریغ... ✍🏻 💠@hadisaeedifardd
اپیزود سوم: "یاران" ، "سید شریف" رعایت شرط و و کرده بود و رئیس جمهور را در سفر همراهی میکرد. مگر میشود نماینده در استان، را تنها بگذارد. همان روحانی مردم‌دارِ شعر‌دوست، همان که بلد بود سوار تاکسی و مترو شود! همان که میتوانست با کسبه و کارمند ها صحبت کند! همان که به جلسات هفتگی هیأت ها بدون خطکشی های کوته نگرانه سر میزد! همان که در مصلی فاصله از بین مردم و مسئول برداشته بود! همان که به سینما میرفت! بله، همان حاج آقای معروف تبریزی همان که برای پدرش هم، پدر بود!! همان سیدی که میگفت تبریز دو امام جمعه شهید دارد و ان شاءالله سومی هم من خواهم بود " آیت الله محمد‌علی آل هاشم" در جمعی بودم، یکی از رفقای هنرمند تبریزی میگفت بیاییم ژانری تعریف کنیم از متن پیامک های عموم مردم که با سید رد و بدل شده؛ نقداً تعدادی از پیامک های دو نفر از آن جمع با آقای آل هاشم را خواندم، بی تعارف به اندازه چند جلسه درس اخلاق و حکمرانی بود. غم به اندازه غم برایمان جانکاه بود و بی خبری کماکان سوهان روح! ✍🏻 💠@hadisaeedifardd
ققنوس
ولی خسته بودیم و یاران همدل... شاید این متن مؤدبانه‌ترین و آرام‌ترین متنی بود که می‌توانستم در این
روزهای بدون ابراهیم... ما روزهای بدون را درست فهم نکردیم... اما روزهای بدون ، روزهای سختی بود... این روزهای بدون هم... دیروز اگر وسط کارهای اربعین، کسی جرأت می‌کرد این‌جوری بپیچد جلوی کار امام حسین(ع)، در دولت یکی بود که حرف‌ها را بشنود و شاید بتواند کاری کند... اما حالا که نه هست و نه ... نه روی‌مان می‌شود اسباب زحمت و رنجش‌خاطر حضرت آقا را فراهم کنیم و نه صلاح می‌دانیم... می‌سوزیم و می‌سازیم... اما یقین داریم اخلال در کار ارباب، سنگین تمام می‌شود، سنگین‌تر از آن‌چه تصور کنیم... ✍ @qoqnoos2