#یادداشت
#فاطمیه
#فدک
✅ فدک در گذر تاريخ:
يک) اهداي فدک به #فاطمه زهرا(سلام الله عليها) از سوي رسول خدا(صلي الله عليه و آله)
دو) غصب فدک از سوي خليفه اول
سه) تقسيم فدک از سوي معاويه ميان فرزندش يزيد و مروان و عمروبنعثمان
چهار) تصاحب کامل فدک از سوي مروان و سپس اعطاي آن به عبدالعزيز
شش) اعطاي فدک از سوي عبدالعزيز به فرزندش عمر
هفت) بازگرداندن فدک از سوي عمربن عبدالعزيز به سادات فاطمي (حسن مثني يا امام سجاد عليه السلام)
هشت) غصب دوباره فدک از سوي حاکمان پس از عمربن عبدالعزيز
نه) بازگرداندن فدک از سوي سفاح نخستين خليفه عباسي به سادات فاطمي (عبداللهبنحسن)
ده) غصب فدک از سوي منصور عباسي
يازده) بازگرداندن فدک از سوي مهدي عباسي به سادات فاطمي
دوازده) غصب مجدد فدک از سوي هادي و هارون دو خليفة بعدي عباسي
سيزده) بازگرداندن فدک به سادات فاطمي از سوي مأمون عباسي
چهارده) غصب مجدد فدک از سوي متوکل عباسي و واگذاري آن به عبداللهبنعمر بازيار
📖 منبع: ابن أبي الحديد، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص216-217
🔺چند نکته درباره گزارش بالا:
📌يک) در اين گزارش که نقل از ابوبکر جوهري است، تا دوران متوکل آمده است. ظاهرا پس از آن هم به همين شکل فدک در چرخش بود؛
📌دو) در انتهاي گزارش بالا اشاره شده است که در فدک، يازده نخل خرما کاشته شده به دست رسول خدا وجود داشت که سادات فاطمي از خرماهاي آن به حاجيان ميدادند؛ اما عبداللهبازيار آنها را قطع کرد؛
📌سه) در بخشي از اين گزارش آمده است: «...ثم قبضها أبو جعفر لما حدث من بنى حسن...». ديدم در برخي متون تصور کرده اند که منظور از ابوجعفر امام باقر عليه السلام است و گفته اند که زماني فدک در اختيار امام باقر قرار گرفت(!). خير منظور در اينجا منصور عباسي است که کنيه اش ابوجعفر بود.
📌چهار) در بخش آغازين گزارش ابوبکر جوهري ادعا شده که خلفاي اول تا سوم دست حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها را در استفاده از منافع فدک باز گذاشتند که اين بخش با گزارشهاي قطعي تاريخي در تعارض است. در چنين مواردي روش «تقطيع» ميتواند زمينه ساز استفاده از بخشهاي صحيح يک گزارش باشد؛ دقيقا مانند کاري که يک پزشک جراح انجام ميدهد.
✍️ حجت الاسلام و المسلمین دکتر حامد منتظري مقدم
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
#یادداشت
🔺آسیب شناسی مطالعات استشراقی در حوزه تاریخ اسلام
🔹آسیب: « فقدان رویکرد منظومه ای و جزء نگری های تاریخی برآمده از ذهنیت غربی»
📌با رجوع به گزارشات تاریخی در حوزه معصومان علیهم السلام می توان فهمید کنش گری آنان مبتنی بر یک «نظام فکری» و «اصول هنجاری» است. همین امر سبب انسجام سلوک و سیره آنان شده است.
پژوهشگر تاریخ باید توجه داشته باشد که «تحلیل تاریخی» باید با منظومه فکری کنش گر تاریخ سنخیت اشته باشد.
در برخی مطالعات استشراقی در حوزه تاریخ اسلام؛ به این مهم توجه نمی شود. به عبارتی «نظام فکری و اصول هنجاری» کنش گر تاریخی نادیده گرفته می شود.
📎برای نمونه: برخی اقدامات امیرمؤمنان علیه السلام در برابر دشمنان به خصوص معاویه سبب شد مستشرقانی چون: «اشپولر»، «مونتگمری وات» و «فیلیپ» حضرت را به بی بهره بودن از سیاست متهم کنند. آنان اقدام حضرت در عزل معاویه در نزد خاورشناسان ناشی از سیاست ناصحیح حضرت است.
یکی از مستشرقان می نویسد: او عوض اینکه با معاویه مدارا کند تا مقام خود را تحکیم نماید یک دفعه با کمال بی احتیاطی و بدون هیچ ملاحظه ای به عزل وی اقدام کرد.
✍زهرا تقیانی (دانشجوی کارشناسی ارشد مدرسی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی) ♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
#یادداشت
⚡️ آیا اهل سنت سوریه، اموی هستند؟
✍ به قلم: دکتر مهدی فرمانیان
🔹 با اتفاقاتی که در چند روز اخیر در سوریه افتاده است، برخی سایت ها و شبکه های اجتماعی نسبت های نادرستی به اهل سنت سوریه می دهند.
❌ در متنی آمده است: «دمشق، مهد تفکر عثمانی اموی است ... تفاوتشان با سایر اهل سنت عربستان و مصر این است که علی را اصلا جز خلیفه چهارم نمی دانند، معتقدند خلفا به این ترتیب است: ابوبکر، عمر، عثمان، معاویه، یزید و نسبت به اهل بیت و بنی هاشم بغض و کینه دارند بخاطر همین اغلب اهل سنت سوریه، ناصبی هستند».
💠 این متن از چند جهت مخدوش و نادرست است:
1⃣ دمشق در قرن اول و دوم، مهد تفکر عثمانی اموی بود، اما قرنهاست صوفیان محب اهل بیت جای طرفداران امویان را گرفته و دیگر ناصبی در سوریه پیدا نمی شود. ابن تیمیه در قرن هشتم در دمشق زندگی می کرده است و از زیادی صوفیان محب اهل بیت در این شهر سخن می گوید و بیان می دارد که اکنون ناصبی ای در این شهر یافت نمی شود.
2⃣ امروزه هیچ اهل سنتی پیدا نمی کنید که حضرت علی (ع) را خلیفه چهارم نداند. همه اهل سنت در سرتاسر جهان امیرمومنان علی علیه السلام را خلیفه چهارم خود می دانند. لذا این نسبت به اهل سنت سوریه اشتباه است. جالب است در این متن، عربستان مهد وهابیت را از سوریه جدا کرده است.
3⃣ عده زیادی از سلفیان، وهابی ها، سپاه صحابه و داعشی ها میان اهل بیت و شیعه آنان تفکیک قائل می شوند. آنان می گویند: اهل بیت انسان هایی شریفی بودند و ما دوستدار آنان هستیم، اما شیعیان، پیروان عبدالله بن سباء یهودی اند که برای از بین بردن اسلام هر کاری می کنند. متاسفانه این ذهنیت اشتباه سلفی ها و داعشی ها و بسیاری از القاعده ای ها باعث شده که برای دیگران هم مساله خلط شود و فکر کنند که داعشی ها و القاعده ای ها ناصبی اند. در حالیکه به ندرت در میان وهابیت، داعش، سپاه صحابه و القاعده، ناصبی پیدا می کنید. کینه و عداوت شیعه مساله دیگری است.
4⃣ امروزه حدود ۷۰ درصد مردم سوریه از اهل سنت شافعی و حنفی بوده و همگی محب اهل بیتند و ناصبی ای در مردم سوریه نمی شناسیم. بنابراین تقاضا داریم نسبت به مطالبی که می نویسید و بازنشر می دهید، بیشتر دقت نمایید.
✅ اوصیکم و نفسی بتقوی الله
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
#یادداشت
#ام_البنین
🛑 ماخذ تاریخ وفات حضرت ام البنین (ع) چیست؟
✍ #محمدصادق_ابوالحسنی
1⃣ چنانکه در تقویمهای رایج میبینید، روز ۱۳ جمادی الآخره، به عنوان روز وفات حضرت امالبنین (علیها سلام)؛ مام بزرگوار حضرت ابوالفضل العباس (علیهالسلام) به ثبت رسیده است.
اما به راستی این مناسبت بر اساس چه منبع تاریخی اعلام گردیده است؟ (بحث ما تاریخ این ماجراست؛ نه سبب واقعه "شهادت یا غیر شهادت")
2⃣ شوربختانه دادههای تاریخی محدودی از این بزرگ بانوی اسلام، در دست داریم و در این عرصه با نوعی فقر تاریخی روبرییم؛ به عنوان نمونه میتوان به فقدان منابع درباره تاریخ زندگی ایشان، قبل از ازدواج با امیرالمومنین (ع) و یا فقدان تاریخ دقیق ولادت و جزئیات ارتحالِ آن حضرت اشاره کرد.
3⃣ در خصوص تاریخ ارتحال آن بزرگ بانو - تا جایی که راقم سطور اطلاع دارد - بیشتر این مسئله تحت تاثیر کتاب مرحوم آقای مهدی سویج خطیب، رواج یافته است. کتاب ایشان "ام البنین، سیده نساء العرب؛ دراسه و ترجمه و تحلیل" (مطبعه القضاء، النجف، ۱۹۶۷م) نام دارد. مرحوم سویج بخشی از کتاب خویش را به همین بحث "وفاتها و موضع قبرها" اختصاص داده و مینویسد: تا سالها هر کس از من میپرسید که تاریخ وفات حضرت ام البنین (ع) چه زمانی است، بیدرنگ میگفتم: در منابع تاریخی، روز یا سال دقیق وفات آن حضرت را نیافتم.
تا اینکه روزی به یک نسخه خطی دست یافتم که قدیمی بود و در آن هنگام دیدم نویسنده، تاریخ وفات حضرت ام البنین (ع) را پس از قصیدهای درباره حدیث کساء ذکر کرده است.
نسخه خطی مزبور، کتاب کنز المطالب اثر علامه سید محمدباقر القراباغی الهمدانی ره بود و تاریخ خط آن به سال ۱۳۲۱ ه.ق باز میگشت.
دیدم در صفحه ۸۷ این نسخه خطی آمده است:
"به درستی که فاطمه ام البنین کلابیه، چندی پس از شهادت امام حسین علیهالسلام درگذشت و در بقیع نزدیک مزار حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مدفون گردید. در کتاب «اختیارات» از اعمش مرقوم است که: روز سیزدهم جمادی الثانی که مصادف با روز جمعه بود، نزد امام زین العابدین علیه السلام بودم که ناگهان جناب فضل بن عباس علیهما السلام وارد شد و در حالی که گریه میکرد گفت: جدهام حضرت ام البنين علیها السلام از دنیا رفت"... در حاشیه وقایع الشهور بیرجندی نیز همین تاریخ بود. (ترجمه از کتاب ام البنین؛ مهدی سویج خطیب، ص۸۶-۸۷)
البته این گزارش عاری از نقد و انتقاد نمانده است.
4⃣ آثاری که در دهههای اخیر درباره حضرت ام البنین (س) نگارش یافته، بیشتر تاریخ وفات آن حضرت را تحت تاثیر همین گزارش منعکس کردهاند؛ از کتاب ستاره مدینه (از مرحوم ربانی خلخالی) و نیز الدرجات الرفیعة فی وقایع الشیعة (رفیع الدین رفیعی) بگیر تا مدخل ام البنین در دانشنامه حج و حرمین (از دکتر سامانی).
البته دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد که مجموعا، سه قول را پیش دید، مینهد:
□ اول: ۱۳ جمادى الآخرة سال 64 قمری که همان قول رایج است. (یا همان روز از سال 70ق)
□ دوم: ۳ جمادى الآخرة سنة 61 ق (ر.ک: کتاب: اُمّهات الأئمة المعصومين عليهم السلام؛ الدكتور سيد حسين الموسوی الصافي،ج1/ص295).
□ سوم: دیدگاه کسانی که اجمالا ارتحال حضرت را پس از شهادت سیدالشهدا (ع) میدانند ولی روز و سال خاص آن هنوز برایشان قطعی نشده؛ چنانکه شیخ محمد سند گوید: الذي وقفنا عليه أنها كانت بعد شهادة سيد الشهداء دون السنة التفصيلية لوفاتها (س).(ر.ک: خلاصة معرفية؛ الشيخ محمد السند، اعداد: ابراهیم حسین البغدادی، ج1، ص 228).
نکته: با توجه به اینکه نسل حضرت عباس (ع) تنها از سوی فرزندش عبیدالله امتداد یافته و برادر دیگرشان چندان عمر نکرده، اگر کسی قول اول (گزارش مرحوم سویج) را برگزیند، طبعاً به زندهبودن فضل فرزند حضرت عباس (ع) در زمان رحیل حضرت ام البنین (ع) قائل میشود.
5⃣ نکته پایانی: نگارنده ضمن اینکه بر اهمیت مباحث تاریخی در فضایی آرام و بدور از هیاهو تاکید دارد ولی دلسوزانه تذکر میدهد: مبادا پرداختن به یک سلسله موشکافیهای تاریخی در مناسبتهای مذهبی، ما را به خوارداشت شعائر مذهبی و برخورد تحقیرآمیز و شکننده با متوسلین و برگزارکنندگان مجالس اهل بیت (ع) بکشاند. بویژه بخواهیم مثلاً مناسبتهایی که به عنوان اندوهیاد حضرت معصومه و ام البنین علیهماالسلام، معروف شده و مردم با خلوص و صفای ویژه به ایشان عرض ادب میکنند را به جدل و تسویه حساب و تخطئه یکدیگر تبدیل کنیم. بیایید ضمن دقتورزی تاریخی، از فرصت پیش آمده دست کم به عنوان روز بزرگداشت بهره گیریم و از این حواشی به سوی متن زندگی حضرت ام البنین (ع) حرکت کنیم وبه این سوال جدی بپردازیم:
به راستی رمز موفقیت حضرت ام البنین (س) در تربیت سربازان امام زمان عصر خویش چیست و چگونه در پرورش الگوهای والای تولّی و تبرّی نقش آفرید؛ به نحوی که در عرصه برائت، عباسپروری کرد و والاترین حمایت را از امامت و ولایت انجام داد.
#یادداشت
🔰 تقابل اعتقادي در جنگ صِفّين؛ عصمت امام
🔷در ميانه جنگ #صفّین (سال 37ق)، #مالک اشتر در تشویق سپاهیان به حمايت از امام #علي (ع) به فضائل حضرت اشاره و اعلان کرد:
«...تا این زمان كه [علي] به سن پیری رسیده، هيچ كوتاهي و لغزش و خطايي از او سر نزده است...»؛
...حتي كان شيخا لم يكن له صبوة و لا نبوة و لا هفوة.
📚منقری، وقعة صفين، ص238؛ ترجمه: ص327.
🔹در برابر در سپاه #معاویه یکی از فرماندهان به نام ذوالکلاع بر خونخواهي خليفة سوم تأکید کرد و مدعی شد:
خلیفه و هیچ انسان دیگری #معصوم نیست؛
...فإن كان أذنب ذنبا فقد أذنب من هو خير منه... و لم يعر أحد من الذنوب...
📚منقری، وقعة صفين، ص239-240.
♦️این دو گزارش کهن (مِنْقَري متوفای: 212 ق)، نشان ميدهد که #عصمت امام، ميان پيروان اهلبيت انديشهاي ريشهدار بود و متقابلا از ديرباز پيروان مکتب خلفا، به عصمت امام باور نداشتند و مهمتر اينکه اين تقابل فکري و اعتقادي در يک عرصه بسيار سخت نظامي، ظهور و بروز يافت.
🔸البته اهل سنت غالباً رسول خدا (ص) را معصوم دانستهاند؛ چنانکه در حوادث سال33ق، تعبیر به معصومبودنِ رسول خدا از زبان معاويه ثبت شده است؛ البته معاویه با مغالطه و ادعای انتسابِ حکومتش به پیامبر، کوشید تا خود را نیز دور از خطا معرفی کند(!).
...ان رسول الله کان معصوما فولّاني و ادخلنى في امره...
📚تاریخ الطبري، ج4، ص321.
✍️ دکتر حامد منتظري مقدم
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
#یادداشت
🔺جستاری در چیستی ملاکِ تاریخیانگاریِ وقایع
✍ محمد صادق رجبی
📎یکی از مباحث قابل تامل جدی در تاریخ پژوهی، ارائه یک چارچوب و ملاک قاعدهمند در تلقی رخدادها به مثابه یک امر تاریخی است.
تحریر بحث:
مفهوم تاریخ، نه مفهومی بسیط بلکه مفهومی است مرکب از چهار مقوله انسان، رخداد ، زمان و روایت؛
که برآیند این چهار امر، موضوع علم تاریخ را تشکیل می دهد، یعنی:
(روایتِ رخدادهای انسانیِ زمانِ گذشته)
اکنون با توجه به مقدمه فوق، چند پرسش را می توان مطرح نمود:
بر اساس چه ملاک یا ملاکهایی میتوان یک #رخداد خارجی را، به مثابه یک رخداد تاریخی به حساب آورد؟
تا در نتیجه وارد در حیطه علم تاریخ شود.
به تعبیر دیگر، آیا هر واقعهای که در گذشته رخ داده است، تاریخی است و باید مورخ بر اساس اسلوب و متدولوژی تاریخی بدان بپردازد؟
یا اینکه قاعدهای وجود دارد که برخی رخدادهای گذشته را داخل در محدوده دانش تاریخ و برخی دیگر را خارج می کند؟
سوال مهم دیگر، چگونگی تحدید زمانیِ زمانِ گذشته در دانش تاریخ است.
یعنی مرز زمانی (زمان گذشته) در مفهوم تاریخ از کجا تا کجاست؟!
آیا فی المثل رخدادهای روز قبل هم جزو تاریخ به حساب می آید؟
به عبارت سادهتر، فلان واقعه رخداده در یک ساعت پیش هم یک رخداد در زمان گذشته است، آیا باید جزو دانش تاریخ باشد؟ یا اینکه معیاری وجود دارد که رخدادهای انسانی زمان گذشته را از لحاظ محدوده زمانی هم مرزبندی میکند؟
مجموع دو پرسش فوق را می توان تحت این عنوان خلاصه کرد:
{ملاکهای تاریخیانگاری رخدادهای انسانی زمان گذشته چبست؟}
جستار حاضر به دنبال ارائه نظریه مختار در این باب است.
_در کل میتوان ملاکهای تاریخی بودن یک واقعه را موارد زیر برشمرد:
(البته تذکر این نکته لازم است که شروط زیر، جمعی هستند یعنی باید تمامی آنها در یک رخداد وجود داشته باشند.)
📌۱_ حول محور کنشهای انسانی باشد؛ خواه کنش خارجی باشد که مابهازاء عینی دارد، مثل تمامی وقایعی که توسط افراد در عالم خارج صورت می پذیرد؛
و خواه کنش درونی باشد، مثل فکر و اندیشه؛ البته مشروط بر اینکه این کنش درونی، مبتنی بر مجموعهای از شواهد اطمینان بخش باشد که بتوان کنش مزبور را آنها انتزاع نمود.
مثلا برای پی بردن به نوع فکر یک شخص درباره چیزی، می توان به رفتارهای صورت گرفته از او در قبال آن توجه کرد، و از چگونگی این رفتارها نوع اندیشه وی را انتزاع نمود.
خلاصه اینکه رخداد تاریخی باید حول محور کنشهای انسانی باشد. خواه کنش جوارجی، خواه کنش جوانجی
📌۲_ تاثیر مهم و قابل توجهی در بستر مطالعاتی مورخ داشته باشد.
با این قید، رخدادهای فاقد اهمیت از دایره تاریخیبودن خارج میشوند، چون انگیزهای برای ثبت،ضبط و گزارش آن وجود ندارد.
البته تذکر این نکته مهم است که همین شرط نیز نیازمند به ارائه یک ملاک برای تبیین چیستی اهمیت یک رخداد، است؛ یعنی باید مشخص کرد که ملاک مهم بودن یک رخداد چیست؟ تا رخدادهای واجد آن داخل در تاریخی بودن و فاقدین آن خارج شوند.
برخی تاثیر شگرف یک رخداد در جامعه مورد مطالعه مورخ را ملاک اهمیت دانستهاند. اما به نظر میرسد باید در ملاکهای اهمیت در هر ژانر تاریخی بصورت جداگانه تامل کرد، یعنی میبایست در ملاکهای اهمیت یک رخداد در تاریخ سیاسی در مقایسه با تاریخ اجتماعی، قائل به تفصیل شد.
📌۳_ رخداد مزبور ، از دایره ارتکازات ذهنی و قضاوتهای جامعه عصرزیسته مورخ، خارج شده باشد.
یعنی باید یک رخداد به نحوی باشد که مردم عصر زیستی مورخ، فاقد از هرگونه قضاوت جمعی از آن باشند. به عبارت دیگر، رخداد مزبور باید در حافظه تاریخی ملت نهفته باشد و اگر تلقی قاطبه مردم عصر مورخ از آن رخداد یک تلقی غیرتاریخیِ مبتنی بر ادارکات و معرفتهای حسی باشد، نمیتوان آن را تاریخی نامید.
البته توجه باید کرد که در اینجا قاطبه مردم مد نظر است، چه اینکه ایبسا مردمان کهنسالی که رخداد را به خاطر داشته باشند.
📌۴_ احتمال یافت منابع جدید حول رخداد مزبور صفر یا در حدی باشد که در عرف تحقیق به آن اعتنا نشود.
این شرط بسیار مهم و قابل توجه است؛ بدین توضیح:
تاریخ برساخت توصیفی_تبیینی از رخدادهای مهم بشری در گذشته، است.
پس مورخ می بایست تمامی تلاش خود را جهت ارائه برساختی از رخداد بکند که اطمینان حاصل کند بیشترین تطابق را با واقع رخداد دارد؛ لذا اگر احتمال جدی وجود داشته باشد که به زودی منابعی یافت خواهند شد که نیم یا بیشتر تحقیق کنونی مورخ را از اساس دگرگون کند(و فعلا نیز در دسترس مورخ نیستند) ، این احتمال جلوی اطمینانِ مورخ نسبت به تطابق حداکثری برساخت او از رخداد مزبور را خواهد کرد و عملا تحقیق او معرفتی مشکوک و متزلزل خواهد بود که از کمترین ارزش معرفتی برخودار است.
توجه شود که احتمال یافت منابع دگرگون ساز باید بسیار باشد و الا صرف احتمال یافت منابع جدید عقلا منتفی نیست.
#یادداشت
✅ بازشناسي تاريخي مفاهيم شيعه (1)
کلمه #شيعه در تاريخ اسلام ابتدا کاربرد لغوي داشت و با گذشت زمان به يک اصطلاح درباره پيروان علي(عليه السلام) تبدیل شد.
شيعه در کاربرد لغوي، به دو شکل به کار ميرفت:
يک- مضاف به نام اشخاص به معنای یاران و پیروان؛ مانند شيعة علي، شيعة عثمان، شيعة معاويه، شيعة ابيبکر و...
دو- غير مضاف (مطلق): الشيعة (با الف و لام) به معناي گروه و جماعت خاص.
در اين ميان، کاربرد شيعة علي، اصيلترين و کهنترين مورد بود و ريشه در احاديث نبوي داشت. قاضي نعمان (متوفاي 363ق) با اشاره به روايات نبوي؛ همچون «شيعة علي هُم الفائِزون (پيروان علي، آنان رستگارانند)»، تأکيد کرده است که پيامبر(ص) فقط کلمه شيعه را همراه با نام علي(ع) به کار برد و آن را همراه با نام هيچ صحابي و شخص ديگري به کار نبرد.
📚قاضي نعمان، شرح الاخبار، ج3، ص469.
برگرفته از مقاله «بازشناسي تاريخي مفاهيم شيعه»
ادامه دارد...
✍️ دکتر حامد منتظري مقدم
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
#یادداشت
📜دو گزارش درباره التفات امام علی به ماه رجب
🔹️بنابر گزارش عبدالله بن جعفر حمیری، که در قرن سوم هجری می زیسته، امام علی دوست داشت تا کارهای متفرقه خود را در شب اول رجب و شب نیمه شعبان و شب اول شوال و شب عید قربان کنار بگذارد و این شب ها را اختصاص به عبادت بدهد.
🏷كان يعجبه ان يفرّغ نفسه أربع ليال في السنة وهي أوّل ليلة من رجب وليلة النّصف من شعبان وليلة الفطر وليلة الأضحى.
📚قرب الإسناد: 54.
🔸️بنابر نقل شیخ مفید، امام علی ماه رجب را روزه می گرفت و می گفت ماه رجب ماه من می باشد و ماه شعبان، ماه پیامبر و ماه رمضان، ماه خدا است. به نظر می رسد، اینکه در این گزارش آمده امام علی روزهای ماه رجب را روزه می گرفت و آن ماه را ماه خود می دانست و در برابر آن، به اختصاص شعبان به پیامبر اشاره می کرد، نشان از این دارد که امام، ابراز بندگی و عبادت خود را در روزه گرفتن ماه رجب قرار داده بود، همچنانکه پیامبر روزهای شعبان را خاص روزه گرفتنِ خود گذاشته بود.
🏷فقد روي عن أمير المؤمنين کان يصومه و يقول رجب شهري وشعبان شهر رسول اللَّه وشهر رمضان شهر اللَّه.
📚مسار الشیعة: 56، المقنعة: 374.
✍مرکز پژوهش های تاریخ اسلام
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
#یادداشت
✅ بازشناسي تاريخي مفاهيم شيعه (2)
🔷ترکيب «شيعة علي(ع)»، ريشه در احاديث پيامبر(ص) و مورد تأييد و تقديس اهلبيت(ع) بود. اين ترکيب در مقايسه با موارد مشابه از کاربردهاي مضاف، بيشتر استعمال شد. لذا «الشيعة» (شيعه) به آن متبادر، و به يک اصطلاح براي آن تبديل شد.
اين اصطلاح، افزون بر مفهوم خاص اعتقادي، در برخي مقاطع تاريخي مفهوم عام (شيعه محبتي) داشت؛ اما با گذشت زمان، به مفهوم اعتقادي (شيعه اعتقادي) تطبيق يافت.
♦️هنگاميکه نزد امسلمه، همسر پيامبر، از شيعة علي و شيعة عثمان سخن به ميان آمد، گفت: «دربارة شيعة علي چه ميگوييد که آنان در سراي آخرت رستگارانند» (بلاذري، انساب الأشراف، ج2، ص405).
به احتمال زياد سخن امسلمه برگرفته از حديث نبويِ «هذا و شيعته هم الفائزون» (نک: صدوق، فضائل الشيعة، ص12) بود. سيوطي عالم سنّي از جابربنعبدالله انصاري نقل کرده است: «نزد پيامبر بوديم که علي وارد شد. پس پيامبر فرمود: سوگند به کسي که جانم به دست اوست اين شخص و شيعة او در روز قيامت رستگارانند». همچنين سيوطي در تعيين مصداق آية «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّة» (بينه، 7) گفته است که با نزول آن، پيامبر به علي(ع) فرمود: «تو و شيعيانت»؛ أنت وشيعتك... (سيوطي، الدر المنثور، ج6، ص379). حَسْکاني، نزول آية ياد شده را با هفده طريق از رسول اکرم، دربارة علي و شيعة وي دانسته است (حسکاني، شواهد التنزيل، ج2، ص459ـ473).
برگرفته از مقاله «بازشناسي تاريخي مفاهيم شيعه»
ادامه دارد...
✍️ دکتر حامد منتظري مقدم
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
#یادداشت
🔴 او دیگر علی(ع) نبود!
۱. علی(ع) میتوانست با تقدیم استانداری به طلحه و زیبر از جنگ جمل جلوگیری کند!
۲. علی(ع) میتوانست با پذیرش موقتی حکومت معاویه زمان بخرد و از جنگ صفین جلوگیری کند!
۳. علی(ع) میتوانست با قبول شروط ساده خوارج از جنگ نهروان جلوگیری کند!
۴. علی(ع) اساسا خیلی زودتر از اینها میتوانست شروط شورای شش نفره را بپذیرد و قبل از عثمان به خلافت برسد! با یک خدعه ممکن بود.
۵. علی(ع) میتوانست در ماجرای حمله مردم معترض مصر و اهل مدینه به خانه عثمان سکوت کند و پس از قتل او به خلافت بی دردسر برسد. نه اینکه مَشک را پر آب کند تا به خانه عثمان برساند!
۶. علی(ع) میتوانست بیت المال را مانند خلیفه دوم و سوم تقسیم کند تا عرب را بر عجم برتری دهد، تا بنی هاشم و بنی امیه را بر سایرین برتری دهد! بی سر و صدا حکومت کند!
۷. علی(ع) میتوانست حُکم قاضی فاسد شُریح را تمدید کند و برای دولت خود حاشیه نسازد تا بر او قضاوت را تحمیل کنند!
۸. علی(ع) میتوانست عقیل بردارش را و اُم هانی خواهرش را از بیت المال سیرآب کند تا با ذغال داغ عقیل را پشیمان و خواهر را با دینار برابر با کنیزش بیرون کند!
۹. علی(ع) میتوانست هر بار پس از خبر فساد فرماندارانش سکوت کند و شکایت مردم از آنان را نادیده گیرد تا خواص فاسد حکومت او علیه او قیام نکنند!
۱۰. علی(ع) میتوانست در صفین پس از آزادسازی چاه آب برای سپاهیان خود، آب را بر معاویه ببندد تا در مضیقه باشند.
بله علی(ع) میتوانست. تمکن و هوش داشت. در عرب باهوش ترین بود. با این کارها عمر دولت او طولانی میشد اما دیگر در آن صورت علی(ع) ایستاده بر تمام تاریخ بشر نبود! دیگر او علی(ع) نبود.
ولادت مردی که میتوانست برای بقا در قدرت خدعه کند و نکرد مبارک🌹
علی(ع) یعنی ماندن بر سر اصول...
✍علیرضا زادبر
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
#یادداشت
#حضرت_زینب
📌فریاد اسیر بر دشمن غالب
⛔️ درباره حضرت #زینب(س) مطالب نادرست و غیر معتبر بسیار گفته میشود.
🖊 مطالبی که در منابع دست اول تاریخ و حدیث وجود ندارد و حتی گاهی وهن مقام آن #عقیله است.
💡 در عین حال مطالب بسیاری در منابع معتبر هست که جایگاه والای این بانو را نشان میدهد ولی از آن کمتر سخن به میان میآید.
🟤 یکی از اقدامات او محافظت از امام زمان بود و این مأموریت را به خوبی انجام داد.
@Mostabin
👈 امام #سجاد(ع) میگوید وقتی ما را به #کوفه بردند، #ابنزیاد نامم را پرسید گفتم علی بن الحسین. گفت مگر خدا علی را نکشت گفتم برادری داشتم که به او هم علی میگفتند و مردم او را کشتند. ابنزیاد تکرار کرد که خدا او را کشت آنگاه دستور کشتن علی بن الحسین(ع) را داد.
📣 زینب(س) فریاد بر آورد: ای ابنزیاد! ریختن خون ما بس است. به خدا اگر قرار بر کشتن اوست باید مرا هم به قتل آوری.
✅ ابن زیاد تسلیم این فریاد پرشور دختر شجاع #امیرالمؤمنین شد و امام را به حال خود گذاشت.
✍دکتر مصطفی صادقی کاشانی
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir
#یادداشت
✅ بازشناسي تاريخي مفاهيم شيعه (4)
♦️ عباسيان تا اوايل تأسيس حکومت، بخشي از جامعه شيعي (به معناي عام) بودند.
در دوران حکومت اموي، علويان و عباسيان در دشمني با بنياميه متحد بودند، و بر پاية گزارشي آنان همگي، «شيعة آل محمد(ص)» ناميده ميشدند؛ اما بعد از آنکه عباسيان به قدرت رسيدند، بر علويان بسيار سخت گرفتند، و پس از آن بود که كساني كه به امامت بنيعلي(ع) معتقد بودند «شيعه» نام يافتند (حسيني، غاية الاختصار...، ص133ـ134).
قاسم بن مجاشع، که يکي از نقيبان دوازدهگانه و از رؤساي دعوت عباسي بود، در همان حال که مهدي سومين خليفه عباسي را وصي خود قرار داد، در وصيتنامة خود نگاشت: «قاسم بن مجاشع ... شهادت ميدهد که ... علي بن ابيطالب وصي رسول خدا(ص) و وارث امامت پس از اوست». اين وصيتنامه بر مهدي عباسي عرضه شد، و هنگاميکه به اين قسمت رسيد، آن را انداخت و ديگر به آن نگاه کرد (تاريخ الطبري، ج8، ص176؛ مسکويه، تجارب الامم، ج3، ص482و483)؛
📖 مقاله «بازشناسي تاريخي مفاهيم شيعه»
✍️دکتر حامد منتظري مقدم
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
┅┅❅❈❅┅┅
🔸انجمن علمی تاریخ و تمدن اسلامی
🆔 @r_kh_tarikh
🌐 www.r-kh-tarikh.rzb.ir