🔰 #یادداشت | ایرانی که آمریکا میپسندد...
✏️ نویسنده: «زینب نجیب»
📝 «خط رهبری» در ایام الله #دهه_فجر و به مناسبت اشاره اخیر رهبر انقلاب به ویژگیهای ایرانِ مورد پسند آمریکا، در روایتیِ تحلیلی بر اساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای، ایرانِ موردنظر ایالات متحده را تبیین میکند.
* از ملکم خان تا کودتای ۱۳۳۲
🔸 از همان زمان که سرجان ملکم روشنفکر قاجاری ساعتهای جواهرنشان، جعبههای زرکوب، لوسترهای شیشهای، تپانچههای زیبا، تفنگ بادی، الماس گرانبها و آینههایی که بردن آنها سختی فراوانی برای گروه همراه ملکم داشت را برای پیشکش نزد شاه #قاجار برد و دست و پای شاه ایران در برابر این رشوهها لرزید، نوعی از استعمار در ایران ریشه دواند. البته نه از نوع #استعمار هند و آفریقا بلکه با فریب پادشاهان طمعکار. در اکثر این سالها طرف بیگانه کسی نبود جز دولت انگلیس و دولت روس.
🔹 سال ۱۳۳۲ بود که دولت انگلیس پس از ملی شدن صنعت نفت، به جهت از دستدادن یکی از منابع عمده ارزی خود لحظهای آرام نداشت. ملی کردن صنعت #نفت، ملت ایران را رویاروی دولت انگلیس قرار داد و در نهایت #انگلیس را به این نتیجه رساند که تنها راهحل مسئله نفت سرنگونی دولت ملی مصدق است. اما به جهت موقعیت بینالمللی ناگزیر از جلب موافقت و همراهی قدرتی دیگر شد.
🔸 به همین منظور با عنوان کردن خطر #کمونیسم سعی در متقاعد کردن آمریکا برای شکلدهی به حرکتی در مقابل جریان ملی شدن صنعت نفت کرد. در این رابطه ریچارد کاتم میگوید: "احساس من در آن موقع این بود و هنوز هم هست که انگلیس از میزان ترس بیمارگونه آمریکاییان از کمونیسم آگاه بود.... انگلیسیها زیرکانه از این ترس برای ترغیب ما به درگیرکردن خودمان در #کودتا سوء استفاده کردند." (دکتر مصدق، ترجمه محمود عنایت)
🔹 این مذاکرات در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور جواب داد و آمریکا که تا اواخر دهه ۱۳۲۰ سابقهی استعماری در ایران نداشت، ورود استعماری خود را با انجام کودتای ۲۸ مرداد تحت عنوان #عملیات_آژاکس آغاز کرد. نتیجه این شد که آمریکاییها در کشور مسلط شوند و ایرانی بسازند که منطبق با اهداف آنها باشد. بهعبارتی ایران، کشوری #آمریکاپسند شود. این ایران ویژگیهایی داشت که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
* عدم استقلال سیاسی در ایران، سیاستی آمریکاپسند
🔸 از لحاظ سیاسی، ایران استقلال و عزت سیاسی نداشت، مطیع و فرمانبر کامل #غرب بود زیرا شاهی که خود به دست بیگانگان انتخاب شده باشد و آنها تداوم حضورش را تضمین کرده باشند؛ طبیعی است که وزرا و وکلایش نیز وابسته به آنها باشند. رضاخان خود یک عامل انگلیسی بود و به محض آنکه گرایش او را به سمت آلمان هیتلری را دیدند او را #برکنار کردند. پس از او با بررسی کامل شخصیت محمدرضا مبنی براینکه کاملا مطیع قدرتهای استعماری باشد، او را بهعنوان شاه ایران برگزیدند.
🔹 محمدرضا پهلوی خود در کتاب #انقلاب_سفید درباره اعمال نفوذ بیگانگان در مهمترین رکن کشور میگوید: "بعد از رفتن پدرم (شهریور ۱۳۲۰)، مدتی مدید کارها در ظاهر به دست یک عده ایرانی ولی در عمل قسمتی به دست سفارت انگلستان و قسمت دیگر به دست سفارت روس انجام میگرفت و به طوری که در کتاب ماموریت برای وطنم شرح دادم صبح، مستشار سفارت انگلستان با یک #لیست_انتخاباتی به سراغ مراجع مربوطه میآمد و عصر همان روز کاردار سفارت روس با لیست دیگری میآمد."
🔸 بعد از کودتای ۲۸ مرداد این دخالتها مستقیما از سوی دولت آمریکا صورت میگرفت. محمدرضا #پهلوی نیز پس از ۲۰ سال پادشاهی به سبک وابستگی به انگلیس، بسیار خوب میدانست که حفظ و ثبات پادشاهیاش را زینپس، وامدار آمریکاست. از این رو بیش از پیش از آنها تبعیت میکرد: «شما ملاحظه کنید که روزگاری نه چندان دور، در این تهرانِ مرکز کشور، حکومتی بر سرِکار بوده است که شاهِ آن وقتی میخواست نخستوزیری برای خود انتخاب کند، اوّل از امریکاییها میپرسید: شما موافقید من فلانی را انتخاب کنم یا نه؟ وقتی میخواست مدیر شرکت نفت یا وزیر دفاع و یا رئیس ستاد ارتش را عوض کند - «زید» را بردارد و «عمرو» را بگذارد - از #سفیر_آمریکا خواهش میکرد که «شما یک تُکِ پا به محلّ اقامت من تشریف بیاورید تا ببینیم سیاست شما با چنین تعویضهایی مخالفت دارد یا ندارد؟» به معنیِ سادهتر، از آنها کسب تکلیف میکرد!» ۱۳۷۳/۰۱/۲۴
#بهمن_پیروز
@rahbari_plus