eitaa logo
🦋 "راه روشن" 🦋
380 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
119 فایل
اگر جهاد تبیین بدرستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیله‌ی هوسرانی خودشان قرار خواهند داد. کانال #راه_روشن را به دوستان خود معرفی کنید ارتباط با ادمین: 09210876421 @V_sh655
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🦋 #پروانه‌ای_در_دام_عنکبوت 🕷 #قسمت_صد_و_سی‌_و_ششم 🎬 انور روی زمین افتاد انگاری توخواب
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🦋 🕷 🎬 تا در باز شد محکم در را کوبیدم به طرف و اونی که پشت در بود با صدای بلندی به بیرون از اتاق افتاد. سریع رفتم بیرون، هوا تاریک بود تو تاریکی یه چی شکل شبح می‌دیدم که بهم اشاره میکرد. رفتم طرفش که گفت: خواهر مبارز خداقوت، حرفاتون را شنیدیم الآن مثلاً من را بزن لت و پار کن و ماشین را بردار و ببر، امیدوارم این پیرمرد جنایتکار دوباره فریب بخورد... برو ما هوات را داریم خدا هم حواسش بهت هست. با حالتی که وانمود می‌کردم نفس نفس میزنم خودم را به انور رساندم این سوسک له شده مثل کرمی به دیوار چسپیده بود. کتش را گرفتم و بلندش کردم: زود باش استاد... یک نفر بود با چاقو حسابش را رسیدم الان بیهوشه تا به هوش نیامده یا کسی دیگه نرسیده باید فرار کنیم. اسحاق انور با حالتی که انگار باورش نمی‌شد نگاهم کرد و گفت: تو اعجوبه‌ای هانیه.... دنیا را به پات می‌ریزم، بریم بنیامین منتظر ماست. و لخ لخ کنان در حالی که انگار یک پایش آسیب دیده بود و لنگ میزد حرکت کرد و با هم رفتیم طرف ماشین. نشستم پشتش، طبق گفته‌ی اون مبارز باید از، سمت راست می‌رفتیم، همه جا تاریک تاریک بود و هیچ نوری به چشم نمی‌آمد به نظر می‌رسید در برهوتی گیر افتادیم. بالاخره بعد از تلاش بسیار رسیدیم اورشلیم و از آن‌جا یک راست حرکت کردیم طرف تل اویو.... نیمه شب بود که به تل اویو رسیدیم. جلوی خانه انور ایستادم و گفتم: خوب استاد می‌خوایین ببرمتان بیمارستان آخه وضع ظاهریتون خوب نیست به نظر میاد به شدت آسیب دیدین. انور: نه نه بریم خانه، تو خودت پزشکی زخم‌هام را ببند، در ضمن سر خودت هم شکسته.... آه تازه یاد زخم سرم افتادم، زخمی که یادگار روز ذبح پدر و مادرم بود، زخمی که التیام نیافته و دوباره دهن باز کرده بود. مصلحت ندیدم باحرفش مخالفت کنم، باهم پیاده شدیم من: استاد، کلید نداریم. انور نگاهی بهم کرد و دست خونینش را نشانم داد و گفت: کلید خانه همیشه همراهم است، اثر انگشتم.... از ترس به خودم لرزیدم... نکنه، برم داخل خطرناک باشه؟ بازم توکل کردم و وارد خانه شدیم. من باید کارهای بزرگتری انجام بدهم... ...💦🌧💦 ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بر بال حکمت ۴۲۷ نهج‌البلاغه درخواست از مومنان، نه کافران... جايگاه شكوه كردن (اخلاقى،
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بر بال حکمت ۴۲۸ نهج‌البلاغه روز عید واقعی... شناخت روز عيد (اجتماعى، اخلاقى): وَ قَالَ علی(عليه السلام)فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ: إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ؛ وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ. و درود خدا بر او، فرمود: (در يكى از روزهاى عيد) اين عيد كسى است كه خدا روزه اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز كه خدا را نافرمانى نكنند، آن روز عيد است. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ ﷽ 🎥 روزمان را با آغاز کنیم | تلاوت ترتیل صفحه ۳۵۰ قرآن کریم شامل آیات ۱ تا ۱۰ سوره مبارکه نور 🍃🌹🍃 🌺 در وصیت پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) به امام علی (علیه السلام) آمده است: «وَعَلَیکَ بِتِلاوَةِالقُرآنِ عَلی کُلِّ حالٍ» یاعلی! برتو باد که در همه حال قرآن تلاوت کنی. 📚 اصول کافی ۷/۷۹ 🎙استاد: پرهیزگار ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ وَ قَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیاهُ وَ بِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا 📚 سوره اسرا آیه ۲۳ ترجمه:«و پروردگارت حکم قطعی کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر ( خود ) نیکی کنید» 💠 اگر این رابطه و احترام به پدر و مادر نباشد خانواده از هم می‌پاشد. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🔅 ✍ مثل یک مداد زندگی کن 🔹پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه‌ای می‌نوشت. 🔸 بالاخره پرسید: ماجرای کارهای خودمان را می‌نویسید؟ درباره من می‌نویسید؟ 🔹 پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخندزنان به نوه‌اش گفت: درسته درباره تو می‌نویسم اما مهم‌تر از نوشته‌هایم مدادی است که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی. 🔸 پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید. پرسید: اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده‌ام. 🔹 پدربزرگ پاسخ داد: بستگی داره چطور به آن نگاه کنی. در این مداد پنج خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می‌کنی. 🔸 : می‌توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می‌کند. اسم این دست خداست. او همیشه باید تو را در مسیر اراده‌اش حرکت دهد. 🔹 : گاهی باید از آنچه می‌نویسی دست بکشی و از مدادتراش استفاده کنی. این باعث می‌شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار، نوکش تیزتر می‌شود. 🔸پس بدان که باید رنج‌هایی را تحمل کنی چراکه این رنج باعث می‌شود انسان بهتری شوی. 🔹 : مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک‌کردن یک اشتباه از پاک‌کن استفاده کنیم. 🔸بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست. در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگه داری مهم است. 🔹 : چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است.‌ پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است. 🔸 : همیشه اثری از خود به‌جا می‌گذارد. بدان هر کار در زندگی‌ات می‌کنی ردی به‌جا می‌گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری که می‌کنی هوشیار باشی و بدانی چه می‌کنی. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بسم الله الرّحمن الرّحیم 🏴درس‌های محرم ۸ 🏴 : آنگاه که حب جاه ، حب مال و حب زن و فرزند ، مانع از رستگاری می شود شب و روز هشتم محرم در نزد شیعیان و دلباختگان اهل بیت علیهم السلام به حضرت علی اکبر(علیه السلام) اختصاص دارد و همچنین حوادثی در این روز رخ داده که خواندنی است: ۱_ علی اکبر آقازاده ای که آقا بود حضرت علی اکبر(علیه السّلام) در زمان شهادت بیست و هفت ساله بود. آن حضرت ازدواج کرده بود، اما در کتب تاریخی فرزندی برایشان ذکر نکرده اند. حضرت علی اکبر اولین کسی از بنی هاشم بود که به شهادت رسید. امام حسین علیه‌السلام زمانی که علی اکبر به میدان نبرد رفت، گریستند و فرمودند: «خدایا، تو بر این قوم شاهد باش. همانا جوانی به سویشان رفت که شبیه ترین مردم به رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) در سیما و رفتار و گفتار است.» در میدان جنگ مردی از اهل کوفه او را صدا زد و گفت: «تو با امیرالمؤمنین یزید، خویشاوندی؛ اگر بخواهی، تو را امان می دهیم!» و حضرت علی اکبر پاسخ داد: «وای بر تو! خویشاوندی رسول خدا سزاوارتر است که رعایت شود» و آنگاه بر آنان تاخت، در حالی که چنین رجز می خواند: «من علی بن حسین بن علی هستم، قسم به کعبه، ما به پیامبر سزاوارتریم از شَبَث و شمر پست فطرت! من آنقدر به شما ضربه می زنم تا شمشیرم کج شود، ضربه ای می زنم که لایق یک جوان علوی هاشمی باشد. امروز تا جان دارم، از پدرم دفاع می کنم. به خدا سوگند اجازه نخواهم داد (یزیدِ) حرام زاده بر ما حکومت کند.» علی اکبر همچنان به دشمن یورش می برد و سپس نزد پدر بازمی گشت و می گفت: «پدرجان، العطش! (تشنگی)» امام حسين(علیه السلام) پاسخ می داد: «محبوب من، شکیبا باش. تو به شب نخواهی رسید مگر آنکه از جام رسول خدا(ص) سیراب شوی!» پس چند بار بر آنان تاخت تا عاقبت تیری به گلویش اصابت کرد و آن را درید. و درس آموز آن است که یکی از رزمندگان سپاه امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین به نام مُرّة بن منقذ بن نعمان عبدی که پرچمدار عبد القيس در جنگ صفین بود در سپاه عمرسعد به جنگ حضرت علی اکبر آمد و به اطرافیان خود گفت: «تمام گناهان عرب بر دوش من باشد اگر این جوان حمله کنان سوی من بیاید و من پدرش را به عزایش ننشانم!» علی اکبر با شمشیر بر لشکر حمله می کرد که مُرّة جلوی راهش را گرفت و با نیزه به او زد. علی بر اثر این ضربت بر زمین افتاد و در حالی که در خون خود می غلتید، صدا زد: «پدر جان، خدا نگهدار، رسول خدا به تو سلام می رساند و می گوید: زودتر نزد ما بیا.» لشکر احاطه اش کردند و با شمشیرهای خود او را بریده بریده نمودند تا آنجا که نفسی برآورد و به شهادت رسید. امام حسین(علیه السلام) بر پیکر علی اکبرحاضر شد و گفت: «پسرم! خدا بکشد مردمانی را که تو را کشتند! چه وقیحانه بر خدا گستاخی کردند و حرمت پیغمبر را زیر پا گذاشتند!» آنگاه اشک از چشمش جاری شد و فرمود: «علی جان، پس از تو دنیا نابود باد!» زینب(سلام الله علیها) شتابان در حالی که فریاد می زد: «وای برادرم! وای برادرزاده ام!» خود را بر پیکر علی اکبر انداخت. امام حسین(علیه السلام) دست او را گرفت و به خیمه بازگرداند و به سوی علی اکبر برگشت. جوانان (بنی هاشم) به سرعت به سوی او رفتند. امام(علیه السلام) به ایشان فرمود: «برادرتان را بردارید.» آنگاه او را از قتلگاه برداشتند و در خیمه ای که رو به میدان نبرد بود، گذاشتند. ۲_ تحریم سلاحی تکراری اما ناکارآمد در روز هشتم محرم و بعد از دستور ابن زیاد در روز قبل مبنی بر تحریم آب برای امام و اصحابش ، تشنگی در نزد حضرت و یاران و خاندانش آغاز شد و لذا بنا به نقلی تعدادی از یاران امام اقدام به حفر چاه کرده بودند و به نقلی دیگر امام حسین علیه‌السلام شخصاً با روشی اعجاز گونه چشمه آبی با نیزه ایجاد کردند و همگی آب نوشیدند ولی خبر این ماجرا به عبیدالله ین زیاد رسید و او به عمر بن سعد دستور داد که فوراً جلوی حفر چاه را بگیرند تا امام حسین علیه السلام در تشنگی بمانند. عمر بن سعد هم یاران آن حضرت را تهدید کرد که چاه را از خاک پر کنند، در غیر این صورت به آن‌ها حمله خواهد کرد. ...👇 ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بسم الله الرّحمن الرّحیم 🏴درس‌های محرم ۸ 🏴 #روز_هشتم: آنگاه که حب جاه ، حب مال و حب زن
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بسم الله الرّحمن الرّحیم 🏴درس‌های محرم ۸ 🏴 : آنگاه که حب جاه ، حب مال و حب زن و فرزند ، مانع از رستگاری می شود ۳_ تهدیدی که بر کوفیان و کوفی صفتان همواره کار ساز است روز هشتم محرم عبیدالله بن زیاد در مسجد بالای منبر رفت و برای مردم سخنرانی کرد تا آن‌ها را ترغیب و تهدید کند تا مقابل امام حسین علیه السلام بایستند. او اعلام کرد که هر کسی در این مدت به کربلا نرود و با لشکر امام حسین علیه السلام مقابله و مبارزه نکند، خونش حلال خواهد بود و حقوق او از بیت‌المال قطع خواهد شد. این طور بود که مردهای کوفی گروه گروه به لشکر ابن زیاد ملحق شدند و لشکرهای زیادی به سمت کربلا روانه شد. عبیدالله بن زیاد در عین حال به چند نفر از مردم خبیث آن زمان مانند کثیر بن شهاب، محمد بن اشعث، قعقاع بن سوید و اسماء بن خارجه دستور داد که بین مردم بچرخند و آن‌ها را با روش‌های گوناگون تهدید و تحریک کنند تا همه به کربلا بروند و در کشتن امام حسین علیه السلام شریک شوند. روز هشتم محرم، سپاه جدیدی از سوی عمر سعد همراه با چهار هزار نفر نیروی تازه نفس به کربلا رسیدند. این سپاه قرار بود به سرزمین دیلم اعزام شوند اما عبیدالله آنها را با اجبار به کربلا فرستاد به نظر می رسد ابن زیاد هدفش این بود که در این جنایت تاریخی همه مردم را شریک کند تا بعد از واقعه از شکل گیری مخالفین جنگ پیشگیری کرده باشد و الّا با وجود حدود سی هزار نفر در میدان جنگ برای مقابله با هفتاد نفر سپاه امام حسین، به قشون بیشتری نیاز نبوده است. ۴_ تلاش یکی از اصحاب برای ممانعت از تحریم آب و باز هم وسوسه مقام گرفتن در روز هشتم هنگامی که تحمل تشنگی بر امام و یارانش سخت شد، یکی از اصحاب حسین(علیه السلام) به نام زید بن حصین همدانی که مردی زاهد بود به امام حسین(علیه السلام) گفت «یابن رسول‌الله اجازه بده نزد ابن سعد بروم و با او درباره آب سخن بگویم؛ شاید از این مخالفت برگردد» امام نیز موافقت کردند. همدانی نزد عمر سعد رفت و هنگام ورود سلام نکرد، عمر گفت: ای همدانی! مگر مرا مسلمان ندانی که سلام نکردی؟ همدانی در جواب گفت: اگر چنان که می‌گویی مسلمان بودی، پس چرا بر خاندان پیامبر(صلی‌الله علیه وآله) شورش کردی و تصمیم به کشتن آن‌ها گرفته‌‏ای و آب فرات را که حتی حیوانات این وادی از آن می‏‌نوشند از آنان مضایقه می‌‏کنی و گمان بری که خدا و رسولش را می‌شناسی؟ عمر سعد گفت همه‌ی این‌ها را می‌دانم ولی نمی‌توانم از حکومت ری بگذرم. زید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را برای امام حسین(علیه السلام) تعریف کرد و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حکومت ری به قتل برساند. ۵_ باز هم رزمنده ای قدیمی و تنها گذاشتن امام به بهانه زن و فرزند فرق نمی کند عاشورای سال ۶۱ باشد یا عاشورای سال ۲۴۰۳ ، رزمنده و انقلابی باسابقه درخشان باشی یا نباشی . وقت امتحان که برسد گاهی حب جاه و گاهی حب مال و گاهی حب زن و فرزند تو را از رستگاری باز می دارد. «هرثمه بن سلیم»، همراه سپاه ابن زیاد به کربلا آمده بود. او قبلا از محبان امام علی(علیه السلام) و رزمنگانی بود که در جنگ صفین همراه با امام علی(علیه السلام) بود. هرثمه، وقتی به کربلا رسید، سوار شتر شد و خواست تا اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) را ببیند. خدمت امام که رسید، حضرت او را تکریم کرد. هرثمه گفت: در صفین همراه پدرت علی بودم که نماز بامداد به کربلا رسیدیم. پدرت علی، پیش از نماز خاک اینجا را به دو دست برداشت و گفت: خوشا به حال تو ای خاک پاک! از تو قومی برانگیخته می شود که بهشت بر او واجب است. امام حسین رو کرد به هرثمه و پرسید: اینک با مایی یا بر مایی؟ او پاسخ داد: نه با تو هستم و نه با دشمن تو. من زن و دختری در کوفه دارم که نگران آنها هستم و از عبیدالله زیاد می ترسم. امام فرمود: اگر سر یاری با ما نداری، پس زود از این سرزمین خارج شو. به جایی برو که شاهد شهادت ما و شنوای ناله های ما نباشی. سوگند به آنگه جان ما در دست اوست هرکس فریاد ما را بشنود و یاری نکند، خداوند او را مستقیم در دوزخ وارد خواهد کرد. هرثمه می گوید: از همان جا سوار بر شتر، فوری کربلا را ترک کردم. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ دیدار فرماندهان سپاه با پزشکیان ▪️پرچم حرم حسینی هدیه داده شد 🔹صبح امروز جمعی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور منتخب دیدار و گفت‌وگو داشتند و پرچم حرم حسینی را به وی هدیه دادند. 🔸پزشکیان در ایکس نوشته: در دیدار امروز برادران عزیزم در سپاه، پرچم مبارک آستان مقدس حضرت سید‌الشهدا را هدیه گرفتم. 🔸پزشکیان درباره این دیدار در صفحه مجازی خود نوشت: 🔺یل یاتار، طوفان یاتار، یاتماز حسینین پرچمی 🔺در دیدار امروز برادران عزیزم در سپاه، پرچم مبارک آستان مقدس حضرت سید الشهدا علیه السلام را از ایشان هدیه گرفتم. 🔺پرچم آزادگان جهان امروز بر روی دوش ماست. عملدار این پرچم ماندن، همچو عباس علیه السلام عدالتخواهی، وفاداری، فداکاری و ادب می‌خواهد. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ ⭕️کارزار برگزاری علنی دادگاه متهمان کرسنت و انتشار صورت جلسات دادگاه طی یک روز به ۱۰۰ هزار امضا رسید 🔹کارزار درخواست از قوه قضاییه برای برگزاری علنی جلسات دادگاه متهمان کرسنت و انتشار صورت جلسات قبلی دادگاه، تنها طی یک روز به ۱۰۰ هزار امضا رسید. 🔹در توضیح این کارزار جمع آوری امضا آمده است: با توجه به اهمیت موضوع مبارزه با فساد و روشنگری برای افکار عمومی از قوه قضاییه تقاضا می‌شود جلسات باقی مانده از دادگاه کرسنت را علنی برگزار کند یا صورت جلسات دادگاه های برگزار شده را در اختیار رسانه ها قرار دهد. 🔴 علاقه مندان برای شرکت در این کارزار می توانند از لینک زیر امضاء و حمایت کنند. https://www.karzar.net/134964 ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 📸 محمد ضیف، کابوس اسرائیل کیست؟ ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 👈زنگنه ۲۱ تیر: سعید جلیلی بگوید چرا با بابک زنجانی دیدار کرد. 👈‏زنگنه ۲۴ تیر: من هیچ جا نگفتم آقای جلیلی با بابک زنجانی دیدار کرده است. ‏کاش مرد بودید و حداقل یک هفته پای حرفی که زدید میموندید. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
1_1129419852.mp3
8.24M
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ این تقاضا کدوم گناهه می‌دونی چند وقته چشمم به راهه؟ 🎤📻 امیر کرمانشاهی ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
1_1664450197.mp3
2.96M
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🕯🥀🍂 نوآهنگ| 🌴 جای‌ِ بَغل‌ رُباب‌ 🕯 بِبین‌ کُجایی 🌴 قَندِ عَسل‌ِ رُباب‌ 🕯 رو‌ نِیزه‌ِهایی 🎙حاج امیر کرمانشاهی اللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِی اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن وَ فِی اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن ▪️ ▪️ ▪️ ▪️ ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🔰متخصصانی که برای آسایش مردم تا جهنم رفتند 🔸ساعت ۹ صبح، کندانسور توربین ⁧ نیروگاه رامین⁩ اهواز نشتی پیدا کرد. ترجمه این خرابی برای شبکه برق، خارج شدن نیروگاه از مدار و خاموشی بخش عظیمی از خوزستان از جمله اهواز در گرم‌ترین روزهای سال بود. 🔸در یک حالت طبیعی مطابق پروتکل، باید ابتدا فعالیت نیروگاه متوقف و پس از سرد شدن محیط نیروگاه که حداقل ۲ روز زمان می‌برد، عملیات تعمیرات از سر گرفته شود. اما... 🔸تعمیر نیروگاه در حالت آماده به کار زمانی دشوار می‌شود که بدانیم دمای محیط توربین نزدیک به ۷۰ درجه و رطوبت بالای ۹۰ درصد است. به عبارت دیگر نیروها باید در یک دریای آب جوش عملیات می‌کردند. 🔸کار ۹ صبح آغاز شد، ۱۸ ساعت عملیات پیچیده مهندسی بدون وقفه ادامه یافت و ساعت ۳ بامداد فردای آن روز تعمیرات با موفقیت به انتها رسید. یک رکورد بی‌نظیر جهانی در زمان تعمیر ثبت شد و نیروگاه بدون ثانیه‌ای توقف به تامین برق پرداخت. 🔸رضا خسروی و محمد امیری از مهندسان مکانیک و کارشناسان توربین تنها ۲ تن از ده‌ها متخصصی بودند که برای روشنایی مردم به طبقه آخر جهنم رفتند و برگشتند. راوی: محمد عنایتی نجف‌آبادی ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🌀 صبح بگیریم یا شب !؟ ~ دوش بگیرید اگر: 🔹پوست چربی دارید 🔹پرکار و خلاق هستید 🔹سخت از خواب بیدار می‌شوید ~ دوش بگیرید اگر: 🔹بی‌خوابی دارید 🔹پوست خشکی دارید 🔹با اشیا کثیف سر و کار دارید. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🔶🔹 خون گرم یا خون صفراوی یعنی چه 🔴  متناسب  به همه بدن ♻️ کسانی که آشنایی هرچند مختصری با طب سنتی دارند مطلع هستند که صفرا است و تجمع و ماندگاری صفرا در سر، در اثرِ این ویژگیِ صفرا، به مرور باعث ایجاد مشکلاتی چون ریزش مو، سردرد، ، کلافگی و در سر شده که موجب می‌شود در سایر اندامها نیز بدن، با کمبود صفرا و سردی و ضعف آن اندامها مواجه خواهد شد از جمله: سردی اندام‌های انتهایی (دست و پا)، ضعف هاضمه، یبوست و سوء جذب، ضعف و خستگی پاها، دیسک و دردهای کمری….. که وقتی فرد سر به می‌گذارد این صفرای جمع شده در سر به دلیل بالانشین بودن به مرور درتمام بدن بطور متناسب می‌گردد و هرچه با آرامش و زمان بیشتری در سجده باشیم این اتفاق بهتر خواهد افتاد. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ #کنترل_ذهن برای تقرب ۱۲۵ 🚨 خصوصا مادرا جلوی فرزندانشون باید خیلی مراقب باشن که حرفای ب
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ برای تقرب ۱۲۶ ✅ واقعاً خودسازی خیلی موثره در اینکه آدم هر حرفی رو نزنه. راهش هم در "مبازره با نفسه". ✔️ مثلاً تا خواستی یه حرف بیخود بزنی سریع یه نهیب به خودت بزن! بگو چه خبرته؟ الان این حرف رو دقیقا برای چی میزنی؟ 😒 میخوای پس فردا برات شر بشه؟ الان این حرف رو زدی که مثلا ریا کنی؟ این حرف رو زدی که دو نفر رو به جون هم بندازی؟😒 💢 به جای اینکه یه نفر از بیرون تو رو کنترل کنه، برنامه ریزی کن که خودت از درون بتونی خودت رو کنترل کنی. ✅ گاهی با خودت دعوا کن! رسما دعوا کن! خیییلی زشته که یه نفر مذهبی باشه بعدش در طول شبانه روز حتی یه بار هم با هوای نفسش درگیر نشه! اصلا افتضاحه! بعدش میخواد لذت دینداری و حتی زندگی رو هم بچشه! مگه میشه؟ خیلی راحت میتونی قدرت خودت در مبارزه با نفس رو توی کنترل زبانت ببینی. یه چند روزی تمرین کن، خیلی جذابه!😊 مومن باید یک نصیحت کننده درونی داشته باشه. نصیحت کننده ای که در هر لحظه بهش تذکر بده. اخه میدونید هوای نفس ما بسیار فریبکار هست و هر لحظه میخواد که ما رو به دردسر بندازه. باید باهاش به خوبی مقابله کرد... ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🦋 #پروانه‌ای_در_دام_عنکبوت 🕷 #قسمت_صد_و_سی‌_و_هفتم 🎬 تا در باز شد محکم در را کوبیدم ب
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🦋 🕷 🎬 وارد خانه شدیم انور همینجور که لنگ لنگان قدم برمیداشت کتش را درآورد و پرت کرد رو مبل و بدو خودش را به اتاق بنیامین رساند. ناگهان فریاد داد و بیدادش هوا رفت به سرعت خودم را به اتاق رساندم بنیامین با صورتی که از خفگی کبود شده بود بی رمق نگاهمان می‌کرد. انور دست به کار شد و تنظیمات دستگاه‌های تنفس را بررسی کرد و تغییر داد کم کم تنفس بنیامین بهتر شد انور بنیامین را بغلش گرفت و بوسید انگار که صد سال از او جدا بوده با خودم فکر می‌کردم این کثافت پسری را که از زیر دستگاه به عمل آورده اینجور دوست دارد و حاضر است جانش را برایش بدهد اما بقیه‌ی آدم‌ها را راحت از فرزندانشان جدا میکند, مثل عماد و هیچ احساس عذاب وجدان هم ندارد یعنی اصلا بهش فکرنمیکند که عذاب وجدان بگیرد. انور یک چیزی,شیبه شیرخشک اما بارنگ سبزپسته ای را در اب حل کرد و بوسیله ی شیشه ی شیر به خورد بنیامین داد. دوباره بوسه ای ازش گرفت وروبه من کردوگفت:فردا پدر این فلسطینیها رادرمیاورم,به شرفم قسم عمادرابادستان بسته اینجا سلاخی میکنم وبنیامینم رانجات میدهم. از لحنش احساس لرزشی وجودم راگرفت وباخود گفتم مگر شما وامثالتان شرفی دارید که به ان قسم بخورید. من:استاد حالا بیاید دست ورویتان را بشورید تازخمهایتان را پانسمان کنم. بعداز نیم ساعتی کل سروصورت ودستهای انور باندپیچی شد وبااشاره به قفسه ای که حاوی بطریهای مشروب بود,درخواست نوشیدنی کرد ودرهمین حین گفت: درست است که یهود راه ورسم درست زیستن وسلامتی راازتعالیم اسلام دراورده وعمل میکند اما یک یهودی محال است مشروب را کناربگذارد....تمام خستگی ودرد وکوفتگی بدنم را بانوشیدن همین ,فراموش میکنم. واقعا احساس ترس وجودم را فرا گرفت با خودم میگفتم نکند مشروب بخورد واز حال خودخارج شود وفکر کند من مادرشم وکلکم رابکند ,درهمین هنگام صدای دستگاه تنفس از اتاق بنیامین که اژیر میکشید بلند شد. سریع خودمان رابه اتاق رساندیم,بنیامین بیچاره این مخلوق اسحاق انور مانند مارمولکی سیاه وخشک شده بود....باخود گفتم اینهم پایان معجزه ات اسحاق انورررر... انور با دیدن بنیامین باان حال از خودبیخود شده بودبه زمین وزمان فحش میداد,من از ترسم عقب عقب اومدم توهال اونم اومد دنبالم وهرچی که سرراهش به دستش میرسید میشکست وحرف رکیک میزد. به هال رسیدیم به سمت قفسه مشروبها رفت ویه شیشه برداشت ,رفت رومبل نشست,دستش رابرد زیر صندلی ودکمه ای را فشار داد دید که من خشکم زده ونگاهش میکنم,شیشه مشروب دستش راپرتاب کرد طرفم و... ...💦🌧💦 ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بر بال حکمت ۴۲۸ نهج‌البلاغه روز عید واقعی... شناخت روز عيد (اجتماعى، اخلاقى): وَ قَا
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بر بال حکمت ۴۲۹ نهج‌البلاغه ترک انفاق و حسرت در قیامت... اندوه سرمايه داران (اعتقادى): وَ قَالَ علی(عليه السلام): إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالًا فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ، فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّارَ. و درود خدا بر او، فرمود: بزرگ ترين حسرت ها در روز قيامت، حسرت خوردن مردى است كه مالى را به گناه گرد آورد، و آن را شخصى به ارث برد كه در اطاعت خداى سبحان، بخشش كرد، و با آن وارد بهشت شد، و گرد آورنده اوّلى وارد جهنّم گرديد. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ ﷽ 🎥 روزمان را با آغاز کنیم | تلاوت ترتیل صفحه ۳۵۱ قرآن کریم شامل آیات ۱۱ تا ۲۰ سوره مبارکه نور 🍃🌹🍃 🌺 پیامبر اعظم (صلی‌الله علیه وآله) می‌فرمایند: «نَوِّروا بُیوتَکُم بِتِلاوَةِ القُرآنِ» خانه‌های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید. 📚 اصول کافی ۲/۶۱۰ 🎙استاد: پرهیزگار ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ وَ قَالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا 📚 سوره فرقان آیه ۳۰ ترجمه:«و ( در آن روز ) فرستاده خدا گوید: ای پروردگار من ، همانا قوم من ( امت من از زمان بعثت تا آخر دنیا ) این قرآن را متروک گذاشتند ( و از درک معارف و عمل به آن اعراض نمودند ).» 💠 هیچ خیانتی، هیچ جنایتی، هیچ ناشکری و کفران نعمتی به این اندازه زشت نیست که: در روز قیامت، پیغمبر صلی‎الله‎علیه‎وآله شکایت می‌کند از عده‌ای که قرآن را ترک و رها کردند. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🔅 ✍ عجایب واقعی نعمت‌هایی‌ست که خدا داده 🔹معلمی از دانش‌آموزان خواست تا عجایب هفتگانه جهان را بنویسند. دانش‌آموزان شروع به نوشتن کردند. 🔸معلم نوشته‌های آن‌ها را جمع‌آوری کرد. با آنکه همه جواب‌ها یکی نبود اما بیشتر دانش‌آموزان به موارد زیر اشاره کرده بودند: 🔺اهرام مصر، تاج محل، کانال پاناما، دیوار بزرگ چین و... 🔹در میان نوشته‌ها کاغذ سفیدی نیز به چشم می‌خورد. 🔸معلم پرسید: این کاغذ سفید مال چه کسی است؟ 🔹یکی از دانش‌آموزان دست خود را بالا برد. 🔸معلم پرسید: دخترم چرا چیزی ننوشتی؟ 🔹دخترک جواب داد: عجایب موجود در جهان خیلی زیاد هستند و من نمی‌توانم تصمیم بگیرم که کدام را بنویسم. 🔸معلم گفت: بسیارخب، هرچه در ذهنت است به من بگو، شاید بتوانم کمکت کنم. 🔹در این هنگام دخترک مکثی کرده و گفت: به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از لمس‌کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساس‌کردن، خندیدن و عشق‌ورزیدن. 🔸پس از شنیدن سخنان دخترک، کلاس در سکوتی محض فرورفت. 🔹اکنون تازه همه به حقیقتی مهم آگاه شده بودند؛ آری، عجایب واقعی همین نعمت‌هایی هستند که ما آن‌ها را ساده و معمولی می‌انگاریم. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─