eitaa logo
راه زلفا
72 دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
8.5هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بله آقای خیابانی آئین امام حسین (ع) مال جمهوری اسلامی نیست اما اگر جمهوری اسلامی نبود رسانه ای جرات داشت درمورد امام حسین کلمه ای حرف بزنه که جنابعالی مهمون بلبل زبونش باشی؟ 🏷 🏷 🌐 @pooyabayati
وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَی... همه چیز با آب زنده ست!! دل من هم با اشک برای تو... سلام الله علیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقدام جالب هیأت عقیلة العرب تبریز، با مداحی برادر مهدی محرمی در پی جسارت به ساحت قرآن کریم در سوئد
🔴پیام رهبر انقلاب در پی جسارت به ساحت قرآن مجید در سوئد: اشد مجازات برای عامل جسارت به ساحت قرآن مجید مورد اتفاق همه علمای اسلام است حضرت آیت‌الله‌ خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد را حادثه‌ای تلخ و توطئه‌آمیز و خطر آفرین خواندند و تاکید کردند: اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد باید عامل جنایت را به دستگاه‌های قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثه‌ای تلخ و توطئه‌آمیز و خطرآفرین است. اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملت‌های مسلمان و بسیاری از دولت‌های آنان را به سوی خود جلب کرده است. وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاه‌های قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئه‌گران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشان‌تر خواهد شد، امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِه سیدعلی خامنه‌ای ۳۱ تیرماه ۱۴۰۲
🥀 «هر انسانی را لیلةالقدری هست که در آن ناگریز از انتخاب میشود و را نیز شب قدری این چنین پیش آمد عمر بن سعد را نیز من و تو را هم پیش خواهد آمد» | شهید سیدمرتضی آوینی❣|
⁉️طرف میگه:جریان عاشورا و کربلا دعوای خانوادگی عرباس که تموم شده و رفته به من و تو که ایرانی هستیم چه ربطی داره؟ خیلیا میخوان با دلایل مختلف امام حسین رو از این ملت دور کنن.. اما غافلن که این عشق از بچگی توی قلب ماست...❤️ اما این نوجوانی که این شبهه وارد ذهنش شده ممکنه تا جواب رو نشنوه حق رو به طراح شبهه بده.... _پاسخ این سوال تا دقایقی دیگر در قسمت چهارم ویژه برنامه محرم_
35.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️جریان عاشورا همش یک دعوای خانوادگی عرباس و به من و تو ایرانی چه ربطی داره⁉️ 4⃣قسمت چهارم ویژه برنامه محرم ⭕️ تو این کلیپ هم دارم علاوه بر پاسخ از تکنیک های پاسخ به شبهات بهت میگم برفرض اینکه دروغ شما راست باشه مگر برای دفاع از حق مقابل باطل این مهمه که فامیل اند یا نه؟🤔 پسر نوح هم بد بود یعنی نوح هم بده؟؟ عمو حضرت ابراهیم هم کافر بود یعنی دعوت به حق حضرت ابراهیم پوچ؟؟؟ این قسمت فوق العاده شده از دست ندی❤️👆👆 🌐 اینستاگرام | ایتا | تلگرام | روبیکا | توییتر
. من آقای مداح نیستم! ولی اگر بودم، تمام این ده شب روضه‌ی عمه می‌خواندم! اینطور رسم است که روضه‌خوان‌ها هر شبِ محرم، روضه‌ی یکی از شهدا را بخوانند. من هم می‌خواندم، اما به سَبکِ خودم! مثلا شبِ اول که روضه‌ی مسلم، باب است، از آنجایی می‌خواندم که خبرِ مسلم را آوردند، خبر آنقدر وهم‌آور بود که همانجا یک عده از کاروان حسین جدا شدند، زینب صورت برگرداند دید دارند می‌روند! هِی نگاهِ حسینش کرد، هِی نگاهِ این ترسیده‌ها که به همین راحتی حسین را رها می‌کنند... هر چه که باشد، خب خانم است دیگر! حتما تَهِ دلش خالی شد، اما دوید خودش را رساند به حسین: دورت بگردم عزیر خواهر، همه‌شان هم که بروند، خودم هستم... بعد هم دوید سمتِ خیامِ بی‌بی‌ها، آرامشان کرد، دل‌داریشان داد، نگذاشت یک وقت بترسند... باز دوید سمت حسین، باز برگشت سمت زن‌ها و بچه‌ها... هی دوید این سمت باز برگشت آن سو، که نگذارد یک وقت دلهره به جان طفل یا زنی بیفتد ... یا مثلا شبِ چهارم که روضه‌ی جناب حر را میخوانند، از آنجایی میخواندم که حر راه را بست، میگفتم زینب پرده‌ی کجاوه‌ها را انداخت تا یک وقت این زن‌ها و بچه‌ها چشمشان به قد و قامت حر نیفتد و قالب تهی کنند! بچه‌ها را مشغول بازی کرد، زن‌ها را گرمِ تسبیح... همان روز، بینِ خیمه‌ها آنقدر دوید و آنقدر به دانه‌دانه‌شان سر زد و به تک‌تک‌شان رسید که تا شب خودش از پا افتاده بود اما نگذاشت یک وقت کسی از اهل حرم، آب توی دلش تکان بخورد... یا مثلا وقتی قرار بود روضه‌ی هر کدام از شهدا را بخوانم، میگفتم هر کس از شهدا که به زمین افتاد زینب تا وسط میدان هروله کرد، بالای سر هر شهیدی رفت خودش همانجا شهید شد، اما نگذاشت حسین کنار شهید، جان بدهد! برای همه شهدا دوید، به عدد تمام شهدا به دادِ حسینش رسید، از کنار تمام مقتل‌ها حسین را بلند کرد و به خیمه‌گاه رساند... اما نوبت به دو آقازاد‌ی خودش که رسید، دوید توی پستوی خیمه‌گاه خودش را پنهان کرد، یک جایی که یک وقت با حسین چشم به چشم نشود و خدای نکرده حسین یک لحظه از رویَش خجالت بکشد، حتی پیکرها را هم که آوردند از خیمه‌گاه بیرون نیامد، می‌خواست بگوید حسین جان اصلا حرفش را هم نزن، اصلا قابلت را نداشت، کاش جای دو پسر دوهزار پسر داشتم که فدایت شوند.... در تمام روضه ها، محور را زینب قرار میدادم و اول و آخرِ همه‌ی روضه‌ها را به زینب گره می‌زدم... آنقدر از زینب می‌خواندم و از زینب میگفتم تا دلها را برای شام غریبان آماده کنم... بعد تازه آن وقت روضه‌ی اصلی را رو می‌کردم... حالا این زینبی که از روز اول دویده، از روز اول به داد همه رسیده، از روز اول نگذاشته آب توی دلی کسی تکان بخورد... حالا تازه دویدن‌هایش شروع شده... اول باید یک دور همه‌ی بچه‌ها و زن‌ها را فرار بدهد... یک دور دنبال یک یکشان بدود، یک وقت آتش به دامنشان نگرفته باشد... یک دور تمامشان را بغل کند یک وقت از ترس قالب تهی نکرده باشند... در تمام این دویدن‌ها دنبال این هشتاد و چند زن و بچه، هِی تا یک مسیری بدود و باز برگردد یک وقت آتش به خیمه زین العابدین نیفتاده باشد... بعدِ غارتِ خیمه‌گاه، باز دویدن‌های بعدش شروع شود، حالا بدود تا بچه‌ها را پیدا کند... بچه‌ها را بشمارد و هی توی شماردن‌ها کم بیاورد و در هر بار کم آمدنِ عددِ بچه‌ها، خودش فروپاشد و قلبش از جا بیرون شود و باز با سرعت بیشتر بدود تا گم شده‌ها را پیدا کند... بعد باز دور بعدیِ دویدن‌هایش شروع شود، هِی تا لب فرات بدود قدری آب بردارد، خودش لب به آب نزند، آب را به زن‌ها و بچه‌ها بنوشاند و دوباره بدود تا قدری دیگر آب بیاورد.... تازه اینها هنوز حتی یک خرده از دویدنهای زینب نبود... از فردای عاشورا که کاروان را راه انداختند، تازه دویدن‌های زینب شروع شد! زینب هِی پِی این شترهای بی جحاز دوید تا یک وقت بچه‌ای از آن بالا پایین نیفتد... تا یک وقت، سری از بالای نیزه‌ها فرونیفتد... من آقای مداح نیستم ولی اگر بودم تمام این ده شب، روضه‌ی دویدن‌های زینب را می‌خواندم... آن وقت شب یازدهم که مجلسم تمام میشد و بساط روضه‌ها از همه جا جمع می‌شد، دیگر خیالم راحت بود، اینها که روضه‌های زینب را شنیدند، تا خودِ اربعین خواهند سوخت، حتی اگر دیگر جایی خبر از روضه نباشد... ✍ملیحه سادات مهدوی اجر این روضه و اشکی که با خوندن این چند سطر به چشم کسی بیاد، تقدیم به پدر و مادرم که همه چیزم و بطور خاص محبت اهل‌بیت رو مدیونشون هستم. @sharaboabrisham
ما ز دست فراق خسته شدیم یک نفر هم به داد ما برسد...
حسینیه اعظم زنجان یکی از مکان‌های مذهبی و جاهای دیدنی زنجان به شمار می‌رود که شهرت آن به‌خاطر عزاداری مردم در عصر هشتم ماه محرم (شب تاسوعا) است. در این روز تمامی هیئت‌های عزاداری از شهرها و روستاهای زنجان برای عزاداری وارد این مسجد و حسینیه می‌شوند و نذورات خود را به حسینیه اعظم اهدا می‌کنند. مراسم عزاداری حسینیه اعظم زنجان در روز هشتم محرم، در تاریخ ۱۵ دی‌ ماه ۱۳۸۷ به‌عنوان دهمین میراث معنوی به ثبت ملی رسید. این مراسم که از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین تجمع عزاداران حضرت سید الشهداء (ع) در ایران نام برده می‌شود، در روز «یوم العباس» از محل مسجد در خیابان فردوسی تا امامزاده سید ابراهیم حرکت می‌کند و هزاران قربانی به یاد دستان بریده حضرت ابوالفضل (ع) در مسیر دسته حسینیه ذبح یا به مسجد اهدا می‌شود. 🇮🇷 "الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ
🔹موضوع: عابس الشاکری از اصحاب امام حسین علیه السلام آیت الله ره "الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تفاوت یاران امام زمان(عج) با یاران امام حسین(ع) چیست؟ 🎙 "الّلهُــــــمَّ‌عَجِّــــــل‌لِوَلِیِّکَـــــ‌ الْفَـــــــــرَجْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 روزی قرآن ناطق و روزی قرآن صامت يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (آیه ۸ صف) آنان تصميم دارند كه نور خدا را با دهان‌های خود خاموش كنند، در حالى كه خداوند كامل كننده نور خويش است، هرچند كافران ناخشنود باشند. | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
‌‌‌‌‌🎆✨🌙--------------------🌟 بخوان دعای فرج را که یار برگردد بخوان دعای فرج را که شب سحر گردد بخوان دعای فرج را اگر که می خواهی حدیث غیبت یار تو مختصر گردد بخوان دعای فرج را و از خدا بطلب وجود نازکش ایمن ز هر خطر گردد 🎆✨🌙✨‌‌--------------------🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رهاکن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
ماندن پروانه در حجم قفس ها مشکل است  مأمن موج خروشان گشته تنها ساحل است  در مرام عاشقی اول قدم سر دادن است  گر چه این تحفه به درگاه عمو ناقابل است  وقت جانبازی شده باید که جانبازش شوم  غفلت از دلدار کار مردمان کاهل است  زاده ی شیر جمل باید که شیدایی کند  عمه جان رنجه نشو، این حرفها حرف دل است  عمه جان یک عده وحشی دور او حلقه زدند  وای عمه، گیسویش در مشت های قاتل است  می روم تا بیش از این ها حرمتش را نشکنند  چکمه پوش بی حیا از شأن قرآن غافل است  بی حیا، یابن الدّعی کم نیزه بر رویش بزن  صورتش بهر رسول الله ماه کامل است  فکر کرده می گذارم با سنان نهرش کند  دست های کوچکم بهر امام حائل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  قسمت ناموس حیدر ناقه ی بی محمل است  خوب شد رفتم نمی بینم که دیگر بعد از این  کاروان عشق را در کنج ویران منزل است  (مصطفی هاشمی نسب)  ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
Karimi-Shab5Moharram1395[01][1].mp3
4.36M
💔روضه یتیم امام حسن علیه السلام دوش عمو عباس از هر کوه بالاتر... 🎤 حاج ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
دیدم بریده شد نفسِ ربنایِ تو در زیر دست و پاست عمو دست و پای تو😭 می آمد از اَواخرِ مقتل صدای تو از خیمه آمدم که بمیرم برای تو خوردم قسم به فاطمه، تا زنده ام عمو با سنّ کم برای تو رزمنده ام عمو رضاباقریان ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ اینک دنیا برای حبیب به زندانی؛ می‌ماند که از هر سواو را احاطه کرده‌است.تاب‌ماندن ندارد.جهان چون لحدی سخت، بر سینه اش سنگینی می کند. از حصار تن به ستوه آمده و تو گویی هر لحظه بخواهد قفل قفس بشکند و‌ راه معراج پیش گیرد. صلابت نگاهش مرگ را به سخره گرفته و شوق شهادت،چشمانش را از همیشه درخشان‌تـر ساخته است. همان‌است که‌جززیبایی‌در‌این‌عرصه به چشمان اهل‌خدا تابیده نمی‌شود. این که بتوانی آن سوی دفتر را هم نگاه کرده باشی، هنر است. سره از ناسره این جا جدا می‌شود و مردها راهشان را از نامردها جدا می‌سازند... حبیب هم از کسانی بود که نامه کوفیان را امضا کرده بود اما او‌ اینک در معرکه حاضر است و دیگران غایب. در میانه‌ی میدان، شمشیر به دست می‌خواند: من حبیبم و پدرم مظاهر، پهلوان میدان نبرد و کارزار شعله‌ور، شما اگر چه فزون‌ترید اما ما، حجتی والا و آشکاریم،شما خائن به عهدید و ما وفا دار و شکیبا... حبیب برای حسین، خاص است مخزن‌الاسرار علی ع ویار با وفای‌ حسن وحال‌حضوردر معرکه‌عاشقی! شاید از کوفه تا سرزمین‌کربلا راه درازی را نپیموده باشد اما، در یک لحظه دست از همه چیز می‌شوید و پاک‌ بازانه و سر افراز خود را به مقتدایش می‌رساند. اینک در میدان کارزار، خون از میان انبوه محاسن سفیدش جاریست اما همچون جوانی، می‌تازد و حریف می‌طلبد. نگاه‌امام روی حبیب است و حبیب هر دقیقـه از این نگاه جان می‌گیـرد. این برای حبیب یعنی هست و نیستش. حبیب برای امام حسین عزیزست و‌ امام زیر لب برای او‌ ذکر می گوید. لا حول ولا قوة الا بالله وقتش رسیده است و بانگ الرحیـل بر گوش جان حبیب نواخته میشود و جز او که میتواند در اقتدای کامل به مولایش‌علی،به سوی‌ابدیت‌شتاب کند؟ شمشیر کینه،که بر فرق‌سر فرود می‌آید، امام بر بالین‌حبیب می‌رسد آفرین بر تو ای حبیب ؛ تو مرد فاضلی بودی که از غروبی تا سحرگه،ختم قرآن می‌نمودی. درود خدا بر تو ای حبیب‌ابن مظاهر