eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
787 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از کتاب (94) 🔅🔅🔅 ▫ بنابراين، براي تثبيت نظام احسنِ جهان موجود، نگرش حكيمانه كافي است و نيازي به شهود عارفانه و نگاه عاشقانه نيست؛ هرچند شهود جهان از منظر عرفان ره آورد خاص خود را دارد؛ ديده مجنون اگر بودي تو را هر دو عالم بي خطر بودي تو را 🔹 اگر از ديدگاه حس گرا تماشا شود، ممكن است حق مدار بودن نظام آفرينش از يك سو، و جمال و شكوهْ محورانه آن از سوي ديگر مستور شود و برخي از امور به عنوان نقص يا عيب به ذهن آيد؛ مانند كِرْمِ ضعيفي كه در درون سيب محبوس است و از بيرون آن آگاه نيست؛ آسمان ها و زمين يك سيب دان كز درخت قدرت حق شد عيان تو چو كرمي در ميان سيب در وز درخت و باغباني بي خبر [مثنوي معنوي، دفتر چهارم، ابيات 1869 ـ 1870.] 🔹 اگر معرفت شناسي از پوستِ حسِّ محض به در آيد و در فضاي تجريدي عقلِ برهاني بينديشد، ممكن است در اثر اثاره دفينه عقلي، وي بتواند بيرون از مجموعه نظام كيهاني را بنگرد، آنگاه از حق مداري و زيبامحوري درون و بيرون جهان آگاه مي گردد؛ آن يكي كرمي دگر در سيب هم ليك جانش از برون صاحب عَلَم جنبش او واشكافد سيب را برنتابد سيب آن آسيب را بر دريده جنبش او پردها صورتش كِرمست و معني اژدها ... مردْ اَوّل بسته‌ي خواب و خور است آخر الأمر از ملائك برتر است [همان، ابيات 1871 ـ 1876.] 🔹 البته تمام موجودهاي امكاني، اعمّ از مجرّد و مادي، نسبت به كُنهِ ذات خداوند، همانند موجود ضعيفِ محبوس در سيبِ فقر ذاتي اند كه هرگز توان شهود اكتناهي خداوند سبحان را ندارد، لذا رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «تفكّروا في كل شي ءٍ ولاتفكّروا في ذات الله»؛[ نهج الفصاحه، ج1، ص295.] درباره هر چيزي فكر كنيد، ولي درباره ذات نامتناهي خداوند نينديشيد. ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت 1: قرائت و تلاوت سوره فجر بسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ وَالْفَجْرِ ﴿١﴾ وَلَيَالٍ عَشْرٍ ﴿٢﴾ وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿٣﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ ﴿٤﴾ هَلْ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٌ لِّذِي حِجْرٍ ﴿٥﴾ أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ ﴿٦﴾ إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿٧﴾ الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ ﴿٨﴾ وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿٩﴾ وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ ﴿١٠﴾ الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ ﴿١١﴾ فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ ﴿١٢﴾ فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿١٣﴾ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿١٤﴾ فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ ﴿١٥﴾ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ﴿١٦﴾ كَلَّا ۖ بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ ﴿١٧﴾ وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿١٨﴾ وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا ﴿١٩﴾ وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿٢٠﴾ كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا ﴿٢١﴾ وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ﴿٢٢﴾ وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ۚ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ ﴿٢٣﴾ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي ﴿٢٤﴾ فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿٢٥﴾ وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿٢٦﴾ يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾ ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ﴿٢٨﴾ فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ﴿٢٩﴾ وَادْخُلِي جَنَّتِي ﴿٣٠﴾ ▪ یاد آوری: ✅ با تلاوت سوره از ثواب تلاوت آن بهره مند شویم ✅ با تامل در ترجمه سوره در تفسیر سوره گام موثرتری بر می داریم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت 2: تامل و درنگ در ترجمه سوره فجر به نام خداوند رحمتگر مهربان سوگند به سپيده‌دم، (۱) و به شب‌هاى دهگانه، (۲) و به جفت و تاق، (۳) و به شب، وقتى سپرى شود. (۴) آيا در اين، براى خردمند [نياز به‌] سوگندى [ديگر] است؟ (۵) مگر ندانسته‌اى كه پروردگارت با عاد چه كرد؟ (۶) با عمارات ستون‌دار ارم، (۷) كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود؟ (۸) و با ثمود، همانان كه در درّه، تخته‌سنگها را مى‌بريدند؟ (۹) و با فرعون، صاحب خرگاه‌ها [و بناهاى بلند]؟ (۱۰) همانان كه در شهرها سر به طغيان برداشتند، (۱۱) و در آنها بسيار تبهكارى كردند. (۱۲) [تا آنكه‌] پروردگارت بر سر آنان تازيانه عذاب را فرونواخت، (۱۳) زيرا پروردگار تو سخت در كمين است. (۱۴) اما انسان، هنگامى كه پروردگارش وى را مى‌آزمايد، و عزيزش مى‌دارد و نعمت فراوان به او مى‌دهد، مى‌گويد: «پروردگارم مرا گرامى داشته است.» (۱۵) و اما چون وى را مى‌آزمايد و روزى‌اش را بر او تنگ مى‌گرداند، مى‌گويد: «پروردگارم مرا خوار كرده است.» (۱۶) ولى نه، بلكه يتيم را نمى‌نوازيد؛ (۱۷) و بر خوراك‌[دادن‌] بينوا همديگر را بر نمى‌انگيزيد؛ (۱۸) و ميراث [ضعيفان‌] را چپاولگرانه مى‌خوريد؛ (۱۹) و مال را دوست داريد، دوست داشتنى بسيار. (۲۰) نه چنان است، آنگاه كه زمين، سخت در هم كوبيده شود، (۲۱) و [فرمان‌] پروردگارت و فرشته‌[ها] صف‌درصف آيند، (۲۲) و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند، آن روز است كه انسان پند گيرد؛ و[لى‌] كجا او را جاى پندگرفتن باشد؟ (۲۳) گويد: «كاش براى زندگانى خود [چيزى‌] پيش فرستاده بودم.» (۲۴) پس در آن روز هيچ كس چون عذاب‌كردن او، عذاب نكند. (۲۵) و هيچ كس چون در بند كشيدن او، در بند نكشد. (۲۶) اى نفس مطمئنّه، (۲۷) خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد، (۲۸) و در ميان بندگان من درآى، (۲۹) و در بهشت من داخل شو. (۳۰) ▪ یاد آوری: ✅ با تلاوت سوره از ثواب تلاوت آن بهره مند شویم ✅ با تامل در ترجمه سوره در تفسیر سوره گام موثرتری بر می داریم. @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت 3 :معرفی اجمالی و مختصر سوره مبارکه فجر 🔹 این سوره را «‌فجر‌» می‌نامند، زیرا با سوگند خداوند به فجر (سپیده دم) آغاز می‌شود. 🔹 سوره فجر جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول دهمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف هشتاد و نهمین سوره است و در جزء سی‌ام قرآن قرار دارد. 🔹 سوره فجر ۳۰ آیه، ۱۳۹ کلمه و ۵۸۴ حرف دارد. این سوره جزو سوره‌های مفصلات (دارای آیات کوتاه) است و با پنج سوگند آغاز می‌شود. سوره فجر به سوره امام حسین(ع) مشهور شده است. چراکه بر پایه حدیثی از امام صادق(ع)، منظور از «نفس مطمئنه» [در آیه ۲۷] امام حسین است 🔹 همچنین، یکی از تفسیرهای «لیال عشر» (شب‌های دهگانه) ده شب آغازین محرم ذکر شده است. سوره فجر از جمله سوره‌هایی است که بر روی ضریح امام حسین(ع) (نصب‌شده در سال ۱۳۹۱ش) حک شده است. 🔹 درباره فضیلت تلاوت سوره فجر در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل شده است: هر کس سوره فجر را در شب‌های ده‌گانه تلاوت کند، خداوند او را می‌بخشد و اگر در بقیه روزها تلاوت کند، نوری در قیامت همراه او خواهد بود. همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است: «سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید که سوره حسین بن علی(ع) است. هر کس آن را قرائت کند، در قیامت، در بهشت با او در یک رتبه است.(البته به شرط عمل به آموزه های سوره و انگیزه پاک) 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
محتوای سوره فجر.JPG
73.9K
🔅🔅🔅 نگاشت 4 :نگاهی گذرا به محتوای کلی سوره فجر ▪ سوره فجر به سرگذشت قوم عاد و نیز ارم ذات العماد (باغ بهشت‌آسای ستون‌دار) و قوم ثمود، قوم فرعون و فساد و طغیان آنان اشاره دارد 🔹 و این نکته را یادآور می‌شود که انسان در معرض آزمایش الهی قرار دارد و با نعمت و محنت، آزمایش می‌شود. 🔹 سپس علت‌های شکست انسان‌های بی‌ایمان را در این آزمایش بیان می‌کند 🔹 و به فرارسیدن روز جزا اشاره می‌کند که در آن روز، بی‌ایمانان با مشاهده آثار جهنم پند می‌گیرند؛ اما چه جای پند گرفتن که بی‌فایده و دیرهنگام است. 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 شرافت حسینی ▪ در قرآن دارد به اینکه راز اختلاف افراد با هم بی ‌عقلی آنهاست؛ درباره یهودی‌ ها این طور دارد که ﴿تَحْسَبُهُمْ جَمیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یعْقِلُونَ﴾،[1] این برهان قرآن کریم است ـ البته درباره یهودی ‌ها است ـ فرمود شما خیال می ‌کنید اینها باهم ‌اند، ولی اینها همیشه باهم اختلاف دارند؛ این می‌ گوید من برترم، او می ‌گوید من برترم، این می ‌گوید مال من است. برای دو ثانیه یا سه ثانیه اتومبیل مدام بوق می ‌زند و مدام ترافیک می‌ شود، دو دقیقه صبر کن، حالا بر فرض او اشتباه کرده است. فرمود: ﴿تَحْسَبُهُمْ جَمیعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یعْقِلُونَ﴾، چون عاقل نیستند می ‌شود پانزده میلیون پرونده [قضایی]، این طور که نمی‌شود زندگی کرد. ▪ ما ـ إن ‌شاء الله ـ با این عزاداری‌ ها البته نمی‌ سوزیم، اما نسوختن هنر نیست، جهنم نرفتن هنر نیست. این دیوانه‌ ها، همه اینها به جهنم می ‌روند؟ این همه بچه ‌ها، مگر اینها جهنم می ‌روند؟ این همه عقب افتاده ‌ها مگر جهنم می ‌روند؟ نسوختن هنر نیست که آدم نسوزد. آن همه فضائلی که در بهشت است و انبیاء و اولیاء و کلمات الهی، آن هنر است وگرنه ما جهنم نرویم کاری نکردیم. شما به تمام بهزیستی ‌ها که می‌ روید تمام این معلولان، تمام این عقب افتاده ‌ها، تمام این بچه ‌هایی که می ‌میرند، مگر اینها جهنّم می ‌روند. با وجود این همه معارفی که برای انبیاء و اولیاء و شیعه‌ هاست، آدم تلاش و کوشش این باشد که نسوزد؟! این عزاداری‌ ها برای همین است که ما به هر حال حسینی فکر کنیم. حالا از ما توقع نیست که مثل آنها باشیم، لااقل در این راه باشیم، نه بیراهه برویم و نه راه کسی را ببندیم؛ آن وقت این کشوری که همه چیز دارد دیگر احتکار نمی ‌شود، گرانی نمی‌ شود، اختلاس نمی ‌شود، نجومی نمی‌ شود، مردم نفس آزاد می ‌کشند! این حداقل عزاداری سالار شهیدان است، این حداقلش است! می ‌دانید ما به هر حال درباره امامی بحث می ‌کنیم که این نسبت به کافر رحیم و مهربان بود؛ آن وقت چرا ما نسبت به داخلی ‌مان این جور باشیم؟ همه چیز در این مملکت هست، اما گرانی است. رنج مردم است، بیمار است و دارو ندارد، اینهاست. سالار شهیدان که نیازی به عرض ادب ما ندارد! ▪ وجود مبارک زینب کبری فرمود به ما خیلی خوش گذشت[2] و در جمع گریه نمی ‌کردند، برهان اقامه می ‌کردند، فرمود ما به وظایفمان عمل می‌ کنیم، تا روز قیامت هر کسی داعیه مبارزه علیه ظلم دارد و بگوید استکبار نه، این راهی راه ماست. آنچه را که زینب کبری(سلام الله علیها) فرمود به ما خیلی خوش گذشت سند قرآنی آن آیه سوره مبارکه «آل عمران» است که فرمود شهداء خیلی خوشحال ‌اند و به مقصد رسیده ‌اند.[3] حالا آن رنج دنیایی را تحمل کردند. امیدواریم که ذات اقدس الهی به فرد فرد شما آن عزت و شرافت و عظمت حسینی را عطا کند. [1] . سوره حشر، آیه14. [2]. مثیر الأحزان، ص90؛ ««مَا رَأَیتُ إِلَّا جَمِیلاً»». [3]. سوره آل عمران، آیه170؛ ﴿فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ﴾. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1398/06/21 🍁🍁🍁 ▪ تا پایان ماه محرم ،هر روز نکته های برجسته قرآنی ؛روایی؛تاریخی؛اخلاقی از نهضت امام حسین علیه السلام در کانال قرآنی رحیق در محفل شور و شعور حسینی همراه ما باشید👇👇👇 @rahighemakhtoo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌شرافت حسینی آیت الله جوادی آملی 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 ماندگاری وجه الله ▪ جریان كربلا و جریان عاشورای سالار شهیدان، باید كار اجتهادی روی آن بشود، نه اینكه آدم درس های حوزه را بخواند و بعد وقتی كه ایام منبر شد یك مقتلی را مراجعه كند و برای مردم بگوید، آن دیگر عالمانه نیست. در جریان سیدالشهداء(سلام الله علیه) می ‌بینید ـ همه اهل بیت مخصوصاً وجود مبارك سیدالشهداء ـ این بیان نورانی وارد شده است كه «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ»؛[1] اگر كسی در مجلس عزای سالار شهیدان(سلام الله علیه) شركت كند همین دمی كه بر می ‌دارد, غمگین است و به حالت غم نشسته، گریه نمی ‌كند مسئله «مَنْ تَذَكَّرَ مُصَابَنَا فَبَكَى وَ أَبْكَى- لَمْ تَبْكِ»[2] چیزی دیگر است، در مجلس عزا نشسته غمگین است نفس های او عبادت است «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ»،[3] چیز كمی نیست! یك وقت است كه آن واعظ محترم یا آن ذاكر مصیبت می‌ خواند و آدم گریه می ‌كند و ثواب «من بكاء» شامل حالش می ‌شود؛ یك وقت است نه اینجا نشسته، مقتل را دارد گوش می ‌دهد، سخنان آن آقا را گوش می‌دهد یا هنوز به روضه نرسیده ولی مجلس، مجلس عزا است، این غمگین است و در حال غم به طور عادی نفس می ‌كشد «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ»، این عِدل ماه مبارك رمضان است! حالا معلوم می‌شود كه «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ»[4] تا كجاها را شامل می ‌شود. ▪ در ماه مبارك رمضان به بركت قرآن كریم این ماه فضیلت پیدا كرده، در فصیلت این ماه مبارك رمضان گفته می ‌شود كه «أَنْفَاسُكُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ»؛[5] یك آدم روزه دار همین كه نفس می ‌كشد مثل این است كه بگوید «سبحان الله»، این كم فضیلت نیست! حالا بنا بر اینكه اگر اطلاق داشته باشد و شب را هم شامل بشود كه حالا روزه نیست مطلب دیگری است. «أَنْفَاسُكُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ». پس در ماه مبارك رمضان نفس صائم عبادت است و تسبیح است همین كه نفس می‌ كشد. در مجلس عزای پسر پیغمبر(سلام الله علیهما) همین كه نفس می ‌كشد در حال غم این عبادت است «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ».[6] پس اگر ماه مبارك رمضان كه ماه نزول قرآن است وارد شده است كه «أَنْفَاسُكُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ»[7] در مجلس عزای حسین بن علی(سلام الله علیه) هم «بالخصوص» گرچه همه اهل بیت اینطورند، این است كه «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ».[8] از كجا این عظمت پیدا شده؟ اینها بیش از هفتاد و دو نفر نبودند، حالا حداكثر صد نفر. در جنگ جهانی اول و دوم بیش از هفتاد نفر كشته شدند، خیلی ها اصلاً رقم را نمی ‌دانند! این برای هزار سال یا هفتصد سال هشتصد سال قبل نبود، برای همین قرن اخیر بود. بیش از هفتاد میلیون خاك شدند اصلاً رقم را خیلی ها نمی ‌دانند و نامشان دفن شده است. ایها هفتاد و دو نفر قبل از هزار سال شربت شهادت نوشیدند و كل عالم را گرفتند. این چیست؟ اگر شما می ‌بینید اروپا فعلاً دارد دموكراسی صادر می ‌كند برای اینكه از بس كشتند خسته شدند و الآن هم بمب اتم در اختیار خیلی ها است، اگر بجنبند جنگ جهانی سوم شروع بشود، كل غرب خاكستر می ‌شود، اینها از ترس دموكراسی را قبول كردند. چطور می ‌شود كه بیش از هفتاد میلیون كشته می ‌شوند اصلاً نامشان نیست و در كتابهای تاریخ دفن می‌شود، اما اینجا هفتاد و دو نفر شربت شهادت نوشیدند و این‌طور با عظمت و جلال هست؟ این به استناد ﴿كُلُّ شَی‏ءٍ هالِكٌ إِلاّ وَجْهَهُ﴾[9] هست، ﴿كُلُّ مَنْ عَلَیها فانٍ ٭ وَ یبْقی وَجْهُ رَبِّكَ﴾[10] هست. این چون «وجه الله» است می‌ ماند؛ حالا كه «وجه الله» است و می ‌ماند، باید كار مجتهدانه روی آن كرد. 📝 پی نوشت: [1] . الکافی (ط- اسلامی)، ج2 ، ص226. [2] . وسائل الشیعة، ج‌14، ص502. [3] . الکافی (ط- اسلامی)، ج2 ، ص226. [4] . وسائل الشیعة، ج‌27، ص34. [5] . الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - جدید), ج‌1، ص2. [6] . الکافی (ط- اسلامی)، ج2 ، ص226. [7] . الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - جدید), ج‌1، ص2. [8] . الکافی (ط- اسلامی)، ج2 ، ص226. [9] . سوره قصص, آیه88. [10] . سوره الرحمن, آیه26-27. 📚 درس خارج فقه خیارات جلسه 413 تاریخ: 1391/09/15 🌿🌿🌿 ✅ قرآن هم راه است و هم همراه ✳همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (94) 🔅🔅🔅 ✳ اصل سوم. انسان همانند ساير نظام آفرينش، به حقْ خلق شد؛ يعني هيچ بطلان، كذب، قبح، عبث و گزاف در سرّ و عَلَن خلقت وي راه نيافته است؛ چه اينكه ساختار نظام كيهاني نيز اين چنين است، و كيفيت تأثير و تأثر متقابل آدم و عالم هم بر همين منوال است. 🔹 خداوند اوّلاً، سفره وسيع آفرينش را پيش از خلقت انسان آماده كرد. ثانياً، انسان را با همه توانمندي هاي علمي و عملي او پديد آورد. ثالثاً، مُسَخّر بودن و منقاد شدن سراسر گيتي در آستان فن آوري بشر را به وي اعلام كرد. رابعاً، انسان را مأمور به معمور نمودن پهنه زمين و مانند آن قرار داد. خامساً، چنين سُلطه اي را به عنوان خلافت الهي به او عطا كرده است؛ آيات تسخير، استعمار و خلافت آدم شاهد صدق دعاوي ياد شده است. 🔹 خداي سبحان سنّت خود را چنين اعلام فرمود كه همواره درصدد حفظ حق و دفاع از آن و دفع باطل است و اگر گاهي حُبابِ بطلان بر چهره عُبابِ حق قرار گيرد، سريعاً او را رفع مي نمايد و آنچه مي ماند و با ادامه صحيح مسير مستقيم به مقصد مي رسد، خواه در عالم و خواه در آدم، موجودي است كه حق است و انساني كه مُحِقّ است؛ (اَمّا ما يَنْفَع الناسَ فَيَمْكُثُ في الأرضِ... ) [سوره رعد، آيه 17.]، (والعاقبة للمتقين).[ سوره اعراف، آيه 128.] 🔹 در اين سنّت الهي كه طبق عقل و عدل تنظيم شد، هيچ گونه تغييري راه ندارد؛ اعم از زوال بي بدل و زوال با بديل، زيرا تركِ حق باطل است، خواه چيزي جاي او را بگيرد و يا خلأ آن پر نگردد. آنچه بر استقرار سيره مُقْسِطانه و عادلانه دلالت دارد، آياتي است كه بيانگر اراده خلل ناپذير خدا بر اِحقاق حق و ابطالِ باطل است؛ مانند آيه (ليُحِقَّ الحقَّ ويُبْطِلَ الباطل ولوكَرِهَ المجرمون) [سوره انفال، آيه 8.]و (بل نَقْذِفُ بالحقِّ عَلَي الباطلِ فَيَدْمَغَهُ فإذا هو زاهق).[ سوره انبياء،آيه 18.] 🔹 اگر موجودي، اعم از انسان يا غير او، بخواهد در جهتِ خلافِ نهرِ حقيقت شنا كند، تمام امواج آب خروشان هستي به طرد او مبادرت مي نمايند، زيرا همه موجودات سپهري و زميني ستاد اجرايي خداونداند و سربازي منقادانه آن حضرت را به عهده دارند؛ (ولِلّه جنود السموات والأرض وكان الله عليماً حكيماً) [سوره فتح، آيه 4.]، (وما يَعلم جُنُودَ ربّكَ إلّاهو)[ سوره مدّثر، آيه 31.]. طبق اين قانونِ جامع و تخلّف ناپذير، خودِ انسان با تمام شئون علمي و عملي، و روحي و بدني سرباز خداست؛ چه اينكه هر موجود ممكن ديگر نيز اين چنين است. 🔹 حضرت علي بن ابي طالب(عليه‌السلام) سراسر جوارح و جوانح بشري را سپاهيان آماده الهي مي داند و در اين باره چنين فرموده است: «اَعْضاوُكم شُهودُه، وجَوارحُكم جُنودُه، وضمائرُكم عُيُونه وخَلَواتُكُم عِيانُه».[ نهج البلاغه، خطبه 199.] و چون تمام نيروهاي علمي و عملي انسان سرباز مُمَهّد خداست، لذا مبارزه با خدا فرضي است محال، نه تنها فرضِ محال، اگر كسي مشمول قهر الهي شد، ممكن است خداوند او را با همان انديشه هاي مغالطه آميز يا انگيزه هاي خيانت بار وي بگيرد، و هيچ نيازي به تجهيز نيرو از خارجِ محدوده هستي چنين انسانِ مقهوري نخواهد بود. ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 احترام به قرآن احترام به قرآن به معنای بزرگداشت قرآن می باشد. آیاتی از قرآن به مجد و عظمت آن اشاره دارد و در آیاتی به لزوم حفظ حرمت آن تاکید شده است. ✅ احترام از دیدگاه قرآن از نگاه قرآن برخی از امور، لایق احترام بوده و خداوند متعال این امور را خود مورد احترام قرار داده¬ و مقدس شمرده است؛[۱]از جمله: احترام به كعبه، مسجدالحرام، مسجد اقصی، مقام ابراهيم و احترام به خود قرآن. احترام به قرآن در آیات مختلفی اشاره شده که به طور کلی این آیات به دو گروه تقسیم می¬شوند: آیاتی که قرآن را با عظمت و بزرگی یاد می¬کنند و آیاتی که از آداب بزرگداشت قرآن سخن گفته و به صراحت، ضرورت حفظ حرمت آن را بیان می¬کنند. ✅ عظمت قرآن خداوند متعال در هر آیه¬ای که از خود قرآن سخن گفته، قرآن را با عظمت یاد کرده است. از جمله، آیاتی که قرآن را با صفت مجید ذکر کرده است: «ق وَالْقُرْءَانِ الْمَجِيدِ»[۲] قاف، سوگند به قرآن مجيد. 🔹 از این آیه دو نکته بدست می¬آید: اول این که حروف مقطعه در آغاز سوره برای بیان عظمت و بزرگی قرآن است و دوم این که "مجيد" از ماده "مجد" به معنى شرافت گسترده است. از آنجا كه قرآن عظمت و شرافتى بى پايان دارد، كلمه¬ی "مجيد" از هر نظر سزاوار آن است؛ ظاهرش زيبا، محتوايش عظيم، دستوراتش عالى و برنامه‌هايش آموزنده و حياتبخش است.[۳] 🔹 و در جای دیگر می¬فرماید: «بَلْ هُوَ قُرْءَانٌ مجَّيد»[۴] (اين آيات، سحر و دروغ نيست) بلكه قرآن با عظمت است. صفت مجيد براى قرآن جهت بيان رفعت مقام، قدرت نفوذ و پايدارى آنست‌.[۵] ✅ حفظ حرمت قرآن این گروه از آیات، شامل آیاتی می¬شود که خداوند افرادی را که احترام قرآن و آیات الهی را نگه نمی¬دارند، توبیخ نموده و ضرورت حفظ حرمت آن را برای مؤمنان تأکید می¬کند: «وَ قَدْ نَزََّلَ عَلَيْكُمْ فىِ الْكِتَابِ أَنْ إِذَاسَمعْتُمْ ءَايَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بهِا وَ يُسْتهَزَأُ بهِا فَلَا تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتىَ‌ يخَوضُواْ فىِ حَدِيثٍ غَيرْهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ...‌».[۶] و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هرگاه بشنويد، افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى‌كنند با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! وگرنه شما هم مثل آنان خواهيد بود... ادامه دارد... 📝 پی نوشت: 1. طباطبائی (علامه)، سید محمدحسین؛ قم‌، انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین‌، 1374ش‌، چاپ پنجم، ج‌6، ص211. 2. سوره ق/1. 3. مكارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه‌، تهران‌، دارالكتب الإسلامیة، 1374ش‌، چاپ اول، ج‌22، ص227. 4. سوره بروج/21. 5. طالقانى، سید محمود؛ پرتوى از قرآن‌، تهران‌، شركت سهامى انتشار، 1362ش‌، چاپ چهارم، ج‌3، ص319. 6. سوره نساء/140. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید. لینک زیر را دنبال فرمائید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌ماندگاری وجه الله آیت الله 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (95) 🔅🔅🔅 ▪ اميرمؤمنان(عليه‌السلام) كه همتاي قرآن كريم است و قرآن حكيم حاوي همه علوم لازم و معارف سودمند است؛ (تبياناً لكلّ شي ءٍ) [سوره نحل، آيه 89.]، انسان كامل و جامعي است كه به خوبي مي توان از آن حضرت(عليه‌السلام) به «همه دان» ياد نمود، و اگر شيخ فريدالدين عطار چنين سرود: هيچ نمي‌دانم و در عمر خويش منتظر يك همه دان بوده‌ام چون همه داني نتوان زد به تير لاجرم از غم چو كمان بوده‌ام غرقه‌ي خون شد زتحيّر فريد زآنكه بسي اشك فشان بوده‌ام [ديوان عطار.] ▫ جناب امير سيد علي همداني ملقّب به علي ثاني هم چنين انشا كرده است: پرسيد عزيزي كه علي اهل كجايي گفتم به ولايات علي از همدانم نه زان همدانم كه ندانند علي را بل زان همدانم كه علي را همه دانم [مشارب الأذواق، شرح قصيده خمريّه ابن فارض، ص26، مقدمه و تصحيح محمد خواجوي] ▪ چنين انسان وَلَوي و عَلَوي مآبي، هم از مكان شريف در بهشت و هم از مكانتِ عالي طرفي مي بندد، و هم از منزل لذيذ و هم از منزلت الهي متنعّم مي گردد؛ (ولِمَنْ خافَ مقامَ رَبّه جَنّتان) [سوره الرحمن، آيه 46.]، (إنّ المتّقين في جنّاتٍ ونَهَر في مَقْعَدِ صدقٍ عند مليكٍ مقتدرٍ) [سوره قمر، آيات 54 ـ 55.]؛ يعني پرهيزكاران گذشته از بهشتِ محسوس و جايگاه رَفِيهِ بدني، از مكانت ويژه و منزلت خاص برخوردارند كه عبارت از قربِ لقاي الهي و نزديكي شهود اسماي حسناي خداوند است؛ البته چنين منزلتي با اقتدار ملكوتي همراه خواهد بود، زيرا خصوصيت نزديكي به سلطانِ اقتدار، تنعّم از قدرتِ معنوي و بهره وري از تسلّطِ باطني است. ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
برشی از (1) 🔅🔅🔅 💢 سوره‌ي حمد از ديدگاه قرآن و عترت(ع) ▪ سوره‌ي مباركه‌ي حمد كه فاتحه‌ي كتاب و سرآغاز كلام خداي سبحان است، در مقال الهي به گونه اي تكريم آميز، همتاي «قرآن عظيم» قرار گرفته است: (ولقد آتيناك سبعاً من المثاني والقرآن العظيم)( سوره‌ي حجر، آيه‌ي 87.) ▪ و در اخبار نبوي (صلي الله عليه و آله و سلم) و سخنان عترت طاهرين (عليهم السلام) نيز با نامها و اوصافي چون: «جامعترين حكمت»، «گنج عرشي»، «شريفترين ذخيره در گنجينه هاي عرش الهي»، «سوره‌ي شفابخش»، «نعمت بزرگ و سنگين» و «برترين سوره‌ي قرآن» از آن ياد شده است: «ليس شى ء من القرآن والكلام جمع فيه من جوامع الخير والحكمة، ما جمع في سورة الحمد»( بحار، ج82، ص54.)، «إن فاتحة الكتاب أشرف ما فى كنوز العرش»( نورالثقلين، ج1، ص6.)،«فاتحة الكتاب شفاء من كل داء»( مجمع البيان، ج1، ص87.)، «فأفرد الامتنان عَلَيّ بفاتحة الكتاب»( تفسير برهان، ج1، ص41؛ نورالثقلين،ج1، ص6.) پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هنگام پيشنهاد آموزش اين سوره به جابربن عبدالله انصاري، آن را برترين سوره‌ي كتاب خدا معرّفي كرد: «ألا أعلّمك أفضل سورة أنزلها الله فى كتابه؟» قال: فقال له جابر: بلي بأبى أنت و أمّى يا رسول الله عَلِّمنيها. فعلّمه الحمد، أمّ الكتاب(تفسير برهان، ج1، ص42.). ▪ چنانكه در حديثي ديگر ميزان اين برتري را نيز مشخص كرده، فرمود: «لو أنّ فاتحة الكتاب وضعت فى كفة الميزان ووضع القرآن في كفةٍ لرجحت فاتحة الكتاب سبع مرّات»( جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 89.). نيز آن حضرت سوره‌ي حمد را با كتابهاي آسماني سنجيده، فرمود: «والذى نفسى بيده ما أنزل الله فى التوراة ولا فى الإنجيل ولا فى الزبور ولا فى القرآن مثلها هى أمّ الكتاب»( جامع الأخبار، فصل22، ص43؛ مجمع البيان، ج1، ص88.) ▪ اين سوره كه با تعظيم نام خداي رحمان و رحيم آغاز مي شود و با ستايش و برشماري صفات جمال و جلال خداي سبحان و حصر عبادت و استعانت در او تداوم مي يابد و با مسئلت هدايت از ساحت كبريايي اش پايان مي گيرد، با همه‌ي ايجاز و اختصاري كه دارد، مشتمل بر عصاره‌ي معارف گسترده‌ي قرآن كريم است؛ زيرا خطوط كلي و اصول سه گانه‌ي معارف ديني، مبدأشناسي، معادشناسي و رسالت شناسي است كه مايه‌ي هدايت سالكان به صلاح دنيا و آخرت است و سوره‌ي حمد با موجزترين الفاظ و روشنترين معاني، آن اصول سه گانه را بيان كرده، راه سلوك آدمي به سوي پروردگارش را نشان مي دهد. ▪ سوره‌ي مباركه‌ي فاتحة الكتاب، كلام خداي سبحان است، ولي به نيابت از عبد سالكي كه چهره‌ي جان خويش را متوجه ذات اقدس خداوند كرده، به رازگويي محبّانه و عاشقانه با او مي پردازد. ▪ خداي سبحان در اين سوره، ادب تحميد، شيوه‌ي اظهار بندگي و راه سخن گفتن عبد سالك با ربّ مالك را به سالكان كويش آموخته است و آن را پايه‌ي «عمود دين» قرار داده: «لا صلاة إلاّ بفاتحة الكتاب» ، ده بار تلاوت آن را در هر شبانه روز، بر متقرِّبان به فرايض، فرض و چندين برابرِ آن را به شائقان قرب نوافل سفارش كرده است. ▪ اگر سوره‌ي مباركه‌ي حمد، مشتمل بر عصاره‌ي معرفتهاي قرآني، كه همان اسرار مبدأ و معاد و دانش سلوك انسان به سوي پروردگار است، نمي بود، اين گونه در كتاب خدا همتاي «قرآن عظيم» قرار نمي گرفت و در كلام اسوه هاي سلوك إلي الله (اهل بيت عليهم السلام) با عظمت از آن ياد نمي شد. ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 5 :تفسیرکلی آیات 1تا5 وَ الْفَجْرِ «1» وَ لَيالٍ عَشْرٍ «2» وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ «3» وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ «4» هَلْ فِي ذلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ «5» ▫ «فجر» به معناى شكافتن است و مراد از آن، شكافتن تاريكى با سپيده دم است كه زمان مقدّس و با ارزشى است و در آن هنگام، جنبنده‌ها به تكاپو مى‌افتند و صبح و روز تازه‌اى را آغاز مى‌كنند. ▫ در حديثى مراد از فجر را حضرت مهدى عليه السلام دانسته «الفجر هو القائم عليه السلام» كه شب تاريك ظلم و فساد، به صبح قيام آن حضرت برچيده خواهد شد. ▫ «حِجْرٍ» به معناى منع و مراد از آن عقل است كه انسان را از كار خلاف منع مى‌كند. چنانكه «محجور» به معناى ممنوع التصرف است. ▪ در روايات، براى «شفع» به معناى زوج و «وتر» به معناى فرد، مصاديق زيادى گفته شده است، از جمله اينكه مراد از وتر، روز نهم ذى‌الحجه (روز عرفه) و مراد از شفع روز دهم‌ ذى‌الحجه (عيد قربان) است و يا مراد از شفع، دو كوه صفا و مروه است و مراد از وتر، كعبه كه يكى است. و يا مراد از وتر، خداوند يكتا و مراد از شفع، مخلوقات‌اند كه همه جفت و زوج هستند، يا مراد نماز مستحبّى شفع و وتر است كه در سحر خوانده مى‌شود و يا مراد از شفع، روز نهم و دهم ذى الحجه و وتر، شب مشعر است. ▫ زمان خيلى ارزشمند و بلكه مقدّس است و نبايد آن را بيهوده از دست دهيم. خداوند به تمام بخشهاى زمان سوگند ياد كرده است؛ «وَ الصُّبْحِ» «2»* به صبح سوگند، «وَ الضُّحى‌» «3» به چاشت سوگند، «وَ النَّهارِ» «4»* به روز سوگند، «وَ الْعَصْرِ» «5» به عصر سوگند. ▫ جالب آنكه به سحر سه بار سوگند ياد كرده است؛ «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» «6»، «وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ» ، «وَ اللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ» (به شب سوگند آنگاه كه رو به آخر مى‌رود، يعنى به هنگام سحر سوگند.) ▫ مراد از «لَيالٍ عَشْرٍ»، يا ده شب آخر ماه مبارك رمضان است كه شبهاى قدر در آن قرار گرفته و يا ده شب اول ماه ذى الحجه است كه روز عرفه و عيد قربان را شامل مى‌شود. ✅ زمان، مقدّس و قابل سوگند است. «وَ الْفَجْرِ» ✅ بعضى ايام از قداست ويژه‌اى برخوردار است. «وَ لَيالٍ عَشْرٍ» ✅ ساعات پايان شب كه سالكان در آن سير معنوى دارند، از قداست خاصّى برخوردار است. «وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ» ✅ مخاطبان قرآن، اهل خردند. «لِذِي حِجْرٍ» 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 دنیایی فرا روی دین ▪ از وجود مبارك امام مجتبی (سلام الله علیه) سؤال كردند كه چطور [در زمان] پدر بزرگوارتان در جریان جنگ صفین که شما هم آنجا حضور داشتید كاملاً می‌ جنگیدید، ولی الآن با معاویه صلح كردید؟ قبلاً صلح نمی‌ كردید و الآن صلح كردید؟ فرمود ما كه فرق نكردیم شماها عوض شدید، ما كه امام معصومیم فرق نكردیم، شماها عوض شدید: «وَ كُنْتُمْ فِی مُنْتَدَبِكُمْ إِلَى صِفِّینَ وَ دِینُكُمْ أَمَامَ‏ دُنْیاكُمْ‏ وَ قَدْ أَصْبَحْتُمُ الْیوْمَ وَ دُنْیاكُمْ أَمَامَ دِینِكُمْ»؛[1] فرمود در زمان جنگ صفین كه ما می ‌جنگیدیم به رهبری دین حركت می‌ كردید و پیشاپیش كارهایتان دین بود بعد خواسته ‌هایتان در كنار دین تأمین می ‌شد، اما الآن دین را گذاشتید كنار ﴿نَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾[2] شد. پیشاپیش برنامه ‌هایتان خواسته ‌های دنیایی ‌شماست و دین را گذاشتید كنار؛ خب اگر یك ملتی این ‌‌چنین باشد، رهبرش امام زمان هم باشد بالأخره ناچار است كه تسلیم بشود. در زمان وجود مبارك امام مجتبی امام زمان همان وجود مبارك امام مجتبی بود، امام آن زمان آن حضرت بود؛ در زمان سید الشهداء(سلام الله علیه) امام زمان سید الشهداء بود؛ در زمان امام سجاد امام زمان امام سجاد بود تا برسد به الآن كه امام زمان ما وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) است. ▪ مادامی كه مردم برای دین حرمت قائل ‌اند و دین می‌گوید از سرزمین اسلامی ‌ات باید حمایت بكنی انسان تا آخرین لحظه می ‌ایستد، اما اگر دنیا‌زده باشد خب معامله می‌ كند. در همان سورهٴ مباركهٴ «بقره» فرمود دفاع از سرزمین اسلامی جزء جهاد معقول و مقبول خداست ﴿وَ مَا لَنَا ألاّ نُقَاتِلَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیارِنَا وَ أبْنَائِنَا﴾؛[3] اینها می‌گویند ما چگونه در راه خدا نجنگیم در حالی كه ما از سرزمینمان دور شدیم، الآن مبارزه مردم فلسطین جهاد «فی سبیل الله» است، چرا؟ چون «أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أبنائِهِمْ». فرمود: ﴿وَ مَا لَنَا ألاّ نُقَاتِلَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیارِنَا وَ أبْنَائِنَا﴾، انبیای آن عصر هم همین را تأیید كردند. ▪ وجود مبارك امام مجتبی فرمود داشتن یك رهبر ولو معصوم هم باشد نیمی از قضیه است، نیمی دیگر به حضور ایمان مردم وابسته است، اگر خدای ناكرده مردم دنیای می ‌اندیشند برابر ﴿قَدْ أفْلَحَ الْیوْمَ مَنِ اسْتَعْلَی﴾[4] فكر می ‌كنند، اگر اخروی بیندیشند برابر ﴿قَدْ أفْلَحَ مَنْ تَزَكّی﴾[5] فكر می‌ كنند، ﴿قَدْ أفْلَحَ مَنْ زَكّاهَا﴾[6] فكر می ‌كنند، این مربوط به این است كه اینها خودشان را بشناسند، آینده خودشان را بشناسند، ابدیت خودشان را بشناسند، بدانند برای چه كسی دارند كار می ‌كنند و كجا دارند می‌ روند. 📝 پانویس: [1]. تحف العقول، ص234. [2]. سوره آل عمران، آیه187. [3]. سوره بقره، آیه246. [4]. سوره طه، آیه64. [5]. سوره أعلی، آیه14. [6]. سوره شمس، آیه9. 📚 سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان تاریخ: 1382/01/19 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌دنیایی فراروی دین آیت الله 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
📌 مکتب جهانی ▪ بيان نوراني پيغمبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) هم که همين قرآن است، فرمود: «الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَي عَلَيْه»‏.[1] اين جمله، جمله خبريه است، ولي به داعي انشاء القا شده است، خود بخود که [اسلام] بالا نمي ‌آيد؛ يعني «يجب عليکم إعلاء الإسلام»، وگرنه اين دين و مکتب چگونه جهاني مي‌ شود؟ چگونه جهان را [در بر] مي‌ گيرد؟ «الْإِسْلَامُ يَعْلُو» يعني «يجب عليکم إعلاء الإسلام»، پس اين مي‌ شود هدف. ▪ اما خط مشي به هر حال يک راه مي ‌خواهد. اين زيارت «جامعه» وجود مبارک حضرت هادي (سلام الله عليه) به ما ياد داد، وقتي که حرم رفتيد آن عُرضه را داشته باش که بگويي «أَنِّي ...‏ مُحَقِّقٌ‏ لِمَا حَقَّقْتُمْ‏»؛[2] يعني من مي ‌خواهم باسواد بشوم. هِگِل چه گفته؟ هايدگر چه گفته؟ کانت چه گفته؟ وقتي آدم نداند که جهان چه خبر است، چگونه مي‌ تواند بگويد: «مُحَقِّقٌ‏ لِمَا حَقَّقْتُمْ‏»؟! ما که اين لباس را در بَر کرديم، آن عُرضه را بايد داشته باشيم که به حضور حضرت رسيديم بتوانيم بگوييم من آمدم که دين شما را تحقيق کنم. بگويم هايدگر اين‌طور گفته درست نيست، علي (عليه السلام) اين‌طور فرموده درست است. کانت آن‌طور گفته درست نيست، امام هشتم اين‌طور فرمود درست است. ما تا جهاني نفهميم، نمي ‌توانيم محققِ جهاني باشيم. جهاني حرف بزنيم، اما موضعي فکر بکنيم! اين که نشد! ﴿لِيظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ﴾ حرف بزنيم، اما زيارت ‌نامه ‌اي فکر بکنيم؟! ﴿وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ﴾، ﴿وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾، ﴿وَ كَفَي بِاللَّهِ شَهِيداً﴾، اين سه تا را بگوييد، ولي منطقه ‌اي و محلي فکر بکنيد؟! حتماً بايد اين منطقه‌ هاي جهان را بدانيم، افکار جهان را بدانيم، معرفت ‌شناسي اينها را بدانيم، جهان ‌بيني اينها را بدانيم، کار ما اين است! ▪ ما وظيفه داريم که مکتب ‌هاي جهان را ارزيابي کنيم، بسنجيم، هر چه که در آن حق است که از انبياي قبلي گرفتند، آنها را تصحيح کنيم، تکميل کنيم و آنچه که حرف خود ماست به آنها ارائه کنيم، عرضه کنيم تا بشود ﴿لِيظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ﴾. [1]. من لا يحضره الفقيه، ج4، ص334. [2]. من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص614؛ زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص299. 📚 دیدار اعضای بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی با حضرت استاد تاریخ: 1398/05/03 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 حفظ حرمت قرآن ▪ این گروه از آیات، شامل آیاتی می¬شود که خداوند افرادی را که احترام قرآن و آیات الهی را نگه نمی¬دارند، توبیخ نموده و ضرورت حفظ حرمت آن را برای مؤمنان تأکید می¬کند: «وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فىِ الْكِتَابِ أَنْ إِذَاسَمعْتُمْ ءَايَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بهِا وَ يُسْتهَزَأُ بهِا فَلَا تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ حَتىَ‌ يخَوضُواْ فىِ حَدِيثٍ غَيرْهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ...‌».[۶] و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هرگاه بشنويد، افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى‌كنند با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! وگرنه شما هم مثل آنان خواهيد بود... ▪ دلالت حرمت داشتن قرآن به این گونه است که همرنگی با اين گونه گناهكاران، نشانه¬ی روح نفاق است؛ زيرا يك مسلمان واقعى هرگز نمی¬تواند در مجلسى شركت كند كه در آن نسبت به آيات و احكام الهى توهين شود و ایشان اعتراض ننمايد يا لااقل عدم رضايت خود را با ترك آن مجلس آشكار نسازد؛[۷] فلذا در ذیل آیه¬ی شریفه می¬فرماید: «...إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ وَالْكافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً» ...خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى‌كند. ▪ و در آیه¬ی دیگری استهزاکنندگان را جزو ستمکاران شمرده و عدم اعراض از این ها را عمل شیطانی نامیده است: «وَ إِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يخَوضُونَ فىِ ءَايَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنهْمْ حَتىَ يخَوضُواْ فىِ حَدِيثٍ غَيرْهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى‌ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»[۸] هرگاه كسانى را ديدى كه آيات ما را استهزا مى‌كنند، از آنها روى بگردان تا به سخن ديگرى بپردازند! و اگر شيطان از ياد تو ببرد، هرگز پس از ياد آمدن با اين جمعيت ستمگر منشين! ▪ خداوند در این آیه نیز کسانی که آیات قرآن را به استهزاء گرفته¬اند، توبیخ نموده و قداست قرآن را به صراحت متذکر شده است؛ و علاوه بر آن افرادی که این حرمت را نگاه نمی¬دارند، قوم ظالم نامیده است.[۹] ادامه دارد... 📝 پانویس: 6. سوره نساء/140. 7. تفسیر نمونه، ج‌4، ص173. 8. سوره انعام/68. 9. قرائتی، محسن‌؛ تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگی درس هایی از قرآن‌، 1383ش، چاپ یازدهم، ج‌3، ص284. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببرید 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید. لینک زیر را دنبال فرمائید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
برشی از (2) 🔅🔅🔅 💢 نامهاي مبارکه ▪ قرآن كريم اسماء و صفات فراواني دارد و سوره حمد نيز كه «امّ القرآن» و مشتمل بر عصاره معارف قرآني است، به همين مناسبت داراي نامها و القاب بسياري است. نامهاي معروف اين سوره عبارت است از: امّ الكتاب، فاتحة الكتاب، السبع المثاني و حمد، و نامهاي غير مشهور آن، فاتحة القرآن، القرآن العظيم، الوافية، الكافية، الشافية، الشفاء، الصلاة، الدّعاء، الأساس، الشكر، الكنز، النّور، السؤال، تعليم المسألة، المناجاة، التفويض، (سورة) الحمد الاُولي والحمد القُصري است. ▪ بررسي جايگاه و محتواي اين سوره نشان مي‏دهد كه تسميه آن به هر يك از اين نامها ناشي از مناسبتهاي موجود در معارف آن و يا جايگاه ويژه سوره است. اكنون به بررسي اسرار نامگذاري سوره حمد به اين نامها مي‏پردازيم: ✅ 1 ـ «أُمّ الكتاب»، «أُمّ القرآن»: نامگذاري سوره حمد به اين دو نام، كه در روايات فراواني به نقل فريقين آمده است، از اين روست كه مشتمل بر عصاره معارف قرآن كريم است. ▪ معارف قرآني داراي سه بخش مبدأ شناسي، معادشناسي و رسالت شناسي است و كلام منسوب به حضرت اميرالمؤمنين (عليه‏السلام) نيز كه فرمودند: «رحم الله امرأً علم من أيْن وفى أيْن وإلي أين» ناظر به شناخت همين اصول سه‏ گانه است. ▪ سوره مباركه فاتحة الكتاب نيز مشتمل بر معرفتهاي ياد شده است؛ زيرا بخش آغازين آن مربوط به مبدأ و ربوبيت مطلق او بر عوالم هستي و همچنين صفات جمالي او مانند رحمت مطلق و رحمت خاصّ است و بخش مياني آن (مالك يوم الدين) ناظر به معاد و ظهور مالكيت مطلقه خداي سبحان در قيامت است و بخش پاياني آن كه سخن از حصر عبادت و استعانت در خداي سبحان و طلب هدايت به صراط مستقيم دارد (إيّاك نعبد... ولا الضالّين)، مربوط به هدايت و ضلالت در سير از مبدأ تا معاد است و مدار و محور آن مسئله وحي و رسالت است. پس اصول معارف قرآني در اين سوره ترسيم شده است. ▪ حكيم متألّه و مفسر ژرف انديش، شيرازي درباره اين سوره مباركه مي‏گويد: 🔹 نسبت سوره به قرآن، همانند نسبت انسان (جهان كوچك) به جهان (انسان بزرگ) است و هيچ يك از سور قرآني در جامعيّت همتاي اين سوره نيست. 🔹 كسي كه نتواند از سوره مباركه بخش عمده ‏اي از اسرار علوم الهي و معالم ربّاني (مبدأشناسي، معادشناسي، علم النفس و...) را استنباط كند، عالم ربّاني نيست و به تفسير اين سوره، آن گونه كه بايد، راه نيافته است[تفسير القرآن الكريم، ج1، ص 163 ـ 164.] ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (96) ✳ اصل چهارم. حق محوري نظام آفرينش و حقيقت مداري ساختار خلقت انسان، آثار فراواني دارد كه در هرجا به وضع خاص ظهور مي يابد؛ به طوري كه اگر كمال هماهنگ با هندسه آفرينش بهره كسي شد و او همان كمال را در راستاي تنعّم صحيح به كار گرفت و باور راست خويش را بارور كرد، و عقيده سالم خود را عُقده گشاي مُعضِل قرار داد، چنين كمال هماهنگ و چنان بهره مندي مناسب، بركات بي شماري را به همراه دارد كه شكوفايي آن كمال، و درخشندگي اين بهره وري درست، از نتايج آن خواهد بود، و اگر كسي شبيه كمال را كمال واقعي انگاشت، و برابر اين پندار آفِل، در جهتِ مخالف نهرِ سيّالِ حقيقت شنا كرد، عِرض خود مي برد وزحمت ديگران مي دارد. 🔹 اگر [كسي] خواست جهل عملي خود را بر نظام مستحكم حكيمانه خلقت تحميل كند، فوراً شكست خورده، و ناداني او روشن مي گردد، و اگر اراده نمود، جهالت عملي خويش را به صورت قهر و زور بر ساختار مُتْقَنِ آفرينش ترجيح دهد، سريعاً مُنْهَزم شده و عجز او معلوم مي گردد، و اگر مصمّم شد نيرنگ و فريب خود را به صورت دسيسه سياسي بر سياستِ حق مدار تكوين چيره نمايد، طولي نمي كشد كه بوي رياي وي از بورياي زهدفروشانه او، فضاي جامعه را آلوده مي كند و سبب رسوايي وي مي گردد، زيرا تار و پود فرد و جامعه، و ملك و َفلَك، با حقيقت تعبيه شد و همه اين امور، واكنش سريع نسبت به ناداني و نابخردي اهل طغوي و تدليس و تلبيس دارند و در اين عكس العمل فوري، فرقي بين كار پيدا و پنهان، و تفاوتي ميان سِرّ و جَهْر، و درون و بيرون نيست. 🔹 رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم نموداري از اصل مزبور را چنين ارائه فرمود: «ثَلاثٌ مَن كنّ فيه فهي راجعةٌ علي صاحبها، اَلْبَغيُ، والمكرُ وَالنَّكْثُ» [نهج الفصاحه، ج2، ص944.] ؛ سه خصلتِ ناپسند است كه در هر كس يافت شود، بدون آنكه به ساختار خلقت آسيبي برساند، به خود او برمي گردد؛ يكي ظلم و ديگري نيرنگ و سومي پيمان شكني و بد عهدي. 🔹 «مَن غَالَبَ اللّهَ غَلَبَهُ ومَن خادَعَ اللّهَ خَدَعَهُ» [همان، ج1، ص285.]؛ هر كس بخواهد بر خداوند كه حق محض، و از ذات اقدس وي جز حق نيايد،غالب گردد، مغلوب مي شود و هركس بخواهد با خداوند به نيرنگ بپردازد،فريب مي خورد؛ يعني همان توانِ قهرآلود يا دسيسه گر او، ابزاري است به زيان خود او، چون نظامِ آفرينش، در حدوث و بقا، تحت تدبير ربوبي است، هرگونه كژانديشي و تبه كاري، مبارزه مستقيم با مدبّر حكيم اين نظام است؛ چنين غافِل عاطلي، وَرَمِ مذموم را فربهي محمود مي پندارد و آماس را نمو تلقّي مي كند؛ برو اي خواجه خود را نيك بشناس كه نبود فربهي مانند آماس [گلشن راز شبستري.] بَرِ عاقل كه يافت عقل و بصر فربهي ديگر و وَرَم ديگر [حديقةالحقيقه و شريعة الطريقه، ص429.] قهراً چنين خامان كژانديشي زود غروب مي كنند: زين كدو گردان بي پر و بال چون كدو زود بال و زود زوال [حديقةالحقيقه و شريعة الطريقه، ص289.] 🔹 خامان كژانديش، به جاي اينكه خود را به طور مستقيم بشناسند و يا به طور غيرمستقيم در آيينه، جهانِ منظّم خارج از خويش مشاهده نمايند، بدون آنكه حقيقت اصيل خود را بيابند، همين وضع موجود خودي را اصل پنداشته و آن را مرآت جهان بيرون قرار داده و واقعيت عيني خارج از خويش را در آيينه خود مي نگرند، و چون خودشان اهل جهل، سهو، نسيان، عصيان، نيرنگ، دسيسه و كتمان هستند، جهان بيرون را نيز اين چنين مي بينند و خيال مي كنند، نظامِ مُتْقَن بيرون، برخي از سيّئآت آنان را به نسيان يا كتمان مي سپارد، لذا كاري را كه در حضور ديگران قبيح مي دانند، چون به خلوت مي رسند، آن كار ديگر مي كنند، غافل از اين كه نظام عيني خلقت مَظْهر اَمينِ خداوندي است كه هرگز اهل نسيان و دسيسه نخواهد بود؛ (وما كان ربّك نسيّاً) [سوره مريم، آيه 64.]، (اَمْ حسب الذين في قلوبهم مرض اَنْ لن يُخْرِجَ الله أضغانهم) [سوره محمّدصلي الله عليه و آله و سلم، آيه 29.] ؛ يعني هرگونه بيماري اعتقادي و اخلاقي و رفتاري و گفتاري كه ريشه در نهاد بيماردلان داشته باشد، خداوند آن را بيرون خواهد آورد و افشا خواهد نمود. 🔹 البته ستّاري خداي غَفّار جايگاه مخصوص دارد كه تائبان و مُنيبان و خاضعان درگاه ربوبي از آن متنعّم اند. تبه كاري كه پرده پوشي كرده است، بايد بداند كه براي عالِم غيب و شهادت، درون و بيرون يكسان است، گذشته از آنكه پرده نيز داراي روزنه هاي فراوان است: از دل سوراخ چون كهنه گليم پرده‌اي بندد به پيش آن حكيم پرده مي‌خندد بر او با صد دهان هر دهاني گشته اشكافي بر آن [مثنوي معنوي، دفتر دوم، ابيات 1581 ـ 1582.] ادامه دارد... @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌مکتب جهانی آیت الله 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 6 :نکات تفسیر آیات 1تا5 وَ الْفَجْرِ «1» وَ لَيالٍ عَشْرٍ «2» وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ «3» وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ «4» هَلْ فِي ذلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ «5» ▪ «الْفَجْرِ»: سپیده دم. صبحدم سپیده‌دم صبح، پرده ظلمت شب را می‌شکافد، و سرچشمه نور را از میان افق منفجر می‌سازد، و بندهائی را باز می‌کند که بر حرکت و حیات زندگان زده شده است و هستی را نورباران و زندگی را دگرگون می‌گرداند. ✅ ۱ - سوگند خداوند به سپیده دم (و الفجر) ✅ ۲ - سپیده دم، لحظه اى با عظمت (و الفجر) ▪ «لَیَالٍ عَشْرٍ»: شبهای دهگانه. برخی گفته‌اند که مراد ده شب و روز ماه ذی‌الحجّه است که شاهد بزرگترین و تکان دهنده‌ترین اجتماعات مسلمین جهان در سرزمین وحی است و عید قربان در آن انجام می‌پذیرد. بعضی هم آن را شبهای دهگانه آخر رمضان می‌دانند که لیلةالقدر در آن است. گروهی هم آن را ده شبانه‌روز اوّل ماه محرم می‌شمارند که عاشوراء در آن است. ولی نکره بودن آن، علاوه از بیان عظمت، بیانگر نامعیّن و نامحدود بودن چنین شبهائی است. ✅ 3 - سوگند خداوند، به شب هاى ده گانه (و لیال عشر) ✅ 4 - تفاوت شب ها در فضیلت (و لیال عشر) نکره آمدن «لیال» و سوگند به آن ده شب خاص، بیانگر عظمت آنها در بین شب هاى سال است. ✅ 5 - وجود ده شب با فضیلت، به صورت پیاپى در بین شب هاى هر سال (و لیال عشر) درباره مراد از شب هاى ده گانه، اقوال و روایات گوناگونى وجود دارد. مشهورترین آنها این است که مراد، شب هاى دهه اول ذى الحجه است. برخى آن را بر دهه آخر ماه رمضان و یا دهه اول ماه محرم تطبیق داده اند. ▪ «الشَّفْعِ»: زوج. جفت. «الْوَتْرِ»: فرد. تک. طاق. شفع و وتر، شامل همه کائنات می‌گردد. برخی شفْع را مخلوقات خدا، و وتْر را ذات خدا دانسته‌اند. ✅ 6 - سوگند خداوند، به جفت و تاق (و الشفع و الوتر) 🔹 حرف «ال» در «الشفع» و «الوتر»، براى جنس است. درباره مصداق شفع و وتر، نظرهاى گوناگونى ابراز شده است; برخى گفته اند: «شفع» روز هشتم ذى الحجه (یوم الترویة) و «وتر» روز عرفه است و برخى آن دو را بر نماز شفع و وتر تطبیق داده اند. در نظرى دیگر، شفع روز قربان و وتر روز عرفه است. این احتمال نیز وجود دارد که «شفع»، به تمام مخلوقات نظر داشته و مراد از «وتر»، ذات بارى تعالى باشد; زیرا تنها او است که مرکب نیست. 🌿🌿🌿 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق از فعالیت های قرآنی حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom