eitaa logo
✳️ جُستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
809 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @Sayyedali1997 @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
سوره مبارکه زلزال.استاد ملکی.Mp3
972.4K
💢 تدبری درباره سوره 📼حجت الاسلام و المسلمین ملکی 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✅اصل سوم 📜 قرآن براي كسي كه آن را ياد گرفته، همراه و معلّمي دائمي است و چنين شخصي را به درجات عالي رهنمون مي‌سازد. شرط اين تعليم و ترفيع،‌ تمسّك به مضامين آن است. ▫ قَالَ قُلتُ لِأَبِي عَبدِ الله علیه السلام إِنَّ عَلَيَّ دَيناً كَثِيراً وَ قَد دَخَلَنِي مَا كَانَ القُرآنُ يَتَفَلَّتُ مِنِّي فَقَالَ أَبُو عَبدِ الله علیه السلام القُرآنَ القُرآنَ إِنَّ الآيَةَ مِنَ القُرآنِ وَ السُّورَةَ لَتَجِي‏ءُ يَومَ القِيَامَةِ حَتَّى تَصعَدَ أَلفَ دَرَجَةٍ يَعنِي فِي الجَنَّةِ فَتَقُولُ لَو حَفِظتَنِي لَبَلَغتُ بِكَ هَاهُنَا ▫ يعقوب احمر گويد: به امام صادق علیه السلام گفتم: من بدهكارى بسيارى دارم و تا آنجا اندوه و پريشانى به دلم راه يافته كه قرآن را از دستم ربوده است و فراموشم كرده، امام صادق علیه السلام فرمود: قرآن، قرآن، راستى كه يك آيه از قرآن و يك سوره از آن روز قيامت مى‏آيد تا هزار درجه بالا مى‏رود، يعنى در بهشت و مى‏گويد: اگر تو مرا با خود نگهداشته بودى، تو را به اين مقام مى‏رسانيدم. ⏪ بعد از خواندن این روایت فهمیدم: ☑ 1- هیچ غمی بالاتر از دوری از قرآن نیست. ☑ 2- دوری از قرآن ضرری جبران ناپذیر است. ☑ 3- اگر انیس و مونسم قرآن باشد، هیچ غمی مرا به خود مشغول نمی کند. 👈 شما چه ویژگی هایی از قرآن پس از مطالعه این روایت فهمیدید؟ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
29 🔅🔅🔅 💢مثَل 2 ▫️ بعضی از مفسران گفته اند : هنگامی که در آیات قرآن ، مثالهایی به ((ذباب )) (مگس ) و ((عنکبوت )) نازل گردید ، جمعی از مشرکان این موضوع را بهانه قرار داده ، زبان به اعتراض گشودند و مسخره کردند که این چگونه ((وحی )) آسمانی است که سخن از ((عنکبوت )) و((مگس )) می گوید ؟ آیه فوق نازل شد و با تعبیراتی زنده به آنها جواب داد . ▫️ بعضی از مفسران می گویند ، تعبیر به ((یستحیی )) در آیه ، احتمال دارد در مقابل سخن کافران باشد که می گفتند : ((اءَما یَسْتَحْیی رَبُّ مُحَمَّدٍ اءَن یضربَ مثلاً بِالذُّبابِ وَالْعَنْکَبوُتِ ؛ آیا خدای محمّد شرم نمی کند که در کتاب خود به مگس و عنکبوت مثال بزند)) . ▫️ خداوند در جواب آنان فرمود : (إِنَّ اللَّهَ لاَیَسْتَحْیِی اءَن یَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ) . کافران و بهانه جویان خُردی پشه یا مگس را وسیله استهزای قرآن و اعتراض به آن قرار داده بودند ، در صورتی که : ⏪ اولاً : در مثال مناقشه نیست ، آنهم مثلی که از ناحیه خدا صادر شود . زیرا همه کائنات مخلوق او هستند و برای او کوچک و بزرگ ندارد . ممکن است گاهی مصلحت در این باشد که به یکی از موجودات بسیار کوچک طبیعت ، همانند پشه و یا حتی کوچک تر از آن و یا کمی بزرگتر از آن مانند مگس و عنکبوت مثال بزند ، و گاهی به موجودات بزرگ . ⏪ ثانیاً : هنگامی که گوینده درمقام ((تحقیر)) و بیان ((عجز)) و ناتوانی مدّعیان است ، بلاغت سخن ایجاب می کند که برای نشان دادن ضعف و زبونی آنان به موجودهای ضعیفی مَثَل بزند و آنها را از جهت ضعف به پشه ، مگس ، عنکبوت و امثال آن تشبیه کند . لذا در این گونه موارد ، اگر به جای این مثالهای کوچک ، از مثالهای بزرگی همچون آفرینش کواکب و آسمانهای پهناور استفاده شود ، بسیار نامناسب است و هرگز با اصول فصاحت و بلاغت سازگار نخواهد بود . ▫️ زمخشری می گوید : ((تعجب آور است از اینها که چگونه این مثلها را انکار کردند در حالی که مردم همواره به ((چهار پایان )) ، ((پرندگان )) ، ((مار و افعیهای زمین )) ، ((حشرات )) ، ((کرم )) و ((جانوران کوچک )) مثال می زنند و این گونه مثلها در میان عرب شهرنشین و بیابان گرد معروف است و آنان گاهی به حقیرترین چیزها مثل می زنند و می گویند: اجمع من ذرّة : ((جمع کننده تر از مورچه )) ، و اءجراءُ مِن الذّباب : ((و گستاخ تر از مگس )) ، و اءسمع من قراد : ((و شنونده تر از میمون )) ، و اءصرد من جرادةٍ : ((و ضعیف تر از ملخ (در مقابل سرما ، ) )) و اءضعف من فراشة : ((و ضعیف تر از پروانه )) ، و آکل من السوس : ((و خورنده تر از موریانه )) ، ▫️ و اعراب اگر بخواهند کسی را به پشه تشبیه کنند ، این گونه می گویند : اءضعف من بعوضةٍ : ((ضعیف تر از پشه )) ، وَ اءعزُّ مِنْ مُخّ البَعوض : ((نایابتر از مغز سر پشه )) . 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
وظیفه اولیه.mp3
2.44M
💢 وظیفه اولیه ما 🔹 وجود مبارک مریم (سلام الله علیها) برای همه ما محترم است؛ اما مریم کجا و فاطمه کجا! ما تا توانستیم گریه کردیم، این گریه درست است اما یک گوشه کار است! ما اگر آن عُرضه را داشتیم حداقل حضرت را مثل مریم جهانی کنیم، گوشه ‌ای از وظیفه را انجام دادیم. آن خطبه نورانی! باسواد شدن گناه نیست! این هم که در دست و پای خیلی ‌ها ریخته است را سواد نمی‌ گویند. اگر کسی توانست خطبه نورانی حضرت را مدلَّل کند، خطبه نه خطابه! همان چند سطر اوّل را مدلَّل کند، فلسفی است و برهانی کند، این فهم است. ما چنین مریمی داریم! ایام است، این گریه کار اوّل ماست؛ مثلاً کسی دارد نمازش را می ‌خواند، نماز خواندن وظیفه اولیه ماست، نافله‌ هایی هم هست! گفتند «هر که سحر ندارد از خود خبر ندارد».تنها نماز ظهر و عصر که نیست، به هر حال یک سحری هم هست. اینها ماست! این [ایام] و سیاه‌ پوش [شدن] و گریه و مانند اینها کار اوّلی ماست، این جزء وظایف اوّلیه همه ماست! آن مراحل ثانویه که حضرت چه استدلالی کرده است، البته بین خطبه و خطابه ایشان هم خیلی فرق است، خطابه او هم گرچه خیلی علمی است؛ اما آن خطبه خیلی سنگین است، این را حداقل ما باید بگوییم که است! 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🖤بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ🖤 به نام خداوند بخشنده مهربان «1» إِنَّآ أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ «2» فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ «3» إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ همانا ما به تو خیر کثیر عطا کردیم. پس براى پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانى کن. همانا دشمن تو بى‏ نسل و دم بریده است. 💠تفسیر 👇 🌹کلمه «کوثر» از «کثرت» گرفته شده و به معناى خیر کثیر و فراوان است. و روشن است که این معنا مى‏ تواند مصادیق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، ، مقام شفاعت، علم کثیر و اخلاق نیکو داشته باشد، ولى آیه آخر سوره، مى‏ تواند شاهدى بر این باشد که مراد از ، نسل مبا رک پیامبر اکرم ص است. زیرا دشمنِ کینه‏ توز با جسارت به پیامبر، او را ابتر مى‏ نامید و خداوند در دفاع از پیامبرش فرمود: «انّ شانئک هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراین اگر مراد از کوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آیه اول و سوم سوره، توجیه و معنایى دل‏پسند ن خواهیم داشت. 💠کلمه «ابتر» در اصل به حیوان دم بریده و در اصطلاح به کسانى گفته مى‏ شود که نسلى از آنان به یادگار باقى نمانده باشد. از آنجا که فرزندان پسر پیامبر در کودکى از دنیا رفتند، دشمنان مى‏ گفتند: او دیگر عقبه و نسلى ندارد و ابتر است. زیرا در فرهنگ جاهلیّت لایق آن نبود که نام پدر را زنده نگاه دارد. بنابراین جمله «انّ شانئک هو الابتر» دلیل آن است که مراد از ، نسل کثیر پیامبر است که بدون شک از طریق حضرت السلام مى‏ باشد. این نسل پر برکت از طریق حضرت نصیب پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله شد. آرى خدیجه مال کثیر داد و گرفت. ما نیز تا از کثیر نگذریم به کوثر نمى‏ رسیم. 🔴فخررازى در تفسیر کبیر مى‏ گوید: چه نسلى با برکت‏ تر از نسل س که مثل باقر ع و صادق ع و رضا ع از آن برخاسته است و با آنکه تعداد بسیارى از آنان را در طول تاریخ، به خصوص در زمان حکومت بنى‏ امیّه و بنى‏ عبّاس شهید کردند، امّا باز هم امروز فرزندان او در اکثر کشوره اى اسلامى گسترده‏ اند. در زمانى که خبر تولّد سبب اندوه پدر مى‏ شد، به گونه اى که صورتش از غصه سیاه گشته و به فکر فرو مى‏ رفت که از میان مردم فرار کند یا دخترش را زنده به گور کند: «یتوارى من القوم ام یدُسّه فى التّراب» در این زمان قرآن به دختر لقب کوثر مى‏ دهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبدیل کند. 📚 تفسیر نور حجت الاسلام 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۳۳ 📌 الی باید برای روحیاتش برکات وجودی اکرم صلی الله علیه و آله را منظور نماید و همیشه کند تا به عذاب الهی مبتلا نشود. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💢وفاق و صلح، هدف مشترک انبیاء 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
اعراف 26.mp3
13.1M
26 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسیر و قرآن پژوهشی @rahighemakhtoom
(86) 🔅🔅🔅 ✅آیه 2 - ذلك الكتب لاريب فيه هدى للمتقین 💢لطايف و اشارات ☑️5- قرآن كريم هم هدايت است هم هادى 🔹اطلاق هُدى بر قرآن (به جاى هادى)، تنها از باب مبالغه نيست تا نظير زيد عدل باشد، بلكه نشانه آن است كه اين كتاب، هم خود عين هدايت است و هم هادى ديگران، نظير نور كه هم خود روشن است و هم روشنگر ديگران است، زيرا هدايت و نور گرچه دو مفهوم جداى از هم است، ليكن از جهت مصداق واحد است ؛ همان طور كه حمل نور بر قرآن مجازى و حمل ذو هو نيست، حمل هدايت بر قرآن نيز اين اين قبيل است و اين ويژگى طريق معنوى است كه اتصاف آن به هدايت مجاز نيست، بلكه حمل هدايت بر طريق حسى مجاز است ؛ زيرا راه مادى، نشانه و راهنماست، نه آن كه خود، عين هدايت باشد، يعنى، طريق معنوى، سالك را به سوى خود فرا مى خواند و بر اثر عمل به آن به مقصد راهنمايى مى كند. 🌴🌴🌴 👈 به هنگام فتنه ها و بلاها از قرآن کمک بگیریم التماس دعا🙏 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom