eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
770 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅🔅🔅 📌 دین و آزادی در قرآن/دین و آزادی سیاسی(1) ▪ آزادی سیاسی در كاربرد عام آن هر گونه فعالیتی را كه بر سرنوشت ‏سیاسی جامعه تاثیر می‏گذارد، شامل می‏شود. طبق این كاربرد، تشكیل احزاب وجمعیت‏ها، مطبوعات و رسانه‏ های گروهی نیز فعالیت های سیاسی به شمار می‏روند، ولی كاربرد خاص آن مربوط به دخالت آحاد جامعه در حكومت و اداره ‏ی امور كشور است. این آزادی با نظامهای استبدادی در تعارض آشكار است. ▪ بدیهی است آزادی افراد در دخالت در اداره‏ی جامعه مشروط به یك سلسله شرایط و شایستگی‏ هاست كه با توجه به نوع جهان‏ بینی ‏ها و مكاتب پذیرفته شده در جوامع بشری و قوانین اساسی آنها متفاوت خواهد بود. ولی در قانونمندی چنین آزادی بسان دیگر آزادی‏ های اجتماعی نمی‏توان تردید كرد. 🔹 حق آزادی سیاسی در ماده ‏ی (2) اعلامیه جهانی حقوق بشر در سه بند تدوین شده است: 🔸 1. هر كس حق دارد در اداره‏ی عمومی كشور خود، خواه مستقیما و خواه به وساطت نمایندگی كه آزادانه انتخاب شده باشد، شركت جوید. 🔸 2. هر كس حق دارد با تساوی شرایط به مشاغل عمومی كشور خود نایل آید. 🔸 3. اساس و منشا حكومت، اراده‏ی مردم است، این اراده، باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد كه از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقه‏ای نظیر آن انجام گیرد كه آزادی رای را تامین نماید. ▪ بند اول و دوم ماده ‏ی مزبور از دیدگاه جهان‏بینی توحیدی، پذیرفته است، چرا كه اگر شرایط عمومی برای حضور آحاد و افراد جامعه در اداره‏ی امور كشور فراهم نگردد و این كار تنها توسط افراد ویژه‏ ای مثلا هواداران یك حزب، یا اشراف و سرمایه ‏داران و امثال آنان انجام شود، مشاركت عمومی از میان می‏رود، و زمینه برای استبداد و خودكامگی فراهم می‏شود، و به دنبال آن مفاسد گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رواج می‏یابد. و هیچ یك از این امور از دیدگاه دین حق پذیرفته نیست. ✅ در قرآن كریم بر اصل تعاون و مشاركت عمومی، مشورت و همفكری، و نفی استبداد تاكید شده است. درباره تعاون می‏فرماید: «...تعاونوا علی البر و درباره‏ ی مشورت می‏فرماید: «... و امرهم شوری بینهم...»[1] و نیز به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم دستور می‏دهد تا با مسلمانان در امور مربوط به سرنوشت جامعه اسلامی مشورت كند «...و شاورهم فی الامر...»[2] و امام علی علیه السلام فرموده است‏«من استبد برایه هلك‏»[3] و نیز فرموده است: «آله الرئاسه سعه الصدر».[4] برپایی قسط و عدل در جامعه‏ی انسانی یكی از اهداف بعثت پیامبران الهی بوده است(حدید/25) و آزادی معقول و مشروع یكی از مصادیق عدل اجتماعی است. ⏪ ...ادامه مبحث بررسیهای قرآنی در روزهای فرد هفته 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 دین و آزادی در قرآن/دین و آزادی سیاسی(2) قسمت اول:https://eitaa.com/rahighemakhtoom/4102 ▪ بدین جهت پیامبران الهی با قدرتهای مستبد و استثمارگر مبارزه می‏كردند و در این راه از هیچ تلاش و مجاهدتی فروگذار نمی‏كردند. به عنوان مثال، از آنجا كه فرعون بر این كه بر بنی اسرائیل ستم می‏كرد و آنان را برده وبنده‏ی خود ساخته و حقوق اجتماعی آنان را سلب كرده بود، حضرت موسی علیه السلام وی را به شدت نكوهش كرده، از او خواست تا بنی اسرائیل را ازیوغ بردگی خود آزاد سازد. ▪ فرعون دوران كودكی حضرت موسی علیه السلام را یاد آورد كه در تكفل فرعون بوده، و امروز او باید مطیع و منقاد وی باشد، نه این كه علیه او قیام كند، ولی حضرت موسی با قاطعیت تمام در برابر فرعون ایستاد و تصریح كرد كه او بنی‏اسرائیل را بنده و برده‏ی خود ساخته و سپری شدن دوران كودكی موسی در دربار فرعون نیز از آثار همین سیاست استبدادی و استثمارگرانه بوده است‏«...تلك نعمه تمنها علی ان عبدت بنی اسرائیل‏».[5] داستان حضرت موسی نمونه منحصر به فرد نیست، این شیوه‏ی همه‏ی پیامبران الهی بوده است‏به خاطر همین روش بوده است كه مترفان و سلطه جویان استثمارگر با آنان به مبارزه برمی‏خاستند و رسالت آنان را تكذیب می‏كردند. «وما ارسلنا فی قریه من نذیر الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به كافرون‏».[6] ▪ بنابراین در این نكته جای هیچ‏گونه تردیدی وجود ندارد كه حكومتهای الهی پیامبران بر پایه‏ی عدل و داد استوار بوده، وبا هر گونه استبداد و خودكامگی به شدت مخالفت كرده‏ اند، و امتیازهای طبقاتی، نژادی و مانند آن در منطق آنان كمترین ارزش و اعتباری نداشته است. برای همه‏ ی اقشار وگروه های تشكیل دهنده ‏ی جامعه در برابر قانون عادلانه الهی، حقوق مادی قایل بوده‏اند، و مسؤولیتهای اجتماعی از دیدگاه آنان بر پایه‏ی شایستگی‏ ها و توانایی‏ ها استوار بوده است، نه برخورداری از شهرت و ثروت و امتیازاتی از این قبیل. به عنوان نمونه ‏ای روشن از شایسته سالاری در حكومت الهی پیامبران، می ‏توان داستان طالوت را یادآور شد كه توسط پیامبری از پیامبران بنی‏اسرائیل و به اذن و مشیت الهی به عنوان فرمانده سپاه توحید در مبارزه با لشكریان كفر برگزیده شد، و این در حالی بود كه وی از نظر شرایط زندگی از افراد عادی، غیر متمكن و غیر مشهور بود، و بدین جهت گزینش او به فرماندهی با مخالفت عده‏ای از بنی‏اسرائیل واقع شد كه شهرت، ثروت و امتیازات طبقاتی را ملاك لازم برای احراز مقامات كشوری و لشكری می ‏انگاشتند، ولی پیامبر الهی در پاسخ آنان توانایی جسمانی و دانایی طالوت را كه دو ركن لازم در فرماندهی نظامی است، به عنوان ملاك انتخاب وی یادآور شد.[7] ▪ گواه دیگر از قرآن بر این مطلب، سخن حضرت یوسف است كه از فرمانروای مصر می‏خواهد تا مسؤولیت‏سرمایه‏های عمومی و دولتی (بیت المال) را به عهده‏ی وی بسپارد، و دو صفت امانت‏داری و دانایی را به عنوان دلیل این درخواست‏بیان می‏كند «...اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم‏» .[8] ⏪ ...ادامه مبحث بررسیهای قرآنی در روزهای فرد هفته 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 دین و آزادی در قرآن/دین و آزادی سیاسی(پایان) 📌 ولایت الهی یا منشا حكومت دینی ▪ در هر حال، در این مطلب كه در حكومت دینی آن گونه كه قرآن كریم ترسیم می‏كند و از گفتار و رفتار پیامبران و امامان به دست می ‏آید مردم خود باید در اداره ‏ی امور كشور دخالت داشته باشند. و مسؤولان ومتصدیان امور به صورت مستقیم یا غیر مستقیم مورد گزینش و قبول مردم باشند، شكی نیست، ولی بر خلاف آنچه در اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر قوانین مبتنی بر ایدئولوژی‏ های اومانیستی بیان شده است، منشا مشروعیت ‏حكومت، ولایت‏ خداوندی است. و این مقتضای اصل توحید در همه ‏ی مراتب و از جمله در توحید ربوبی است‏«...ان الحكم الا لله...» [9] آری، از آنجا كه هدایت محسوس و ملموس جامعه‏ ی بشری از طرق مختلف و از جمله تشكیل حكومت، در مورد خداوند كه منزه از جسمانیت است ممكن نیست، این ولایت الهی توسط پیامبران به مرحله‏ی ظهور و بروز رسیده است، و پیامبران نیز آن را به اوصیای خویش سپرده ‏اند، چنان كه در اسلام نیز این ولایت از جانب پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم به ائمه اهل بیت علیهم السلام سپرده شده است. و در عصر غیبت امام معصوم (عج) طبق ادله‏ی عقلی و نقلی [10] فقیهان پارسا و با كفایت عهده‏دار ولایت و رهبری جامعه ‏ی اسلامی، شناخته شده ‏اند. ▪ سپردن امر ولایت و رهبری جامعه‏ ی بشری به پیامبران و امامان و فقیهان پارسا و با كفایت هیچ ربطی به حكومت ‏های طبقاتی در جوامع مختلف كه در طول تاریخ بشر پدید آمده است ندارد، در نظام حكومت دینی كه از ولایت الهی سرچشمه می‏گیرد، ملاك رهبری و حكومت، امتیازات طبقاتی نیست، بلكه ملاك شایستگی و كفایت متناسب با منصب خطیر رهبری در جامعه ‏ی دینی است كه گذشته از كاردانی و كفایت لازم در امر رهبری و مدیریت جامعه، از آگاهی كافی در شناخت قوانین الهی، و مصونیت لازم در برابر تمایلات نفسانی و خودكامگی و شیطان سپری داشته باشد، چرا كه نظام حكومتی جهان بینی توحیدی هم باید در خدمت مردم باشد و هم مجری احكام و دستورات الهی، وحافظ ارزشها و مقدسات دینی و انسانی. رهبری دینی صرفا در سامان بخشیدن به امور دنیوی جامعه خلاصه نمی‏شود، بلكه این مهم یكی از اهداف ومسؤولیت‏های آن است، مسؤولیت ‏بزرگتر آن كه تضمین كننده‏ ی مسؤولیت نخست نیز هست تحقق بخشیدن به احكام و اوامر الهی است. «الذین ان مكناهم فی الارض اقاموا الصلاه وآتوا الزكاه وامروا بالمعروف ونهوا عن المنكر ولله عاقبه الامور» . [11] «آنان(یاری دهندگان خداوند كه خود نیز از نصر الهی بهره‏مند می‏گردند) كسانی‏اند كه اگر در زمین از قدرت و مكنت الهی بهره‏مند گردند(حكومت الهی برقرار سازند) نماز برپا داشته، زكات می‏پردازند، امر به معروف و نهی از منكر می‏كنند، و سرانجام كارها به خدا باز می‏گردد». ▪ حاصل آن كه اجرای عدالت و حاكمیت‏بخشیدن به ارزشهای معنوی در جامعه بشری آرمان اساسی، حكومت دینی را تشكیل می‏دهد، بدیهی است نیل به چنین آرمان بلندی تنها در سایه وحدت ویكپارچگی، و عزم استوار عمومی، تحت ولایت و رهبری انسانهایی والا و شایسته امكان پذیر است. در این صورت آنچه در یك نظام دموكراتیك مطلوب و مقصود است، یعنی نفی استبداد و فراهم شدن زمینه برای دخالت مردم در اداره‏ی جامعه، و در نتیجه تامین قسط و آزادی عمومی در سایه‏ی قانون در نظام ولایی به نحو احسن تحقق می‏پذیرد، و در عین حال از معایب و كاستی‏های موجود در دموكراسی‏های بشری، پیراسته است، زیرا در دموكراسی‏های بشری عمدتا دو شرط در رهبران جامعه مورد نظر است، یكی مقبولیت مردمی (اكثریت نسبی) و دیگری كفایت در مدیریت. 📝 پی نوشت: [1] . شوری/38. [2] . آل عمران/159. [3] . نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 164. [4] . نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 176. [5] . شعراء/22. [6] . سبا/34. [7] . بقره/246 247. [8] . یوسف/55. [9] . انعام/57. [10] . در این باره به كتاب دین و دولت رجوع شود. [11] . حج/41. 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 اصول سیاست‏ خارجی در قرآن(1) ▪ قرآن كریم در زمینه مسائل سیاسی در حد بیان كلیات و چارچوب‏های كلان سیاست‏خارجی بسنده كرده ‏است، این كلیات را اصول سیاست‏خارجی می نامیم و تحت چهار عنوان «اصل نفی سبیل‏»، «اصل دعوت یا جهاد»، «اصل عزت دینی‏» و «اصل پای‏بندی به معاهدات بین المللی‏» درباره آنها به بحث پرداختیم . یاد آور شدیم این اصول چارچوب كلان سیاست‏گذاری خارجی دولت اسلامی را سامان می‏دهند و دولت اسلامی نمی‏تواند در سیاست‏خویش آنها را ندیده انگارد . ▪ مطالعه و بررسی اصول سیاست‏خارجی اسلام از دیدگاه قرآن كریم بر مفروضات چندی استوار است، كه بدون توجه به آنها بحث از سیاست ‏خارجی اسلامی ناتمام به نظر می‏رسد، مهم‏ترین این مفروضات را در محورهای زیر می‏توان تلخیص كرد: ⏪ 1 . طرح اصول سیاست‏خارجی اسلام از منظر قرآن مستلزم آن است كه رابطه دین و سیاست مفروض انگاشته شود . در چارچوب اندیشه جدایی دین و سیاست زمینه‏ای برای طرح این بحث‏باقی نخواهد ماند . ⏪ 2 . سیاست‏خارجی یكی از بخش‏های اساسی سیاست در معنای كلان آن است، بنابراین اگر دین در مسائل سیاسی اندیشه نموده طبیعتا در مسائل سیاست‏خارجی نیز اندیشیده است . ⏪ 3 . سیاست‏ خارجی مجموعه‏ ای از مسائل سیاسی مرتبط به حوزه خارجی است و از دو بخش نسبتا ثابت و متغیر برخوردار می‏باشد . قسمت ثابت آن، بیانگر چارچوب كلی سیاست گذاری خارجی است كه خط مشی‏ها و استراتژی‏های سیاست‏خارجی در درون آن تنظیم می‏گردد; این بخش عمدتا مبتنی بر آموزه‏های نظری و نظام ارزشی و ایدئولوژی حاكم است . عناصر متغیر سیاست‏خارجی ناظر به خط مشی‏هایی است كه متناسب با اوضاع و شرایط تنظیم و تدوین می‏گردند . ⏪ ...ادامه مبحث بررسیهای قرآنی در روزهای فرد هفته 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#بررسیهای_قرانی #دین_و_سیاست #آزادی_سیاسی #اصول_سیاست_خارجی #دین #سیاست #امکان_فهم_قرآن #معارف_قران
🔅🔅🔅 📌 اصول سیاست‏ خارجی در قرآن(2) ⏪ 4 . اسلام دو بخش ثابت و متغیر دارد: ثابتات آن ناظر به اصول و مبانی كلی رفتار دینداران است و در طول زمان بقا و ماندگاری دارد، اما جنبه متغیر آن از عرف و ضرورت‏های زمانه تاثیر می‏گیرد . بخش متغیر سیاست ‏خارجی به این جنبه برمی‏گردد، چرا كه در شرایط و مقتضیات زمانه تغییر مشی می‏دهد; بنابراین اندیشه دینی در مورد مسائل سیاسی و مدیریت اجتماعی در حیطه طرح كلیات و اصول محدود می‏گردد . ⏪ 5 . مسائل روابط بین الملل و سیاست ‏خارجی به شكل امروزی و در قالب یك سیستم اكادمیك و منسجم محصول قرون اخیر به خصوص دوره پس از جنگ جهانی دوم است; اما برخی مسائل آن، نظیر مراودات خارجی و مسائل جنگ و صلح به قدمت تاریخ بشر سابقه دارد . چنین نگرشی طرح بحث‏ سیاست ‏خارجی اسلامی را تبیین می‏كند، زیرا به گفته «هالستی‏» اگر یكی از مهم‏ترین مسائل روابط بین الملل را مطالعه دو پدیده جنگ و صلح بدانیم، مطالعه مسائل بین الملل به دوره‏ های قبل از میلاد باز می‏گردد و اثر تاریخی «توسیدید» در مورد جنگ‏های «پلوپونز» از قدیمی‏ترین متون این رشته محسوب می‏گردد. [1] ⏪ 6 . با توجه به نكات مذكور می‏توان از اصول سیاست ‏خارجی اسلام در قرآن یاد كرد . این اصول ناظر به چارچوب كلی و كلان رفتار خارجی دولت اسلامی است و روابط خارجی مسلمانان با جوامع غیراسلامی را تنظیم می‏كند . قرآن كریم مشتمل بر مسائل اعتقادی و اجتماعی و سیاسی است و از برخی آیات آن می‏توان اصول سیاست‏ خارجی اسلام را استخراج كرد . ⏪ ...ادامه مبحث بررسیهای قرآنی در روزهای فرد هفته 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
#بررسیهای_قرانی #دین_و_سیاست #آزادی_سیاسی #اصول_سیاست_خارجی #دین #سیاست #امکان_فهم_قرآن #معارف_قران
🔅🔅🔅 📌 اصول سیاست‏ خارجی در قرآن(3) ▪ اصول سیاست ‏خارجی اسلام همان‏گونه كه اشارت رفت، مقصود از اصول سیاست‏ خارجی مجموعه ‏ای از آموزه ‏های دینی است كه چارچوب كلان سیاست ‏خارجی دولت اسلامی را شكل می‏دهد . این مجموعه از نوعی خصلت ثبات و ماندگاری برخوردار است و از نظر تفسیری بر دیگر مسائل سیاست‏خارجی حكومت دارد . یكی از پژوهشگران مسلمان در تعریف اصول سیاست ‏خارجی می‏گوید: مقصود از اصول سیاست‏ خارجی، مبادی و اساس روابط خارجی دولت اسلامی است كه منابع دینی آنها را به عنوان چارچوب و اساس تنظیم روابط خارجی مطرح می‏كند .[2] ✅ با عنایت‏ به تعریف مزبور می‏توان این اصول را از مجموع آیات قرآنی ناظر به روابط خارجی به دست آورده و در محورهای زیر مطرح كرد: ⏪ 1 . اصل دعوت یا جهاد; ⏪ 2 . اصل ظلم ستیزی و نفی سبیل; ⏪ 3 . اصل عزت اسلامی و سیادت دینی; ⏪ 4 . اصل التزام و پای‏بندی به پیمان‏های سیاسی . ▪ البته برخی پژوهشگران در كنار اصول مزبور عناوین دیگری نظیر «تولی و تبری‏»، «تالیف قلوب‏» و «امر به معروف‏» را نیز مطرح كرده‏ اند، 🔸 اما به نظرمی رسد اصول چهارگانه فوق این عناوین را نیز دربرمی‏گیرد و به ذكر مستقل و مجزای آنها نیازی نیست . درباره تالیف قلوب گفتنی است هر چند از آن در ذیل اصول سیاست ‏خارجی اسلام بحث كرده ‏اند، 🔸 اما از فلسفه تشریع این حكم و موارد اعمال آن می‏توان استظهار نمود كه تالیف قلوب بیشتر با ابزارهای سیاست‏خارجی همخوانی دارد تا اصول، چون تالیف قلوب با آنچه امروزه ذیل ابزارهای اقتصادی سیاست‏ خارجی و كمك‏های بشر دوستانه مطرح می‏گردد شباهت‏ بیشتری دارد . در واقع دولت اسلامی برای جلب جوامع غیرمسلمان یا كاهش خصومت‏ها از سهم «مؤلفه القلوب‏» استفاده می‏كند، برای مثال پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درجنگ طایف به اشراف و بزرگانی كه تازه اسلام آورده بودند یا مشركانی كه به حضرت یاری رسانیده بودند، از سهم مؤلفه القلوب بخشید تا نظر آنان و قبایلشان را به اسلام جلب كند .[3] ⏪ ...ادامه مبحث بررسیهای قرآنی در روزهای فرد هفته 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 اصول سیاست‏ خارجی در قرآن(4 پایان مقاله) ⏪ اصل دعوت یا جهاد شاید از میان اصول سیاست‏ خارجی اسلام، این اصل بیش از همه حایز اهمیت ‏بوده و بیشتر از دیگر محورها مورد بحث و مناظره قرار گرفته است . احتمالا یكی از جهات اهمیت این اصل، آن است كه ماهیت روابط خارجی از دیدگاه اسلام را تبیین می‏كند . مناظرات دامنه‏ دار درباره اصل دعوت و جهاد سبب شد از هر دو اصل تحت‏ یك عنوان یاد كنیم، زیرا آن گونه كه برخی از پژوهشگران مسلمان گفته ‏اند اگر تنها به ذكر عنوان دعوت اكتفا گردد، دیدگاه‏های موجود درباره اصل جنگ یا صلح در روابط خارجی اسلام نادیده انگاشته می‏شود و اگر اصل را بر جهاد و جنگ مشروع بگذاریم طرح عنوان اصل دعوت ناتمام خواهد ماند . ▪ تفصیل این بحث را با یك پرسش اساسی ناظر به ماهیت روابط خارجی از دیدگاه اسلام پی‏ می ‏گیریم كه آیا اسلام در روابط خود با جوامع غیراسلامی اصل را بر جنگ می‏گذارد یا صلح; به عبارت دیگر، آیا صلح یك قاعده است و جنگ، ضرورت یا بالعكس؟ اگر اصل جهاد را به عنوان یكی از اصول سیاست‏خارجی اسلام مورد تاكید قرار دهیم به زعم برخی اندیشمندان مسلمان و عموم خاورشناسان اصل در روابط خارجی اسلام جنگ محور است و صلح ناظر به حالات خاص و استثنا از قاعده می‏باشد، اما اگر اصل را بر دعوت بگذاریم قضیه فرق خواهد كرد . دقیقا با عنایت‏ به همین مساله است كه با دو نوع روش رو به رو می‏گردیم:[4] ⏪ الف)روش خاورشناسان كه در قالب «انتشار الاسلام بالسیف‏» مطرح می‏گردد و بر مفاهیمی چون ارهاب، اصولگرایی، الاسلام المسلح، التطرف تاكید می‏شود . در این رویكرد آیات جهاد به خصوص آیه سیف به عنوان مستند مورد توجه قرار می‏گیرد; ⏪ ب)روشنفكران مسلمان كه در قالب «تنظیف وجه الاسلام‏» یا پیراستن اسلام از هر نوع خشونت و جنگ به تحلیل می‏پردازند و بر مفاهیمی چون; سلام و تسامح و تعایش و رافت تاكید می‏كنند . 🔹 در حالی‏كه دسته نخست فقط به تحلیل آیات جهاد می‏پردازد و آیات صلح و سلم را از نظر دور می‏دارند، دسته دوم با تاكید بر آیات صلح و مسالمت، به آیات جهاد بی‏توجهی می‏كنند . روش اعتدال روشی است كه بتواند میان هر دو دسته آیات جمع زند . اكثر مفسران و فقهای اسلام در این‏باره اندیشیده‏اند كه از مجموع این گفته‏ها و اظهارات می‏توان به جمع‏بندی و نتیجه نهایی نایل آمد . 🔹 بدون تردید یكی از مهم‏ترین و احتمالا هدف اصلی فرستادن انبیا دعوت است . آیات متعدد قرآن كریم پیامبران را دعوتگران دینی معرفی می‏كند . بر این‏اساس، نخستین وظیفه پیامبر و رهبران دینی همانا دعوت بشر به تعالیم و ارزش‏های وحیانی است . از طرف دیگر، جهاد و جنگ با مشركان و طغیان‏گران بی‏تردید یكی از وظایف اساسی مسلمانان و رهبران دینی محسوب می‏گردد . آنچه در مورد جهاد و جنگ حایز اهمیت است فلسفه تشریع این پدیده است كه جهاد برای چیست و چه زمانی انجام می ‏پذیرد . 🔹 با تحلیل و موشكافی این نكته احتمالا بتوان رابطه دعوت و جهاد و اصل در روابط خارجی دولت اسلامی را به دست آورد . ▪ اگر جهاد برای كشور گشایی باشد، احتمالا بر دیدگاه خاورشناسان مبنی بر جنگ محوری اسلام صحه می‏گذارد، اما اگر فلسفه تشریع جهاد برای دعوت به تعالیم وحیانی و ارزش‏های اسلامی باشد نه سلطه جویی و كشور گشایی، ادعای مذكور ناتمام و غرض آلود خواهد بود . این نوشتار ادعا دارد اصل در روابط خارجی اسلام بر صلح استوار است و جنگ حالت استثنایی است كه بنابر ضرورت تجویز می‏گردد . عصاره استدلال ما براین فرضیه آن است كه جهاد اسلامی یكی از مراحل دعوت به شمار می‏رود و برای ترویج ارزش‏های دینی صورت می‏گیرد . این دقیقا گفته یكی از محققان است كه «توحید اساس جهاد و جهاد برای توحید» است . ▪ بحث را با طرح اهمیت دعوت در آیات قرآن به عنوان یكی از اصول روابط خارجی دنبال می‏كنیم و در پی آن آیات مربوط به جهاد را مورد مطالعه و تحلیل قرار خواهیم داد . آیات متعددی اولین و مهم‏ترین وظیفه پیامبر را دعوت به خیر و صلاح می‏داند . 📝 پی نوشت: [1] . ر.ك: كی . جی . هالستی، مبانی تحلیل سیاست‏بین الملل، ترجمه بهرام مستقیمی (تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1376 .) [2] . نادیه محمود مصطفی، المدخل المنهاجیه فی العلاقات الدولیه فی الاسلام (المعهد العالمی للفكر الاسلامی، 1996م .) [3] . ابن هشام، السیره النبویه، تحقیق محی الدین عبدالمجید (مطبعه السعاده) ج‏2، ص‏314 . [4] . برای مطالعه مبسوط این دوگونه برخورد با آیات جهاد و صلح ر.ك: سیف الدین عبدالفتاح، القران و نظیر العلاقات الدولیه فی الاسلام; نادیه محمود مصطفی، المدخل المنهاجیه فی العلاقات الدولیه فی الاسلام (المعهد العالمی للفكر الاسلامی، 1996م) ص 15- 89 . @rahighemakhtoom