4️⃣
🔘 مادران کربلا: رباب
🔷 مادر شهید
▪️ #رباب ، دختر عاقل و عالمِ عدی بن اوس از #انصار ساکن #شام بود. کسی کلامش به فصاحت مشهور و زبانش به شاعری گشورده شده بود.
▪️ پس از ازدواج با حسین بن علی (ع)، مورد توجه و علاقه ایشان قرار گرفت؛ تا جایی که ایشان درباره رباب و دخترش فرموده است: «هرگز زندگی در خانه ای را دوست ندارم که در آن #سکینه و رباب نباشند. می خواهم تمام مال خود را نثارشان نمایم و من را سرزنش و عتاب نکنید.»
▪️رباب که در واقعه #کربلا حضور داشت، پس از #اربعین یکسال در زیر آفتاب نشست و هرگز در سایه نرفت تا اینکه از این مصیبت، به دیدار خداوند شتافت.
🔷 آخرین لحظه ی شهید
▪️ لبهای #علی_اصغر ، مثل ماهیان بیرون از آب به هم می خورد. رباب، لبهای خشکش را گاز گرفت و او را به سینه ی بی شیر چسباند. ناگهان برخاست. هاجر وار میان خیمه ها می دوید و طلب آب می کرد.
▪️ #زینب (س) با چشمان پر اشک به او می نگریست. فرزند برادر را به آغوش گرفت و به سمت حسین (ع) رفت. رباب در سکوت به زینب خیره شد که طفل را در دستان برادر گذاشت و فرمود: «این طفل تو سه روز است آبی ننوشیده. از این قوم برای او جرعه ای #آب بطلب.»
▪️ حسین بن علی (ع) به سمت لشکریان دشمن برگشت و فرمود: «ای مردم! شما پیروان و خانواده ام را کشتید. جگر این طفل شیرخواره از #تشنگی آتش گرفته است. نزدیک به هلاکت رسیدن است، جرعه آبی برای این تشنه لب بدهید.»
▪️ رباب، به چشم خود دید، حرمله را و گلوی شش ماهه اش را. رباب، در سکوت، به رضای الهی راضی شد.
🔷 وداع
▪️برای علی (ع) یک قبر کوچک با غلاف شمشیر می کند و خاک مزارش با اشک در می آمیخت. صدای آه حسین (ع) زنها را از خیمه بیرون کشید. اول ام کلثوم دوید... پایش به لباس عربی می پیچید و زمین می خورد؛ آخر برادرزاده اش برای چه کشته بودند؟
▪️ فریاد می کشید: ای وای از آتش دلم! آه از این مصیبت!
▪️ علی در خاک رفت ولی این آخرین دیدار رباب نبود. رباب، زمانی که با دستان بسته و پای غل شده در زنجیر، در کاروان می رفت، بارها و بارها سر بلند کرد و سر علی را بر قامت نیزه دید و دید و دید...
📚 مجلسی، محمد باقر، محن الابرار، ترجمه ی مقتل بحارالانوار،ج 1، ص 1009.
#مادران_کربلا
#مهدیه_ثارالله
#ماه_محرم
@mouood_org
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
ویژه ماه #محرم
#پاسخ_به_شبهات
🚦آیا #امام_حسین علیه السلام دختری به نام #رقیه داشته اند؟
📍برخی به کلی داشتن دختری به نام رقیه را برای #امام_حسین علیه السلام نفی کردند.
📍برخی معتقدند امام حسین علیه السلام فقط دو دختر داشته به نامهای #فاطمه و #سکینه. لذا از نظر آنها داستان حضرت #رقیه بی مبنا است.
📍 اما من خدمت شما عرض کنم اگرچه #شیخ_مفید تعداد دختران امام حسین علیه السلام را دو تن به نامهای فاطمه و سکینه نامیده است، ولی این تنها نقل ما نیست بلکه ما نقل های دیگری هم داریم که تعداد دختران امام را بیش از دوتن ذکر کرده است.
📍مثل کتاب #مطالب_السَّئوول #ابن_طلحه_شافعی که نَسَب شناس است و تخصصی این کاررا کرده و حال اینکه #شیخ_مفید نسب شناس نیست.
📍 همینطور در #مناقب #ابن_شهرآشوب مازندرانی، تعداد دختران امام حسین علیهالسلام را سه یا چهار دختر ذکر کرده اند.
📍این منابع از نظر اعتبار یکسان هستند و نمیتوانیم بگوییم فقط نقل شیخ مفید برای ما ملاک است، پس احتمال اینکه امام حسین علیه السلام دختر دیگری غیر از این دوتن داشته باشد از نداشتن آن بیشتر هم هست.
📍 اما راجع به خرابه شام که عده ای سوال کردهاند که چرا در منابع اولیه چنین نقلی نیامده است، اتفاقاً در کتاب #کامل_بهایی #عمادالدین_طبری شیعی متعلق به قرن هفتم آمده است.
📍پاسخ بنده به این نکته این است که اولاً صاحب کتاب کامل بهایی از طرف علمای بزرگ شیعه توثیق شده است.
📍ثانیا او معاصر #سید_بن_طاووس صاحب #لهوف است. سیدبنطاووس هم در لهوف مطالبی دارد که مورخان و مقتل نویسان پیش از او چنین نقلی را نیاوردهاند.
📍حالا چرا ما از سیدابن طاووس به قول معروف چشم بسته می پذیریم چیزهایی را که دیگران نقل نکرده اند و اختصاصی اوست، اما از عمادالدین طبری که معاصر سیدابن طاووس است و از سلامتش هم شک نداریم وقتی مطلبی را با ذکر سند معرفی و مطرح کرده است، نپذیریم.
#عمادالدین_طبری میگوید داستان خرابه شام و شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام در کتاب #حاویه از #قاسم_بن_محمد_مامونی که پیرامون زشتیهای #بنی_امیه و کارهای خلاف آنها نوشته شده بوده گرد آوری کرده است.
📍 به قول معروف حاج عباس قمی میگوید: آثار و کتاب ها و منابعی در دست ایشان بوده است که دیگران از آن بهره نبرده بودند. پس می توان این داستان را پذیرفت مضافاً براینکه اگر مرقد حضرت #رقیه درجای دیگری غیراز #شام واقع بود میتوانستیم تردیدی بکنیم که گروهی چنین چیزی را ساخته باشند.
📍اما در #شام که پایگاه #بنی_امیه، دشمنان قسم خورده اهل بیت علیهالسلام بودند، چطور میتوانند چیزی برای قرن ها آنجا بدرخشد و جلوه کند و بزرگانی از علمای برجسته ای به زیارت آنجا بروند و نذرها بکنند و خواستههایی داشته باشند که اجابت بشود.
🔸حال آیا میتوانیم بگوییم چنین جایگاهی واقعیت ندارد و امام حسین علیه السلام چنین دختری نداشته است؟
📲 @rajabidavani
📣📣📣📣📣
🔴 وداع جانسوز امام سجاد (ع)با امام حسین (ع)
🔴 امام حسین(علیهالسلام) لحظات آخر چه پیام مهمی برای #شیعیان فرستاد؟
در روايتى آمده است:هنگامى كه امام #حسين(ع) تنها شد به خيمه هاى برادرانش سر كشيد، آنجا را خالى ديد. آنگاه به خيمه هاى فرزندان عقيل نگاهى انداخت، كسى را در آنجا نيز نديد؛ سپس به خيمه هاى يارانش نگريست كسى را نديد، امام در آن حال ذكر «لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيمِ» را فراوان بر زبان جارى مى ساخت.
آنگاه به خيمه هاى زنان روانه شد و به خيمه فرزندش امام #زينالعابدين(عليه السلام) رفت. او را ديد كه بر روى پوست خشنى خوابيده و عمّه اش #زينب(س) از او پرستارى مى كند. چون حضرت #علىبنالحسين(عليه السلام) نگاهش به پدر افتاد خواست از جا برخيزد، ولى از شدّت بيمارى نتوانست، پس به عمّه اش زينب گفت: «كمكم كن تا بنشينم چرا كه پسر پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمده است» زينب(عليها السلام) وى را به سينه اش تكيه داد و امام حسين(عليه السلام) از حال فرزندش پرسيد: او حمد الهى را بجا آورد و گفت:
«يا أبَتاهُ ما صَنَعْتَ الْيَوْمَ مَعَ هؤُلاءِ الْمُنافِقِينَ»؛ (پدر جان! امروز با اين گروه منافق چه كرده اى؟).
امام(عليه السلام) در پاسخ فرمود:
«يا وَلَدِي قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَاَنْساهُمْ ذِكْرَ اللّهِ، وَ قَدْ شُبَّ الْقِتالُ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ، لَعَنَهُمُ اللّهُ حَتّى فاضَتِ الاَْرْضُ بِالدَّمِ مِنّا وَ مِنْهُمْ»؛ (فرزندم! شيطان بر آنان چيره شده و خدا را از يادشان برده است و جنگ بين ما و آنان چنان شعله ور شد كه زمين از خون ما و آنان رنگين شده است!).
حضرت #سجّاد(عليه السلام) عرض كرد: «يا أبَتاهُ أَيْنَ عَمِّىَ الْعَبّاسُ»؛ (پدر جان! عمويم عبّاس كجاست؟). در اين هنگام اشك بر چشمان زينب حلقه زد و به برادرش نگريست كه چگونه پاسخ مى دهد ـ چرا كه امام(ع) خبر شهادت #عبّاس را به وى نداده بود زيرا كه مى ترسيد بيمارى وى شدّت پيدا كند! ـ
امام(عليه السلام) پاسخ داد: «يا بُنَىَّ إِنَّ عَمَّكَ قَدْ قُتِلَ، وَ قَطَعُوا يَدَيْهِ عَلى شاطِىءِ الْفُراتِ»؛ (پسر جان! عمويت كشته شد و دستانش كنار فرات از پيكر جدا شد!).
على بن الحسين(ع) آن چنان گريست كه بى هوش شد. چون به هوش آمد از ديگر عموهايش پرسيد و امام پاسخ مى داد: «همه شهيد شدند».
آنگاه پرسيد: «وَ أَيْنَ أَخي عَلِيٌّ، وَ حَبيبُ بْنُ مَظاهِرَ، وَ مُسْلِمُ بْنُ عَوْسَجَةَ، وَ زُهَيْرُ بْنُ الْقَيْنِ»؛ (برادرم على اكبر، حبيب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و زهير بن قين كجايند؟).
امام(ع) پاسخ داد: «يا بُنَىَّ إِعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ في الْخِيامِ رَجُلٌ إِلاّ أَنَا وَ أَنْتَ، وَ أَمّا هؤُلاءِ الَّذِينَ تَسْأَلُ عَنْهُمْ فَكُلُّهُمْ صَرْعى عَلى وَجْهِ الثَّرى»؛ (فرزندم! همين قدر بدان كه در اين خيمه ها مردى جز من و تو نمانده است، همه آنان به خاك افتاده و شهيد شده اند).
پس على بن الحسين(ع) سخت گريست. آنگاه به عمّه اش زينب(س) گفت:
«يا عَمَّتاهُ عَلَىَّ بِالسَّيْفِ وَ الْعَصا»؛ (عمّه جان! شمشير و عصايم را حاضر كن).
پدرش فرمود: «وَ ما تَصْنَعُ بِهِما»؛ (مى خواهى چه كنى؟).
عرض كرد: «أمَّا الْعَصا فَأَتَوَكَّأُ عَلَيْها، وَ أَمَّا السَّيْفُ فَأَذُبُّ بِهِ بَيْنَ يَدَىْ إِبْنِ رَسُولِ اللهِ(ص) فَإِنَّهُ لاَ خَيْرَ فِي الْحَياةِ بَعْدَهُ»؛ (بر عصا تكيه كنم و با شمشيرم از فرزند رسول خدا(ص) دفاع نمايم، چرا كه زندگانى پس از او ارزش ندارد).
امام حسين(ع) او را باز داشت و به سينه چسباند و فرمود:(فرزندم! تو پاك ترين ذريّه و برترين عترت منى و تو جانشين من بر اين بانوان و كودكانى. آنان غريب و بى كس اند كه تنهايى و يتيمى و سرزنش دشمنان و سختى هاى دوران آنان را فرا گرفته است. هر گاه كه ناله سر دادند آنان را آرام كن، و چون هراسان شدند مونسشان باش و با سخنان نرم و نيكو، خاطرشان را تسلّى بخش.
چرا كه كسى از مردانشان جز تو نمانده است تا مونسشان باشد و غم هايشان را به وى باز گويند. بگذار آنان تو را ببويند و تو آنان را ببويى و آنان بر تو گريه كنند و تو بر آنان
آنگاه امام(ع) دست فرزندش را گرفت و با صداى رسا فرمود:
اى زينب! اى #امّكلثوم! اى #سكينه! اى #رقيّه! و اى #فاطمه! سخنم را بشنويد و بدانيد كه اين فرزندم #جانشين من بر شماست و او #امامى است كه پيروى از او واجب است
سپس به فرزندش فرمود: «يا وَلَدي بَلِّغْ شيعَتي عَنِّيَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ»؛ فرزندم! سلامم را به شيعيانم برسان و به آنان بگو: پدرم #غريبانه به #شهادت رسید پس بر او #اشك بريزيد.
📚معالى السبطين، ج 2، ص 20 - 21.
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
ویژه ماه #محرم
#پاسخ_به_شبهات
🚦آیا #امام_حسین علیه السلام دختری به نام #رقیه داشته اند؟
📍برخی به کلی داشتن دختری به نام رقیه را برای #امام_حسین علیه السلام نفی کردند.
📍برخی معتقدند امام حسین علیه السلام فقط دو دختر داشته به نامهای #فاطمه و #سکینه. لذا از نظر آنها داستان حضرت #رقیه بی مبنا است.
📍 اما من خدمت شما عرض کنم اگرچه #شیخ_مفید تعداد دختران امام حسین علیه السلام را دو تن به نامهای فاطمه و سکینه نامیده است، ولی این تنها نقل ما نیست بلکه ما نقل های دیگری هم داریم که تعداد دختران امام را بیش از دوتن ذکر کرده است.
📍مثل کتاب #مطالب_السَّئوول #ابن_طلحه_شافعی که نَسَب شناس است و تخصصی این کاررا کرده و حال اینکه #شیخ_مفید نسب شناس نیست.
📍 همینطور در #مناقب #ابن_شهرآشوب مازندرانی، تعداد دختران امام حسین علیهالسلام را سه یا چهار دختر ذکر کرده اند.
📍این منابع از نظر اعتبار یکسان هستند و نمیتوانیم بگوییم فقط نقل شیخ مفید برای ما ملاک است، پس احتمال اینکه امام حسین علیه السلام دختر دیگری غیر از این دوتن داشته باشد از نداشتن آن بیشتر هم هست.
📍 اما راجع به خرابه شام که عده ای سوال کردهاند که چرا در منابع اولیه چنین نقلی نیامده است، اتفاقاً در کتاب #کامل_بهایی #عمادالدین_طبری شیعی متعلق به قرن هفتم آمده است.
📍پاسخ بنده به این نکته این است که اولاً صاحب کتاب کامل بهایی از طرف علمای بزرگ شیعه توثیق شده است.
📍ثانیا او معاصر #سید_بن_طاووس صاحب #لهوف است. سیدبنطاووس هم در لهوف مطالبی دارد که مورخان و مقتل نویسان پیش از او چنین نقلی را نیاوردهاند.
📍حالا چرا ما از سیدابن طاووس به قول معروف چشم بسته می پذیریم چیزهایی را که دیگران نقل نکرده اند و اختصاصی اوست، اما از عمادالدین طبری که معاصر سیدابن طاووس است و از سلامتش هم شک نداریم وقتی مطلبی را با ذکر سند معرفی و مطرح کرده است، نپذیریم.
#عمادالدین_طبری میگوید داستان خرابه شام و شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام در کتاب #حاویه از #قاسم_بن_محمد_مامونی که پیرامون زشتیهای #بنی_امیه و کارهای خلاف آنها نوشته شده بوده گرد آوری کرده است.
📍 به قول معروف حاج عباس قمی میگوید: آثار و کتاب ها و منابعی در دست ایشان بوده است که دیگران از آن بهره نبرده بودند. پس می توان این داستان را پذیرفت مضافاً براینکه اگر مرقد حضرت #رقیه درجای دیگری غیراز #شام واقع بود میتوانستیم تردیدی بکنیم که گروهی چنین چیزی را ساخته باشند.
📍اما در #شام که پایگاه #بنی_امیه، دشمنان قسم خورده اهل بیت علیهالسلام بودند، چطور میتوانند چیزی برای قرن ها آنجا بدرخشد و جلوه کند و بزرگانی از علمای برجسته ای به زیارت آنجا بروند و نذرها بکنند و خواستههایی داشته باشند که اجابت بشود.
🔸حال آیا میتوانیم بگوییم چنین جایگاهی واقعیت ندارد و امام حسین علیه السلام چنین دختری نداشته است؟