eitaa logo
تربیت و حکمرانی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
675 ویدیو
33 فایل
🔰طلبه درس خارج حوزه علمیه، #مبلغ اسلام ناب 🔰افتخارم #معلم بودن، آرزویم #مربی شدن 🔰پژوهشگر و نویسنده حوزه #تربیت (تربیت اسلامی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب، قالبهای برنامه‌سازی تربیتی، خلوت ناامن و...) 🔰دانش‌پژوه دکتری #حکمرانی #مرتضی_رجائی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌انسان مسلمان هرقدر مدرن‌تر شود، کمتر می‌تواند با زنان و مردان جامعه احساس اخوّت کند. با قاعده (حجرات:۱۰) ساخته می‌شود؛ ولی ساخت با آغاز می‌شود. انسان‌های جامعه مدرن، فقط در و گرگ هم نیستند تا به‌دنبال کشیدن یک لقمه بیشتر از هر طعمه‌ای به سمت خودشان باشند؛ انسانی که در بازار گرگ شود، کم‌کم در بقیه روابط اجتماعی و خانوادگی هم گرگی خواهد کرد. کار این جامعه به جایی می‌رسد که زن‌ها مردان جامعه را برادران خود نمی‌دانند و با و جلوه‌گری وحشیانه، همچون یک گرگ درنده پنجه بر روح و روان آن‌ها می‌کشند. مردها، این گرگ‌های زخم‌خورده، هم دیگر نمی‌توانند زن‌ها را به چشم خواهران خود ببینند و با حیا از کنارشان رد شوند؛ بلکه همچون برای استمتاع از یک ماده‌گرگ سرگردان در این دندان تیز می‌کنند. آن سال‌ها که واژه‌های عاطفی و پرمعنای "خواهر" و "برادر" در جمله‌های زنان و مردان جامعه‌مان خطاب به یکدیگر، کم‌کم داشت با واژه‌های خنثی و البته به‌ظاهر و "خانم" و "آقا" جایگزین می‌شد، کمتر کسی حواسش بود که یک کل به هم پیوسته است؛ هر گوشه‌اش را که بپذیریم و در حریم خود راه دهیم، آرام و بی‌صدا به گوشه‌های دیگر مان هم سرایت خواهد کرد. 🆔 @rajaaei_ir
بسم الله الرحمن الرحیم 📌چه مدرن! در یک کارگاه مقاله‌نویسی پنج پاراگرافی، یکی از شرکت‌کنندگان برایم تعریف کرد که دختر نوزده‌ماهه‌اش چند روزی است به دلیل زخم پایش، نمی‌تواند آن‌طور که دوست دارد بازی کند و تحرک داشته باشد؛ برای همین، مدام با دست پایش را می‌زند و انگار که او را مقصر این وضعیت بداند، با همان ادبیات کودکانه‌اش آن را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید: «پای بد!» دوستم در ادامه گفت: می‌دانم در این ماجرا نکته‌ای هست که می‌توانم از آن برای نوشتن بخش «انگیزشی» یک مقالهٔ پنج پاراگرافی استفاده کنم؛ ولی هرچه در آن «تدبر» می‌کنم، متوجه آن نمی‌شوم. همان‌طور که داشت این‌ها را می‌گفت، به او گفتم: «چه مدرن!». توضیح این گفتهٔ مرا در ادامهٔ این نوشتار بخوانید که برای تبیین این جمله نوشته شده است: در مبتنی بر رابطهٔ «»، هر یک از اعضا دیگران را جزوی از کلیت خود می‌داند و با همین رویکرد با آن‌ها رفتار می‌کند؛ حتی اگر از نظر او خطایی از آن‌ها سر زده باشد. اما در ، افراد یا در برابر خطای دیگران بی‌اعتنایند، یا بدون هیچ اقدام مؤثری برای اصلاح تنها به اعلام انزجار بسنده می‌کنند، یا خطاکارانی را که خطرشان بیشتر است طرد می‌کنند و آن‌ها را از جامعه دور نگه می‌دارند. ممکن است شما هم با من هم‌نظر باشید که در سال‌های اخیر، جمله‌های «عیسی به دین خود، موسی به دین خود»، «هر کس را توی قبر خودش می‌خوابانند» و مشابه آن‌ها بیشتر در سطح جامعه به کار برده می‌شود. تازه همین جمله‌ها هم تا وقتی به گوش می‌خورد که کسانی از پایگاه سنت اسلامی، به دلیل اهمیتی که به و دیگران می‌دهند، به یک نفر با یک رفتار متناسب با غربی تذکری بدهند. وگرنه، چند وقتی است این آن‌ها نیز در همان درونشان سرکوب می‌شود و نهی از منکرشان را فرومی‌خورند؛ گویا این‌ها نیز از این دوگانگی درونی بین و دردسرهای آن خسته شده‌اند و ناچار به روند مدرن شدن جامعه تن داده‌اند. در جامعهٔ مدرن، هر کس در جهان خودش زندگی می‌کند و جامعه یک پدیدهٔ حقیقی نیست که کسی بخواهد برای حفظ آن تلاشی بکند. البته انصاف آن است که اوضاع همیشه هم این‌قدر بد نیست؛ چون شهروندان جوامع مدرن گاهی به خطاهایی که از دیگران سر می‌زند واکنش هم نشان می‌دهند، اما در حد یک غُر زدن یا ابراز تنفر یا سرزنش کردن. هنگامی‌که اعضای جامعه یکدیگر را جزوی از کلیت جامعه و درنتیجه، از خودشان بدانند، در صورت دیدن خطا از دیگری، سعی می‌کنند رفتار و گفتارشان با او سازنده باشد. درست مانند یک سالم و متعادل که وقتی یک برادر یا خواهر خطایی می‌کند، دیگر خواهران و برادران فقط به سرزنش او بسنده نمی‌کنند؛ بلکه دلسوزانه تلاش می‌کنند تا اول مشکل او را به‌درستی بفهمند، بعد هم آن را به بهترین شکل حل کنند. به حکم آیهٔ «»، جامعهٔ ایمانی هم یک است و باید چنین رابطه‌ای میان اعضای آن برقرار باشد؛ همان « و » که در رساله‌های عملیه، جزو شرایط آمده است. اما در یک جامعهٔ مدرن، کسی دیگری را خواهر یا برادر خود نمی‌داند؛ پس در برابر خطای او به‌جای دلسوزی، حداکثر ابراز تنفر می‌کند. اما اگر روابط جامعه بر پایهٔ قاعدهٔ «خواهر و برادری» میان اعضا تنظیم نشود، کار به همین‌جا ختم نمی‌شود. در جامعهٔ مدرن، انسان‌ها به‌تدریج از بی‌اعتنایی و سرزنش دیگران، گرگ همدیگر می‌شوند. «» توصیف جامعه‌ای است که اگر کسی به هر دلیلی منافع دیگران را تهدید کند، باید از آن جامعه طرد یا به‌کلی حذف شود؛ مگر آنکه زورشان به او نرسد. پس مدرن‌ترین رفتار ممکن با یک خطاکار، به‌جای تلاش برای ریشه‌یابی مشکلش و تلاش برای حل آن مشکل و اصلاح آن فرد و بازگرداندنش به مسیر زندگی سالم، حذف او است. اصرار و تأکید بر برخوردهای قانونی جدی و سخت‌گیرانه با خطاهای اجتماعی، بدون برنامه‌ریزی دقیق و اقدام متناسب برای مواجهه‌های تربیتی با خطاکاران، تناسبی با جامعهٔ ایمانی و ندارد. خلاصه آنکه، جامعه‌ای که نمی‌خواهد اسیر شود باید مردمش را طوری بار بیاورد که در برابر خطاها و منکرهای دیگران، دلسوزانه رفتار کنند؛ همان‌گونه که با خواهر یا برادر خودشان. البته ممکن است کسی بگوید: انحصار مواجهه جوامع مدرن در سه حالت پیش‌گفته، بی‌انصافی است؛ چراکه در همان جوامع هم خیلی‌ها درست همین‌طور دلسوزانه رفتار می‌کنند. پاسخ روشن است: آن عدهٔ قلیل، یا در ذات خود مدرن نیستند، یا هنوز چندان‌که بایدوشاید مدرن نشده‌اند؛ وگرنه، تمدن مدرن باید گرگ انسان باشد، و لاغیر. ✍مرتضی رجائی 🆔️ @rajaaei_ir