آخرین روز تابستان ۱۴۰۰، چند دقیقه قبل از اذان ظهر بود که هدیه دوست عزیزم آقا #احسان_صفرزاده به دستم رسید: کتاب #ماوراء_مرز.
عصر مشغول خواندن کتاب شدم و تا قبل از خواب، تمامش کردم.
ماوراء مرز، یادداشتهای احسان صفرزاده است از دو ماه زندگی در بخشی از #خراسان و #ماوراء_النهر که امروزه #تاجیکستان نام دارد.
این کتاب، همانطور که نویسندهاش در مقدمه نوشته است، #سفرنامه نیست. "قالب و غالب کتاب، صرفاً مجموعه یادداشتها و خاطراتی است که خط سیر زمانی ندارند".
احسان انگیزهاش را از نوشتن کتاب در مقدمه آورده است:
"مهمترین هدفم از انتشار این یادداشتها، افزایش شناخت مخاطب از این بخش از خراسان و ماوراء النهر بوده است".
به نظرم جمع سه نکته سبب شده است که این هدف به خوبی محقق شود:
۱. نویسنده، یک #جوان_انقلابی پرشور و جدی است که مشتاقانه و کنجکاو، سعی کرده تا همه چیز را ببیند و مشاهداتش را دقیق بنویسد.
۲. یادداشتهای این کتاب، توشه دو سفر به فاصله ده سال (سال ۱۳۸۵ و سال ۱۳۹۵) است که در دو فصل جداگانه آورده شده و خواننده با مقایسه مشاهدات نویسنده در این دو سفر، متوجه تغییرهای جدی در طول این ده سال میشود.
۳. هر سفر نویسنده حدود یک ماه طول کشیده و او در هر یک از این فرصتها، به جای گذراندن یک سفر سیاحتی معمولی، بیشترین بهره را برده است.
به این ترتیب، خواننده هم میتواند بهرههای فراوانی از این کتاب ببرد؛
اما من فقط هفت بهره را انتخاب کردهام و در تصویرهای پیوست، به اختصار از آنها نوشتهام.👆
#معرفی_کتاب
#کتابخوانی
#زبان_فارسی
#خط_فارسی
#کتاب_خوب
🆔️ rajaaei_ir