eitaa logo
تربیت و حکمرانی|مرتضی رجائی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
718 ویدیو
44 فایل
🔰نویسنده حوزه #تربیت تربیت اسلامی از نگاه رهبر فرزانه انقلاب (۵جلد)، قالب‌های برنامه‌سازی تربیتی (۵جلد)، تربیت با کتاب (۴جلد)، خلوت ناامن. 🔰دانش‌پژوه دکتری رشته #حکمرانی در مدرسه عالی حکمرانی شهید بهشتی (ره) 🆔️ @rajaaei
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر این دو بزرگمرد نبودند تا یکی ایران را تبدیل به کند، و یکی بی توجه به و ، ها را به برساند، دیشب بچه‌های مجبور بودند به جای موشک، باز هم به طرف غاصبان سنگ پرتاب کنند. شادی روحشان . نشانی در ایتا و تلگرام: 🆔️ @rajaaei_ir
حال یمن خوب نیست؛ نه حال زمینش، نه حال آسمانش. از آسمانش بمب بر سر مردم می‌بارد و روی زمینش غم روی غم می‌روید؛ غم خانه‌هایی که بر سر مادران بی‌پناه و فرزندانشان خراب می‌شود و عزیزانی که زیر این آوارها غریبانه دفن می‌شوند. هر روز که نه، هر ساعت و هر لحظه حس عاشقانه یک مرد غیرتمند یمنی به همسرش، یا یک رویای زیبای مادرانه دود می‌شود و می‌رود هوا. حال مردم یمن خوب نیست، ولی هنوز دلشان قرص است به وعده الهی و می‌دانند که مقاومت تنها راه نصرت الهی است. این مادران و کودکان یمنی، مجاهدان آخرالزمانی لشکر رسول‌الله هستند؛ آن‌ها را تنها نگذاریم: با یک دعای خیر، یا لعن بر دشمنانشان، یا حتی یک مطلب کوتاه در حمایت از آن‌ها تا یادمان نرود که در یک جبهه‌ایم. نشانی در ایتا و تلگرام: 🆔 @rajaaei_ir
🌀 از نسل امروز در یاری مقاومت لبنان عقب نمانیم 📝 ارسالی اعضا 🔸 روز گذشته رفته بودم راهپیمایی؛ یه دانش‌آموز حدودا کلاس سوم، چهارمی اومد سمتم و این کاغذو از تو جیبش درآورد و داد بهم:😍🥺 @Manahejj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تابستان ۱۳۹۶ فیلمی از لحظه اسارت پخش شد. آن فیلم را خود گرفت و منتشر کرد تا با ایجاد ترس در دل بینندگان و ، قدرت خود را بازیابی کند و را به زانو درآورد. اما به اذن الله و برپایه قاعده و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین، کاملاً برعکس شد؛ همان فیلم، قدرت آفرینی کرد و چند ماه بعد حکومت داعش تمام شد. حالا پاییز سال ۱۴۰۳ فیلمی از لحظه مبارزه و شهادت شهید پخش شد. این فیلم را خود رژیم غاصب گرفت و نشر داد تا با ایجاد رعب، قدرت نمایی کند و رزمندگان را به تسلیم بکشاند. اما سکانس بعدی چیست؟ قطعاً برنامه خدا همان برنامه سال ۹۶ است؛ حالا گیرم کمی زودتر یا دیرتر. دوباره بخوانید؛ تاریخ تکرار می‌شود! این رژیم رفتنی است. https://eitaa.com/rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 جنگ جنگ تا پیروزی! کسی که با شعار ارزشمندی و به بهانه ضرورت حفظ وضع موجود، دیگران را دعوت به ترک و می‌کند، با این استدلال که این مقاومت و مبنای دینی ندارد، انگار قرآن نخوانده که فرموده است: جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالَم؛ وَقَٰاتِلُوهُم حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتنَةٌ وَيَكُونَ ٱلدِّينُ لِلَّهِ (بقره:۱۹۳) https://eitaa.com/rajaaei_ir
این روزها مدام به این فکر می‌کنم که تک‌تک ما هرکجا که هستیم، باید با مقاومت داشته باشیم؛ در ذهن، قلب، و در عمل.اگر بین نسبتی نیست، نه اینکه انگار نیستیم، که حقیقتاً هیچ چیز نیستیم؛ حتی اگر ظاهراً بزرگ و مهم باشیم.این روزها کسی که برایش مهم نیست، دیگر هیچ اهمیتی ندارد. https://eitaa.com/rajaaei_ir
هدایت شده از تأملات
دو روز پیش بود که در جمع ۲۵۰نفر از فرهنگیان از سراسر کشور، ذکر خیر این بزرگمرد شد؛ وقتی داشتم در پنل علمی "نسبت‌یابی تربیت و مسئله مقاومت"، از می‌گفتم و ضرورت نقش‌آفرینی معلمان و مربیان در تربیت نسلی مقاوم برای . حرفم این بود که اگر ساحت‌های مختلف وجود معلم متناسب با جریان رشد نکند و مثلاً اگر او با مقاومت نسبت نداشته باشد، چطور می‌تواند زیبایی و شکوه بعضی صحنه‌ها را ببیند و به متربیانش نشان دهد. برایشان صحنه‌ای را مثال زدم که یک پدر، دختر شهید خردسالش را در آغوش گرفته و پیش از کفن کردن، با چهره‌ای سرشار از ابتسام مؤمنانه و بی هیچ شکایتی در چهره و بر لب، برای آخرین بار با دخترک معاشقه پدرانه می‌کند. گفتم: فقط حال آن لحظات این پدر را می‌فهمیم، و فقط یک مؤمن حقیقی می‌تواند در این صحنه، زیبایی و شکوه ایمان یک پدر مجاهد را بسیار بزرگ‌تر و پررنگ‌تر از تلخی از دست دادن دخترش بداند و بفهمد که زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) چگونه جمله "ما رأیتُ الا جمیلاً" را به زبان آورد. همین دو روز پیش بود، و کسی چه می‌دانست که امروز باید خبر شهادت این پدر را بخوانم و وقتی برای چندمین بار فیلم لحظه وداع با دخترش را می‌بینم، باز هم شانه‌هایم مردانه بلرزد و باز هم همان جمله‌ای را به زبان بیاورم که دو روز پیش در آن سالن گفتم: تو چقدر بزرگی مرد! حالا شیخ خالد به دخترش ریم پیوست. پ.ن: این جلسه بخشی از همایش رهیاران تحول بود که بسیج دانشگاه فرهنگیان با همکاری قرارگاه اجرایی‌سازی سند تحول بنیادین آ.پ. برگزار کرد. 🆔️ @tarbiat_hokmrani
هدایت شده از حکمرانی مقاومتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو احتمال درباره ادعای "سوریه از مقاومت خسته است!" اینکه از درون اتاقش این پیام را به می‌فرستد که "سوریه خاستگاه هیچ اقدام خصمانه‌ای برای کشورها و برای منطقه نخواهد بود. سوریه از جنگ [بخوانید: مقاومت] خسته است"، دو حالت کلی بیشتر ندارد: یا این حرف را واقعاً به نمایندگی از عموم مردم سوریه می‌زند و مردم واقعاً از خسته‌اند؛ یا دارد این حرف‌ها را از طرف خودش و همپالکی‌هایش به حساب مردم سوریه فاکتور می‌کند! هر کدام باشد، مؤید خلأ در سال‌های منتهی به است. در حالت اول، حاکمان سوریه حواسشان نبوده که "این‌جور نیست که ما هرجور عمل کنیم، ولو بی‌تفاوت، ولو با عدم توجه به وظایف حساس و مهم، باز هم همین ظرفیت مقاومت [در مردم] باقی بماند" (رهبر معظم انقلاب، ۲۴ آذر ۱۳۸۷). اما در حالت دوم، این وضعیت احتمالاً ناشی از کم‌کاری فعالان اجتماعی و سیاسی و اقتصادی موافق با مقاومت در سوریه است که حواسشان نبوده باید از سرمایه ایمان مردم و اعتقادشان به مقاومت برای تولید عمل صالح مقاومتی بهره بگیرند (رهبر معظم انقلاب، ۱۴ خرداد ۱۴۰۱) و در چنین شرایطی، تحریرالشامی‌ها می‌توانند این بی‌عملی یا کم‌عملی مردم در جهت مقاومت را به خستگی عموم جامعه از مقاومت تفسیر کنند. تا زمانی هم که ایمان‌های احتمالی نهفته در ذات مردم جامعه، با استفاده از فناوری‌هایی امکان تبدیل به عمل مقاومتی و بروز نداشته باشد، هیچ‌کس هم نمی‌تواند این ادعا را رد کند. نتیجه این خلأ، یک است که نمونه‌اش در این فیلم مشهود است. 🆔️ @resistivegovernance
هدایت شده از تأملات
🧩 جنگ را چه کسی اداره کرد؟! (یادداشتی با رویکرد در گرامیداشت ) پاسخ شما به پرسش بالا چیست؟ به نظرم در مترقی‌ترین حالت پاسخ خواهید داد: «جنگ را نه دولت‌ها اداره کرده‌اند و نه نیروهای مسلح؛ جنگ به‌وسیلهٔ مردم اداره شده است.» احسنت، حرف درستی است؛ اما اجازه بدهید کمی دقیق تر شویم. چند باری در میانهٔ مباحثه‌های دوستانه یا در کلاس درس و موقع گفت‌وگوهای رسمی از زبانم درآمده که «به نظر من، جنگ ما را زنان اداره کرده‌اند.» حالا می‌خواهم به بهانهٔ یک روز بزرگ، برای اولین بار دربارهٔ این ادعا چندخطی بنویسم؛ شاید بعدها بیشتر و دقیق‌تر درباره‌اش نوشتم و گفتم، و راستش خیلی دوست دارم که بتوانم. جنگ را اداره کرد، زمانی که کیف‌دستی شوهرش را که سایهٔ سر و نان‌آور خودش و بچه‌های قدونیم‌قدش بود، می‌بست و قرآن بالای سرش می‌گرفت و او را راهی جبهه‌ها می‌کرد، بی‌آنکه غُر بزند یا بغض کند و کرشمهٔ زنانه بیاید و دلش را درست لحظهٔ رفتن، بلرزاند؛ جنگ را زن اداره کرد، وقتی نه‌تنها از شوهر تازه‌دامادش دل می‌کند، که به او قوت قلب می‌داد تا او هم از نوعروسش دل بکند و برود؛ جنگ را زن‌ها اداره کردند، وقتی بچه‌هایشان را که با خون‌دل بزرگ کرده بودند، بی‌هیچ چشم‌داشتی و فقط به عشق آقای خمینی روانهٔ جبهه می‌کردند و نگرانی‌شان این بود که مبادا آقا خم به ابرویش بیاید به خاطر خالی ماندن جبهه‌ها از فرزندان این وطن. در طول جنگ، دولت نمی‌توانست شهرها و محله‌ها را اداره کند، اگر در هر محله یک یا چند شیرزن نبود که چادر همت به کمر ببندد و بقیهٔ خانم‌های محله را دورهم جمع کند تا هم به فکر تأمین نیازمندی‌های خط مقدم جبهه‌ها باشند و هم با تدبیر منزل‌های خودشان، نگذارند اعصاب شوهرهای جبهه‌رفته یا نرفته‌شان به‌دلیل کمبودهای ناشی از جنگ چنان به هم بریزد که با اعتراض به دولت و شلوغ‌کاری، باری بر دوش مسئولان نظام و غصه‌ای به غصه‌های امام امت اضافه کنند. راستی، هیچ فکرش را کرده‌ایم اگر این شبکهٔ زنان هر محله ـ که گاهی با شبکهٔ زنان محله‌های دیگر هم پیوند می‌خورد ـ نبود، چطور می‌توانستیم کمبود و حتی نبود بسیاری از مواد غذایی و سوخت و امکانات زندگی را در سطح محله‌ها مدیریت کنیم، بدون اینکه جنجال و هیاهویی به پا شود؟ مثلاً اگر یک شب یکی از خانه‌های محله نیاز به پهن کردن یک سفرهٔ آبرومند برای یک امر خیر داشت، یا اگر بخاری نفتی خانه‌ای لنگ یک تَه پیت نفت بود تا بچه‌های قدونیم‌قد خانه تا صبح از سرما نچایند، این شبکهٔ زنان حتی اجازه نمی‌داد کار به سطح مردان برسد، که بعضی وقت‌ها با شلوغ‌کاری‌هایشان کار را خراب‌تر هم می‌کنند؛ اینها خودشان طوری کار را رفع‌ورجوع می‌کردند که آب هم از آب تکان نخورد. دراین‌باره گفتنی و نوشتنی زیاد است، باشد وقتی دیگر؛ اما جان کلام که دوست دارم مخاطبان این نوشته به آن بیندیشند و کمک کنند تا بیشتر دربارهٔ آن بیندیشیم و بگوییم و بنویسیم این است: اگر را «روش شکل‌گیری به‌منظور ایجاد یک » بدانیم، الحق و الانصاف، زن مسلمان ایرانی در همهٔ جنگ‌ها و بلکه در همهٔ ادوار تاریخی، یکی از تعیین‌کننده‌ترین نقش‌ها را برای شکل گیری تصمیم جمعی برای و ایجاد هماهنگی اجتماعی لازم برای آن داشته است. بگذارید راحت‌تر بنویسم: الگوی سوم زن (زن مسلمان ایرانی)، نقش‌آفرینی در جایگاه متولی یک ، یا به ادبیات دانش حکمرانی، یک است؛ نه همچون زن غربی که است و نه مانند زن غالباً شرقی، که همچون است. این یادداشت باید ادامه داشته باشد تا مفهوم تر شود... 🎥پ.ن. بخشی از فیلم مهمان مامان را که بی‌تناسب با این نوشته نیست، صرفاً به‌عنوان یک ضمیمه تزیینی پیوست کرده‌ام؛ اگر دوست داشتید تماشا کنید. 🆔️ @tarbiat_hokmrani
12.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️چرا در رسانه‌های مقاومت می‌ترسید از در حق جنبش‌های صحبت کنید؟! 😲چه صراحت لهجه و شجاعتی!! البته منظورم مطرح‌کننده نیست؛ پاسخ‌دهنده است!😉 🔰ببینید این تحلیلگر سیاسی عرب زبان چقدر زیبا رزمنده شده است. https://eitaa.com/rajaaei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همه رموز پیروزی نهایی مقاومت در این ویدیو خلاصه شده 🏓 حتماً تا آخر ببینید؛ آن روز برای ما هم خواهد رسید، اگر نه شویم و نه . به‌زودی به همین شکل حریف را در هم خواهیم شکست. https://eitaa.com/rajaaei_ir
تربیت و حکمرانی|مرتضی رجائی
قبل از خواندن نوشته من درباره این ویدئوی ۴۰ثانیه‌ای، اول خودِ آن را تماشا کنید. احتمالاً شما هم مثل
تقریباً مطمئنم شما هم مثل خیلی‌های دیگر، ازجمله خود من، تا ثانیه سی‌ام این ویدئو، یعنی حتی بعد از سپری شدن ۷۵٪ از فرایند این مسابقه، نتیجه را برعکس پیش‌بینی می‌کردید. احتمالاً شما هم مثل من در مواجهه اولیه‌تان با فیلم، همین که پسرکِ سمت راست تصویر شروع کرد به دویدن طرف آخرین توپ ستون توپ‌ها، او را سرزنش کرده‌اید که "عِه، این چه کاری بود!؟"؛ ولی خب، دیدید که نتیجه به نفع او تمام شد. ولی چرا؟! راستی، چرا پسرک سمت راست در لحظات آخر برنده این مسابقه شد؟! چون تا آخر برای رسیدن به هدفش کرد و خسته نشد؟! به نظرم این پاسخ، بی‌انصافی در حق پسرک سمت چپ است. یک بار دیگر فیلم را ببینید؛ او هم تا لحظه آخر برای پیروزی در مسابقه تلاش کرد و با وجود خستگی و نفس‌نفس زدنش، وقتی کار را رها کرد که دید کار تمام شده و دوستش برنده قطعی مسابقه است. بازنده این مسابقه حاضر بود برای پیروزی تلاش کند و در راه هدفش تا لحظه آخر هم مقاومت کرد، اما چه باید می‌کرد وقتی و انتخابی برای رسیدن به و مطلوبش، نامناسب بود. اگر او هم با تکیه بر ، یک روش و متناسب با هدفش انتخاب می‌کرد، شاید سرانجام دیگری می‌داشت. تا همین‌جا هم از این ویدئو یک درس حکمرانی گرفته‌ایم؛ اما درس مهم حکمرانی که گفته بودم، این نبود. آن درس، تأملی است که در پاسخ به یک پرسش مهم درباره این ویدئو دارم. چون این نوشته بیش از حد طولانی شده، آن پرسش و تأملی را که در پاسخش دارم در نوشته بعدی کانال تربیت و حکمرانی بخوانید. https://eitaa.com/rajaaei_ir