eitaa logo
مرضیه رمضان‌قاسم
479 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
910 ویدیو
90 فایل
🌻بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام ارشد تفسیر و کلام، مداح، سخنران مبلغ‌ دفتر تبلیغات اصفهان پاسخگوی‌شبهات،داستانک‌ دلنوشته و یادداشت‌نویس تلاشم در جهش‌تولید جهت‌فرمانبرداری از امر رهبرم منتظرامام زمانم هس تم پل‌ارتباطی‌جهت‌ارتقاءکانال⬇ @M_Rghasem110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💪 بچه‌ها اگه مراقبت نکنیم عضلات روح‌مون ضعیف میشه‌ها 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
نمار آیات کیفیت آن به ۴ صورت ۱)بعد از نیت و تکبیرة‌الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود، و باز سر از رکوع بردارد، و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود، و سر از رکوع بردارد، و همین‌طور ادامه دهد، تا یک رکعت پنج رکوعی که قبل از هر رکوعی حمد و سوره خوانده است انجام دهد، به سجده رفته و دو سجده نماید، و بعد برای رکعت دوم قیام کند، و مانند رکعت اول انجام دهد، و دو سجده را به‌ جا آورد و بعد از آن تشهد بخواند و سلام دهد ۲)بعد از نیت و تکبیرةالاحرام، حمد و یک آیه (البته احتساب بسم‌الله به عنوان یک آیه، صحیح نیست) از سوره ای را قرائت کرده و رکوع کند، سر از رکوع بردارد، و آیه دیگری از آن سوره را بخواند و به رکوع رود، و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگری از همان سوره را قرائت نماید، و همین‌طور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره‌ای که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود، رکوع پنجم را به‌جا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، برای رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه‌ای از یک سوره را بخواند و به رکوع برود، و همین‌طور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد؛ و چنانچه بخواهد برای هر رکوعی به یک آیه از سوره ای اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند ۳)یکی از رکعت‌ها را به یکی از دو صورت، و رکعت دیگر را به نحو دیگر به‌جا آورد ۴)سوره ای که آیه ای از آن را در قیام پیش از رکوع اوّل خوانده، در قیام پیش از رکوع دوم یا سوم یا چهارم تکمیل نماید، که در این صورت واجب است بعد از سر برداشتن از رکوع سوره حمد را در قیام بعدی اعاده نموده و یک سوره یا آیه‌ای از آن را اگر پیش از رکوع سوم یا چهارم است، قرائت کند، و در این صورت واجب است که آن سوره را تا قبل از رکوع پنجم به آخر برساند تقسیم یک آیه به دو قسمت  تقسیم یک آیه به دو قسمت در نماز آیات، مثل این که «لم یلد» یک قسمت، و «ولم یولد» یک قسمت دیگر باشد، اشکال ندارد به جماعت خواندن نماز آیات مستحب است به جماعت خوانده شود؛ حکم جماعت در نماز آیات مانند جماعت در نمازهای یومیه می‌باشد، که قرائت امام از قرائت مأموم کفایت می‌کند رسیدن به جماعت در رکوع دوم اگر کسی به رکوع دوّمِ رکعت اولِ نماز آیات جماعت برسد، داخل شدن در جماعت، محلّ اشکال است قنوتهای مستحب در هر قیام دوّمی بعد از قرائت،قنوت مستحب‌ست پس در مجموع دو رکعت پنج قنوت می‌باشد و جایز است به دو قنوت اکتفا نماید، یکی از آن ها قبل از رکوع پنجم، لیکن باید این قنوت را به نیت رجاء به جا آورد و دوّمی هم قبل از رکوع دهم؛ و اکتفا کردن به قنوت آخری(قبل از رکوع دهم)جایز است زمان ادای نماز آیات وقت ادای نماز آیات خورشید و ماه گرفتگی از هنگام شروع گرفتگی تا زمان شروع در بازشدن آن است‌، و احتیاط ترک نشود، که قبل از آن که شروع در بازشدن نماید، به انجام نماز بشتابد، و اگر از آن وقت تأخیر انداخت، باید نماز را با نیت قربة إلی‌اللّه بخواند، و نمی‌تواند نیّت اداء و یا قضا داشته باشد در زلزله و مانند آن که غالباً مدّت وقوع آنها برای خواندن نماز آیات گنجایش ندارد نباید نماز را به تأخیر بیندازد و در صورتی که معصیت کند و فوراً نخواند بعد از آن مادام العمر واجب است و باید آن را بدون قصد اداء و قضا (قصد ما فی الذمه)بخواند تزاحم وقت نماز آیات با یومیه در صورتی که وقت نماز یومیه و آیات باهم ضیق شود، نماز یومیه مقدّم است اگر تمام خورشید یا ماه بگیرد و مکلف نماز نخوانده باشد در دو صورت ذیل وظیفه او چیست؟ الف)اگر گرفتگی را بفهمد و عمداً یا نسیاناً نماز را به جا نیاورد؟ ب)اگر گرفتگی را نفهمد، بعد از گذشت زمان متوجه شود؟ در هر دو صورت قضا واجب است  قضای نمازهای آیات کسی که نمی‌داند چه تعداد نماز آیات بر او واجب شده؟انجام آن مقدار از نمازهایی که یقین دارد به او واجب است و نسبت به مقدار مشکوک وظیفه‌ای ندارد نمازهای آیاتی که از انسان فوت شده و مشخص نیست مربوط به زلزله یا ماه گرفتگی یا خورشید گرفتگی است باید به چه نیتی خواند؟ به نیت مافی الذمه بخواند اسباب‌نماز آیات کسوف خورشید و خسوف ماه اگرچه مقدار کمی از آن‌ها گرفته شود زلزله و هر حادثه غیرعادی که باعث ترس بیشتر مردم شود، مانند بادهای سیاه یا سرخ و یا زرد که غیرعادی باشند، تاریکی شدید، فرو رفتن زمین و ریختن کوه،صیحه آسمانی و آتشی که گاهی در آسمان ظاهر می‌شود در غیر از کسوف و خسوف و زلزله باید آن حادثه موجب ترس و وحشت بیشتر مردم شود، و حادثه ای که ترس آور نباشد، و یا موجب ترس و وحشت افراد نادری گردد اعتبار ندارد وجوب نماز آیات مختص کسانی است که در شهر وقوع حادثه‌اند و کسانی هم که در شهر متصل به شهری که حادثه در آن رخ داده، به ‌طوری که مانند یک شهر محسوب شوند و زندگی می‌کنند حکم آن‌ها را دارند
4.mp3
4.1M
📖 سلام قرآن امروزمان را تقدیم می‌کنیم محضر امیرالمومنین و حضرت زهرا -سلام‌الله‌علیهما- 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙بنده آدم خشکی مقدس نیستم اما اختلاط زن و مرد، در جایی که ضرورتی نداره دلهـــــــــــــا رو خراب می‌کنه 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
🧶 یـاعـلـی جـان بت‌های درون کعبه را بشکستی این بار بیا بُتِ دلم‌ را بشکن عاصی خراسانی شبی بذکر علی از لبم عسل می‌ریخت بروی دفتر شعرم قلم غزل می‌ریخت دل شکسته‌ی من با علی علی گفتن برای مشکل خودطرح راه‌حل می‌ریخت ✍نـوكــر نـوشـت 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐜🐜 🪜 نردبان‌ را دیده‌اید چطور همه پا رویش می‌گذارند، بالا می‌روند و ترقّی می‌کنند؛ اما پله‌برقی، هم خودش بالا می‌رود و هم دیگران را بالا می‌بَرَد؛ این یعنی صعود پله‌برقی و ساکن بودن نردبان. بماند که نردبان، ذات آدم‌ها را هویدا می‌‌سازد؛ اما ذات انسان با فراموشکاری آمیخته است؛ نه فقط نردبان را، حتی گاهی خودش را نیز فراموش می‌کند. ✅ نردبان نباشیم پله برقی بودن را تمرین کنیم. ☂‌ خدا جابر است و هیچ عملی را نادیده نمی‌گیرد و هیچ‌کدام از کارهای نیک‌ بنده را بی‌پاداش نمی‌گذارد. انتظار جبران از مخلوقات نداشته باشیم تا رنج‌مان اندک و آرامش‌مان افزایش یابد. 🖋نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆این تصویر مرا بیاد مطلبی انداخت که چند سال قبل خوانده بودم. در کشور دانمارک با قطار سفر می‌کردم؛ بچه‌ای بسیار شلوغ می‌کرد. خواستم او را آرام کنم به او گفتم اگر آرام باشد برای او شکلات خواهم خرید؛ آن بچه قبول کرد و آرام شد. قطار به مقصد رسید و من هم خیلی عادی از قطار پیاده شده و راهم را کشیدم و رفتم. ناگهان پلیس مرا خواند و اعلام نمود شکایتی از شما شده مبنی بر اینکه به این بچه دروغ گفته‌ای؛ به او گفته‌ای شکلات می‌خرم ولی نخریدی. با کمال تعجب بازداشت شدم، جریمه شدم، یک بسته شکلات نیز خریدم. آری بچه‌ها گدای یک شکلات نیستند بلکه دروغ ما، اعتمادشان را نسبت به بزرگترها سلب می‌کند. به هیچ مخلوقی دروغ نگوئیم حتی به خودمان، نه دروغ کلامی و نه عملی. ای کاش شما نیز نظرتان را نسبت به این تصویر می‌نوشتید؛ اگر حس و حال قلم‌زدن به سراغ‌تان آمد معطلل نکنید، بنویسید و با ما به اشتراک بگذارید بسم‌الله👇 https://harfeto.timefriend.net/16710760029765 ویا👈 @M_Rghasem110 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
💠 💠 💠 💠 💠 💠 فقط آنهایی که از ضعفِ حافظه‌ شکایت دارند بخوانند سلام گلایه‌ی برخی مخاطبین از کمی حافظه‌شان و فراموشی مطالب هرچند قبلا به این سوال پاسخ داده‌ام اما این دفعه از زاویه‌ای دیگر به آن می‌پردازیم 👌راهکارهای ماندگاری مطلب در ذهن: 1⃣ انگیزه و علاقه عوامل عاطفی خُلقی، هم می‌تواند فرصت باشد و هم تهدید یعنی هم تاثیر مثبت بر حافظه دارد و هم تاثیر منفی مثلا کسی که عوامل عاطفی مثبت دارد میزان فراموشی در او کمتر است. علاقه داشتن به یک موضوع یادسپاری و بازیابی آن مطلب را آسان می‌کند به عنوان مثال نوجوانان به دلیل علاقه‌ای که به برخی فوتبالیست‌ها، هنرپیشه‌ها، خواننده‌ها و ... دارند با وجود اینکه بعضا نام آنها دشوار است اما به سادگی نام و حتی مشخصات فردی‌شان را به خاطر می‌سپارند و به آسانی آن را بازیابی می‌کنند به همان میزان که مطلب، مورد علاقه‌ی شخص باشد، آموزش، یادسپاری و بازیابی آن برایش آسان می‌‌گردد به عنوان مثال: در تست‌های کنکور، تست‌ دروسی که مورد علاقه‌ی فرد است ولو دشوار هم باشد آن را به راحتی پاسخ می‌دهد. همچنین ممکن است استرسِ ندانستن، برای مدت کوتاه، حافظه‌ی دانش‌آموز را مختل کند و به اصطلاح عامیانه ذهن‌شان هنگ و به اصطلاح طب سنتی مغزشان سرد می‌گردد بنابراین عمل بازیابی مطالب در ذهن صورت نمی‌گیرد؛ این در صورتی‌ست که دانش‌آموز در ساعات قبل از آزمون یا در بدو آزمون با فردی دچار چالش و بگو مگو شود یا با سوالات دشوار مواجه گردد در چنین شرایطی باید نفس عمیق بکشد و ذهن را معطوف آزمون کند وگرنه، نه می‌تواند پاسخی در حد توانش به سوالات مشکل دهد و نه می‌تواند سوالات بعدی را هر چند ساده باشند پاسخ دهد؛ در نتیجه امتیاز کمی کسب می‌کند و نسبت به آن درس بی‌انگیزه می‌گردد. 2⃣ دریافت سطحی در مرتبه‌ی اول می‌بایست با خوانش روزنامه‌وار متن یا یک مرتبه شنیدن صوت کامل درس از ابتدا تا انتهای مطلب را فهم و نکات مهم را به صورت کلید‌ واژه یادداشت کرد 3⃣ توصیف در مرحله‌ی دوم، مطالب کلیدی را که در مرحله‌ی قبل یادداشت‌برداری شده را از حفظ گفته و نوشته شود 4⃣ دریافت عمقی ۵ صفحه از کتاب را خوانده و یا ۵ دقیقه از صوت را شنیده سپس کتاب را بسته و یا صوت را قطع کرده، مطالب کتاب یا کلام استاد را در ذهن پردازش، تحلیل سپس آن را به بیان خود تقریر کند روی کاغذ بیاورد و دست آخر کل مطلب کتاب یا صوت را تنظیم کرده. این کار کمک بزرگی به فعال‌سازی ذهن و برطرف شدن ضعف حافظه می‌کند 5⃣ رمزگردانی و نشانه‌گذاری در مرحله‌ی چهارم می‌بایست به بازیابی اطلاعات پرداخت چرا که بازیابی مطالب تابع تعداد نشانه‌هایی‌ست که برای مطلب گذاشته می‌شود؛ کسانی که حافظه‌ی قوی دارند لزوما باهوش‌تر از بقیه نیستند؛ بلکه آنها به فنون یادآوری و بازیابی اطلاعات آشنا هستند؛ بنابراین به راحتی آن مطلب در ذهن‌شان قابل بازیابی و در دسترس است 6⃣ تدریسِ فرضی مرحله‌ی پنجم تدریس فرضی‌ست در این باید مرحله باید تصوّر کند در حال تدریس مطلب برای فرد دیگری‌ است 7⃣ تدریسِ واقعی اگر فرد بتواند مطالب تحلیلی نظیر کتاب‌های کلامی را مطالعه کند سپس اصل و لُب کتابِ ۵۰۰ صفحه‌ای را در ۱۰ صفحه تقریر و به دیگران آموزش دهد. این یعنی مطلب را خوب فهم نموده است 8⃣ مرور گذر زمان موجب فراموشی می‌گردد؛ ۵۰ درصد اطلاعات پس از گذشت ۸ساعت فراموش می‌شود. "الدرسُ حرفُُ و التکرارُ الفُُ" یعنی درس را یکبار بخواند و هزار بار تکرار کند قوی‌ترین ورزشکاران نیز اگر تمرین نکنند بدنشان ضعیف می‌شود ذهن و حافظه نیز با مطالعه‌ی بیشتر قوی‌تر می‌‌گردد جناب ملاصالح مارندرانی‌ حافظه‌ی به شدت ضعیفی داشتند ولی با تلاش، تمرین و ممارست آن را تقویت کردند ♻️نتیجه اینکه: 🌀 کسانی که احساس می‌کنند حافظه‌ی ضعیفی دارند باید با مطالعه و تلاش ضعف کم‌حافظه‌شان را جبران کنند 🌀انسان‌های موفق ۹۰ درصدِ موفقیت‌شان را مرهون تلاش‌ خود و فقط ۱۰ درصد آن نبوغ و استعداد است. لیس للانسان الا ما سعی اما متاسفانه برخی افراد آماده‌خواه هستند و دوست دارند با یک مرتبه خوانش کتاب کل مطالب آن در ذهن‌‌شان ثبت گردد در حالیکه چنین امری معمولا ممکن نیست 🌀تداخل اطلاعات یکی از عوامل ایجاد فراموشی‌ست؛ اطلاعات جدید موجب فراموشی اطلاعات قدیمی می‌گردد؛ یعنی اگر به اطلاعات قبلی‌ فرصتِ توصیف، پردازش و ارائه‌ داده نشود، نباید از ذهن توقع داشت اطلاعات قبلی را بازیابی کند 🌐در نهایت اینکه: گاهی مطالبی که می‌آموزیم مثل الکل از ذهن‌مان می‌پرد چون: ۱) انگیزه و علاقه‌ی کافی نداریم ۲) گذر سطحی به کل مطلب نداریم ۳) توصیف نداریم ۴) تحلیل نداریم ۵) رمزگذاری نداریم‌‌ ۶) تدریس فرضی نداریم ۷) تدریس واقعی نداریم ۸) مرور نداریم 🖋نویسنده:مرضیه رمضان‌قاسم 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
🕊 نمانده غصه‌بجانم، ز دوری حرمت از آن زمان که تو اذن زیارتم دادی 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 "سرِّ پروانگی" همه تغییرات شخصیتی و رشد اخلاقی که به لطف خدا شامل حالم شد از تحصیل در حوزه‌ی علمیه بوجود آمد؛ ورودم به حوزه آغازی بود برای یک تحول عظیم و مسیر زندگیم کلا عوض شد، جدا از همه مُحَسَناتی که حوزه برایم داشت، یک دوست خیلی خوب پیدا کردم که به شدت حال و هوای شهدایی داشت و مرا نیز با شهدا آشنا کرد، هرچه رابطه‌ام با فاطمه بیشتر می‌شد، اُنس‌ام به شهدا شدت پیدا می‌کرد. خلاصه که روزهای خوب من با شهدا رقم خورد، با گوشت و پوست و خونم لمس کردم که: ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا، بل احیا،عندربهم یرزقون(آل عمران:۱۶۹ ) دو تا داداش شهید مشترک برای خودمان انتخاب کرده بودیم به اسم اکبر محمدباقری و ابراهیم صادقی، البته این را بگویم که اکبر از خیلی سال پیش داداش فاطمه بود و ابراهیم و من هم به جمع آنها پیوستیم. خیلی با آنها اُخت شده بودم دیگر حتی کوچکترین چیزها را هم از داداش‌هایم می‌خواستم و جواب می‌گرفتم. مثلا یک روز سر خیابان ایستاده بودم منتظر تاکسی و خیلی هم عجله داشتم، گفتم: اکبر داداش یک ماشین برایم بفرست تا خواهرت معطل نشود عجله دارم. ۵ تا صلوات نثار روحش فرستادم و بلافاصله یک ماشین آمد و مرا تا مقصد رساند و حتی کرایه هم نگرفت. از این عنایات زیاد از دو تا داداشم دیده‌ام تا وقتی که نوبت نوشتن سمینار کارشناسی ارشد فاطمه شد و به او قول دادم که در جمع‌آوری مطالب و تدوین کمکش کنم، موضوعش را یک طورهایی خودِ داداش اکبرم به ما گفت و کارمان را شروع کردیم... ادامه دارد... 🖋به قلم دوست و خواهر شهدائی‌ام خانم "محمودوند" عزیرم🌹🕊🌹 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
ادامه‌ی سرِّ پروانگی🥀 وقتی که نوبت نوشتن سمینار کارشناسی ارشد فاطمه شد و به او قول دادم که در جمع‌آوری مطالب و تدوین کمکش کنم، موضوعش را یک طورهایی خودِ داداش اکبرم به ما گفت و کارمان را شروع کردیم، خیلی مطلب کم بود و شهرها و کتابخونه‌های زیادی را سر زدیم و بالاخره در حد یک سمینار توانستیم محتوا جمع‌آوری کنیم. بعد از سمینار چون خیلی برای پیدا کردن مطالب سختی کشیده بودیم تصمیم گرفتیم مطالب را بسط و گسترش بدهیم و از وصیت‌نامه‌ی شهدا هم کمک بگیریم تا بتوانیم یک کتاب کوچک برای بقیه‌ی دانشجوها و طلابِ اهل علمی که دنبال مطالب علمی از شهید و شهادت‌اند تدوین کنیم تا سختی‌هایی که ما کشیدیم را متحمل نشوند و حداقل مطالب یک‌ جا در اختیارشان قرار بگیرد. اسم کتاب ما شد سِرِّ پروانگی و موضوعش مبانی و نقش تربیتی شهادت از دیدگاه آیات و روایات و وصایای شهدا بود. چون من علاقه‌ی بیشتری به نوشتن داشتم و دست و پا شکسته با محیط word آشنا بودم، کارهای تایپ و تدوین را به عهده گرفتم و استارت کار را زدم، اما نوشتن کتاب به آن آسانی که ما فکر می‌کردیم نبود. هم وصایا خیلی سخت به دستمان رسید و هم ارتباطات محتوایی برای‌مان سخت بود و سخت‌تر از آن وقتی بود که می‌خواستم در محیط word، به نوشته‌ها شکل و شمایل کتاب بدهم، چیزی بلد نبودم؛ با کوشش و خطا پیش می‌رفتم و در نهایت با توسل به شهدا مشکلم حل می‌شد، جالب اینکه تا به بن‌بست بر می‌خوردم داداش‌هایم را صدا می‌زدم و راه باز می‌شد. خلاصه کتاب را به مرحله‌ی چاپ رساندیم و جلد روی کتاب را هم ایده‌ دادیم و برای‌مان طراحی کردند اما کمی متفاوت‌تر از آن طرحی بود که در ذهن ما بود! طراح‌مان با سلیقه‌ی خودش خیلی اتفاقی عکس داداش اکبر را پشت جلد کتاب حک کرده بود و لبه‌های جلد هم یک طرف اسم و مشخصات داداش اکبر و طرف دیگر هم اسم و مشخصات داداش ابراهیم بود، ما هم استقبال کردیم و گفتیم حتما خیری بوده است و پذیرفتیم؛ حالا دیگر نوبت این بود که یک انتشارات پیدا کنیم تا کتاب‌مان را چاپ کند، بی‌خبر از هزینه‌ی نشر و... رفتیم موسسه‌ی راویان فتح و با مسئول‌شان صحبت کردیم و گفتیم قصدمان چاپ کتاب است تا کمک‌مان کنند. مسئول موسسه، تا عکس پشت جلد کتاب و لبه‌های جلد را دیدند گفتند با داداش‌های ما همرزم بوده‌اند و خاطراتی نقل کردند و کلی استقبال کردند و زنگ زدند به یکی از برادرهای داداش اکبر، که تمکن مالی خوبی داشت و دست به خیر بود، توضیحاتی دادند و از ایشان ۵ میلیون تومان پول گرفتند و قول چاپ کتاب را هم با انتشاراتی که خودشان با آن طرف قرارداد بودند به ما دادند. خیلی ذوق کردیم و قرار شد چند روز بعد پیگیر چاپ بشویم، پیگیری‌ها انجام می‌شد و منتظر ماندیم تا اینکه یک شب فاطمه خواب داداش اکبر را دید و داداش از او بابت کتاب تشکر کرده بود و ده تا ایراد ویرایشی و محتوایی از کتاب گرفته بود و ریز به ریز مشخص‌شان کرده و گفته بود برطرف‌شان کنیم، فاطمه هم به محض بیدارشدن تک تک ایرادها را نوشته بود و با من زنگ زد و گف این اشکالات را داداش اکبر گرفته است؛ متن کتاب و آن جلدی که برای نمونه زده بودیم نزد من بود و اصلا جای هیچ شبهه ای وجود نداشت و یقین داشتم داداش اکبر کتاب را خوانده و ویرایشش کرده‌است، سریع آنچه که فاطمه پشت تلفن می‌خواند را یادداشت کردم، سیستمم را روشن کردم و صفحات و متونی که داداش اکبر گفته بود را تطبیق دادم و دیدم دقیقا همان ایراداتی که داداش به کتاب‌مان گرفته، وارد بود؛ شوک گرفته بودم، در تصورم نمی‌گنحید که داداش اکبر کتاب را خوانده باشد و اینجور مسلط برای‌مان ویرایشش کرده باشد؛ خودم چند مرتبه کتاب را ویرایش کرده بودم و ویرایش نهایی را هم ویراستار برای‌مان انجام داده بود، اما کار داداش اکبر یک چیز دیگه بود و خیلی دقیق راهنمائی‌مان کرده بود. ایرادات را برطرف کردم اما ناامیدانه به فاطمه گفتم: دیگه فایده نداره و طبق قرار قبل، کتاب باید دیروز کتاب چاپ می‌شده، به اصرار او به مسئول انتشارات زنگ زدم و در کمال ناباوری متوجه شدم روزی که قرار بود است کتاب ما برود برای چاپ، یکی از اقوام نزدیک ایشان فوت می‌کنند و ایشان نتوانسته‌اند کار را برای چاپ به نیروها بسپارند از اینکه کتاب چاپ نشده بود خیلی خوشحال شدم و از ایشان خواستم دست نگه‌دارند تا نسخه‌ی نهایی را تحویل‌شان بدهم، بعد دست به کار شدم و در مقدمه‌ی کتاب به عنایت ویژه‌ی داداش اکبرم اشاره کردم و اشکالات را هم برطرف کردم و نسخه نهایی را تحویل دادم و به لطف و عنایت شهدا کتاب‌مان چاپ شد. اما این پایان قصه‌ی ما با شهدا نیست و رفاقت دو طرفه‌ی ما با داداش‌های‌مان همچنان ادامه دارد و نظر لطف‌شان بیش از پیش شامل حال ما می‌‌شود. اللهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیلک! 🖋نویسنده: خانم سمیه محمودوند عزیزم خواهری که هبه‌ی امام رضا به حقیر است🌹 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇵🇸 پاسخ مرضیه رمضان‌قاسم به این پرسش که چرا خداوند در مقابل جنایات صهیونیست‌ها، علیه فلسطینیان کاری انجام نمی‌دهد 📝در روزنامه‌ی اصفهان زیبا 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110 متن کامل یادداشت در صفحه‌ ۸ 👇👇👇👇👇👇
روزنامه_اصفهان_زیبا؛-۱۴_آبان_۱۴۰۲.pdf
3.99M
📝 روزنامه اصفهان زیبا 📆 ۱۴ آبان ۱۴۰۲ سنت الهی در برخورد با ظالمان 🖋مرضیه رمضان‌قاسم 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
یا امامِ رئوف زبان از ابراز عشق‌ قاصر است. فقط کاسه‌ی چشمان گنجایش حدیث عشق دارند تا در هجران، اشک فراق و در بارگاه‌تان اشک شوق نازل کنند. 🖋نویسنده: مرضیه رمضان‌قاسم 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️ به‌چای‌های‌حرم‌زُل‌زدم‌دلم‌گرم‌ست سلام امروز هوا سردتره بیا یه قدم بریم چای‌خانه‌ی رضوی تا گرم بشیم. 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️ فقط افراد عصبانی بخوانند 🔸۲۱ روش کنترل تضمینی خشم ۱. بشمارید تا ۱۰ بشمارید. اگر به‌شدت عصبانی هستید، شمارش را از ۱۰۰ شروع کنید تا ضربان قلب  آهسته شده و خشم‌تان فروکش کند. ۲. نفس عمیق بکشید هنگام عصبانیت، سرعت نَفَس کشیدن‌تان بیشتر می‌شود. این وضعیت را با تنفس آهسته و عمیق کنترل کنید. برای تنفس عمیق، هوا را از بینی وارد بدن کنید و و از دهان بیرون بفرستید. ۳. قدم بزنید هرگاه عصبانی شدید پیاده‌روی، ورزش و دوچرخه‌سواری می‌تواند یا چند ضربه به توپ بزنید. این تخلیه انرژی، برای ذهن و بدن‌تان مفید است. ۴. آرامش دادن به ماهیچه‌هایتان ماهیچه‌های‌تان را ابتدا کمی سفت و سپس آزاد کنید. هنگام سفت و آزاد کردن عضلات، نفس عمیق و آهسته هم بکشید. ۵. برای خشم‌تان ملودی بسازید برای خود کلمه یا عبارتی در نظر بگیرید که تکرار آن در مواقع عصبانیت شما را آرام و افکارتان را متمرکز کند. ۶. حرکات کششی انجام دهید حرکات کششی گردن و شانه، در کنترل بدن و مهار احساسات‌ کمک می‌کنند. ۷. حواس‌تان را پرت کنید هنگام عصبانیت به‌سرعت وارد اتاقی آرام شوید، چشم‌هایتان را ببندید و خود را در محیطی خوش‌منظره و آرامش‌بخش تصور کنید. ۸. موسیقی ملایم و "مجاز" بشنوید اجازه دهید موسیقی، احساسات خشم‌ را از شما دور کند. ۹. سکوت کنید وقتی از عصبانیت حرارت‌ بدن‌تان بالا می‌رود، ممکن است وسوسه شوید و اجازه دهید حرف‌هایی پر از خشم بزنید. این حرف‌ها معمولا بیشتر از اینکه تأثیرگذار باشند، صدمه می‌زنند. در این‌گونه مواقع مانند زمانی که در کودکی قهر می‌کردید و لب‌هایتان به هم می‌چساندید، لب‌هایتان را به هم بچسبانید. ۱۰. به خودتان فرصت دهید دور از دیگران بنشینید. در این لحظه که ساکت هستید، می‌توانید اتفاق‌ها را بررسی کنید و در همان حال احساسات‌تان به حالت خنثی بازگردد. ۱۱. تابلوی «توقف» را مقابل‌تان تصور کنید این علامت می‌تواند هنگام عصبانیت، آرام‌تان کند. این روش، فورا شما را متوقف می‌کند و کمک می‌کند برای لحظه‌ای محل را ترک کنید. ۱۲. در روش معمول‌تان تغییر ایجاد کنید بلند شوید و خود را مشغول کاری کنید ولی از روش معمول‌تان استفاده نکنید بلکه آن را به شیوه‌ای متفاوت انجام دهید تا ذهن‌تان درگیر آن شود و از خشم دور گردد و کمتر ناراحت شوید. ۱۳. با یک دوست صحبت کنید در مورد موضوعی که عصبانی‌تان می‌کند، به‌تنهایی فکر نکنید. برای اینکه بتوانید درست فکر و اقدام کنید با دوستی مورد اعتماد و حامی صحبت کنید. او ممکن است بتواند چشم‌انداز جدیدی در مقابل شما قرار دهد. ۱۴. بخندید هیچ‌چیز به غیر از حال خوب نمی‌تواند زهر حال بد را از بین ببرد. بنابراین هر زمان نسبت به موضوعی عصبانی شدید، کاری بیابید که موجب خنده‌تان شود. مثلا مطالب طنز بخوانید. ۱۵. قدرشناسی را تمرین کنید با خود بیندیشید که چه نعمت‌های خوبی در زندگی‌تان دارید و قدردان آنها باشید. ۱۶. تایمرتان را تنظیم کنید وقتی عصبانی هستید، اولین چیزی که به ذهن‌تان می‌آید معمولا چیزی نیست که باید به زبان بیاورید. قبل از هر پاسخ و واکنشی، ۵دقیقه صبر کنید؛ این مهلت به شما کمک می‌کند که آرام‌تر شوید و کلمات مناسبی بر زبان برانید.  ۱۷. نامه بنویسید به فردی که شما را عصبانی کرده است، نامه بنویسید یا ایمیلی آماده کنید. سپس آن را پاک کنید. ۱۸. فردی که عصبانی‌تان کرده را ببخشید مسلما مهارت عاطفی زیادی لازم است تا شهامت بخشیدن کسی را که باعث آزارتان شده، بیابید. اگر نمی‌توانید به این حد از مهارت دست یابید، بدون اینکه نمود خارجی داشته‌باشید، پیشِ خودتان وانمود کنید که او را بخشیده‌اید. این کار کمک می‌کند که خشم‌تان را کنترل کنید. ۱۹. تمرین دلسوزی کنید سعی کنید خود را جای دیگری بگذارید و موقعیت پیش‌آمده را از نگاه او ببینید. وقتی بتوانید داستان را آن‌گونه که آن فرد دیده‌، تصور کنید، ممکن است به درک جدیدی از موقعیت برسید و کمتر عصبانی شوید. ۲۰. عصبانیت‌تان را بیان کنید اگر بتوانید به روش درستی احساس‌تان را بیان کنید، خوب است. از یک دوست معتمد بخواهید که به شما در بروز واکنشی آرام کمک کند. عصبانیت‌های انفجاری هیچ مشکلی را حل نمی‌کنند، اما گفت‌وگوی مناسب و عاقلانه از اضطراب و عصبانیت‌تان می‌کاهد و از مشکلات آینده پیشگیری کند. ۲۱. روشی خلاقانه بیابید خشم‌تان را به موضوعی مفید تبدیل کنید. به طور مثال، زمانی‌که ناراحت و عصبانی هستید نقاشی کنید، به باغچه‌تان برسید یا شعر بنویسید. ♾ کلام آخِر: عصبانیت احساسی کاملا طبیعی است که هر فرد در زندگی خود هرازگاهی آن را تجربه می‌کند. اما اگر خشم‌تان به تهاجم یا حالت‌های انفجاری تبدیل می‌شود، باید روش‌های جدیدی برای کنترل عصبانیت‌تان پیدا کنید. اگر این ۲۱ راه‌‌حل ارائه‌شده کمکی به شما نکرد، بهتر است به روان‌درمانگر مراجعه کنید. 🇵🇸 ╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110