eitaa logo
مرضیه رمضان‌قاسم
483 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
945 ویدیو
94 فایل
🌻بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام ارشد تفسیر و کلام، مداح، سخنران مبلغ‌ دفتر تبلیغات اصفهان پاسخگوی‌شبهات،داستانک‌ دلنوشته و یادداشت‌نویس تلاشم در جهش‌تولید جهت‌فرمانبرداری از امر رهبرم منتظرامام زمانم هس تم پل‌ارتباطی‌جهت‌ارتقاءکانال⬇ @M_Rghasem110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩 🚩 🏴 🚩 ⚡️موضوع سخنرانی: دو بایسته‌ی مهم در پاسخگویی و تبلیغ دین 🔆استاد ارائه دهنده: استادحیــــــدرے (زید‌عزه) 1⃣ نگاه منظومه‌ای داشتن. می‌بایست به معارف دین (عقائد، احکام، اخلاق) نگاه منظومه‌ای داشته باشیم نه نگاه آموزه‌ای؛ زیرا اگر نگاه منظومه‌ای به معارف دین نداشته باشیم ممکن است ناخواسته با یک آموزه، منظومه‌ی دین را زیر سوال ببریم. 〽️مثال اول: در نقل واقعه‌ی روز دوم محرم که جریان ورود امام‌حسین علیه‌السلام به کربلاست، برخی نقل می‌کنند اسب امام‌حسین به کربلا که رسید حرکت نکرد و حضرت هفت مرکب عوض کردند این در حالی است که حضرت ۷ اسب عوض نکردند و این نقل نا معتبر است. اگر چنین حرفی بزنیم علم غیب امام را زیر سوال برده‌ایم و به این ترتیب ناخواسته آموزه‌ای را ارائه کرده‌ایم که علم غیب امام را مخدوش می‌کند. 〽️مثال دوم: در جریان فلسفه‌ی بلایا و شرور برخی در نقل ابتلای حضرت ایوب، به اشتباه نقل می‌کنند به بدن ایشان نعوذ بالله، کرم افتاد در حالیکه پیامبران از امور نفرت‌زا منزه‌اند. گاهی و به این ترتیب بعضا افراد نادانسته عصمت و غرض ارسال رسل را زیر سوال می‌برند. 2⃣ مطالبه‌ی سند و اعتبار سنجی سند. برخی روایتی را از سفینه البحار شیخ عباس قمی نقل می‌کنند که امام حسین فرموده‌اند: ما از تبار قریش هستیم هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانیان هستند... «سفینه‌البحار و مدینه‌الاحکام و الاثار ترجمه شیخ عباس قمی،ص۱۶۴» تا نتیجه بگیرند امام‌حسین نعوذ‌بالله نژادپرست بوده‌اند. این در حالی است که چند شیطنت اینجا رخ داده است: الف) شیطنت در انتساب حدیث: اباعبدالله در منظومه‌ی اسناد و علم رجال امام صادق است نه امام‌حسین. علیهما السلام. ب) شیطنت در ترجمه. ۱) حضرت فرمودند: شیعیان ما عرب‌ هستند نفرمودند عرب‌ها شیعه‌ی ما هستند. ۲) عجم به معنای غیر عرب است، نه ایرانی عرب یک معنای اسمی و یک معنای وصفی دارد معنای وصفی عرب یعنی فصیح صحبت کردن عجم کسی را گویند که فصیح صحبت نمی‌کند گنگ است. پس ترجمه ی صحیح این است که شیعیان ما در صحبت کردن فصیح هستند و زبان گویایی دارند هر چند عرب نباشند. ج) سوء برخورد خلیفه‌ی دوم را استناد به امام‌حسین داده‌اند. د) روایت غیرقابل اعتمادی را که از جهت سندی ضعیف و فاقد اعتبارست را نقل کرده‌اند که در سند آن عثمان بن جبلة قرار گرفته كه مجهول است و همچنين سلمة بن‌الخطاب در سند آن است، نجاشي متخصص فن رجال، او را در حديث ضعيف می‌داند. ه) دشمنان این روایت ضعیف را نقل می‌کنند تا بگویند اسلام و اهل‌بیت با ایرانیت و عجم بودن تقابل دارد و با نقل چنین روایتی قصد دارند علاقه، محبت و مودت ما را نسبت به امام را تضعیف کنند. 🔘 در حالیکه خداوند در آیه ۱۳حجرات می‌فرماید:《ان اکرمکم عندالله اتقاکم》این آیه دلالت بر نامعتبربودن این برداشت نا صحیح از روایت دارد. همچنین درسیره‌ اهل‌بیت احترام به تمام اقوام و گروه‌ها مشهود است و تعداد زیادی از یاران خاص معصومین از غیر اعراب بوده‌اند. ♻️نتیجه اینکه: از جمله سوالات پر بسامد در ماه محرم، مباحثی پیرامون علم امام و شبهات تقابل اسلام با ایرانیت است که مبلغان عزیز برای روشنگری و معرفت افزایی باید نسبت به این موارد خود را مجهز و دامنه ی مطالعات خود را وسعت دهند. @javadheidari110 🚩🏴🚩🏴🚩 @ramezan_ghasem110
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣خانومای ابوالقاسما یه لحظه با من باشن حالا نکنه با شنیدن این کلیپ همه‌ی تقصیرا رو گردن همسراتون بندازینا با شمام هستم، چون اخلاق شمام تو خوب یا بد بودن اخلاق ابوالقاسما موثره؛ البته به عقیده‌ی حقیر تاثیر و نفوذ آقایون بر اخلاق و آرامش شما بیشتره چون خانوما احساسی‌ترن... 🖊مرضیه رمضان‌قاسم @ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدر جان یک زمان آرامشی از جنسِ باران داشتم روی لب‌هایم تبسم‌‌ها فراوان داشتم خنده بر لب زیست می‌کردم کنار مهرتان خنده بر لب می‌زدم دنیای دیگر داشتم شعله‌های‌ عشق را‌ روشن‌ نمودی در دلم من‌ به‌ اعجاز کلامت، سخت‌ باور داشتم تا نقابی اوفتاد بر چهره‌ی مهتاب‌تان آسمان چشم من بارید در هجران‌تان 🖊بداهه‌ی مرضیه رمضان‌قاسم در فراق حضرت پدرجان پدر عزیرم گویی، هزاران سال است ندیدمتان همه‌ی دلخوشیم این است که در آخرین دیدار دستان پرمهرتان را بوسیدم🖤 @ramezan_ghasem110
پدرم به نگاه گرم‌تان محتاجم پدر جان جای خالی شما را هیچ‌کس نمی‌تواند پُر کند؛ قلبم مثل دیواری که با میخ داغ در آن شیار ایجاد کرده‌اند دیگر هیچ‌وقت دیوار نخستین نخواهد شد. لبخند بر لب می‌زنم تا داغ دلم خنک شود و اشک مذاب‌های قلبم از آتشفشان چشم سرازیر نشود. حتی یک کلمه نمی‌توانم از شما بگویم چون بغض امانم نمی‌دهد نازنینم... اما فقط از شما و خوبی‌های‌تان می‌بارم و می‌نگارم. پدرم! چقدر دلم هوای صدای گرم‌تان را کرده؛ احساس می‌کنم بعد از شما، خونِ گرمِ آرامش، در ڪوچه باغِ رگ‌هایم یخ زده است. اصلا نمی‌دانم بعد از شما چگونه زنده‌ام؛ آخر شما چهار فصل روزگار من بودید پدر جان بودن‌تان بهار عمرم بود، خنده‌های‌تان تابستان و نبودن‌تان بغض پائیزی است متصل به زمستانی پربارش از ناودان دیدگان... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خبر دارید ڪه بی رویت شبم مهتاب ڪم دارد؟ تمام عمر چشمانم ز اشک دیده نم دارد؟ خبر دارید قلبم را چه سوزان است و غم دارد و در تقویم بعد از تو تمام فصل‌های آن، خزان دارد این بود بداهه‌ام برای نازنین پدرم. پدرم باتمام وجودم دوستتان دارم من صبورم اما دست خودم نیست اگر می‌گریم 🖊مرضیه رمضان‌‌قاسم پدریعنی,که دستی از سخاوت پدریعنی،کتابی از صداقت پدریعنی،که دستی پینه بسته @ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 1⃣شب و روز اول، مصیبت حضرت مسلم علیه‌السلام اللهم‌صل‌علی‌فاطمه‌و ابیها‌وبعلهاوبنیهاوالسر المستودع‌فیهابعدد ما احاطه به‌ی‌ علمک السلام ای بهترین ماه ای محرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم السلام تو همان آقایی و روضه همان دارالشفاست گریه بر داغ تو و هر درد بی‌درمان دواست حرف پیر زیرکی همواره در یاد من است مثل او این حرف در طوفان فریاد من است هر که هستم هر چه هستم بر کسی مربوط نیست جود اربابم حسین‌بن‌علی مشروط نیست حسین جان خدا رو شکر به آرزوم رسیدم نَمُردمو مُحرمت رو دیدم خیلی دلم تنگ مُحرم بود نه از امروز بلکه خیلی وقته که دلتنگتم،از بعدِ محرم سال قبل دلتنگِ محرمم، یه ساله که دارم روزشماری می‌کنم برا محرمت، روز اولیه اومدم بگم اشک چشمم بده، خیلی حرف دارم باهات، نمی‌دونم کدومو بگم. دلم تنگ کربلاس، دلم شلوغی‌‌یای بین‌الحرمین رو می‌خواد.دلم لک زده دوباره اربعین پیاده بیام حرم.داغ کربلا رو دلم نشسته خدا رو شکر به آرزوم رسیدم اجازه داده مادرت دوباره مشکی بپوشم بزنم به سینه‌‌م یازهرا۳ از سر شب، غربت و دلشوره‌ام بسیار شد۲ غُصه‌ی یک عمر،بین سینه‌ام انبار شد خواب بودم، غافل از احوال خود،تا ناگهان با صدای ناله‌‌ای محزون،دلم بیدار شد ناله می‌فرمود: یا عطشان، بُنَّیَ‌یاحسین از همین ناله، دو چشم عرشیان خونبار شد حسین جان۳ ان‌شالاه بریم حرم مسلم ضریح با صفاشو بغل بگیریم و بگیم غریب گیر آوردنت اما اربابش حسین رو هم غریب گیر آوردن حضرت ماه‌نیا سمت کوفه قدمی بیش دگر راه نیا بین این غمکده کفتار زیاد است زیاد منکر حیدر کرار زیاد است زیاد از غریبی شده‌ام در‌به‌در و سرگشته هیچ‌کس پشت‌سرم نیست ورق برگشته کوفیانی که نوشتند مریدت هستند ریسمان دور دوتا دست صفیرت بستند آخه کوفیا هم مثل اهل مدینه بغض مولا علی رو دارن، تو مدینه هم دستای گره‌ی گشای فاتح خیبری بستن راه منو تو کوچه‌ها بستند دستامو مثل مرتضی بستند تو کوچه آه غربتم پیچید اما کسی فریادمو نشنید تو کوچه‌ها اون حال زهرا رو سیلی که خوردم تازه فهمیدم سبک به سمت گودال👇 گفتم حسینُ ناله کشیدم من با اذن زهرا من مشکی پوشیدم گریه شد کارم، سینه‌زن اربابم من با زَینب می‌خونم من با زهرا می‌نالم حسین جان، بحمدلله شب اول محرم دیدم خیلی دلم برا مُحرمت تنگ شده بود خدا رحمت کنه اونایی که ما رو با محبت و عشق شما تربیت کردن، خدا اون روزو نیاره که صبحم شب بشه وُ نام زیباتو بر زبون نیارم، ان‌شاءالله آخرین کلاممون تو دنیا و اولین کلام‌مون تو آخرت نام زیبای ارباب‌مون حسین باشه صدا بزن ارباب‌تو حسین‌جان جانم، اما تو بهتر از این هم می‌تونی ارباب‌تو صدا بزنی حسین جان سلام آقا که الان... مگه میشه جواب سلام ما رو ندن، آیت‌الله مظاهری حفظه‌الله فرمودند سلام ما، جواب سلام اربابِ، آقا نگامون کردن، پس باذن امام زمان پشت سر امام‌ زمان بریم کربلا اما کریم حتی جواب یاحسینای ما رو هم بدونِ مزد نمی‌زاره، پاداش خادما و سینه‌زنا و گریه‌کناشو تو دنیا و آخرت می‌ده حسین‌جان۲ می‌دونی بهترین جایی که جواب ما رو میدن کیِّ، اون وقت ساعتیِ که از هیچ کس کاری ساخته نیست جان به گلوگاه رسیده همه نگات می‌کنند اما کاری نمی‌تونن برات انجام بِدَن، ان‌شاءالله ارباب‌مون حسین میاد خاکم نکنید بذارین اربابم برسه... مگه نیومد سر جَون اون غلامِ سیاهو به دامن گرفت، روز عاشورا هر شهیدی روی زمین می‌افتاد ارباب من و شما میومد بالای سرش، فقط مسلم بود که مثل اربابش کسی نبود سرشو به دامن بگیره، فقط یه نفر وارد گودال شد کاش نیومده بود به سمت گودال از حرم دویدم من روز اول محرم پسر شبیب اومد دید امام رضا پریشونن، سوال کرد آقا جان چرا شما رو ناراحت می‌بینم؟ فرمود پسر شبیب امروز روز اول محرّم بخونم زبانحال امام‌رضا رو ان‌شالا وعده‌ی همه‌مون حرم آقا دهه‌ی اول محرم، مشهدالرضا یه حال و هوای دیگه‌ای داره،ان‌شالا قسمت و روزیِ همه‌مون‌ بشه این دسته جمع از باب‌الجواد وارد حرم بشیم. اما برا امام که دور و نزدیک نداره،از همین جا هم که آقاصدا بزنیم می‌شنونُ جوابمونو میدن.مگه تو دعای اذن دخول حرمش نمی‌خونیم که اشهد انک تسمع کلامی و ترد سلامی حالا از حرم امام رضا با پای دل بریم کربلا یابن‌الشبیب یاد کن از پیکر حسین ضجه بزن برای تن بی‌سر حسین عالم اگر بمیرد از این غصه کم بُوَد یابن‌الحسن معذرت می‌خوام آقا عالم اگر بمیرد از این غصه کم بُوَد کف می‌زدند دور و بَرِ خواهر حسین۲ از خیمه تا به تل،به زمین خورد عمه‌ام یابن‌الشبیب،دست به سر بُرد عمه‌ام بمیرم،عمه جان امام زمان ای دستارو روی سر گذاشتند فرمودند وامحمدا،واعلیا همه بگیم یاحسین۳ یابن‌الشیب، گُل تهِ گودال دیده‌ای؟ قرآنِ پاره پاره و پامال دیده‌ای؟ من بمیرم برا خواهرش زینب که دید هنگام دست و پا زدن حسینش دست می‌زدن هلهله می‌‌کردن ناله بزن یاحسین۳ مداح: مرضیه رمضان‌قاسم @ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یقینا هر کسی تو زندگی یه وسیله‌ای برا سنجش عیار ایمانش داره یکی مقدار ایمانشو با حضور قلبِ تو نمازش می‌سنجه یکی وقتی سحرها صداش می‌زنند برا نماز شب، می‌فهمه اون روز بنده‌ی خوبی بوده و‌‌..‌. اما بگم‌ برات من مقدار ایمانمو با چی می‌سنجم؟ وقتی مقابلم یه نفر سه مرتبه یاحسین اگه اشکم جاری نشه، اگه قفل دلم باز نشده می‌فهمم یه جای کارم می‌لنگه. می‌‌گردم ببینم کجا بی‌راهه رفتم، کجا دنیا حواسمو پرت کرد یادم رفت خادم حسینم، اونوقت حُر می‌شم سرمو در خونه‌ی اربابم حسین کج می‌کنم می‌گم آقا کجا رو اشتباه رفتم که هنوز لایق دیدار امام‌زمانم نشدم بالحسین الهی العفو استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام و اتوب الیه من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه. دو روز به مُحرمت مونده حال و هوای دلم بارونیه، کربلائیه، دلم می‌خواد ببریم کربلا حسین جان... نمی‌دونم چرا امید ندارم به مُحرمت برسم؟ نمی‌دونم امسال اسم من جزء خادمات ثبت می‌کنی یا نه؟ چقدر از خادمات سال گذشته بین ما یاحسینو یا زهرا اما امسال زیر خاک آرمیدن‌. پس به نیابت از همه‌شون سه مرتبه بگیم یاحسین حسین جان چه روی خاک باشم و چه زیر خاک، هر جا باشم سنگتو به سینه می‌کوبم و هی ناله می‌زنم حسین‌جان۳ اصلا حسین جنس غمش فرق می‌کند ای حسین جان حسین آرام جانم، حسین روح و روانم آقاجان! امروز گوشه‌ی اتاقم رو به قبله نشستم زانوی غم بغل گرفتم، آخه دیدم دستام خالیه، یه دفعه نگاه کردم دیدم چشمام پر از اشکِ، دستامو به اشک چشمم کشیدم دیدم نه من دستام خالی نیست من ثروتمندم سلاح دستمه و سلاح ک دارایی من اشکِ بر حسینه. همه ي داراييِ من همين چشمِ خيسِ هر چي ميخواي ازم بگيري بگير، گريه رو نگير، ارباب ما از اون موقعي كه شناختيم شما رو داريم تويِ روضه‌هاي شما ميسوزيم، پدر و مادرمون يادمون دادن مُحرم لباسِ عزا تنمون كنيم، از وقتي دستمون رو گرفتن تو روضه ها آوُردنمون، نگاه كرديم ديديم مادرمون وقتي نامِ حسين مياد اشك ميريزه، بابا برای شما روی پیشونی‌ش می‌زنه. از خادمی توست به هر جا که رسیدیم یعنی که کنیزیِّ تو تنها هُنَرِ ماست سال گذشته در چنین ایامی مصاحبه‌ی علمی داشتم، در فرم مصاحبه‌ نوشته شده بود به نظرتان در این فرم کدام مهارت‌تون موجب می‌شه، شما رو قبول می‌کنند حقیر هم نوشتم "مداح اهلبیت" قبولم کردند مگر کسی جرات دارد روی حرف اربابم حرف بزند. يكي وزيرِ، يكي دكترِ، يكي وكيلِ، يكي استادِ، يكي مهندسِ، اما همه‌ي اين عناوينو بذار کنار و بگو حسین جان من خادم توام، سینه‌زن توام، من خادم مادرتم. اربابم در دلم باز هوایی است که طوفانی توست. حسین جان هر جا عَلَمی هست، همان جا حَرَمِ توست پس کرب و بلایت همه جا در نظرِ ماست از دار جهان هیچ نداریم به جز اشک اشکی که خودش روز قیامت سَپرِ ماست ای کشته‌ی بی غسل و کفن، تشنگیِ تو داغی‌ست که تا روز ابد بر جِگرِ ماست حسین جان امروز از صبح هوای گریه داشتم روز گريه‌س، ۵شنبه‌ها که اینحا نیستم، آخه ۵شنبه‌ها روز اشكِ، دلم کربلاس تو حرم ارباب، بیا امروز یه سلام به دختر سه ساله‌ی ارباب بدیم سلام خدا بر اون دختري كه تنها سلاحش گريه بود، تنها وسيله دفاعيش گريه بود، گريه برا دختر بچه‌ها يه وسيله دفاعيِ اما معمولا يه دختر بچه وقتی گریه کنه همه تو بساط‌شونو می‌گردن یه چیزی پیدا کنند بهش بِدن تا دل دختر بچه به دست بیاد و آروم بشه اما بمیرم رقيه هر وقت گريه ميكرد كتك مي‌خورد، تازیانه می‌خورد. اما با گريه‌ش پدرِشو یا بهتر بگم امام‌زمان‌شو آوُرد خرابه آخه گريه‌ش گريه‌ي معمولي نبود، جنس گريه‌ش، جنسِ گريه‌ي مادرش زهرا بود، گريه‌ش گريه‌ي قيام بود، گريه‌ش زير و رو كرد شام بلارو... گريه‌ش شهرِ شام رو بهم ريخت، شام رو زير و رو كرد، مگه نميگن: گريه ي يتيم عرشِ خدارو می‌لرزونه، فدايِ گريه هات بشم بی‌بی‌ سه ساله، اندازه‌ي همه.ي قافله گريه كرد، اندازه ي همه ي كاروان گريه كرد، گفت: بابا آه! وقت اذان زدند مرا زخم ها با زبان زدند مرا یک تنه کاروانِ گریه شدم قدر یک کاروان زدند مرا حسین‌جان مداح اهلبیت: مرضیه رمضان‌قاسم @ramezan_ghasem110
هدایت شده از (🌼بوی باران🌼)
✨﷽✨ ✅ به‌دوش گرفتن بار سنگین نیازمندان، دلت را سبک می‌کند ✍در یک شب سرد زمستانی، تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (علیه‌السلام) مشرف شد. هر روز به حرم می‌آمد اما دریغ از یک قطره اشک. دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت. با خودش فکر کرد که دیگر فایده‌ای ندارد. به همین خاطر، برای برگشت بلیط هواپیما گرفت. هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت. در کوچه‌ای راه می‌رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ‌دستی‌اش گذاشته و آن را به سختی می‌برد. تاجر کمکش کرد و هم‌زمان به او گفت: مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟ پیرمرد گفت:ای آقا! دست روی دلم نگذار، دختر دم‌بختی دارم که برای جهیزیه‌اش مانده‌ام. همسرم گفته تا پول جهیزیه را تهیه نکرده‌ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه‌جا کنم تا پول بیشتری در بیاورم. تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانه او رفت. وقتی به خانه پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند. یک چک به اندازه تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد. وقتی از آن خانه بیرون می‌آمد، خانواده پیرمرد با گریه او را بدرقه می‌کردند. پیرمرد گفت: من چیزی ندارم که برای تشکر به شما بدهم. فقط دعا می‌کنم که عاقبت‌به‌خیر شوید و از امام رضا (علیه‌السلام) هدیه‌ای دریافت کنید. تاجر برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی وارد حرم شد، چشم‌هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را چشید. ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا