eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
7هزار ویدیو
10 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸گفتم که دیدار تو باشد آرزویم🔸 🔸گفتا که در کوی عمل کن جستجویم🔸 @ranggarang
12.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆معارف مهدوی🔆 🔥مدعیان دروغین ❌عوامل بروزوظهورانحرافات درجامعه 👤🎥جناب حجت الاسلام نصوری @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
س ⇦ قسمـــ④ـــمت↫راکعــــــه ۞ زنى را كه اهل ركوع بر درگاه احديت باشد، راكعه گویند. ۞ امام حسن علیه السلام می‌فرمایند: 『 مادرم را در يک شب جمعه ديدم كه به نماز ايستاده، و پى در پى در ركوع و سجود بود، تا صبح شد. شنيدم زنان و مردان با ايمان را، با نام مى خواند و از خداوند براى آنها ... @ranggarang
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیارت نامه حضرت صدیقه کبرا فاطمه زهرا(سلام الله علیها) 🏴 السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ @ranggarang
45.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صوتی حدیث کساء🌹 متن حدیث کساء ✅ لطفا کلیک کنید👇👇 👈متن حدیث کساء 👉 این صوت حدیث کساء را در خانه با صدای بلند پخش کنید تا ملائک در خانه هایتان مهمان شوند..... 🔰آیت الله : بهترین راه برای رهایـی از مشکلات و رسیدن به حاجات چهار چیز است: ✨نذرکردن گوسفند ♦️برای فقراء ✨خواندن حدیث کساء ♦️بطور پی در پی ✨پرداخت صدقه ✨ختم صلوات 🌸🍃🌺🍃🌸 حدیث شریف کساء یکی از فضائل اهل بیت علیهم السّلام و افتخار تشیّع است. @ranggarang
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قاری ممتاز و برجسته کشوری که داوران و بینندگان شبکه سه سیما رو به وجد آورد . نوجوان بابلی «محمدحسین عظیمی خوشرودی » این قاری ممتاز فرزند شایسته بندپی غربی شهر خوشرودپی میباشد.. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🎤 ✘ اعصابم بهم میریزه وقتی قضاوتم می‌کنند! 🔰 استاد شجاعی @ranggarang
⚫️سیاه ترین گل جهان! 🔹از گل پتونیا “بلک ولوت” (Petunia ‘Black Velvet’) یا اطلسی سیاه به عنوان سیاه ترین گل جهان نام می برند. این گل دارای گلبرگ‌های براق، بزرگ و تاریک به رنگ سیاه بوده و به خوبی با گل‌های دیگر ترکیب می‌شود. @ranggarang
‍ 🌺سیدالعرفا، آیت الله قاضی طباطبایی: همیشه در یک مسجد نماز نخوانید ،به مساجد دیگر نیز بروید . و هرجا حال پیدا کردید آنجا نماز بخوانید و هرجا دیدید حال معنوی پیدا نکردید مکان خود را تغییر دهید و از این مسجد به مسجد دیگر انتقال یابید. 📕 عطش، 302 @ranggarang
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: ترانه خسته از روزی پر از مشغله روی تختش دراز کشید که صدای گوشی اش بلند شد، گوشی را برداشت و با بی حالی نیم خیز شد و تا چشمش به اسم شراره افتاد دکمه وصل تماس را لمس کرد و سپس سرش را روی متکا گذاشت و در حالیکه با موهای شرابی رنگش بازی می کرد گفت: سلام سلام خانم خانم...خوشگل خانما چی شد که یاد ما کردی؟! صدای هراسان شراره توی گوشی پیچید: ترانه به کمکت احتیاج دارم، میشه کمکم کنی؟ شرایطم اضطراری هست.. ترانه که خوب شراره را می شناخت، مثل فنر روی تخت نشست و گفت: چی شده؟ باز روح الله چکار کرده؟ هنوز نتونستی از پس فاطمه بر بیای؟! شراره اوفی کرد و گفت: وشوشه برام خبرای بد میاره..‌حرفهای روح الله و فاطمه داره جگرم را آتیش میزنه، وشوشه خبر آورده که برام نقشه کشیدن، میخوان منو کله پا کنن...اما روح الله اصلا به روی خودش نمیاره که همدست با اون زن دست و پاچلفتیش شده...انگار سحر محبت من کارگر نبوده... ترانه زد زیر خنده و‌گفت: اونا نمی دونن با کی طرف هستن، تورو خود ابلیس هم نمی تونه کله پا کنه..‌..چرا غصه میخوری؟ حالا چه کاری از دست من برمیاد؟! شراره طوری وانمود کرد که گریه می کند و گفت: من نمی دونم چی میشه، با هزار زحمت روح الله را میکشم طرف خودم، منتها پیش اون زنیکه که میره انگار همه چی دود میشه هوا، الانم میخوان با زنش برن تبریز و فردا هم میخوان کارای طلاق منو بکنن، ترانه زورم به سر روح الله نمیرسه، من میخوام فاطمه را از این زندگی محو کنم و به کمک تو و موکلت احتیاج دارم. می خوام به موکلت بگی کمکم کنه... ترانه با تعجب گفت: شراره من که میدونم تو قوی ترین موکل را داری اصلا به نوعی دختر ابلیس محسوب میشی، موکل من در مقابل موکل تو هیچی محسوب نمیشه، برای چی من باید این کار را کنم؟! شراره اوفی کرد و گفت: چرا اینقدر خنگی، روح الله معمم هست درس دین خونده، بالاخره دیر یا زود میفهمه که سحر شده و اگر بخواد بفهمه از طرف کی شده و کی به فاطمه حمله کرده، می خوام نتونم رد یابی بشم، می خوام با موکل تو گیج بشه، وقتی بفهمه و از طریق موکل به تو برسه، تورو نمیشناسه و سوءظنش نسبت به من از بین میره... ترانه خنده ریزی کرد و گفت: عجب زبلی هستی هااا، به اینجاش فکر نکردم، اما متاسفانه نمی تونم به موکلم امر کنم؟! شراره با تعجب گفت: برای چی؟! ترانه اوفی کرد و گفت: آخه طبق قراری که با موکلم کردم من باید باعث جدایی حداقل شش زن از شوهرش بشم که تا حالا فقط دوتاش محقق شده و خودت بهتر میدونی این موکلین اجنه تا به عهدت وفا نکنی، بهت خدمت نمی کنن.. شراره که مستاصل شده بود گفت: چرت نگو...خودت خوب میدونی که راه های دیگه ای هم برای امر کردن به موکل وجود داره...کافیه بدنت نجس باشه...جُنب از حرام بشی..‌سه سوته کارت را انجام میده..‌ ترانه که خوب میدونست حق با شراره هست گفت: ببین الان دم غروب هست حالش نیست، چشم فردا برات ردیفش میکنم، فقط به موکل بگم فاطمه را به سمت خودکشی سوق بده؟! شراره لبخندی شیطانی روی لبش نشست و گفت : آره، موکلت تلاش کنه که خودکشی تقویت بشه تو ذهنش، منم از اینور یه کاری میکنم که کار زودتر و سریع تر پیش بره، باید فاطمه را با پیامام دقمرگ کنم و از همه طرف تحت فشارش قرار بدم... و با این حرف دوطرف خنده بلند و شیطانی سردادند.. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی براساس واقعیت @ranggarang