eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.4هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
8 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
ازسیم‌خاردارنفست‌عبورکن از حرفهایی که شنیده بودم حیران بودم. باورم نمیشد مژگان اینقدر آسیب پذیر باشد. سیگار کشیدنش آن هم وقتی حامله است، برایم شوک بود. آرش که انگار متوجه ی حال من شده بود گفت: –باید کمکش کنیم راحیل، اون اصلا تحمل سختی رو نداره. دست به کارهای عجیب و غریب میزنه، حالا که حاملس بیشتر باید بهش محبت کنیم. من با مامان هم صحبت کردم اونم مشکلات مژگان رو تا حدودی می دونست. مامان واسه همین با مژگان اینقدر مدارا می کنه. بعد مِن و مِنی کردو گفت: – اوایل ازدواجشون هم نمی دونم سر چی با کیارش دعواشون شده بود که دست به خودکشی زده بود. هینی کشیدم و گفتم: ــ واقعا؟ سرش را به علامت مثبت تکان داد و گفت: ــ بفهمه اینارو بهت گفتم ناراحت میشه، من فقط خواستم تودلیل رفتارهام رو بدونی. یا دلیل محبتهای مامان یا سفارشهای زیاده کیارش. از حرفهایی که توی ماشین به آرش زده بودم خجالت کشیدم و دیگه روم نمیشد توی چشم هاش نگاه کنم. " خدایا من رو ببخش" چشم دوخته بودم به ظرف بستنی‌ام. شروع کرد به خوردن بستنی‌اش وگفت: ــ بخور دیگه، آب میشه. زمزمه کردم: ــ میل ندارم. وقتی قاشقم را پر از بستنی کردو گرفت جلوی دهانم نگاهش کردم. بالبخند گفت: ــ تو حق داشتی، من باید زودتر باهات حرف میزدم. قاشق را از دستش گرفتم. ــ خودم می خورم. چند قاشق بستنی خوردم و ظرفش را عقب کشیدم. ــ واقعادیگه نمی تونم. ظرف بستنی‌‌ام را برداشت وبا قاشق من شروع به خوردن کرد. ــ دهنی بود آرش. –پس برای همین خوشمزه تره. لبخند ی زدم و خوردنش را تماشا کردم. ازحرف زدن انرژی‌ گرفته بود. دوباره سوار ماشین شدیم. هنوز شرمنده بودم از حرفی که زده بودم. "آخه دختر تو این همه صبر کرده بودی نمیشد چند دقیقه دیگه دندون رو جیگر می ذاشتی" ــ راحیل. ــ بله. –یه سوال. نگاهش کردم و او هم با لبخند مرموزی که روی لبش بود پرسید: –اونوقت که جنابعالی با شوهر اسرا رفتی بیرون من کدوم قبرستونیم؟ ــ سعی کردم نخندم و شرمنده فقط سرم را پایین انداختم. خندیدوگفت: ــ مگه جواب نمی خوای؟ ــ فراموشش کن آرش. ــ ولی من می خوام جواب بدم. کنجکاو نگاهش کردم. ــ هیچ وقت این کارو نکن راحیل، چون ممکنه خواهر محترمتون بیوه بشن. بعد بلند بلند خندید. –شوخی کردم، راحیلم من بهت اعتماد دارم، فقط حسابی حسودیم میشه. لبخندی زدم و از شیشه ی ماشین بیرون را نگاه کردم. بعد از چند دقیقه سکوت گفت: –امروزم به خاطرتو سرکار نرفته برگشتم. ــ چرا؟ ــ خب از اتاق بیرون نیومدی که ازت خداحافظی کنم، یه بارم خونه زنگ زدم مامان گفت، هنوز تو اتاقی، گوشیتم که جواب نمی دادی، نگران شدم دیگه. ــ گوشیم؟ زود گوشی‌ام را از کیفم درآوردم و نگاه کردم. ــ عه سایلنته. از سایلنت خارجش کردم چهار بار زنگ زده بود. ــ حالا من فکر کردم از قصد جواب نمیدی. شاید غرور، شاید هم حسادت، یا منطقی که برای خودم داشتم اجازه نمی داد عذر خواهی کنم. با همه‌ی حرفهایی که در مورد مشکلات مژگان زده بود بازهم به او حق ندادم. باز هم همان سوال قبلی خودش را از مغزم سُر می داد روی زبانم، آنقدر این کار را کرد که بالاخره بیرون پرید. ــ اگه مثلا شوهر اسرا هم یک بار خودکشی کرده باشه و مشکل روحی داشته باشه تو ناراحت نمیشدی که باهاش مدام جلوی توپچ پچ می کردیم و... حرفم را ادامه ندادم. نگاهش هم نکردم. ولی تحمل نگاه سنگینش برایم سخت بود. ــ آرش جان من بهت اعتماد دارم، اگه نداشتم که سر سودابه اینقدر راحت کنار نمیومدم. سرم را بالا آوردم و نگاهش کردم ناراحت شده بود. ترمز کرد. به اطراف نگاه کردم. " کی رسیدیم خونه که من متوجه نشدم." نگاه دلخورش را از من گرفت و سکوت کرد. دستهایش را در هم گره کرد و متفکر بهشان زل زد. وقتی دیدم جواب نمی‌دهد تصمیم گرفتم پیاده شوم. دستم رفت سمت دستگیره که با صدایش متوقف شدم. ــ اون در مورد رفتارهای کیارش حرف میزد و نمی خواست کسی بدونه، من بهت حق میدم ناراحت شی، حرفتم قبول دارم. ولی فکر می کنم یه کم سخت می گیری... همانطور که سرم پایین بود آرام گفتم: ــ به نظرم توی حرفهات انصاف نیست. سکوت کرد. این بار در را باز کردم. ــ شب بخیر. پیاده شدم. سمت در خانه رفتم. صدای قدم هایش را می شنیدم ولی اهمیتی ندادم. کلید را از کیفم درآوردم و همین که خواستم در را باز کنم. شانه ام کشیده شد. با صدای عصبی گفت: ــ نگاه کن من رو. کافی بود نگاهش کنم تا همه چیز تمام شود، ولی این کار را نکردم. او باید بفهمد که کارش غلط است. چانه ام را گرفت و بالا کشید و دوباره گفت: ــ نگام کن. دستش را پس زدم و کلید را به در انداختم و گفتم: ــ بعدا حرف میزنیم الان همسایه‌ها... نگذاشت ادامه بدهم فوری گفت: –با این که تقصیر من نیست ولی بازم معذرت می خوام. طاقت ناراحتیت رو ندارم فقط با من قهر نکن. ــ من قهر نیستم، 🍁به‌قلم‌لیلا‌فتحی‌پور🍁 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨الهى... 🍁دراین شب پاییـزی ✨سلامتی را 🍂نصیب خانواده هایمان ✨دلخوشی را 🍁نصیب خانه هایمان ✨وآرامش را 🍂نصیب دلهایمان گردان @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله)
❤️✋ 🔹‌هرصبح بہ رسم‌نوڪرے ازما تورا سلام اے مانده در میان قائله تنها،تو را سلام 🔹‌ما هرچہ خوب‌و بد، بہ‌درِخانہ‌ے توییـم از نوڪـران مُنتـظــــر آقـا تـو را ســلام السلام‌علیک‌یا‌ابا‌صالح‌المهدی ≽ ✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، ✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ ❣ 🌹 اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج صلوات @ranggarang
ذا خِفْتَ صُعوبَةَ أمْرٍ فاصْعُبْ لَهُ يَذِلَّ لكَ هرگاه از سختى كارى ترسيدى در برابر آن سرسختى نشان ده، رامت مى شود 📚 غرر الحكم حدیث 4108 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکرار لعن ها و سلام ها در زیارت عاشورا چه آثاری دارد ؟ حجت الاسلام رنجبر @ranggarang
🔴اسامی ۷ آسمان و رنگهای آن از زبان امیرالمومنین علیه السلام... امیرالمومنین عليه السّلام در مسجد جامع كوفه بود كه مردى از اهل شام در برابرش به پاخواست و پرسش هائى از آن حضرت نمود و از آن جمله اين بود كه عرض كرد: ‌‌ 💥‌يا اميرالمؤمنين! مرا از رنگ هاى آسمان ها و نام هايشان خبر بده! ‌✨حضرت به او فرمود: ‌ ‌1⃣ آسمان دنيا نامش رفيع است و از آب و دود آفريده شده است. ‌ ‌2⃣ آسمان دوم نامش قيدوم است كه به رنگ مس است. ‌ ‌3⃣آسمان سوم نامش ماروم است كه به رنگ برنج است. ‌ ‌4⃣آسمان چهارم نامش ارقلون و برنگ نقره است. ‌ ‌5⃣آسمان پنجم نامش هيضمون (هيفون) و به رنگ طلا است. ‌ ‌6⃣آسمان ششم نامش عروس است و آن ياقوت سبزى است. ‌ ‌7⃣آسمان هفتم نامش عجما است و دُرّى است سفيد... ‌✍ بنابر بعضی روایات، در هریک از آسمان‌های هفت‌گانه موجوداتی همچون و برخی از زندگی می‌کنند. ‌ ‌ ✍برای مثال طبق حدیثی که در تفسیر قمی درباره آمده است، 🍃حضرت آدم و برخی از فرشتگان از جمله ملک الموت در آسمان اول، 🍃‌حضرت یحیی و حضرت عیسی در آسمان دوم، 🍃‌حضرت یوسف در آسمان سوم، 🍃‌حضرت ادریس در آسمان چهارم، 🍃‌هارون بن عمران در آسمان پنجم و موسی بن عمران در آسمان ششم زندگی می‌کنند(اسامی پیامبرانی اومده که ما میشناسیم وگرنه شاید خیلی بیشتر باشه) ‌ ‌🔴اما کتاب‌های حدیثی شیعه و سنی، به صورت متواتر نقل کردن که پیامبر در واقعه‌ای به نام معراج به آسمان‌ها صعود کرده و تا آسمان هفتم بالا رفته... ‌ ‌ نیز در دو سوره اسراء و نجم، به آن اشاره کرده است، در معراج میان پیامبر و خداوند گفتگویی درگرفته است.. ‌‌ 💠حالا یه چیزی هم بهتون بگم که بیشتر شگفت زده بشید از عظمت این عالم.. تمام کهکشانها و سیاره های ناشناخته و کواکب و...اینا همشون مال آسمان اول هستن! ‌ ‌و بقیه آسمان ها از ماها فعلا پوشیده هست و ازشون هیچ انسانی خبری نداره جز اهل بیت و ما هم استناد به همین روایات اهل بیتمون میکنیم... ‌📗منابع:الخصال،ترجمه فهرى، ج‏۲، ص: ۳۸۵ . قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۳-۱۲. سوره اسراء، آیه ۱؛ نجم، آیه ۸- @ranggarang
🛑فرق حسودی کردن با غبطه خوردن چیست؟ ✅غبطه این است که انسان وقتی می‌بیند دیگری چیزی دارد، می‌گوید: «خدایا! او دارد؛ به من هم بده.» 🔥امّا حسد آن است که می‌گوید: «خدایا از او بگیر!» حسود نمی‌تواند ببیند که او دارد؛ این خطرناک است... 🔰غبطه بر خلاف حسادت چیز خوبی است. 🌈 یکی خانه ندارد و دیگری دارد. پس می‌گوید: «خدایا! به من هم بده.» یکی زن ندارد و او دارد. می‌گوید: «خدایا! به من هم بده.» این اشکالی ندارد. 📘از بیانات عالم ربانی،آیت الله خوشوقت ره @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️هر چهار کتاب معتبر شیعه در قرن چهارم را ها نگاشته اند: ◀️اصول کافی نوشته شیخ کلینی (ری) ◀️من لایحضره الفقیه شیخ صدوق (قم) ◀️تهذیب و استبصار شیخ طوسی (طوس) @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ساخت‌مسجد با صداي شهيد حاج شيخ احمد ضيافتے كافے☝️ 🌹امام علی علیه السلام در وصيّت به فرزندش امام حسن عليه السلام: 🏷 دل جوان، مانند زمين كشت نشده است. آنچه در آن افكنده شود، مى پذيرد. از اين رو، پيش از آن كه دلت سخت گردد و خِرَدَت سرگرم شود، به تربيت تو همت گماشتم. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️ ترور آلارم با انتشار فیلمی از حرکت موشک در آسمان شاهرود ادعا کرد است که ایران نخستین ی خود را تست کرده کرد است. 🔹پ.ن: ترس وجود دشمن رو فرا گرفته، چون‌ نمیدونن این‌ پرتابه چی بوده @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳باور بفرمایید یعنی اگر این گاو رئیس سازمان ملل بود، این همه جنگ و مشکلات در جهان نداشتیم! 👌دیدنی @ranggarang
اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است! ایران در ۱۲ آبان نوتامی هفت روزه تا ۱۸ آبان در محدوده ۶۰۰۰ کیلومتر مربعی در اطراف تأسیسات فضایی در استان سمنان اعلام کرد. اکنون ویدیویی منتشر شده است که نشان می‌دهد پرتابه ای از این پایگاه پرتاب شده است. هنوز ماهیت این پرتاب مشخص نیست که آیا این یک پرتاب ماهواره بر جدید است یا تست موشکی جدید و یا ...!! اما موضوعی که این پرتاب را جالب میکند، دو رشته توسط اکانت منتسب به فرماندهی فضایی سمنان است که در این بازه منتشر شده است. توئیت اول صبح پنج شنبه ۱۷ آبان منتشر شد: "چشمانتان را که در این شب های ناآرام بی وقفه در حال رصد هوا و فضا هستند ،کور خواهیم نمود تا از رویت آنچه به سوی شما می آید فارغ شوید. شریان خون رسان به مولفه های قدرتتان را قطع و مولفه های قدرتتان را ناتوان خواهیم نمود. و جهان شاهد این شگفتی خواهد بود..." و دوم دقایقی پیش با این مضمون منتشر شده است: "پیام ما از به تل آویو ارسال شد. ما اثبات نموده ایم شما از رسیدن به اهدافتان در پایگاه شاهرود ناکام مانده اید. حالا شما باید منتظر پاسخ قاطع ما از هوا و فضا به با ارزش ترین داشته هایتان باشید." با توجه به اینکه ویدیو مذکور در فاصله زمانی بین این دو توئیت منتشر شده است، برخی کارشناسان گمانه زنی میکنند احتمالا عملیاتی علیه ماهواره های جاسوسی نظامی رژیم اسرائیل صورت گرفته باشد! یا عملیات دیگری که قدرت و برتری موشکی و فضایی ایران را به رخ اسرائیل و آمریکا می‌کشاند... @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از صدها شهر موشکی ایران در ۱۵۰ طبقه زیر زمین.mp4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 الله اکبر ؛ کشور ایران قوی با افتخار و برای نخستین بار خود را که قابلیت حمل کلاهک هسته ای را نیز دارد امشب تست کرد ...! نام این موشک عجیب میباشد. با این شلیک که از پایگاه صورت گرفت ، پیام عجیبی توسط ایران به آمریکا و اسرائیل مخابره شد ...! اول ؛ اینکه دشمن اصرار داشت که بگوید ما پایگاه موشکی شاهرود را در عملیات خودمان مورد ضربه قرار دادیم که با این عملیات دقیقا مشخص شد آن پایگاه ضمن اینکه هیچ آسیبی ندیده ، بلکه کاملا هم آماده هر نوع عملیات موشکی فوری و سنگین می‌باشد...🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 دوم ؛ اینکه موشک قاره پیما یعنی بالای پنج هزارکیلومتر هم دسترسی برا زدن اهداف رو داریم و کلاهک هسته ای هم که چاشنی یه حال درست و حسابی دادن به دشمن هست ومزه عجیبی داره ، لذا از این پس هدف نابودی صهیون و درصورت حمایت و پشتیبانی از اسقاطیل ، هدف بعدی قلب آمریکا از این پس چه خبره مثل امشب و شب‌های دگر تا صبح واقعا و چی میگذره به منطقه و صاحب مو زردش؟ @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاهزاده ای در خدمت قسمت پنجاه و دوم🎬: آری هر روز که می گذشت ، اعجازها بود که از آسمان می رسید ، تلنگرهایی که خداوند بر بدنهٔ جامعهٔ اسلامی میزد ، تا آنها که نمی دانند، بدانند و آنها که در خواب غفلت هستند، بیدار شوند و آنان که دنبال دنیا فتاده اند ، آخرت را در یابند. تمام این اعجازها و تلنگرها که مانند پیکانی رو به سوی زمین بود و گویی نوک این پیکان چیزی نبود جز اینکه «آگاه باشید که علی همان حق و حق همان علی ست»... بدانید که «علی در قرآن جاری ست و قران همه در علی آشکار است» ، بفهمید و ایمان بیاورید که «پس از پیامبر ، ولی و سرپرستی برای شما نیست جز علی».. فضه ، این دخترک شیرین سخن ، تمام این اشارات خداوند را که در قالب حرکات پیامبر یا آیات قرآن جاری بود می گرفت و به گوش جان می سپرد و انگار این مقدّر خداوند بود که دست تقدیر، او را از قصر پدرش بیرون آورد و به بهشت زندگی علی و زهرا وارد کند ، چرا که او باید خود ، در زمانی دیگر ، تمام آنچه را که دیده و شنیده بود و به آن ایمان آورده بود ، بیرون ریزد و بر همگان آشکار کند تا شاید گمراهی به راه آید ، دنیاطلبی ، عقبی طلب شود و فریفته ای راه مستقیم را بشناسد. فضه از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید ، زیرا حال می دانست که همنشین «بهترین خلق» است و می دانست در خانه ای زندگی می کند که آیهٔ تطهیر بر سر اهل خانه نازل شده ، می دانست محبت مولایی را به دل دارد که خداوند دل در گرو مهر او اولاد او دارد... می دانست که این محبت آنچنان پاک است که فقط دلهای پاک را تسخیر می کند. هر روز شیرین تر از دیروز می گذشت و روزها شتابان ،مسیر خود را طی می کرد این روزها در مدینه خبرهای دیگری برپا بود و اینبار نه مسلمانان ، بلکه مسیحیان اطراف ، علی الخصوص مسیحیان نجران ، به طلب حقیقت پای به این شهر مقدس نهاده بودند و می خواستند معرکه ای برپا کنند تا در آن معرکه ، آخرین پیامبر خدا را به سخره گیرند، اما غافل از این بودند که محمدصلی الله علیه واله حق است...دینی که آورده حق است و خداوندش هم حق است و اسلام نیست مگر همان مسیحیت ، که عیسی مسیح از آسمان آورد ،اما اسلام کامل تر از مسیحیت است و‌مسیحیت نیست مگر همین اسلام ، الفبای مسلمانیت... ادامه دارد... 🖍به قلم :ط_حسینی @ranggarang
شاهزاده ای در خدمت قسمت پنجاه و سوم🎬: مکه بزرگترین پایگاه کفار قریش فتح شده بود و می رفت تا اسلام ،سرتاسر شبه جزیره عربستان و حتی سرزمین های اطراف آن را مطیع خود سازد. مردم نجران هم که مسیحی بودند و در منطقه مرزی حجاز و یمن زندگی می کردند، ماجرای ظهور پیامبر اسلام را شنیده بودند. در این هنگام بود که پیامبر نمایندگانی به سمت نجران فرستاد و نامه ای برای اسقف، بزرگ کشیشان مسیحی می نویسد ، در قسمتی از این نامه آمده است که : ...من شما را از بندگی بندگان خدا به بندگی خدا فرا می خوانم و نیز از شما دعوت می کنم که از فرمانبری و ولایت بندگان خدا بدر آمده ، ولایت خدا را پذیرا شوید ، اما اگر اسلام را نپذیرفتید، پس باید که جزیه بپردازید و اگر جزیه ندهید با شما اعلان جنگ میکنم. بزرگان نجران بعد از خواندن نامه پیامبر به شور و مشورت نشستند و مصلحت در آن دیدند که ابتدا با حضرت رسول وارد مذاکره شوند، شاید که با این روش بر او فائق آیند. از این رو به مدینه آمدند و با آن حضرت دربارهٔ درستی ادعای پیامبریش به بحث و مناظره پرداختند. ولی از آنجا که محمد صلی الله علیه واله دینش، سخنش ، کلامش دلیلش همه و همه حق است و نشأت گرفته از علم الهی خداوند است پس مذاکرات مسیحیان با پیامبر به شکست انجامید و در پایان ، پیامبر به دستور خداوند، برای آنکه راه هرگونه فرار از حق و راستی را بر آنان ببندد، آنان را به یک نبرد جدید فراخواند. نبردی که به پیشنهاد باریتعالی بود ، او‌ که آفریدگار علی ست و عاشق این ولیّ آخرین پیامبرش... گویی خداوند در این سالها که بسیار هم حساس بود ، در هر موضوعی می خواست عشقش را به علی اعلی به رخ تمام جهانیان بکشاند. تا همگان راه از چاه بازشناسند...تا همگان در حصار امن دین قرار گیرند ، تا پس از پیامبرش ولی بلافصل او رهبری کند این عالم خلقت را ...تا شورایی تشکیل نشود ....تا سقیفه ای شکل نگیرد...تا پهلویی نشکند ، محسنی سقط نشود ، فرقی از هم نشکافد..جگری پاره پاره نگردد... و سری بالای نی نرود...ولی داد از دست ابلیسان انسان نما که پا جای پای شیطان می گذارند و... ادامه دارد... 🖍به قلم :ط_حسینی @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹آهنگ محلی دروصف امام زمان(عج) شعراز از مرحوم علامه حسن زاده آملی.. @ranggarang