eitaa logo
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
@ranjkeshideha
35.4هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
16 فایل
حرف ،درد دل و رازهای مگوی زن و شوهری😁🙊 با تجربه ها و رنج کشیده بیان اینجا👥👣💔 ادمین گرامی کپی از پست های کانال حرام و #پیگرد دارد⛔⛔ ♨️- ادمین @Fatemee113 جهت رزرو تبلیغات 👇👇👌 https://eitaa.com/joinchat/1292435835Ca8cb505297
مشاهده در ایتا
پرسش‌ها
قوانین
داغ‌ترین‌ها
چندسکویی
پیوستن
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
35.4هزار دنبال‌کننده
دانلود
مطالب قبلی
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
هدایت شده از رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
26.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 🎥 با این روش طی دو روز؛ پانصد رأى به نفع جبهه‌ی انقلاب جمع کنیم توضیح کاملِ روش افزایش مشارکت؛ در شبکه‌ی ملّی مِنّا |الان کانال شبکه منا ۱۰ هزار نفر عضو دارد اگر فقط اعضای این کانال به درستی این کار رو انجام بدهند، ۵ میلیون رأی خاکستری میره طرف جبهه‌ی انقلاب😍😍😍 ❗️ این فیلم را برای همه بفرستید 🖍محمدمسلم وافی 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
6.3هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ 📝 دعایی قرآنی برای جلوگیری از طلاق زن و شوهر 🌼🍀🌼🍀🌼 ✨مرحوم شیخ بهایی (ره) دستور العمل زیر را برای جلوگیری از جدا شدن زن و شوهر مجرب دانسته و توصیه کرده است :👇👇👇👇 🍃هفت بار ، آیه چهاردهم از سوره مبارکه آل عمران را بخواند و بر نمک بدمد و آن نمک را در غذایی که زن و شوهر از آن میخورند بریزد. ان شاء الله آشتی خواهند نمود. 🌺🍂🌺 👌کپی با ذکر صلوات همراه با (وعَجِّل فَرَجَهُمْ )جایز هست ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 🌱الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ🌱 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
6.5هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
✔️ نوشیدن شبانه دمنوش بابونه برای سم‌زدایی از کبد و لاغری ❤️ 🫖 مصرف شبانه این نوشیدنی باعث بهبود عملکرد کبد در ساعات بین ۱ تا ۳ بامداد می‌شود. اگر قبل از خواب مواد مغذی موجود در این نوشیدنی‌ رو به کبد برسونید باعث بهبود سوخت ساز و کاهش سموم بدن میشه. 🫖 سایر خواص: بهبود هضم غذا، خواص ضدالتهابی و کاهش استرس روش تهیه و استفاده 😗 یک لیوان آب رو بجوشونید و زمانی که جوش اومد زیر شعله رو خاموش کنید. یک قاشق معادل ۱۰ گرم گل بابونه رو اضافه کنید و بگذارید ۱۰ دقیقه بمونه و بعد بنوشید. این کار رو هر شب به مدت ۲ هفته انجام بدید. . 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
6.5هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ ❓ سلام فاطمه جونم عیدتون مبارک امیدوارم حال شما وهمه اعضای گروه خوب باشه🌹🌹❤️❤️ خواستم درددل کنم وازشماودوستان راهنمایی بگیرم پسری دارم ۲۴ساله که مادرزاد درچشم وگوشش مشکل داره😔به خاطر این مشکل خدادادی بهش کارنمیدن باوجوداینکه بینایی وشنوایی داره درضمن چندساله همش پشت سرهم بدمیاره واتفاقات ناگواربراش پیش میاد واصلا نمیتونه یه ریال پس انداز کنه به شدت ولخرج ودست ودل بازه همه پولشو خرج خودشوورفیق میکنه هرچی بهش میگم پس انداز کن میگه من قصدازدواج ندارم میشه کمکم کنید وراهنماییم کنید اگه ذکری هست بهم بگین بخونم که این بدبیاریها اززندگی رفع بشه وشانس درخونشوبزنه شاید امیدواربشه به زندگی ازهمگی التماس دعا دارم🤲🤲 برای براورده شدن حاجتم صلوات🌹🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ آیدی ادمین: @Fatemee113 منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊 در این 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
6.3هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام راستی منم یادم اومد من وشوهرمم کنارهم بودیم شوهرم داشت یه وسیله تعمیرمیکرد گوشیش جیبش بود گوشیم زنگ خوردشماره شوهرم بود بهش گفتم جریان چیه توکه دست به گوشیت نزدی گوشیت توجیبت بود پس چجوری گوشیم زنگ خورد جوابی نشنیدم 🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 سلام برای اون خانمی که گفتن شماره خواهرش وخودش زنگ میخوره بیخود حتما اگه ایرانسل هست شرکت خدماتی ایرانسل واگه همراه اول هست اونجا برن شاید هک شده باشه إخه یکی میگفت از روبیکا از شماره برادرش پیام داده ولی درصورتی که اصلا داداشش پیام نداده ومتوجه شدن هک کردن واگه اونجا جوابگو نبودن حتما باز به پلیس فتا زنگ بزنید واینکه اگه باز زنگ زدن به هیچ عنوان جواب ندید اینجور شاید ردیابی هم بشید 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
6.7هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #بازی_سرنوشت قلبم تند تند میزد حس میکردم انگار تو گلوم نبض داره ایقدر شدت تپش قلبم زیا
🍃🍃🍃🌸🍃 برگشتم خونه سریع تلویزیون روشن کردم گفتم بهار مامانی اینجا بمون زود برمیگردم بچم نشست جلو تلویزیون چیزی نگفت با عجله رفتم تو خونه نور امید داشتم مطمعن بودم محسن نمیزاره من برم حتی اگه بفهمه حامله ام خوشحال هم میشه ...با هر قدم که برمی‌داشتم امیدم بیشتر می‌شد حتی لبخند میزدم حتی با خودم فکر میکردم محسن چجوری میگه من زنشم چحوری میگه اون شب باهم بودیم به در عمارت که رسیدم صدای جیغ گندم که میگفت دیدی گفتم آدم درستی نیست دیدی چجوری بی آبرو شد همش کار خداست! جمیله دیده !!میخاد بچه حرومشه ببنده به ریش ما .بدبخت محمد رو طعمه قرار داده! رفتم نزدیکتر با خودم گفتم الان که محسن غیرتی میشه داد میزنه میگه به زنم تهمت نزن مرمرسلطان گفت محسن سرگرم اسما و بیماریش و مراسم بودی خدا خواست زودتر آشکار بشه رفتم نزدیکتر گفتم محسن همین الان داد میزنه ولی محسن ساکت بود یهو گفت زد جمیله !!!! رفتم نزدیکتر محسن منو دید با چشمای خشمگین نگاهم کرد زبونم قفل شد انتظار این برخورد رو نداشتم جمیله اومد همون حرفهارو زد محسن گفت اگه دروغ بگه؟؟!! گندم گفت امشب معلوم میشه اگه هرشب میاومده پس امشب هم میاد ....چی میگفتن اینا چرا محسن ازم دفاع نمی‌کرد نمی‌گفت سهیلا زن منه......حس حقارت و غربت داشتم محسن انگشتش تهدید وار سمتم گرفت گفت فقط دعا کن دروغ باشه سهیلا .... همه اومدن خونه ما بهار ذوق زده پرید بغل محسن محسن به اجبار بغلش کرد مرمرسلطان بهش چشم غره رفت من از خودم مطمعن بودم محمد محسن گندم و مرمرسلطان همه ساکت نشسته بودن یهو گندم گفت گوشیتو بده تا بهش خبر ندادی گوشیم دادم یه چکی کرد گفت تو خیلی زرنگی اون یکی گوشیتو هم بده نگاهش کردم سرمو انداختم پایین گفتم همین هم اسما جون هدیه داده من گوشی دیگه ندارم (اون زمون گوشیتو های کشویی سامسونگ مد بود برای اون موقع هم خیلی گرون بودن هر کسی نداشت ) گندم یه پوزخندی زد برق پیروزی تو نگاهش بود تا ساعت ۱ شب همه منتظر بودن و منم از خودم مطمعن بودم خبری نمیشه با خیال راحت نشسته بودم ساعت دو و نیم شب بود مرمرسلطان به جمیله نگاهی انداخت جمیله دروغ که نگفتی ؟؟؟همه نگاها سمت جمیله بود یهو .... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
6.7هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
❣ یا اُنْسَ کُلِ مُستَوحِشٍ غَریبٍ  ای آرامش هر ناآرامِ غريب یک نفر باشد که دست بگذارد روی شانه‌ات، آرام بگوید: بی‌خیال! همه چیز درست میشود، و خیالت را از بودنِ روزهای بد راحت کند... _صحیفه سجادیه 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
6.9هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 ❤️ سلام بانو فاطمه جان🌹 میگم خانمی که همسرشون به تریاک روی آوردن برن na ومخاطبی که همسایه فضول دارن اگر به منزل شما رفت و آمد داره نمک بریز تو کفشش انشاالله که دیگه نمیاد وخانمی که میکرو یا تتو میخواد انجام بده میکرو بلوند خیلی بهتره تجربه شخصی خودم .همه هم بهم میگن عالیه 🍃🍃🍃🍃💕💕🍃🍃🍃🍃 سلام در جواب خانمی که گفتن گلخونه شون افت زده و... شما ذکر یا حلیم رو روی یه برگه کاغذ بنویس و موقع اب دادن به محصولات کشاورزی این برگه رو توی اون اب بشورین محصولاتتون زیاد میشه 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
7.4هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 #سرنوشت🌱 یه چیزایی جسته گریخته شنیدم میدونستی اسم مامانمم کیمیا بوده نه اینو نشنی
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌱 کیمیا خندید فعلاً بریم خونه برم با مامان صحبت کنم میخوام با مامان برم چرا با مامانت من میام دنبالت با هم میریم دیگه نه آخه میگم مامانم شاید بهتر صحبت کنه خوب باشه _ باشه با زینب خانم صحبت کن یه وقتی بگید من میام دنبالتون با هم بریم آخه تو اذیت میشی همش دارم مزاحم تو میشم تو که می‌دونی جون منی خانوم از خدامه من هر روز زنگ بزنی اصلاً قرارمون این بود که هر روز ببینمت هر روزم بهم بگی دوسم داری تا عوض همه این سال‌ها که منو چزوندی در بیاد و دستشو سمت دراز کرد کیمیا فکر کرد می‌خواد دست کیمیا رو بگیره غیر ارادی و سریع دستشو کشید سبحان از عکس العمل کیمیا فهمید که طول می‌کشه تا اون خاطرات بد و فراموش کنه خندید و گفت میخوام برات یه آهنگ بخونم کیمیا از رفتار خودش شرمنده بود ولی سبحان اینقد رعایت حالشو میکرد که اثلا به روی خودش نیاورد صدای آهنگ قشنگ تو ماشین پیچید سبحان لبخند زد و گفت بخونم؟؟ و کیمیا با لبخند سرشو تکون داد و سبحان همزمان با خواننده و صدای بلند شروع به خوندن کرد و بسیار زیبا تر از خواننده و البته عاشقانه‌تر ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ دردی که درمانش تو باشی دوست دارم😍 بغضی که بارانش تو باشی دوست دارم😍 دیوانه ام من گر چه پایان منی تو😍 هر چی که پایانش تو باشی دوست دارم😍 تو نفسی همه کسی بمان برایم😍 زیبا شده با عشق تو حال و هوایم😍 ای ماه من همراه من دورت بگردم😍 در چشم تو دیوانگی را دوره کردم😍 دورت بگردم دورت بگردم😍 عاشقانه به کیمیا نگاه میکرد و اینجاشو با صدای بلند و بهتری میخوند دورت بگردم😍 کیمیا فقط با لبخندی که چشماشو هم زیباتر کرده بود به این عاشق مجنون نگاه میکرد تو دلش قربون صدقش میکرد و دعا میکرد اینبار بتونه یه زندگی آرام و عاشقانه داشته باشه... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
8.4هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
📃 طالع روزانه: 🌕پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳ 🌾طالع امروز متولدین : امروز از این که مدام از فکری به فکر دیگر بپرید سرگرم می شوید، اما به نظر می رسد که به سختی بتوانید کاری را که شروع می کنید به پایان برسانید. هر ایده ای که به ذهن تان می رسد مستلزم بررسی دقیق است، پس بهتر است پیش از رسیدگی جدی به فکری که به ذهن تان رسیده اجازه ندهید که افکار دیگر مسیرتان را عوض کنند. اگرچه ممکن است نتوانید مسیرهای انحرافی را از میان بردارید، اما می توانید جهت گیری های خود را اصلاح کنید. خوشبختانه اگر متوجه باشید که تمایل دارید به این سو و آن سو کشیده شوید، می توانید امروز را به یک روز پربار تبدیل کنید، البته تا زمانی که نسبت به اقداماتی که در پیش می گیرید با آگاهی عمل کنید. 🌾طالع امروز متولدین : امروز ممکن است کسی از شما بخواهد که کاری برای اش انجام دهید، اما شما دلیل کاری را که از شما می خواهد نمی فهمید. چالش امروز شما این است که چگونه تقاضای چنین افرادی را به شکلی مطلوب پاسخ دهید. معمولاً برای این که ذهن تان را روی هدفی که دارید متمرکز کنید، می توانید از ذخایر غنی انرژی تان بهره بگیرید. اما امروز ممکن است خیلی زود احساس خستگی کنید، به ویژه اگر فکر کنید که تمام اقدامات تان چیزی جز وقت تلف کردن نیستند. احساسات واقعی خود را پنهان نکنید و این حس عدم اطمینان که گریبان تان را گرفته بروز دهید، زیرا با این رویکرد می توانید در طولانی مدت احساس بهتری داشته باشید. 🌾طالع امروز متولدین : امروز به نظر می رسد که علایق تان در طول روز تغییر می کنند و به سرعت طبیعت دوگانه ی شما را به نمایش می گذارند. شاید خودتان با این احساساتی که مدام در نوسان اند مشکلی نداشته باشید، اما ممکن است دیگران متوجه دلیل کارهای تان نشوند که چرا یک لحظه اشتیاق نشان می دهید و لحظه ی دیگر دلسردی به سراغ تان می آید. بگذارید دیگران بدانند که شما هنوز تصمیم قطعی نگرفته اید و مشغول بررسی انتخاب های تان هستید، به این ترتیب می توانید از نگرانی آن ها بکاهید. تنها چیزی که فعلاً به آن نیاز دارید این است که صادق باشید. 🍀طالع امروز متولدین : فعلاً بهترین راهکار برای منحرف نشدن از مسیری که در پیش گرفته اید این است که طبق برنامه ی فعلی حرکت کنید. اما ممکن است این حرکت نتیجه ی معکوس هم داشته باشد. اگر یک مورد کوچک اشتباه شود و طبق نقشه پیش نرود باعث می شود که تا پایان روز کنترل امور از دست تان خارج شود. اما بدانید که امروز فشار کاری زیاد می تواند خرابی به بار بیاورد. کمی از نگرانی های خود کم کنید و در عوض انعطاف پذیری تان را بالا ببرید، به این ترتیب می توانید همه ی کارها را در جهت مثبت به پیش ببرید. 🍀طالع امروز متولدین : امروز ممکن است دوستان تان ابتدا تشویق تان کنند و به شما انگیزه دهند، اما لحظاتی بعد مخالفت کنند و مقاومت نشان دهند و وادارتان کنند تا هر طور شده نظرات شان را قبول کنید. مشکلی که فعلاً با آن دست و پنجه نرم می کنید این است که تردید دارید، نمی دانید فوری دست به کار شوید یا این که با احتیاط عمل کنید. سعی کنید این تقابل ها را که موجب پیچیدگی های شخصیتی می شوند بپذیرید و قبول کنید که در شما وجود دارند، به این ترتیب متوجه می شوید که چگونه با وجود اختلاف نظر می توان مسالمت آمیز در کنار هم زندگی کرد. 🍀طالع امروز متولدین : امروز ممکن است در یک رابطه ی شخصی دچار مشکل شوید، از آن جایی که اضطراب و نگرانی هم به مشکلات تان اضافه شده نمی توانید چیزهایی را که از این رابطه انتظار داشتید به دست آورید. ممکن است تصمیم بگیرید که به احساسات دیگران توجه کنید، اما این مسأله نباید به موضوع اصلی امروز تبدیل شود. اجازه دهید دیگران خودشان به فکر حس و حال شان باشند. آن کاری را در پیش بگیرید که خودتان فکر می کنید درست است و به مسیرتان ادامه دهید. می توانید به کسانی که دوست شان دارید توجه کنید و به آن ها اهمیت دهید، اما لزومی ندارد که نگران احساسات شان باشید. 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃 لینک کانال،👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
8.1هزار مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 روایت واقعی 🍃🍃🍃🌸🍃
1 مشاهده
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 روایت واقعی #سرنوشت 🍃🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🍃🍃🌸🍃 🌱 وقتی که به منزل کیمیا رسیدند کیمیا که خنده از رو لباش نمی‌رفت تشکر کرد و سبحان هم مثل کیمیا با لبخند گفت امروز دوست دارم نگفتی بهم کیمیا معذب سرش رو پایین انداخت و خیلی آروم گفت دوست دارم سبحان خندید و گفت مواظب خودت باش خواستی بری هم بهم خبر بده میام و بعد رفت کیمیا کیسه کتاب‌هاش رو تو بغلش گرفت و وارد خونه شد حسن آقا از سر کارش برگشته بود و سفره ناهار رو زمین بود زهرا داشت وسایل ناهار و رو سفره می‌گذاشت حست آقا کوثر رو روی پاش نشونده بود و داشت سر موهای کوثر رو نوازش می‌کرد کوثر هم طبق معمول گزارش اون نیمروز و اتفاقاتی که افتاده رو به پدرش می‌داد کیمیا سلام داد و کوثر با دیدن کیمیا انگار که چیزی از قلم انداخته بود با ذوق گفت آبجی کیمیا هم با سبحان رفته بود کتاب بخره با اینکه همه می‌دونن سبحان و کیمیا قصد ازدواج دارند و همه اهل خانواده به خاطر ثابت شدن صداقت و محبت سبحان موافق هستند ولی باز هم با این حال کیمیا از پدرش خجالت می‌کشید حسن آقا جواب سلام کیمیا را با خوشرویی داد کیمیا رو به کوثر گفت تو باز داری گزارش میدی حقشه جاسوس بشی زهرا خندید و کوثر با لحن بچه‌گانه‌اش گفت جاسوس چی هست حسن آقا با خنده گفت چیزی نیست آبجیت شوخی می‌کنه زینب خانوم گفت مادر زود دستاتو بشور بیا غذاتو بخور چشم برم لباسامو عوض کنم زود میام حسین هم از اتاق خوابش بیرون اومد همگی مشغول خوردن غذا شدند که حسن آقا دلخور پرسید رضا نگفت کجا میره و زینب خانوم با ناراحتی گفت رضا کی میگه کجا میره حسن آقا از ناراحتی لا اله الا الله گفت و دوباره مشغول خوردن غذا شد بعد از غذا مثل روال قبل زهرا و کیمیا سفره رو جمع کردن ظرف‌ها رو شستند و کیمیا دوتا چایی برای پدر و مادرش ریخت و آورد حسین که با گوشیش مشغول بود گفت کیمیا منم می‌خورم یه دونه هم برای من بیار کیمیا سه تا چایی ریخت و رفت کنار حسین نشست درست چسبیده به حسین آروم گفت چه خبر حسین با خنده ریزی گفت برف اومده تا کمر از این بهتر چه خبر کیمیا ریز خندید و گفت نه مثل اینکه همنشینی با گلی همچین بی‌ تاثیر نبوده خوش نمک شدی داداش حسین در حالی که قند توی آب چایی خیس می‌کرد و تو دهان می‌گذاشت گفت گلی ازت گلایه داشت میگفت کلاً اونو از یاد بردی هنوز داداش به خدا هنوز وقت نکردم میخوام یه روز دعوتش کنم بیاد اینجا یا با هم بریم بیرون حسین صداشو کمی پایین‌تر آورد و آروم گفت دختره امروز دوباره زنگ زده بود و کیمیا با تعجب گفت دختر کیه...؟؟ رویا رو میگی ؟؟؟ حسین پلکاشو رو هم گذاشت و کیمیا گفت خوب چی می‌گفت چرا دست بردار نیست وای نکنه به قول مامان از راه به درت کنه گلی چی وای نه حسین نگاه عاقل اندر سفیه به کیمیا کرد و گفت چی میگی واسه خودت من کلاً جوابشم ندادم هرچی هم پیام فرستاد فقط یک کلمه بهش گفتم که دیر اومده و هیچ احساسی بهش ندارم کیمیا با خوشحالی و رضایت گفت آفرین خوب کاری کردی... 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
1 مشاهده
مطالب بعدی