🌸🌱🌸
سلام بانوجان خسته نباشیدجانانه بابت کانال پرمعتواتون🥰
صحبتم با اون برادری که پدردخترخانم ازشون 500 میلیون درخواست کردن
اینکه نگران آدینه دخترش درست
،،امانه اینکه بگه شماپول وبده دست من
برادر من شمااگرم میخواین از طرف پدرتون کمکی وقبول کنین
حتما باپولش یه کاری وراه بندازین که پولتون چندبرابربشه واین پول وبه عنوان قرض ازپدرتون بگیرید
بخاطراین میگم اسم قرض رو روش بذارید که قدرپولی وکه دارین بدونین واون روتبدیل
به درآمدبکنین اگرم به عنوان هدیه یاکمک ازپدرتون گرفتین حتما قدرشوبدونین وبرای بیشترشدنش تلاش کنین
، مگه ماازدواج کردیم چی داشتم هیییچ کمکی هم نداشتیم الحمدالله بالطف وبزرگی خدا وتلاش جفتمون وصدالبته باسختی
به همه چی رسیدیم شماهم انشاالله باتلاشت به همه چی میرسی نه فقط باکمک
پدرتون موفق باشی شماهم باشی برادرندیده ام🙏🏾
•
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🍃🌸🍃
#پیشنهاد_دانلود✅
🔺 لعنت به هرکی رویا فروشی میکنه
🔸 چه زندگیهایی که با همین دروغها تو اینستا خراب نشد.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍃🌸🍃
آقای قرائتی کنار آقا هم حرفشو زد😃
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🌸🌱🌸
💑 خانوم محترم خواهرشوهر خوب باش
👈 همسر برادر شما در خانوادہ شما حکم میهمان دارد. چه در حضور و چه در غیابش به او خیانت نکنید! خیانت به همسر برادر، شامل هرگونه ضربه زدن به موقعیت او نزد برادرتان میشود.
👈 اگر بین برادرتان و همسرش اختلافی پیش آمد و از شما کمک خواست، نه تنها بیطرف بودن را حفظ کنید، بلکه گمان کنید بین خواهر و شوهر خواهرتان به قضاوت نشستهاید.
👈 به برادرتان این فرصت را ندهید که از همسرش نزد شما بدگویی کند. حتما همین چیزها را برای خودتان هم نمیپسندید. پس تا میتوانید خواهر مهربانی برای همسر برادرتان باشید.
•
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
#همسرداری
وقتی همیشه به ایرادهایی كه همسرتان داردفكر كنید،روز به روز بیشتر از او دور میشوید
اما
اگر همیشه به نقاط مثبت او بیندیشید
آنوقت هر روز بیشتر از دیروز برایتان عزیزمیشود
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام خدمت خواهرعزیزی که
آبریزش دارن
لطفا توجه کنین بادقت انجام بدین
نصف قاشق چایخوری آویشن و۱قاشق چایخوری عسل و ۲قاشق چایخوری آبجوش رومخلوط کنین
سرتون روست عقب بکیرین(بالشت بزارین زیرگروه که سر حالت افتادگی داشته باشه)بایددوتاقطره داخل هرسوراخ بینی بریزین وحدود یک ربع به همون حالت صبرکنین یعدپاشین آبه روی آتیش البته موقع استفاده سوزش داره ولی عالیه عزیزانی هم که سینوزیت دارن
امتحان کنن عالی عالیه
واسه منم دعاکنن
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #رسوایی_30 اخمو کم پیش می آمد این گونه مضطرب باشد. با بسم الله عمو، خرما را در دهانم گ
#رسوایی_31
راست میگه دیگه آشپزخونه جای بازی و بچه نیست که .
عمه که دیگر دمای حرارتش بالا رفته بود، با قدم های بلند از آشپزخانه بیرون رفت و
رو به عمو جعفر گفت: مرد، پاشو چرا نشستی؟ پاشو بریم .
هاج و واج بحث پیش آمده را نظاره گر بودم که زن عمو با غیض کنارم زد و زیر لب
گفت: برو کنار ببینم، همیشه هر جا باشی نحسی با خودت میاری .
راه رفته اش به پذیرایی را با چشمان حیرت زده ام دنبال کردم. او با من بود؟ !
نمی دانستم چه کنم توانایی تکلم را از کف داده بودم. اما گویا کسی حواسش بود،
کسی که امشب سکوتش دلم را به درد آورده بود .
مقابلم ایستاد و کلافه نالید: بهار...
هنوز نگاهم به پارکت های قهوه ای راهرویی که آشپزخانه را به حال وصل می کرد،
بود .
با چکیدن اشک بر روی گونه ام، به خودم آمدم .
سرم را به علامت نفی تکان دادم و سعی کردم از حصاری که برایم ساخته بود بیرون
بیایم. تنها فاصله یمان همان یک قدم بود که قصد پر کردنش را داشتم. متوجه شد و
خود را عقب کشید .
-بهار جان...
اهمیتی ندادم. دیگر توانم برای امشب به سر حدش رسیده بود. با دیدن بهزاد که به
سمت آشپزخانه می آمد، سر به زیر شدم که مبادا چشمان سرخ شده ام را ببیند اماعمه مانند همیشه آتش بیار معرکه شد و با صدای نازکش گوش همه را آزار داد .
-والا داداش این بچه ها معلوم نیست چشون شده، اون از اولش که گیر دادن به شایان
حالا هم که عباس، خدا می دونه از چی می سوزن...!
سکوتی که در خانه سایه انداخته بود را بهنام با خنده ی بلند و بی دلیلش در هم
شکست .
همه ی نگاه های زهر آلود به سویش چرخید. به سختی بلند شد و با گام هایی آرام به
سمت میز وسط پذیرایی رفت. عصا به بغل، خم شد و کارتون مستطیل شکل کوچک
را برداشت. هنوز لب هایش انحنای لبخند را حفظ کرده بود .
به سمت عموجعفر نگاه تندی انداخت و با پوزخند گفت: خسته نباشی عمو !
آنقدر عجیب رفتار می کرد که جز به جز حرکاتش را زیر نظر داشتم .
عمو گنگ نگاهش کرد و گفت: چی؟
سری با تاسف تکان داد و دستش را بالا برد .
-بیخیال عمو خداحافظ و نگه دارت باشه !
عمه مقابلش ایستاد و غرید: داری مسخره می کنی؟ !
جو دوباره در حال به هم ریختن بود که خان جون عصبی عمه را کنار زد .
-بیا برو اونور ببینم، دیگه شورش و در آوردی...
بهنام پیروز مندانه از کنار عمه لیلا گذشت و مقابلم ایستاد .
-بپوش بریم بهار سری به معنای تایید تکان دادم. راستش واقعا رفتارهایش مانند همیشه اعصاب خورد
کن بود. حال عمه را خوب درک می کردم، متوجه کنایه های بهنام به عمو جعفر شده
بود و آن گونه جوش آورده بود .
همه با چهره های آویزان روی ایوان ایستاده بودیم و به عبارتی عمو و زن عمو می
خواستند بدرقه یمان کنند. خان جون مادرانه عباس را به آغوش کشید و بوسه ای روی
پیشانی اش گذاشت .
-به سلامت بری و برگردی مادر .
دلم بی تاب شد. مگر عباس قرار بود برود؟ !
آنقدر در فکر فرو رفتم که اصلا متوجه نشدم چه گفتند و چه کردند. دلخور بودم، اما
کاش کمی بیشتر می ماند. سیر نشده بودم از دیدنش، بودنش را کم داشتم...
شانه به شانه ی بهنام قدم بر می داشتم و به ظاهر حواسم به عباسی که درست یک
قدم پشت سرم می آمد و احمقانه گرمای وجودش را احساس می کردم. با حرف بهنام
از فکر بیرون آمدم دیر بود. دستش را زیر چانه ام برد و سرم را بالا آورد .
-گریه کردی؟
لبان خشک شده ام را تر کردم .
-نه داداش .
سری تکان داد و گفت: چرا دیگه گریه کردی. برو اون طرف ببینم .
از کنارم گذشت و وارد آشپزخانه شد .
-چی بهش گفتی؟
صدای فریادش، سکوت را در خانه فراگیر کرد.همه به سمت آشپزخانه هجوم آوردند .
این یکی دیگر نوبرش بود، وای که امشب عجب شبی شده بود .
عمو که چهره اش از عصبانیت برافروخته بود، مابین بهزاد و عباس رفت و غر ید: بسه
دیگه چتونه امشب؟
نگاهم به زمین بود که مبادا کسی با نگاهش برایم خط و نشان بکشد. این جا و در این
جمع جز من کسی دیوارش کوتاه نبود .
خان جون دست دور بازوی بهزاد گره کرد و او را کشان کشان بیرون آورد .
هنوز همان ایستاده بودم، جرات به خرج دادم و نگاهم را ه به بالا آوردم تا بدانم
سنگینی نگاه چه کسی این گونه قلبم را بی تاب کرده است. عباس بود. کلافه دستش
را پشت گردنش گذاشته بود و خیره نگاهم می کرد. اوج خستگی در نی نی قهوه ی
سوخته اش بیداد می کرد. هر دو همان اول راه کم آورده بودیم بهار این گوشی رو بگیر کارتون سفید رنگ مستطیلی شکل را از دستش گرفتم و با لبخند گفتم: بالاخره گوشی خریدی؟
سری تکان داد و نگاهی به پشت سرش انداخت و مرموز انه صدایش را بالا برد .
-آره این گوشی رو برای تو خریدم .
ادامه دارد....
•🍃🍃
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
سلام.هرچند قبلا درمورد کرم اربیانا پرسیدم و دوستان جوابمو ندادن. ولی وقتی یه پیامی رو خوندم که از شوهرشون گلایه داشتن که معتادشدن به دیدن فیلم پورن. و خانومی مثلا راهنمایی شون کرده بودن و گفته بودن برن مقابله به مثل کنند و ایشونم ازاون فیلما ببینن و به شوهرشونم نشون بدن تا ادم بشه واقعا نتونستم ساکت بمونم. یاس عزیز کاش همچین راهنمایی هاییو اصلا نذاری کانالت که مستقیم از طرف میخواد بره سمت گناه و کارحرام که شوهرش ادب بشه مثل اینه که به کسی بگیم چون شوهرت خیانت میکنه توام برو خیانت کن..حالا شما ازاین خواهر میخوایید که یا نگاه کنه یا نمیدونم حتی تظاهر به دیدن این فیلم ها کنه.. اگه شیطان گولش بزنه و اونم وابسته بشه چی؟ میدونید که جزای دیدن این فیلم ها اتش جهنم هسته؟ میدونید طرف از دیدار خداوند در قیامت محروم میشه. و حتی تو زندگی دنیاشم خیری نمیببنه که گناه کنه و بدن لخت مردو زن های نامحرم رو نگاه کنه. خدا ان شاالله شوهرشونم ازاین گناه نجات بده.خواهرم بنظرم گناه این کارو برای شوهرت بازگو کن و تو نمازات از خداوند بخواه هدایتش کنه. ببخشید طولانی شد.
🌱عزیزم کرم آربیانا رو نمیدونم ولی محلول ضد سفیدی مو رو دوستم خریداری کرد قیمتشم بالا بود ولی هیچ تاثیری نکرد به قول اون دوستمون گول اینحور تبلیغارو نخوریم بهتره👌
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
*🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#ایده_معنوی_اعضا ❤️
‼️خیانت‼️
✅سلام خواهرای عزیز
لطفا سوره (تبت) را باوضو وطهارت کامل عادت نباشید بنویسید همراهتون باشه وهفت مرتبه هم بخونید به همسراتون بدمید تا چشمشون دنبال خانمهای دیگه وخیانت نباشه
✅خواستم از اعضا گروه در مورد پماد ادورامین که تبلیق میکنن برای دیسک کمر کسی استفاده کرده آیا خوب است؟
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 اقامه عزای همگانی در چهلم سید عزیز مقاومت
🌹استاد ماندگاری: شهادت سید حسن نصرالله، مثل مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها، غریبانه و مظلومانه بود. نه تشییع جنازه ای و نه محل دفنی...
📌رهبر فرزانه انقلاب: ما همه در مصیبت سید عزیز، مصیبت زده و عزاداریم... جنس عزای ما، از جنس عزای سیدالشهداست؛ زنده کننده.
🔸اقامه عزا و سوگواری همگانی در چهلم سید عزیز مقاومت در سراسر کشور
💠 به همراه جمع آوری کمک های مردمی به جبهه مقاومت و مردم مظلوم غزه و لبنان
🗓 زمان: 12 الی 22 آبان
🕌 مکان: سراسر کشور
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c