روز بخیر 🌻🌞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#فال_روزانه🌹 ♈فروردین شما باید گریزی به دنیای رویا و خیال بزنید. سفر در دنیای درونی کار اشتباهی نیست به شرطی که شما به فکر وظایف و مسئولیت‌هایتان نیز باشید. ♉اردیبهشت ممکن است اعتقاد داشته باشید که قادر به انجام هر کار هستید اما اکنون حتی نمی‌توانید به روشنی درباره آینده خود بیندیشید و تصمیم بگیرید. حتی یک تفسیر و تعبیر بی ضرر و بی غرض ممکن است نادرست باشد و شما را به اشتباه بیندازد. بنابراین قبل از اینکه حرفی بزنید راجع به آن خوب فکر کنید و خودتان را در دردسر نیندازید. سکوت بهترین کار ممکن است! ♊خرداد نوشتن یک راهنمای فنی یا انجام دادن یک کار تکراری خسته کننده خیلی سخت ودشوار است. اما اگر بدرستی ذهن تان را متمرکز کنید شما می‌توانید هرکاری را که لازم است را انجام دهید. ♋تیر سعی برای پیدا کردن راه معقولی برای انجام دادن همه کارهایی که امروز در برنامه تان دارید ممکن است ناامید کننده باشد. این مسئله به معنی این نیست که شما تقویم تان را با انبوهی از کار پر کرده‌اید؛ هر کاری نیازمند زمان و انرژی بیشتری است ♌مرداد سخت است که فعالیت‌هایتان را محدود کنید؛ شاید نگران وضعیت مالی خود باشید با این حال پنهان کردن سر در برف راه حل عاقلانه ای نیست. بهتر است امروز را بسلامت و بدون فکر و خیال بگذرانید در غیر این صورت فردا بارانی از کسری پول بر سرتان می‌ریزد. ♍شهریور وقتی که احساس گیجی و پریشانی می‌کنید واقعا دست پاچه و نگران می‌شوید در حالیکه دیگران شما را به عنوان شخصی می‌بینند که گام‌هایتان را استوار و مطمئن بر زمین می‌گذارد. با وجود اینکه ماه نشان شما هنوز تحت تاثیر زحل تاریک و محزون است و در اولین خانه از شخصیت شما قرار دارد، افکارتان در ابرها شناور هستند. ♎مهر سخت است که امروز گام استواری در محل کار بردارید و سپس آن راه را ادامه دهید. در عوض ممکن است اول کارهای زیادی انجام دهیدولی در آن زمان بدون اینکه پیشرفتی حاصل کنید درجا می‌زنید ♏آبان خود را از سستی و تنبلی آزاد کنید و به خودتان قول دهید که دیگر خودتان را سرزنش نکنید. یک پیاده روی کوتاه، مدیتیشن یا یك خواب نیمروزی شما را سر حال کرده و نیروی تازه‌ای برای رویارویی با وظایف تان به شما خواهد داد. ♐آذر امروز ایده‌های جدیدی به ذهن شما می‌رسد سریع تر از اینکه بتوانید آنها را عملی کنید! این به خاطر این است که شما کانال ارتباطی قوی با ذهن نیمه هوشیار خود دارید. با وجود اینکه این وضعیت خیلی خوب به نظر می‌رسد اما می‌تواند مشکلاتی را نیز بهمراه داشته باشد؛ چرا که شما نیازدارید در محل کارتان روی وظایف خاصی تمرکز داشته باشید ♑دی ممکن است امروز نیز به دنبال تمام کردن کارهای ناتمام دیروز باشید اما زیاد دوست ندارید امروز این کار را بکنید. حتی اگر برنامه‌ای دارید آسان نیست که امروز متمرکز باشید چرا که ذهن تان سرگردان است ♒بهمن شما بیشتر از همیشه مایلید که راجع به افکار تان صحبت کنید با این حال آسان نیست که در رابطه با احساسات تان ثابت بمانید. به یاد داشته باشید امروز تعادل ماهرانه‌ای بین احترام به نیازهای خود و دیگران وجوددارد آن را خراب نکنید! ♓اسفند امروز ممکن است لازم باشد که به کارهایی بپردازید که خودتان عقیده دارید زیاد مهم نیستند با این حال از شما خواسته شده تا آنها را انجام داده و مسائل جزیی زیادی را نیز حل کنید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#قسمت_هفتم برای همین زدم بیرون و تا خود صبح تو خیابونا راه رفتم... میگفتم اگه دیوونه شدم پس از کجا میدونستم ندا میره لباس بخره؟ از اون ور میگفتم خب تقصیر فرزانه ست، فرزانه اینکارا رو کرده.. چهار، پنج صبح بود رسیدم خونه، ندا هنوز بیدار بود..! آروم گفت دلم هزار راه رفت، چرا رفتی بیرون..؟ به چشمای معصومش نگاه کردم و بوسیدمش گفتم ببخشید... ولی منو درک کن.. گفت رابطمو با فرزانه بخاطر تو قطع کردم.. شاید واقعا اون بوده، شاید حق با توعه... تا چند وقت گوشی نمیخوام که خیال دوتامون جمع بشه، خیالم جمع زندگیم باشه... یه لیوان شیر بهم داد و باز خوابیدم. صبح مطمئن از اینکه فرزانه تمام اینکارا رو کرده شاد و شنگول رفتم سمت شرکتم، تو راه همش تو دلم میگفتم دختر هرزه فکر کرده میتونه زندگی منو خراب کنه! حوالی ساعت یازده دوباره پیام اومد که، ندا امروزم بهم یه حال اساسی داد! با همون لباس قرمزه... یکم به زنت برس آقا حامد... به خیال اینکه فرزانه ست جواب ندادم و گوشیو گذاشتم تو جیبم که پیام اومد، میتونی بیای خونه و ببینی زنت تازه از حموم برگشته! نشستم پشت فرمون و با سرعت ۱۸۰ تا روندم و رسیدم خونه، ندا در حالی که حوله رو دوشش بود درو باز کرد گفت چی شده؟ وقتی با حوله دیدمش عصبی شدم گفتم کوش؟ کجاست؟ گفت چی میگی حامد؟ کی کوش؟ کی کجاست؟ یقشو گرفتم و چسبوندمش به دیوار و یکی خوابوندم زیر گوشش نشست روی زمین و گریه کرد و گفت بخدا نمیدونم چی میگی؟ داد زدم چرا رفتی حموم؟ با گریه گفت برا چی نرم؟ یعنی من بابت حمومم باید از تو اجازه بگیرم..؟ دویید سمت اتاقش گفت من امنیت جانی ندارم با تو... و شروع کرد پوشیدن لباساش گفت از اینجا میرم، برمیگردم خونه بابام... یهو به خودم اومدم و شروع کردم زدن تو صورت خودم گفتم غلط کردم غلط کردم زدمت، نرووو! زجه میزدم توروخدا نرو... ندا اومد نشست کنارم گفت بخدا حالت خوب نیست... همونجا زنگ زد به پدرم و کل ماجرا و اتفاقا رو گفت و به بابام گفت باید ببریمش پیش روانپزشک! شما پزشکید توروخدا به داد پسرتون برسید! فردای اون روز اومدن دنبالم، بردنم پیش روانپزشک و گفت این یک نوع پارانوئید هستش...! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#درد_دل_اعضا ❤️ سلام عزیزم خوبی من چند وقته تو کانال شما هستم تا الان فقط مشکلاتو میخوندم گاهی نظرم میدادم منو همسرم یکساله ازدواج کردیم همسرم و خانوادش خیلی وضع مالی عالی دارن دروغ نگم منم به خاطر وضع مالیش قبولش کردم چون خودش از نظر ظاهری چندان عالی نیست ولی خب مرد خوبیه ولی خب مادرش دخالت میکنه تو زندگیم همش میخواد من زود حامله شم و بچه بیارم منم گفتم میخوام فعلا بگردم بعد باردار بشم ولی همش مسخرم میکنه سنت میره بالا در صورتی که من الان ۳۶ سالمه هنوز وقت دارم مقداری چند شب پیش سالگرد ازدواجمون بود که مادرشوهرم اینا و خواهرشوهرم اینا دعوت بودن به عنوان اولین سالگرد ازدواج توقع داشتم یه تیکه طلا یا سکه بهم هدیه بدن یا حداقل پول نقد.... ولی ایشون زحمت کشید یه جفت جوراب گل گلیه ساق دار واسم آورد واسه شوهرمم یه ساعت آورد و با هدیه ای که داد منو مزحکه جمع کرد همه مسخرم کردن اصلا نمیدونم سر چی اینکارو کرد در صورتی که واسه جاریم سالگرد اولشون یه دستبند بهش داده بود و بهم گفت کادوی اصلی رو موقعی که بچه آوردی میدم بهت همین جورابم زیادته انقدر آخر شبش گریه کردم که چشمام باز نمیشد الان انقدری ناراحتم که دوست دارم جدا بشم شوهرم اصلا طرف منو نگرفت گفت جای تشکرته اخه چه تشکری دارم بکنم الانم باهام سرده حرف نمیزنه میگه آبرومو بردی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#دل_نوشت ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#پرسش_اعضا ❤️ سلام ادمین جان درد و دل منم بذار لطفا. من و همسرم ۴ ساله ازدواج کردیم و من یک ساله مادر شدم از وقتی بچه به دنیا اومده شوهرم به زور میخواد تو همه ی کارا کمک کنه هر چی میگم کمک نمیخوام میگه نه من دلم نمیاد تو دست تنها بمونی و با دست و پا چلفتی بودنش تو کار آخرش همه چیزو به فنا میده و نابود میکنه بچه رو میدم نگهداره من کار کنم میبینم بچه داره گریه میکنه اونم بلد نیست نگهداری کنه تو این هفته توی این کمک ها تمام سرویس چینی جهازم به فنا رفت منم باهاش قهر کردم اومدم خونه ی مامانم، مادر اونم زنگ زده که دخترت لیاقت کمک نداره بچه ی مارو بیارید بدید خودمون بزرگ میکنیم البته خود شوهرم چندبار اومده دنبالم کلی هم پیام داده که ببخشید دیگه به وسایلت دست نمیزنم ولی من از دستش خیلی عصبی ام به نظرتون حق با من نیست؟ مثل زنا میوفته به جون خونه من از یه طرف استرس بچه داری از یه طرف استرس اینو دارم که نکنه آقا دوباره بزنه وسایلو نابود کنه اینم بگم دستپختش خیلی خوبه راضیم ولی از کار خونه اش راضی نیستم نمیدونم چیکار کنم برگردم یا فعلا بمونم تا یکم ادب بشه لطفا توهین نکنید منو مثل خواهر خودتون راهنمایی کنید. ایدی ادمین 👇🌹 @habibam1399 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#دل_نوشت ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#پاسخ_اعضا ❤️ در مورد اون خانم ۳۶ ساله که سالگرد ازدواج جوراب هدیه گرفتن واقعا نمیدونم مادرشوهرت فازش چی بوده که این کادو رو آورده ولی احساس میکنم شمام زیاد اون عروسی که اون دلش میخواسته نبودین وشاید گاهی بی احترامی کردین یا رو حرفش نه آوردین مثل همین بچه نمیگم که باید زندگیتونو اونجور که اون میگه پیش ببرید ولی باید سیاست داشته باشید و مستقیم مخالفت نکنید ومثلابگید چشم تو فکرش هستیم و بعد با شوهرتون هماهنگ باشید احتمالا برخورد شما و عکس العملتون نسبت به کادو جوری بوده که شوهرتون گفته آبرومو بردی چشم ودل سیر باش میدونم شوکه شدی ولی بهتر بود هیچ به روی خودت نمی آوردی تا خودش حرص بخوره وخجالتزده بشه در کل کمی سیاست بیار توزندگیت ۳۶سال سن کمی نیست باید باتجربه تر رفتار کنی هرچه زودتر هم برای بچه اقدام کن چه میدونی که فوری بارداربشی ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ درمورد اون خانوم عزیزی که اولین. سالگرد ازدواج شون مادرشوهرشون بهشون جوراب داده باید بگم من اگر جای شما جوراب را میگرفتم کلی هم اظهار خوشحالی میکردم سر کادو دادن به اون که شد بهترین چیز را براش میبردم که شرمنده بشه بابت جورابی که بهم داده ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#قسمت_هشتم روانپزشک گفت این یک نوع پارانوئید هستش... یه سری قرص نوشت و گفت فعلا مصرف کن و دوماه دیگه بیا خودمم دیگه قبول کردم که دچار بیماری شدم! پیامک میومد ولی وقتی میخواستم به کسی نشونش بدم چیزی نبود! پس حتما دچار بیماری شده بودم! کامل توی خونه خوابیدم، قرصا خیلی سنگین و خواب آور بود، ندا ولی خیلی باهام با مهربونی رفتار میکرد، غذایی که من دوست داشتم، هرکار که من دوست داشتم گوشی نداشت و در طول روز کنارم مینشست، میگفت میدونم شک هات دست خودت نیست کنارت میشینم انقد میشینم تا خوب بشی فقط وقتی میخواست غذا بپزه ازم جدا میشد، من مدام منتظر پیامک بودم ولی خبری نبود! یک شب همون سر شب بعد شام گیج خواب شده بودم به ندا گفتم خیلی خوابم گرفته دستمو گرفت و بردم تو تخت خوابوندم، بعد بهم گفت ظرفارو که شستم میام کنارت دراز میکشم نیمه های شب بود از خواب بیدار شدم دیدم ندا کنارم نیست! خواب آلود اومدم تو حال فقط یه چراغ خواب روشن بود و من ندا رو دیدم.... خواب آلود بودم نمیفهمیدم خوابم یا بیدارم، فقط انگار یه سایه هایی میدیدم! و با دیدن من اون سایه از در ورودی خارج شد... من شروع کردم داد زدن که این کی بود ندا؟! ندا یهو برقو روشن کرد گفت کی کی بود؟! گفتم همینی که اینجا بود و هولش دادم و گفتم تو چرا لباسات کمه؟ گفت بس که تو بخاریو زیاد کردی بابا گرمم شد! شروع کردم به کتک زدن ندا تا تونستم زدم... صدامون تو کل ساختمون پیچیده بود، همه در خونه ما جمع شده بودن و میزدن به در که درو باز کنم ولی من احساساتی که از خون میترسید حالا زنشو مثل دیوونه ها انقد زده بود که جون نداشت...! آخر ندا به زور رفت سمت در ورودی بازش کرد، خانم یکی از همسایه ها اومد نعش ندا رو از زیر دست و پام کشید بیرون و یه چادر پیچید دورش، ندا گریه میکرد و همسایه بغلش کرده بود. زنگ زدن صد و ده اومد بعدم ندا زنگ زد به خانوادم و جیغ و داد میکرد که باید میفهمیدم پسرتون حتما یه عیبی داره! کاش تحقیق میکردم... پسرتون پاک دیوونه شده و من دیگه تحملشو ندارم میرم خونه بابام... اون شب روونه کلانتری شدم و بابامم همون شب اومد منو برد خونه، ندا هم از قبل رفته بود خونه پدر من، اخر مادرم باهاش حرف زد که توی این شرایط تنهاش نذار بذار اگه درمان نشد بعد جدا شو ندا میگفت من امنیت جانی ندارم شب میترسم پیشش بخوابم! داد میزنه این کیه تو پیشش خوابیدی در حالیکه من پیش خودش خوابیدم! جرات نمیکنم نصف شب برم دستشویی میترسم بیدار شه داد و بیداد راه بندازه! منم داد میزدم دیدمت خودم دیدمت با یه نفر....! بعد دستشو گذاشت رو پیشونیشو گفت من با کسی هم باشم نمیارمش خونه خودم! رو کرد به بابام و گفت دلیل اینکه اعاده حیثیت نمیکنم فقط بخاطر اینه که میدونم مریض شده.. مادرم التماسش کرد که به کسی از فامیل چیزی نگه گفت نمیخوام آبرومون بریزه... بگن پسرش دیوونه شده تو دوست و آشنا دشمن شاد بشیم.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#پاسخ_اعضا ❤️ سلام در جواب اون خانومی که همسرشون در کار خونه کمک میکنن.. عزیزم ایشون به خاطر علاقشون به شما نمیخاد شما اذیت بشی ولی چون تا حالا اینکارا رو نکرده یکم خسارت میزنن..ولی واقعا به نظر من این چیزای بی ارزش نباید زندگیتو نابود کنه..قدر شوهرتونو بدونید..نزارید این مسائل ریز باعث کمرنگ شدن علاقه بینتون بشه... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ در مورد خانمی که بچه کوچیک داره و شوهرش میخواد بهش کمک کنه باید بگم خودت باید مدیریت کنی اگه ببینه خودت به کارهات میرسی دیگه نمیگه من باید کمک کنم یا کاری که بهتر انجام میده مثل همین آشپزی بگو کمک کنه والا بخدا تو این اوضاع همینکه شعورش میرسه با وجود کاربیرونش به شمام کمک کنه خیلیه قدرش رو بدون و توقع زیادی نداشته باش زندگی خیلی بیشتر از یه سرویس چینی می ارزه ببین با این کارت باعث شدی مادر شوهرتم حرف بارت کنه وبدتر شده به نظرم دفعه بعد که بهت پیام دادویا زنگ زد بی معطلی بگو بیاد دنبالت برو سر زندگیت دیگم به روی خودت نیار ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خواستم نظرم درباره خانمی که گفتن شوهرشون دوست داره کمک کنه بگم خوب خواهر من شاید واقعا نظرش محبت کردن و کمک کردن باشه و همسر شما هم میتونست لم بده روی مبل و فوتبال بببنه کاری که 80 درصد آقایون ایرانی انجام میدن شاید خودش هم دوست نداشته این اتفاق بیفته و شما که میفرمایی دستپختش عالی هست همه مواد رو براش بچین توی ظروف استیل بهشون بگو شما آشپزی کن و خیلی از آشپزی کردنش تعریف و تمجید کن و تا میتونی بزرگنمائی کن بگو شما آشپزی کنید من ظرف میشورم اینجوری میشه که هم کمک کرده و هم آسیب نزده😍😘😘 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ به اون خانمی که شوهرش میخواد کمک کنه وسایل رو میشکنه، با سلام، عزیزم هیچ کس دست و پا کلفتی نیست غیر از اینکه اطرافیان اونو دست و پا کلفتی بار میارن، از بس ازش ایراد میگیرن و سرزنش میکنن و تحقیر میشه و کلا اعتماد به نفسش میاد پایین و اینجوری میشه. حالا سرویس چینی یا هر وسیله ی دیگه مهمتره یا زندگیت و بچه آت و اینطور همه از مسائل زندگی شما باخبر بشن و روی مادرشوهر تون تو روی شما باز بشه؟ هر چه زودتر به خونه برگردین و ندارین زندگی تون به این آسانی تلخ و خراب بشه، شما با این قهرتون بیشتر از همیشه اعتماد به نفسش رو پایین آوردین. کاری رو به همسرتون بسپرین که خوب از عهده اش برباید مثل همون آشپزی که اتفاقا خیلی کمک بزرگیه و خیلی هم وقت گیره.بعدشم خیلی ازش تشکر کنید و تشویقش کنید تا کم کم تو کارای دیگه هم بهتر بشه. ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ادمین جان در موردخانمی که مادر شدن عزیزم شما اگاهیتون نسبت به زندگیتون پایینه کمی اطلاع و اگاهیتون رو بالا ببرید به نظر من کسی که مشکل داره شما هستید نه همسرتون اگه دختر من سر این مساعل بچگانه قهر میکرد میومد خونم راش نمیدادم😂 همسرتون این همه محبت کرده تا اونجا که از دستش برمیومده مگه شما تو همه کارها عالی هستید زن و شوهر در کنار هم رشد میکنن و به هم کمک میکنن تا نقصهای هم رو کامل کنن تازه بعد کار اشتباهی که انجام دادید و قهر کردید پیامک داده زنگ زده والا من جای همسرت بودم زنگ نمیزدم میگفتم رفته خودش برگرده قدر همسرت رو بدون مساعل زندگیتون رو باهم حل کنید و باهم در محیطی دوستانه صحبت کنید و خانواده هاتون رو درگیر نکنید که همین کارها باعث دخالتهای بعدی میشه که خودتون عاملش هستید امیدوارم بتونید با دید بهتری به زندگیتون نگاه کنید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام ادمین جان در مورد خانمی که مادر شدن و همسرشون تو کارها کمک میکنه عزیزم ما بعصی وقتا مشکل نداریم دنبال مشکل میگردیم عزیزم من به جای شما بودم از همسرم قدردانی میکردم که اونقدر محبت داره که به فکر شماست اما شما این محبتش رو داری پس میزنی و فردا که تو زندگی نیاز به کمک داری همسرت نمیدونه ایا کمک کنه یا نه داری اقتدارش رو ازش میگیری و به خاطر ناراحتی هایی که بروز میدید دچار استرس میشه و کار خراب میکنه چون اعتماد به نفسش رو داری میگیری باید از اینکه بهت توجه میکنه ممنون باشی نه اینکه قهر کنی بری😳 و مادرشوهرت رو وارد مساعل خصوصیت میکنی که بیچاره زنگ بزنه و ناراحت بشه عزیزم بچسب به زندگیت و خدا رو شکر کن به خاطر همسرت و قدر زندگیت رو بدون واقعا زندگی هیفه سر این مساعل بهم بریزه ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

#دل_نوشت ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••

روز بخیر 🌻🌞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ••-••-••-••-••-••-••-•• ~JOIN↴🌸✨ ⎾@ranjkeshideha ⏌ ••-••-••-••-••-••-••-••