🍃🍃🌸🍃
#برای_ایل_آی ❤️
سلام به شما مهربانوی نازنین
به نظرم ایلای اونروزی که موهاشو رنگ کرده بود وچتری زده بود حسابی به خودش رسیده بود با ماشین خودش رفت خونه مادرشوهر سابقش وساسان دیدش اونو به اینکار جریتر کرد جلوه کرد برای کسی که ازش شناخت داشت که چه آدم بد وبوالهوسی بود
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
32.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
این تصاویر مربوط به منزل این شهید بزرگوار هست.
در مورد خانم که گفته بودن عکس از شهید عزیز عبدالمهدی مغفوری بذارید.
التماس دعا از همه عزیزان دارم.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🌸🍃 #ارسالی_اعضا ❤️ این تصاویر مربوط به منزل این شهید بزرگوار هست. در مورد خانم که گفته بودن
🍃🍃🌸🍃
#رسوایی
دل، دل کندن نداشتم اما صدای احوال پرسی آقا بهروز مجابم کرد عقب بکشم .
همراه بهزاد وارد خانه شد .
-یاالله...
همگی از جا بلند شدند خان جون که هنوز دستم را میان دستانش می فشرد که
باور کند وجودم واقعیست و اثر قرص های خواب آورش نیست .
-بفرمایید بشینید، سلام ببخشید بی موقع مزاحم شدم .
عمو احمد سریع جلو رفت و دست در دست آقا بهروز گذاشت و به نشستن دعوتش
کرد.
-این حرفا چیه مرد مومن خوش اومد ی بفرما بفرما حاجی...
عمه در آشپزخانه پشت اپن ایستاده بود تا زن عمو چادرش را بدهد. هر کسی در حال
انجام کاری بود که توجه خان جون به خون روی دستم جلب شد. سراسیمه در جایش
جا به جا شد .
-این خون چیه؟ چیزیت شده؟
به سختی توانستم قانع اش کنم از لحاظ جسمی آسیبی ن د یده ام اما مانند همیشه
زبانم نچرخید که بگویم در همین دو روز روحم شکسته بود یعنی کسی نپرسید که
بگویم .
از کنار خان جون بلند شدم و وارد آشپزخانه شدم . عمه بی هوا در آغوشش فشردم .
-الهی عمه فداتشه خیلی دلم شورتو میزد خوبی؟متعجب بود، عمه به یک باره مهربان شده بود! انگار نه انگار او هم پا به پای زن عمو
من و برادرانم را آزار می داد. لبخندی به رویش پاشیدم .
-خوبم عمه، داداش بهنامم کجاست؟
چادری که زن عمو به دستش داد را روی سرش انداخت .
-نمی دونم والا از صبح رفته کارگاه هنوز نیومده .
زن عمو همانطور که چای همیشه آماد ه ی خان جون را در استکان ها می ریخت به
سویمان برگشت .
-لیلا برو آرزو رو صدا کن بگو عموش اومده .
عمه سرکی در پذیرایی کشید و با صدای آرامی گفت: بهزاد نیست شاید رفته صداش
کنه .
عمه و زن عمو بساط پذیرایی را برداشتند از و آشپزخانه بیرون رفتند .
دستانم را زیر شیر آ ب گرفتم تا لکه ی روی دستم را پاک کنم که با شنیدن نام
عمران کنجکاوانه گوش سپردم به حرف های عمو و آقا بهروز .
... -پسر ناخلفیه حاجی غروب هر چه با زبون خوش گفتم نذاشت بهار و ببینم اصلا
نمی ذاشت برم تو خونه، راستش از این پسره چشمم ترسیده می ترسم بلایی سر بهار
بیاره !
خان جون قبل از آقا بهروز زبان باز کرد .
-نزار بچم برگرده تو اون خونه احمد، ندیدی چجوری اومد تو خونه انگار فرار کرده بود .
شیر آب را بستم و حوله را از دور دستانم پیچاندم که آقا بهروز با تک خنده ای به
حرف آمد .
-این طور ها هم نیست حاج خانم عمران یکم آتیشش تنده وگرنه کسی به دختر
محمود از برگ کل نازک تر نمی تونه بگه من تضمین کردم .
حرفش را زد و جوری نگاهم کرد که انگار می خواست حرفی نزنم، البته زیاد هم بی
راه نمی گفت اگر رفتارهای توران خانم در بدو ورودم را فاکتور بگیریم کسی در آن
خانه کاری به کارم نداشت به جز عمران که آن هم کسی شاهده رفتارهایش نبود .
از آشپزخانه بیرون آمدم و کنار خان جون نشستم. عمه و زن عمو نرگس هم برخلاف
سایر اوقات که مهمان می آمد، در پذیرایی نشسته بودند . قیافه ی زن عمو حتی جرآت
احوال پرسی را هم از من گرفته بود .
خان جون دستم را محکم میان د ستش فشرد .
عمو قندان را مقابل آقا بهروز کشاند.
-بهت اعتماد دارم حاجی ولی دلم قرص نیست اون پسر انقد عصبیه که اگه من یکم
شلوغ بازی در میاوردم باهام دست به یقه می شد، بحث من ترس برای خودم و پسرای
محمود نیست، ترس من از دردانه ی محموده که نمی دونم تو اون خونه چه حالی
داشته تو این دو روز .
اقا بهروز میان منگه ای مانده بود که هیچ جوره نمی شد از آن خلاص شد، چشم عمو
ادامه دارد...
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
سلام در مورد بیماری گال
بنده سالها پیش مبتلا شدم، خانوده ام هم درگیر شده بودند برادر کوچکم تمام بدنش رو میخاروند بنده خدا ، خونه پدرم مهمان رفتم شهرستان خیلی مراقب بودم وسایل شخصی جدا باشه سرایت نمیکنه ،فقط یادمه چادر مادرم رو سر کردم تا دم در رفتم وقتی برگشتم شهر خودم کم کم گردنم شروع به خارش کرد رفتم دکتر یه محلول درست کرد داد میزدم رو شونه ام خیلی میسوزوند اما زود خوب شدم ،و مواظبت کردم به دبگران سرایت نکنه ،
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#تقاضای_همفکری ❓
سلام مامان فاطمه جون انشالله که حالتون خوب باشه❤️
میخواستم ازخانومای گروه بپرسین که چه آزمایشی بدیم که نشون بده علت ضخیم شدن مو وشکسته شدن اون وزبرشدنش چیه موهای دخترم روکوتاه کردم مردانه بازم شکننده وزبر وضخیم هست روغن ارگان خریدم بعداز حمام میزنه ولی هیچ تغییری نکرده شیش ماه استفاده کرده ولی اصلا فرقی نکرده بدتر هم شده درضمن صورتش هم پراز جوشه آزمایش تیروئید داده مشکلی نداشته است، درضمن دخترم ۱۷ساله است
چند وقت پیش خانمی توی همین گروه گفتن که آزمایش رویک دکتر پوست براشون نوشته که فهمیده بود مشکل چیه
نمیدونم اون آزمایش چی بوده نمیدونم اون آزمایش چی بوده میشه خانومای گل من رو راهنمایی کنن
اگه دکتر پوست خوب که خودشون نتیجه گرفتن اعلام کنن تامن هم دخترم روببرم مامشهد هستیم از خانمای گل گروه ممنون ببخشید طولانی شد😘😘😘
❓❓❓❓❓❓❓❓❓
#همفکری
#حرف_دل
#تقاضای_همفکری
آیدی ادمین: @Fatemee113
منتظر نظرات زیبا شما عزیزان هستیم.😍😊
در این #دورهمی_بزرگ_همراه_ما_باشید
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌
🌸 آیه الکرسی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃
🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃
🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃
❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
❤️❤️
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی #ایلای برگرد باغ و بعد رو فرزانه گفت امشب نمیام یه بسته تو کشو
🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_واقعی
#ایلای
ازم آمار خونه رو گرفتن میدونن امشب آقا نیستش
بهش نگاه کردم و اون از گوشه چشمش در رو نگاه کرد تا از نبودن فرزانه اطمینان حاصل کنه
بعد نزدیکم شد و در گوشم گفت
___احتمال میدم امشب بیاد
بعد بلافاصله مثل عروسکی منو تقریبا بلند کرد و روی تخت گذاشت
پتو روم کشید و سریع اتاق رو ترک کرد
خدا خدا میکردم امشب قرصمو سمیه برام بیاره چون قایم کردن قرص با وجود فرزانه خیلی سخت بود
او زن تیز و زرنگی بود
ولی بخت با من یار نبود و چند دقیقه بعد فرزانه وارد اتاق شد
قرصو بهم داد و به صورتم خیره شد
قبلاً قرصو میذاشت و سریع میرفت
ولی حالا نشسته بود و با پوزخند نگاهم میکرد
خیلی عادی قرص زیر زبونم گذاشتم و با زبونم محکم فشار دادم تا در اثر آب به سمت حلقم نره
آب رو که سر کشیدم سمیه با صورت قرمز دو طرف چانهام رو تو دستش گرفت و گفت
__قرص از زیر زبونت بیار بیرون و قورتش بده وگرنه با من طرفی
نمیدونم از کجا فهمیده بود که قرص رو نخوردم
چنان چونم رو فشار داد یداد که حس کردم استخوانم زیر انگشتش در حال خرد شدن هستش
با چشمان تر شده قرص رو قورت دادم
فرزانه پا شد و در حالی که زیر لب غرغر میکرد میگفت اینم واسه ما آدم شده میخواد سر منو کلاه بذاره بیرون رفت
تو این خونه از نگهبان گرفته تا فرزانه و سمیه همه میدونستند بعد خوردن قرص من چرت میزنم برای همینم خیال فرزانه راحت بود که تو خونه سرک نمیکشم
با گریه دستمو ته حلقم بردم تا شاید استفراغ کنم ولی نشد که نشد....
🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🍃🍃🍃🌸🍃
#درد_دل_اعضا ❤️
سلام عزیزم خوبین ممنونم که پیامموگذاشتین توگروه عالیتون.خیلی دلم گرفته وخسته ام باخوندن پیام هاوداستان کانالتون مشغول میشم.انقددلم گرفته که دارم بااشک اینارومینویسم😭😭😭😭
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
#موج_منفی_به_سمت_خودت_با_این_فکرراه_نده
سلام خدمت خواهری که بهشون گفتن درچه سنی فوت میکنه
اولا که هیچ کسی غیر از خدا از مرگ و تولد اطلاع نداره
برای خودم چند سال پیش کسی گفت که 12بچه در طالع داری،درحالیکه الان در44سالگی با2ازدواج ناموفق1دونه بچه هم ندارم،و حرف دیگه ای که زد اینه که همسرت خیلی دوستت خواهد داشت،الان به نظرت کدوم همسرم دوستم داشت😕😕😕😕😕😕
اما اینکه صدقه دادن و خوندن قرآن و آیه الکرسی از دفع بلا جلوگیری میکنه شکی نیست،پس شما هم صدقه درحد توانت بده و قرآن و دعا بخون، موج منفی به سمت خودت با این فکر راه نده،آن شاالله که عمر باعزت و تن سالم داشته باشی
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🌸🌱🌸
#حرز_امام_جواد ...❤️
سلام دوست عزیزی که درباره حرز امام جواد سوال کردن
فروشگاههای که محصولات قرآنی میفروشن،حرز امام جواد هست،یه دعای تقریبا طولانی هست که میتوانید چندلا کنید لای پارچه یا دورش چسب بزنید و همراهتان داخل کیف داشته باشید
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸