رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#دردو_دل_اعضا 💚 سلام عزیزم. برادرم چند سال پیش به اصرار پدرم با دختر عمم ازدواج کرد. برادرم اصلا د
#پاسخ_اعضا 💚
خانمی که زن برادرتون گفته باید ازش برای زمین خودتون اجازه میگرفتید. بسیار کار درستی کردید و خدا رو شکر که زود این قضیه روشن شد براتون. اصلا و ابدا زمین رو به اسم کسدیگه نکنید و بذارید برای مادرتون حفظبشه حالا یا خود زمین یا پولش.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
در جواب خانمی که مادرش زمین ارثیه پدریش رو میخواسته هدیه کنه به برادرش و ... بعدش منصرف شده میخوام بگم که کار این خانم بسیار عالی بوده که مادرشو منصرف کرده . زن برادرش شعور نداره
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خانمی ک مامانش میخاسته زمین بده داداشش. عزیزم در حق کسی خوبی کن که قدر بدونه تو خودت مجردی مادرتم بیوه هس به فکر خودتون باشین فردا ک مامانت پیر شد داداشت و زنش تو روشم نگا نمیکنن نصف زمینو بفروش با پولش یه خونه تو قسمت باقیمانده درست کن برادرتم اگر برادر بود طرف تورو میگرف ن زنشو به مادرتم درست توضیح بده موضوعو
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
برا اون خواهر شوهری که گفته زمینو بنام نزن خیلیییی کار خوبی کردی بزار خواهری به اسم تو نداشته باشه اصلا مهم نی وقتی یه نفر اینقدر بی ادبه همینم هست چون اگه زمینو بنام بزنی بدتر اینم میشه اصلا نزارین بنام داداش بزنه اصلا حتی شده برا قطع رابطه داداشتون با شما 🙂دایی منم همین کارا کرد قهر کرد زنش دیه نزاشت بیاد خونه مامانجونمم تا آقا جونم بیچاره فروخت و پولوش داد بهش اومدن و رفتن خیلیم باهامون خوب شدن الانم آقا جون بنده خدام هی به این بچه و اون بچه رو میزنه برا یه ذره پول 🙂💔اصلا اینکارو نکنین
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام خدمت شما ستاره جان و همه ی دوستان عزیز
روی صحبتم با اون دختر خانم عزیزی هستش ک یه تکه زمین ۷۰۰ متری به مادرشون ارث رسیده.
گلم به هیچ عنوان زمین رو به اسم برادرتون نکنید ایشون اختیارش دست خانومشه زنداداشتونم خیلی زن پرتوقع و پررویی هستش شما زمین رو بفروشید سهم برادرتون رو بهش بدید سهم خودتونم بردارید یا بذارید بانک یا یه کاری باهاش واسه خودتون راه بندازین ک دستتون تو جیب خودتون باشه و محتاج داداشتون نباشید مطمئن باشید اگه زمین به اسم داداشتون بشه زنش نمیذاره بهتون کمک کنه دیگه از من گفتن بود عزیزم محتاط باش خودم از این زنداداشا دارم ک میگم
موفق باشی گلم یا علی....🌹
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_اعضا ❣
سلام خدمت کیمیا جان عزیزم درکت میکنم میدونم چیا کشیدی عزیزم ی راهی است ت با خدمات اجتماعی تماس بگیر مشکلتون رو بهش بگو اونا کمکت میکنن شماره ۱۲۳ شماره خدمات اجتماعی هست حتما حتما بهشون زنگ بزنن چون بهترین مشاورا هستن ک مشکلت رو حل میکنن
💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚
،سلام ستاره جان پیاممو بزارین گروه لطفا من همون خانومی هستم گفتم طبقه بالای خونه پدر شوهرم هستیم و خواهر شوهرا و مادر،شوهرم زندگی برام زهر کردن و میخوام دعای طلسم بگیرم برا شوهرم....
اول از همه عزیزانی راهنمایی کردن ممنونم🙏 بعدشم خانوم عزیزی لطف کردن و منو راهنمایی کردن که توام از فامیل و داداش و اقوام خودت استوری بزار خواستم بگم که من پدرم دو سال پیش فوت کرده داداشام ناتنی هستن (زن اول پدرم فوت شده و پدرم بعد با مادر من ازدواج کرده)و پشتوانه ای ندارم فقط یه مادر پیر دارم که اونم نمیتونه حامی و پشتوانه ام باشه و این که من اجازه ندارم که بیرون برم یا خونه ای کسی برم (عمو،عمه،دایی)درکل من غریبم اینجا من حتی با تلفن بامادرمم که حرف میزنم چون از پاسیون خونه صدا بالا و پایین میشه فورا مادر شوهرم امار میده که زنت باگوشی حرف میزد،شارژ ده دوازه ،روزی۵تومن برام میفرسته خودم اصلااااا نمیتونم برم بیرون و این دعای طلسم که میگم میخوام یکنم یه دختر هست از همسایه مادرم اینا اون گفته میرم برات کارش انجام میدم و من الان از مادرم پول قرص گرفتم که برام دعا کن من خورد خورد بدم به مادرم دوستان هر کسی از، دعا نتیجه گرفته بگید لطفا چه خودتون چ اطرافیانتون
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دل_نوشت 🌸
🔵 حصاری به نامِ سِن!!!
از این عدد ناچیز برای خودمان دیوار چین ساخته ایم!
چه فرقی میکند چند باشد؟؟!
۱۸، ٬۲۱ ٬۲۹... و یا حتی ۸۳ و بیشتر...
در هر سِنی میتوانی عاشق شوی! عاشق چیزهای خوب، مثل رنگهای مداد رنگی، دنبالههای بادبادک، عروسکها و ماشینهای کوچکی که زمانی شاید هم قَد و اندازه خودت بودند و حالا... در هر سنی میتوانی پُفک بخوری و آخرسر انگشتانت را با لذت لیس بزنی،
میتوانی بجای اینکه فقط نیمکتهای پارک را حق خودت بدانی مانند ۷-۸ سالگیات تاپ سوار شوی و تاپ تاپ عباسی بخوانی!
میتوانی قبل از خواب ستارهها یا حتی گوسفندها را بشماری!
نگرانِ چه هستی؟!
مَردُم؟!؟
بگذار دیوانه خطابت کنند! اما تو زندانیِ یک عدد نباش!
بگذار بین تمامِ ناباوریها، دروغها،تنهاییها و آلودگیهای این شهر لحظاتی مانند کودکیات بخندی!
تو هنوز همانی!چیزی جز یک سِن در تو تغییر نکرده!
فقط چند سال بیشتر اسیرِ زندگی شدهای!
فقط چندسال...!
هیچوقت دیر نیست
برای "یک لبخند"...
برای "یک عشق"...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#داستان_زندگی 🌸
#حمیده
از دوران کودکیشون شروع به تعریف کردن زندگیشون کردند. از دورانی که خاطرات خاص، شیرین و خوبی رو زنده میکرد.
حمیده با تن صدای گرفته ، رو به من کرد و گفت میشه اینجا بشینم؟
یکم جابه جا شدم گفتم بفرمایید
وقتی نگام به نگاهش گره خورد ، دیدم تارهای موی سفید لابه لایه موهای مشکی مجعدش که از زیر شال زده بیرون اولین چیزیه که تو چهره اش رخ نمایی میکنه.
رویه صندليه لابی انتظار جلوی مطب آقای دکتر منتظر بودیم تا نوبتمون رو خانم منشی صدا بزنه .
من شماره ی ۶۷ بودم و طبق تلفن گویا که نوبت گرفته بودم زمان حضورمو در مطب ۱۰:۴۵ اعلام کرده بود.
من راس ساعت ۱۰:۳۰ تو سالن انتظار بودم. که خانمی تازه از اتاق دکتر خارج شد.
_ببخشید شماره ی شما چند بود؟
+من ۲۳ بودم ، الان ۲۴ رفت داخل .
_خیلی ممنون .
نشستم رو صندلیم خیلی دیگه مونده بود . به خانمی که کنارم نشسته بود نگاه کردم مدام ساعت بزرگ و سفیدی که وسط سالن بود نگاه میکرد و حالت نگرانی تو چهره اش بود.
_ببخشید شمارتون چنده؟
+من ! ۶۷ .. شما چی؟
_من ۷۳ به نظرت تا ساعت ۲ نوبتم میشه؟ نمیدونم والا اینجوری که اینهمه مریض پشت در اتاق ایستادن ، تا شب هم نوبت ما نمیشه .
خنده ی تلخی کرد و گفت اخه من نمیتونم خیلی منتظر بمونم.
انگار نیاز داشت به یک گوش شنوا. منم که خودم کوه درد بودمو جايه خالی واسه ی شنیدن یه درد جدید و نداشتم. البته از هر مدل غم و غصه که فکر کنی یه سر رشته ای داشتم .
دل دادم به صحبت های حمیده ، تا شاید این تایم انتظار برای ملاقات با پزشک با حرف زدن زودتر سپری کنیم.
+من اینقدر تو خونه کارو مسئولیتم زیاده اصلا وقت نمیکنم به خودم برسم. موهامو ببین !
شالشو داد عقب ... همه سفید شده بود .
+حتی وقت نکردم یه لوله رنگ بگیرم بزارم رو سرم. والا من تو خونه امون کوزتم. البته کوزت یه ساعتی استراحت میکرد و به رویاهاش فکر میکرد ، من از اونم بدترم . هرچی کار میکنم اصلا فایده ای نداره.
گفتم : مثل اینکه خیلی دلت پره؟
نگاه به دست چپش کردم ، یه انگشتر پر نگین سفید تو انگشت حلقه اش بود.
با این انگشتر با خودم فکر کردم خوب حتما بچه زیاد داره اینقدر از کار شکایت میکنه
پرسیدم : خانواده ی پر جمعیتی دارید؟ بچه هاتون زیادن؟ یا فامیل شوهرت زیاد میان خونتون؟
خندید ؛ یه مکثی کرد ، دوباره به ساعت نگاه کرد و نگران شد .
+بچه؟ نه بابا من اصلا ازدواج نکردم ، مجردم.
گفتم : ببخشید منظوری نداشتم ، چون حلقه دستتون بود همچین جسارتی کردم ...
#ادامه_دارد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#دردو_دل_اعضا 🌱
#پرسش
سلام
این مسئله من رو دوستان میشه راهنمایی کنند
بعد یک ناراحتی هایی که من و همسرم باهم داشتیم. خواهر شوهرم از همه قضایای ما خبر داشت و زنگ هم زد و صحبت کردو گفت تو یک قضایایی کینه کردی
خلاصه عید که رفتم خونشون سنگین رفتار کردم.
و از اون روز ها آغاز سال جدید با همسرم دیگه اصلا مشکلی نداشتیم
برادعید دیدنی رفتیم خونه پدر شوهرم سنگین تر رفتار کردم.
بعد چند شب دعوتشون کردم .و خیلی احترامشان کردم حتی ابراز خوشحالی کردم که منزلمون تشریف اوردن.ا
بازم عرض میکنم من و همسرم قبل سال ناراحتی هامون کنار گذاشتیم و هیچ مشکلی نداشتیم از آغاز سال.
اما الان بعد دو هفته دایی بزرگم که از دوستان قدیمی پدر شوهرم هست
من رو دید کلی نصیحت ام کرد
که پدر شوهرت ازت گله کرده پیش من
که تو دعوتشون کردی دوسه مدل غذا درست کردی
یا
اومده خونمون سنگین رفتار کردی
که پدر شوهرت با من گفت که ما سکه هاش با من بخوان جدا بشن
داییم خودش از این حرف پدر شوهرم خیلی ناراحت شده بود
نصیحتم کرد
خونه پدر شوهرت رفتی باهاشون بگو بخند و تو کارها کمکشون کن
دعوتشون کردی دو مدل غذا چرا درست کنی
اینا از خساست زیادی که دارند میگن این عروسیمون ولخرجه
اما جوابش دادم که ازت احترام گرفته تو چنین فکر بدی داری خدا بخیر کنه.
من شب موضوع رو با همسرم درمیون گذاشتم خیلی عصبانی شد و قبول نمیکردم و میگفت بیجا کرده هرکی چنین حرفی زده
اما تا اسم پدرش رو آوردم کلی تو فکر رفت و بعدش بهم گفت تو هرجور باشی من کنارتم و دوست دارم
دوستان راهنمایی کنید من با خانواده اش چطور رفتار کنم
ثروتمند بودن اما مجلس آنچنانی نگرفتن و براخرید وسایل چک چونه زدن که نداریم و گرونه و اله بل
اما برا سکه دادن حالا جیبشون پر سکه شده
و آرین ور مطمئنم پدر شوهرم دنبال حرفای خاله زنکی نیست از طرف مادر شوهر و خواهرشوهرم بوده پرش کردن
بنظرتون به خواهرشوهرم تماس بگیرم موضوع رو شفاف صحبت کنم باهش یا با مادر شوهر؟
چه رفتاری داشته باشم
آیدی ادمین👇🏻💚
@baharakjan
#حرف_حساب ✅
بعضى از ما فكر میكنيم
كه با هر تغييرى قراره اتفاق خاصى بيفته
واى رفتم دانشگاه
واى ازدواج كردم
واى بچهدار شدم
واى...
واى نداره!
چرا همه چيز از نظر ما خاص و عجيبه
و با خاص كردن يک اتفاق،
عدم و نبود اون اتفاق تبديل ميشه
به يك فاجعه!
اگه ازدواج خيلى خاصه
پس طلاق فاجعه است
اگه بچهدار شدن خيلى خاصه
پس بچهدار نشدن فاجعه است
زيبا نيست؟!
ما همش بين خير و شرهاى ساختگى خودمون
در رفت و آمد هستيم و هر روز عمر و وقت انرژيمون را تلف چيزهايى میكنيم كه واقعاً نبايد بكنيم
دانشگاه رفتن يک انتخاب و تصميمه
يكى تصميم میگيره كه بره يكى تصميم میگيره كه نره
ازدواج هم همينه، بچهدار شدن هم همينه
ما عادت كرديم با خاص كردن رويدادها
عدم و وجود و نبودشون را تبديل به فاجعه كنيم
واسه همينه كه در كشورهاى عقب افتاده
٣٠ سالگى سن خاصيه
چون فكر میكنن بعدش قراره چى بشه!
حالا قبلش چى بوده كه بعدش چى باشه
٢٩ سالگيمون خيلى خاص بود حالا
كه ٣١ سالگيمون بخواد فاجعه باشه!
اصن فراتر از اون
از صفر تا ٣٠ سالگيمون چه گلى به سرمون زديم
كه حالا از ٣٠ تا ٦٠ نميتونيم بزنيم
والا
اما ما هنر و تخصص اصليمون خود زنيه
يعنى عاشق اينيم كه شرايط عادى را بحرانى كنيم
و بعدش براش دنبال راه حل بگرديم
الآن كسانى كه طلاق گرفتن مردن
يا كسانى كه ازدواج نكردن خيلى درمانده هستن!
يا كسانى كه بچه دار نشدن خيلى بدبخت هستن؟!
چى تو سر ماست انصافاً؟!
لطفاً
ياد بگيريم كه ازدواج و مدرک تحصيلى و بچه و...
معيار ارزشگذارى ما نيست
و اينها فقط انتخاب ها و تصميماتيه كه ما
در طول زندگى ممكنه بگيريم يا نگيريم
پس هر موضوعى را اونقدر خاص نكنيم
كه جهت مقابلش تبديل به فاجعه بشه.
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
روز بخیر 🌻🌞
#حدیث_عشق🌱
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨
⎾@ranjkeshideha ⏌
••-••-••-••-••-••-••-••
#دل_نوشت 🌸
بروید بغلش کنید، شانههاش را محکم بگیرید، زل بزنید به چشمهاش و تک تک جزئیات صورتش را با دقت و لذت برانداز کنید، بروید هرچه نگفتید بگویید، بگویید چقدر دوستش دارید، بگویید چقدر خندههای قشنگی دارد، چشمهای قشنگی دارد، و چقدر قشنگ به آدم نگاه میکند.
بروید دستهاش را بگیرید میان دستهاتان و با او حرف بزنید، قربان صدقهاش بروید، چشمهاتان را ببندید، صداش را بشنوید و پرواز کنید و به ابرها برسید.
بروید و ببوسیدش، ببوئیدش، و انگار که برای آخرینبار؛ نفس بکشیدش.
زمان در انتظار هیچکس نمیماند، همین الان بروید و بگویید دوستش دارید.
و از خودتان بپرسید:
آیا بهقدر کافی خوشبخت بودهام؟ یاد گرفتهام؟ دوست داشتهام؟ دلخوش بودهام؟ سفر رفتهام؟ لذت بردهام؟ احساس کردهام؟
از خودتان بپرسید آیا در این فرصتی که داشتم، به قدر کافی زیستهام؟
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#حرف_اعضا ❤️
سلام خانمی که پدرشوهرشون نزد دایی گله کردن ازشون؛ عزیزم اصلا به روی خودت نیار خانواده شوهرت منتطرن تا دایی شما باهاتون صحبت کنه و شما یک عکس العمل از خودت نشون بدی
بی تفاوت باش و بزار تو انتظار بمونند؛ برای هر موصوعی که نباید سریع جبهه گرفت و گوشی دست بگیرید. به زندگی و همسرتون برسید و اصلا به حرف و حدیث ها توجه نکنید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
دختری که مادرش میخواسته زمین به اسم داداشش کنه، خیلی کار درستی کردین نذاشتین کاش شما از اول قبول نمیکردین که زمین به اسمش بشه حداقل میگفتین به اندازه سهم خودتون به اسمتون بشه. چون الان الکی اون ها رو پرتوقع کردین.تحت هیچ شرایطی از نظرتون بر نگردین. از مادرتون هم تعجب میکنم به فکر پیری خودشون نیستن؟ از رفتار عروس و برادرتون مشخصه که خودشون رو تا حالا نشون دادن به جا این کارا مادرتون بره برای خودش خونه بخره بده اجاره خرجش دربیاره محتاج نباشه. اگه مادرتون احساساتی میشه شما با عقل پیش برو و نذار کاری بکنه که پشیمون بشه چون اونا شاید قهر کنن تا شما مجبور بشید زمین رو به اسمشون کنید به هیچ وجه راضی نشید.ولی اگه روزی مجبور شدی بگو منم به اندازه سهمم میخوام که حداقل همه سرمایه از دستتون نره
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام. خانمی که مامانت زمین 700 متریش رو میخواد بده به داداشت. اصلا کوتاه نیا. به فکر آینده خودت و مادرت باش. داداشت نیاز نداره. هم خونه داره هم ماشین. مادرتو راضی کن زمینو نده به داداشت.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام. این حرف حساب که گذاشته بودین رو من قبول ندارم. بله شاید کسی تصمیم به ازدواج نداشته باشه. یا کسی دلش نخواد بره دانشگاه. اما عده ی زیادی از آدما دلشون میخواد ازدواج کنن یا بچه دار بشن یا برن دانشگاه. ولی متاسفانه بعضیا به چیزی که میخوان نمیرسن. و این خودش باعث ناامیدی و احساس شکست میشه.
پس نمیشه گفت هرکس نرفت دانشگاه تصمیم نداشته بره. یا هرکس ازدواج نکرد دلش نخواسته ازدواج کنه. حرفتون حرف حساب نیست. لطفا اگر حرف حساب رو میذارین نظرات مقابلش رو هم بذارین. توی کانال رنج کشیده ها بود
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
خانمی که ۷۰۰ متر زمین برای مادرش ارث رسیده....
فروش زمین و گذاشتن پول اون تو بانک فکر عاقلانه ای نیست چه بسا دوهفته دیگه با همون پولم نمیشه همون زمینو خرید با این وضع مملکت....
اگه مادر خونه نداره بنظرم بفروشینش خونه بخرین به اسم مادر خوبه اول خونه روپسند کنین قرداد کنین بعد زمینو بفروشین یا با خونه معاوضه کنین اینو میگم چون دیدم آدم وسیله شو میفروشه تا بیاد اون یکیو پیدا کنه بخره پول تو دستش ارزشش پایین میاد...
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#نظر_اعضا ❤️
سلام خدمت همه اعضای کانال.طاعات همگی قبول.التماس دعا به همه عزیزان.خانوم گلی که میخواید پول بدید و طلسم بگیرید خانوم محترم اول و اخر این کار سروکار داشتن با اجنگان هست.شایدم اول مشکلتون حل بشه ولی کاری نکنید که مشکلاتی پیدا کنید صد پله از این مشکلتون بیشتر.عزیزم مگه ما از ائمه اطهار بالاتر داریم؟برید در خونه ائمه،شهدای والا مقام،حتی امام خمینی،حاج قاسم که هرچی صلاح و مصلحتتون هست بهتون نازل بشه.کاری کنیم همه اتفاقات تلخ و شیرین زندگی اسباب رشدمون باشه نه وزر و وبال.با مشاوران مذهبی صحبت کنید.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خانمی که برای شوهرش میخواد طلسم بگیره طلسم حرام هست، فقط میگم اثر این چیزا موقتی هست حتما نشت و بد بیاری مثل دعوا و .. داره . هیچ وقت از گناه خیر نمیبینی.کسی رو میشناسم یک بار رفته سراغ دعانویس چندین ساله درگیره و نمیتونه از دستشون خلاص بشه. این خیلی زشته که ما از خدا چیزی بخوایم بهمون نداد بریم از اجنه بخوایم. برو مشاوره،دعا کن، رفتارت رو تغییر بده، جلو ظلم بایست، محکم باش ان شالله نتیجه میگیری.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام صحبتم در مورد خانمی ک میخواد دعا و طلسم بگیره برا شوهرش...عزیزم اول بهت میگم صبور باش ک خداوند با صابرین است ...خودم نتیجه صبر و تجربه کردم...زمان پیامبر گرامی زنی خدمت ایشان رسید و گفت رفتم برا شوهر بد اخلاقم دعا گرفتم ک اخلاقش با من خوب شه...پیامبر خدا در جوابش فرمودند ت تمام کوه دشت و آب دریا همه را با این کارت نجس کردی..زن از کرده خودش پشیمان شده و رفت تمام لباسش و آتیش زد و حتی موی سرشم از ته زده و غسل توبه کرده بعدش دوباره رفته خدمت پیامبر گفته ک چ کار کرده...پیامبر فرمود ب خودت زحمت نده ک فایده ای نداره..عزیزم ت با گرفتن دعا شاید شوهرت رفتارش با ت مدتی خوب شه ولی با خانواده همسرت چنان بد میشه ک خودت ار کارت پشیمان میشی و این کارت نا بخشیدنی هست ...واینکه شوهرت دیگه رفتارش دست خودش نیست و اجنه ها براش تصمیم میگیرن..عزیزم پای این موجودات را ب خونه ات باز نکن ک عاقبت خوبی نداره..ارتباطت را با خدا نزدیک تر کن و صبر پیشه کن ...مطمئن باش روزی جواب صبرت را میگیری
موفق باشی
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام سوره ی نور واسه حفظ ایمان و سر به راه شدن اعضای خانواده خوبه سوره نور بخونید خطاب به خانمی که شوهرش بیشتر به خانواده مادرش اهمیت میده استوری میزاره ...
اگرم میتونی از اون خونه طبقه بالای پدرشوهرت نقل مکان کن بهترین راهکار....
آب لیمو ونمک مس رو جلا میدن
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام، خانمی که میخواد طلسم بگیره برا شوهرش، اولا که با طلسم و دعا و.. اینجور چیزا ممکنه اجنه رو وارد زندگی خودتون بکنید که خیلی کار خطرناکیه، در ثانی از کجا میدونی اون دختری که میخواد برات دعا بگیره راست میگه، شاید به اسم این دعا یه دعای دیگه بکنه زندگیتو نابود کنه، نکنید این کارو... به امام زمان(عج) بسپرید بگید آقا من هیچ کسی ندارم، من فقط شمارو دارم، مگه شما پدر مهربان من نیستین؟ دیگه تحمل ندارم خودت کمکم کن..
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
#فال_روزانه 💚❤️
فروردین
عاشقته خیلی پابرجاس و رابطه فعلا دوام داره، گاهی بدبین میشی بهش، اعتماد کن نگران نباش
اردیبهشت
خیلی رابطتتون و عجیب و غریب شده اختلاف دارید لج و لجبازی دارید پنهانکاری داره و اعصابت رو خورد میکنه، صبر و تحملت کم شده صبور باش ممکنه یه بحث و دعوا داشته باشی که چندروز کات بشه رابطه
خرداد
اینده عالی داری تو فکر ازدواجی خیلی تلاش میکنی تو این رابطه که طرفت رو خوشحال نگه داری، یه کم مشکلات هست که رفع میشه، دیداری داری که خوشحال میشی، گاهی بهش گیر میدی که عصبانی میشه
تیر
سنگینی داری اما رفع میشه، بهونه میگیری که به ضررت تموم میشه مواظب باش، خطر رقیب برات هست اما کاری نمیتونه انجام بده، شخصی ممکنه باعث مشکلات بین شما بشه اهمیت نده
مرداد
مدتی سردی و دلخوری ایجاد میشه
چهار وعده دیگه خبرای خوب داری اگه کات شده اشتی داری، بهش یه پیام میدی که عصبانی میشه و دعواتون میشه عجله ای کاری انجام نده که پشیمون بشی
شهریور
عاشقته دوست داره، علاقه دو طرفه ست اما مغروره بروز نمیده، دلتنگته بهت فکر میکنه گاهی قدر نشناسه اما نمیخاد از دستت بده
مهر
اختلاف کمی دارید ، سر دوراهی هستی و چشم انتظاری، دو هفته تا دو ماه دیگه هدیه بینتون ردو بدل میشه، ازش گلایه میکنی متوجه اشتباهش میشه اما در ظاهر قبول نمیکنه، زیاد باهاش بحث نکن
آبان
دلتنگشی و دوسش داری اما ابراز نمیکنی بهتره احساس واقعیت رو بگی تا محبتش رو بیشتر کنه چون بدبین شده بهت
آذر
دلتنگی و اعصابت خورده چشم انتظاری تا سه وعده دیگه از چشم انتظاری بیرون میای، انقدر بهش شک نکن رابطه ت پوچ میشه اینطور پیش بری
دی
دوری سردی بینتون هست ممکنه یه جدایی موقت داشته باشی پشت سرش اشتیه، شخص سومی مانع رابطه تون شده و مزاحمت ایجاد میکنه این شخص از مسیر احساسیتون کنار میره
بهمن
رابطه گرمی خواهی داشت، قصدت ازدواجه اما طرف مقابلت شرایطشو نداره و دلخوری ، دنبال دعا رفتی یا میری که سودی واست نداره، پنج وعده یا برج ۵ اتفاق خوبی در پیشه
اسفند
خیلی زود روی روال میوفته و خیلی انتظار از کسی داری که اوکی میشه، گاهی سرد و گاهی گرمه رابطه، قهر و اشتی های مکرر داری، شک و دودلی داری که رفع میشه قبلا خیانت داشته اما در حال حاضر نه، کات نکن پشیمونی داری
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
#بخش_دوم من از خجالت آب شدم..و همه سکوت اختیار کرده بودن ومادرم روبه مادر دخترخانم کرد گفت راستش م
#بخش_سوم
اومدن تو ساختمون ما زندگیشون شروع کردن، چون پدرم اجازه نمیداد بچه هاش ازش دور باشن .
با اومدن عاطفه اذیتهای مادرم شروع شد، از جهازش ایراد میگرفت، مدام تو جمع جاريها جهازش مسخره میکرد میگفت از کدوم سمساری خریدی يا نحوه لباس پوشیدنش که می گفت این لباسها رو میپوشی منو یاد خدمتکار خونم میندازی .. خلاصه اذیتهایی نبود که مادرم نمیکرد عاطفه هم حرفی نمیزد.
یک شب مهمونی مفصلی مادرم گرفت و تمام عروسا پسراش دعوت کرد. بهترین سرویس میزبان چيد و به خدمتکار گفت چند مدل غذا درست کن از غذای دریایی بگیر تاجوجه کباب . ولی من میدونستم باز مادرم برای اینکه عاطفه رو خورد کنه این میزو چید تا کوچیکش کنه .
شب موقع شام همه غذا کشیدن و عاطفه کمی غذا کشید که زن داداش بزرگم با طعنه گفت عزیزم اول دسر بخور سوپ بکش بعد برنج ... که بعد نیشخند مرموزی زد و همگی به حالت تمسخر بهش نگاه کردن.
آرش گفت دلش هرچی میخواد می خوره تو سرت تو ظرف غذای خودت باش نخورده نیست که .
زن داداشم از حرف آرش عصبی شد و تو خودش ریخت.. مادرم که به عاطفه غذای دریایی تعارف کرد..گفت بخور .. عاطفه تشکری کرد گفت نمیخورم.. بعد مادرم با حالت مسخره گفت نمیخوری چون تا حالا نخوردی اصلا نمیدونی چجوری میخورن ... تو زندگیت فقط فکر کنم مرغ خوردی که مرغ کشیدی اونم شاید سالی يكبار..
با حرف مادرم آرش عصبی شد و به مادرم گفت .. احترامت واجبه ولی حق نداری به عاطفه حرفی بزنی این زنی که تو داری الان بهش بی حرمتی میکنی تمام زندگیمه ..
و بعد دست عاطفه رو گرفت و رفتن واحد خودشون .
اون شب مادرم مدام غر میزدعصبی بود.. و زن داداشام که با حرفهاشون عصبانیت مادرمو بیشتر میکردن.
روزها و ماهها گذشت و مادرم هربار به یه بهانه ای دل عاطفه رو می شکست و من با مادرم جنگ مفصلی می کردیم چون دلم به حال عاطفه میسوخت ...
#ادامه_دارد
••-••-••-••-••-••-••-••
~JOIN↴🌸✨{@ranjkeshideha}
••-••-••-••-••-••-••-••