eitaa logo
روزنوشت های د.رسول محمدزاده
2.6هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
99 فایل
سخنرانی ها، نوشته ها و گزیده های د.رسول محمدزاده (موسس مدارس قرآنی آیات) تماس با بنده: @rasoul6236
مشاهده در ایتا
دانلود
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیمرغ ♦️همسرش با او تماس می گیرد و می گوید فرزندمان در حال مرگ است بیا. جواب عجیب سرتیپ خلبان منوچهر محققی (متولد ۱۳۲۲ و درگذشتهٔ ۹ مهر ۱۴۰۰) به همسرش را در ویدئوی بالا ببینید. ♦️او از خلبانان جنگنده فانتوم اف۴ در دفاع مقدس و با ۱۸۴ عملیات برون‌مرزی و صدها عملیات گشت هوایی در داخل کشور، از رکوردداران پرواز با این هواپیمای شکاری بود. ♦️محققی به پروازهای جسورانه و چسبیده به کف زمین معروف بود و با هواپیمای فانتوم، حرکات محیرالعقول مختلفی ازجمله تیراندازی در حالت وارونه را در کارنامه داشت. ♦️این ویدئو صدای ضبط شده این قهرمان ملی است که از عشق به وطن و مردم ایران و احساس وظیفه نسبت به آنها صحبت می کند. 🆔 @mohaverat1
33.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸چرا پوتین توانست جنگ اقتصادی را ببرد؟ 🔹و چرا ایران در جنگ اقتصادی باخت؟ @rasooll_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مدل واقعی روسی رو در فیلم بالا ببینید ⏪اصلاح قانونی و مدل روسی خوب است، اما بازار زمانی کنترل می‌شود که کله گنده‌های سودجو و سرمایه‌داران فاسد ادب شوند 🔺اقتصاد زمانی کنترل می‌شود که یقه‌ی افراد طماعی که مردم را گروگان‌ گرفته‌اند را بگیرید و ‌پول‌های بادآورده را «به نفع مردم» مصادره کنید @BisimchiMedia @rasooll_ir
😡 وضعیت وحشتناک طلاق در ایران قبل از انقلاب: ♦️قبل از انقلاب در دهه پنجاه رتبه ۴ دنیا ♦️امروز رتبه ۲۴ دنیا 🔹 یک طلاق در ازای هر چهار ازدواج و رتبه چهارم بالاترین طلاق در جهان به استناد گزارش دانشگاه تهران و دادگستری زمان پهلوی 🔹 در حال حاضر طبق منابع بین المللی، رتبه جهانی ایران در طلاق، ۲۴ است و این یعنی ۶ برابر بهبود در رتبه 🗞 روزنامه اطلاعات، ۲۶ بهمن ۱۳۵۰ 🔗 سایت بررسی جمعیت جهانی ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ 🇮🇷 @cafe_pahlavi
حدود یک ساعت دیگر خدمتتان هستم با سخنرانی «سلوک حسینی در عصر اموی» یا پخش آنلاین خواهم داشت یا صوتش را تقدیم خواهم کرد
روز مبعثی که گذشت، یکی از رفقای قدیمی پیشنهاد کردند غزل «محمد تنها» را که سال های 85 گفته بودم و همان موقع هم در وبلاگم گذاشته بودم را دوباره بازنشر دهم. الان در لپ تاپ سرچ کردم و خدا را شکر پیدا کردم. وقتی در سال 86 به حج مشرف شدم، به غار حرا که رفتم، این شعر آن جا تازه برایم زنده شد. آن قدر که واژه واژه اش روشنی و نور و سرور بود. این متن و شعر زیر به همین مناسبت باز نشر می شود. متن را بعد از حج در وبلاگم نوشته ام: این کار متولد شهریور 85 است. اما انگار همین امسال روح در آن دمیده شد یعنی در سفر روحانی حج... نفس زنان به دامنه کوه رسیدیم و تازه این اول راه بود هرچند بیشتر قسمتهای کوه توسط کارگرانی که هزینه شان را از زائران میگرفتند بصورت پلکانی در آمده بود ولی باز می شد شمه ای از مشقت های کوهنوردی پیامبر (صلی الله علیه واله) جهت تحنث (عبادات پیش از بعثت پیامبر) و همچنین نوجوان نان به دستی را که هر از گاهی به سراغش می آمد تا غذای او را در این چله نشینی ها به او برساند را احساس نمود. در طول مسیر پر پیچ و خم جبل النور (کوهی که غار حرا در آن واقع شده) مدام خودم را در نقطه صفر تاریخ یعنی سال اول بعثت میدیدم . ... بالاخره بعد از 2 ساعت کوهنوردی به مقابل یکی از معنوی ترین نقاط کره زمین یعنی دهانه غار حرا رسیدیم. مردم کشورهای مختلف از زن و مرد کوچک و بزرگ برای خواندن 2رکعت نماز در صف طولانیی ایستاده بودند و هریک مشغول ذکری بودند در گوشه ای از دهانه غار نشستم و بی آنکه خودم بدانم چه میکنم با بالاترین پرده اوجم گوئی که انگار همین الان در حال نزول این آیات است سکوت کوه را شکستم حاج عباس سخایی هم مثل همیشه فرصت را مغتنم داشت و گوشیش را برداشت و شروع به ضبط تلاوتم کرد : .... بسم الله الرحمن الرحیم اقرا باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق... و اشک از دیدگان همه جاری بود . آخر با زبان مشترک همه آنها حرف زده بودم یعنی قران همه مثل من سنگینی نزول آیات را در آن لحظه احساس میکردند کجاست جهر صدایت محمد تنها بخوان بنام خدایت محمد تنها بخوان بنام خدای یگانه و یکتا تو هم شبیه خدایت محمد تنها به کوچه کوچۀ غفلت به خانه خانۀ جهل به دوش توست هدایت محمد تنها چقدر منتظرند پای کوه تا فردا در آورند ادایت محمد تنها به گوش تشنۀ خود پنبه ها خورانیدند که نشنوند صدایت محمد تنها بنای هلهله دارند تا شود خاموش خطابه های به جایت محمد تنها چه پنجه های پلشتی به سوی تو آیند که بر کنند عبایت محمد تنها به جنگ دست پر از سنگشان به روی تو نشسته دست دعایت محمد تنها فقط علی و خدیجه و دخترت زهرا نمی کنند رهایت محمد تنها چقدر حال و هوای زمین غم انگیز است! زمانه کرده هوایت محمد تنها 🟢 @rasooll_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مدیرعامل استقلال: برای بدهی‌ها به هواداران شماره حساب می‌دهیم 🔹فتح‌الله‌زاده: برای پرداخت طلب استراماچونی به هواداران شماره حساب می‌دهیم. تا عید باید ۳۰۰ میلیارد بدهی بدهم تا بتوانم مجوز حرفه‌ای بگیرم؛ این انصاف نیست که من را تنها رها کرده‌اند. 🔹همان‌گونه که سفارش کردند ایرانسل اسپانسر پرسولیس شود، سفارش کنند همراه‌اول از استقلال حمایت کند. @Farsna : چقدر شما و و آنها که شما را بزرگ کرده اند متعفنید. حال ادم از این همه وقاحت به هم می خورد. برای بقایتان در صندلی های کوفتی، می روید قرارداد کلان می بندید یک مشت مربی و بازیکن بنجل تاناکورایی را می اوردید. عموما هم هیچکدام شان به یک پول سیاه نمی ارزند بعد هم آویزان مردم و دولت و کشور هستید،دهان تان را لوله می کنید و می گویید ۳۰۰ میلیارد ناقابل به ما بدهید تا مجوز کوفت و زهر مار بگیریم. شما کشور فروش ها ظاهر الصلاح بعد هم که کاه و یونجه بازیکن و مربی و مستراح شور تان زیاد می شود جفتکش را به نظام می زنید. تف به روی مدیرانی که شما را آدم کردند. ننگ به مسوولانی که به شما باج دادند. اف بر مایی که بر این ظلم شما ساکتیم. مردم را سحر کرده اند تا خودشان از مسوولان بخواهند جیب شان را بزنند و بریزند در حلقوم این دهن دریده ها @rasooll_ir
20.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*😘 دانش آموزان یک کلاس بعد از نیم قرن به دیدار 😍 معلم قدیمی خودشان می‌روند!* این معلم صد سال عمر دارد و کماکان سر حال است و همان کلاس پنجاه سال قبل که دور هم جمع شده‌اند را دیدار می‌کند. جذاب‌ترین و بهترین کلاس که تمام آن بوی گذشته‌های خوب را می‌دهد. در این کلاس به سبک و سیاق قدیمی حضور غیاب می‌کنند و شاهنامه می‌خوانند * و معلم ناخن‌های بچه‌ها را بررسی می‌کند.* به قدری زیبا و پر از انرژی‌های خوب بود که برای همه باید فرستاد تا همه ببینند. @rasooll_ir
یک عقد پر ماجرا تقریباً دو ماهی بود که درگیر یک وصلت بودم. البته واسطه نبودم، فقط تسهیلگر بودم ولی به لطف خدا و صدقه سر اهل بیت ع ، الحمد لله امشب خطبه عقدشون جاری شد. شاید این دهمین دفترچه عقدی باشد که در طول زندگیم نوشته ام و چقدر خوشحال از این مورد آخر پسر اهل بیتی دختر اهل بیتی خانواده ها نجیب و مومن و ساده چقدر چسبید دختر با وجود این که همه اطرافیانش مهریه های زیاد گرفته بودند، 14 سکه بیشتر نگرفت. البته با 133 سفر عتبات باورتان می شود؟ هر کاری کردیم پسر به کمتر راضی نشد که نشد. گفت باید بنویسید تا به گردنم دین بشه وقتی دختر و پسر می خواستند «بله» بگند، هر دوشون از امام حسین اجازه گرفتند. و البته هر دو بغض کردند و نمی توانستند درست جواب دهند. از صدای فین فین اطرافیان فهمیدم که همه گریه شون گرفته بود. چرا دروغ منم... نخیر! واقعا من گریه نکردم ولی خیلی بغض کرده بودم بگذارید بگویم در ذهنم چه چیزی می گذشت که بغضم گرفته بود. به این فکر می کردم خدایا یک حلال دیگر به حلال های شیعه اضافه شد خدایا برایشان مبارک کن خدایا دردشان را درد دین و فرزندانشان را فرزندان خادم دین خدا بکن داشتم می گفتم این پسر پاک و دختر پاکیزه را به هم مبارک کن واقعا اینها داشت از ذهنم رد می شد. و یک چیز مهم دیگر ماه قبل اولین بار که با دختر صحبت کردم، می گفت من خیلی ابالفضلی هستم. دوست دارم برنامه های ازدواجم بیفته توی ایام حضرت باب الحوائج و پسر هم گفت می دانی 2 بار برای این دختر استخاره کردم. یکی زیر قبه امام حسین ع بود و دیگری در تهران و هر دوتایش یک آیه آمد؟! اینها از ذهنم می گذشت و بغض کرده بودم.