#از_ما_گفتن_بود
✍#رسول_محمدزاده
پیش از نوشتن این مقاله از خدا میخواهم که مقدرات را طوری رقم بزند که آنچه می نویسم یاوهای بیش نباشد. اما من مکلف هستم به آن که مداهنه و مسامحه نکرده و آنچه را میفهمم فاش نمایم که در اینده در پیشگاه خداوند و همهی هابیلیان تاریخ روسیاه نباشم
وقتی امام جامعه خود می آید وسط میدان پر خطر، معنایش این است که
مالک و عمار و سلمان و ابوذر و همه و همه یاران باوفایش رفته اند
و آنان که مانده اند، یا آن قدر صغیرند که جهاد بر ایشان واجب نیست یا آن قدر حقیرند که مرد میدان رفتن نیستند...
سالهاست که دیگر خواص خاصیتی ندارند و امانت انقلاب اسلامی بر گُرده آرمان ها و عجمیان ها دست به دست میشود.
چه خوشتان بیاید و چه بدتان آید
چه بگویید در حال پمپاژ نا امیدی هستم و چه باور کنید که نگرانی هایم به جا و قابل فکر کردن است، به شما می گویم:
وعده صادق ۲ هم مثل اولی و مثل عین الاسد، آن قدر صادق نبودهاند.
دشمن در ۱۱ ماه ۵۰ هزار فلسطینی و چند هزار بچه شیعه لبنانی را شهید کرده
سرداران ما را در منطقه زده
در کشور خودمان میهمانمان را زده
مهمترین ژنرال بعد از جنگ مان را که مهمان رسمی کشور ثالث بود، ترور کرده
وسط تهران بزرگترین دانشمندمان را آن طور زده
مهمترین فرمانده جبهه مقاومت را جلوی چشم مان پرپر کرده
کسی چه می داند، شاید رییس جمهورمان را نیز به تیر غیب ...
آن وقت ما در عین الاسد موشکهای چند میلیاردی مان را می ریزیم روی یک مشت آهن قراضه
در وعدههای صادق نیز میزنیم به حومه تلاویو و...
البته از قبل هم اطلاع رسانی کامل شده که خدای نکرده سگ و گربه اینها هم توی بیابونها ویلون و سرگردون نباشند یه وقت یه طوریشون بشه
یک موشک وسط شهرها نزدیم که ارعاب داشته باشه و جهود ترسو را به عقب برونه
به اندازهی چارتا بچه های حماس توی هفت اکتبر از خودمان جگر بخرج ندادیم تا یک قدم رو به جلو برداشته و حمله کنیم
اول گذاشتیم دشمن بزنه، اونم تو غافلگیری، اونم به هدف ارعاب و ایجاد وحشت، اونم برای گرفتن بیشترین تلفات
بعد که خوردیم شروع کردیم به وعده دادن، ۶ ماه وعده بازی کردیم و در نهایت یه مقدار سربازاشونو ضربه مغزی ملایم دادیم
صدایم به بالاسری ها که نمی رسد، اما بچه حزب اللهی عزیز تو که اهل معامله و محاسبه و ساخت و پاخت نیستی،
تو که نگران برج های آسمان خراش و لنج های پر از کالایت نیستی
تو که بورس باز و سکه باز و سفته باز نیستی!
اینها را برای تو می نویسم.
من بوی خوبی از این ماجرا استشمام نمیکنم. من اگر جای دشمن باشم، حتما دانهدانهی دندانهای تکتک رجال این کشور را تا به حال صد بار شمردهام. در محاسباتم به این نتیجه رسیدهام که این شیر آن شیر دهه ی ۶۰ نیست.
نه مردمش آنها هستند
نه مسوولانش
و نه نظامیانش!
این ایران بسیار نرمالایز شده. درست است که هنوز با خودش رودروایسی داشته و گاهی قمپزهایی در می کند
درست است که رویش نمیشود که به اندازه عربستان سعودی و ترکیه و امارات و بحرین نرمال و ملوس شده باشد
ولی با این ایران بیخطر همه کار میشود کرد.
هر دو جناحش با همهی اختلافاتشان در یک موضوع به توافق رسیدهاند:
و آن هم انقلابی نبودن است!!!!
امیدوارم این سگ هار بوی عرق ترس را در #ایران_جدید استشمام نکرده باشد!
که ظاهراً کرده است!
و اگر چنین باشد، حتماً روزهای آسان و شیرین و ظفرمندی در پیش نخواهیم داشت
#یمنم_آرزوست! 😔
#دلم_برای_سید_حسن_سوخت 😭
@rasooll_ir