#نظریه_های_شخصیت
#نظریه_های_انسانگرا_اگزیستانسیال
#وجود_گرایی_رولو_می
✅ اراده و اهمیت آن /از دیدگاه #رولو_مِی
📋 در تضاد با فروید، می، هم به دترمینیسم(determinism) روانی و هم به تلهئولوژی(teleology) اهمیت میدهد. از نظر دترمینیسم گذشته است که زمان حال را تعیین (determine) میکند.
◽️به این معنا که اول علت وجود دارد بعد معلول. نظریه #فروید #دترمینیستیاست، یعنی معتقد است که رویدادهای کودکی بر زمان حال تاثیر میگذارند. از نظر تلهئولوژی، آینده است که زمان حال را تعیین میکند. یعنی اول معلول، بعد علت وجود دارد. وقتی که میگوییم نظریه یادگیری #اسکینر تلهئولوژیک است، منظورمان این است که چون میدانیم در آینده پاداش خواهیم گرفت (مثلا چراغ اتاق روشن خواهد شد)، اقدام به عمل میکنیم(کلید چراغ را میزنیم، رفتارعامل).
♦️به عقیده مِی، رفتار انسان هم تحت تاثیر گذشته و هم تحت تاثیر آینده است. همه ما تا حدودی تحت تاثیر رویدادهای خردسالی و کودکی قرار داریم. اما آزادی و مسئولیت هم داریم، آزادی در رسیدن به اهدافی که انتخاب میکنیم. افرادی که از لحاظ روانی سالم اند، به آسانی میتوانند آینده مطلوبی را تجسم کنند و، بعد خودشان را آماده سازند تا در آن مسیر گام بردارند. مِی این توانایی را (اراده) مینامد.
🔹به عقیده #مِی، همه جنبه های #وجود ( #اگزیستانس ) (مثلا ادراکها، خاطرات) احساس هدف مندی خودآگاه و ناخودآگاه را شامل میشوند. مثلا فرض کنید که یک نفر یک خانه را اجاره میکند و به این فکر میکند که به اندازه کافی آفتابگیر هست یا خیر..
🔹اگر این فرد یک مشاور املاک باشد، اول از همه فکر میکند که آیا این خانه برایش سود خواهد داشت یا خیر.. در دو مورد، خانه همان خانه است، اما تجربه حاصل از آن، به قصد و نیت(یا intention) افراد شاهد یا "تجسم کننده" وابسته است: موضوعی که مِی آن را intentionality مینامد. این اصطلاح، درفارسی، قصد مندی ترجمه شده است. مِی اعتقاد دارد که اهداف و برنامه های آینده، بر خاطراتمان از کودکی تاثیر میگذراند. یعنی همان ایده ای که #آدلر آن را قبول داشت...
@ravanshenasyvamoshavereh
mehrazin Psychologist:
📚خلاصه و چکیده ای از مطالب جلسه های مقایسه نظریه های روان شناسی و مشاوره
🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺
1⃣ نظریه روان تحلیلگرایی
#زیگموند_فروید
فروید دیدگاهی ساختارمند، رشدی و جبری راجع به انسان دارد. در بُعد ساختاری، سه قسمت نهاد، خود و فراخود را برای شخصیت در نظر میگیرد. در بُعد رشدی، چهار مرحله دهانی، مقعدی، آلتی و تناسلی و یک دوره نهفتگی (بین مراحل آلتی و تناسلی) را همراه با صفات و شخصیتهای ناشی از آنها توضیح میدهد که در هر مرحله، محروم ساختن کودک از برآورده شدن نیازها و یا ارضای بیش از حد آنها، ممکن است موجب تثبیت آن مرحله شود. از طرفی در این مراحل رشد، تعارضی وجود دارد که باید پیش از آنکه کودک بتواند پا به مرحله بعد بگذارد، به شکل رضایت بخشی حل شود. با این توضیح، از نظر فروید فرد ایده آل کسی است که این تعارضها را به اندازه کافی حل کرده باشد؛ هر چند، فروید انسان سالم و متعالی را به تصویر نمیکشد، چرا که همواره او را در حیطه مباحث ناهشیار دوران کودکی و تعارضات برخواسته از آن مطالعه میکند. همچنین این دیدگاه، جبرگرایانه بوده و معتقد است به دلیل نیروی بیش از حد «نهاد»، کنترل و مدیریت آن به سختی امکان پذیر است؛ هر چند این وظیفه برعهده «خود» بوده که با کمک استدلال و منطق تا حدودی میتواند آن را مهار کند، ولی نهایتاً انسان تحت جبر ناشی از ناخودآگاه و غرایز خویش است.
منبع : (شولتز ، 1386: 47)
▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️
2⃣ نظریه آدلر
تأکید #آدلر بر نقش نیروهای اجتماعی در شخصیت را میتوان در آثار هورنای و فروم ملاحظه کرد که بیشتر، آدلریهای جدید محسوب میشدند تا فرویدیهای جدید. همچنین تأکید وی بر وحدت شخصیت و کلیت فرد، در آثار بعدی گوردون آلپورت انعکاس یافته است.
توجه او بر قدرت خلاق فرد در شکل سبک زندگیاش بر افکار مازلو نفوذ داشت و تأکید او بر متغیرهای اجتماعی، جولیان راتر نظریه پرداز نورفتارگرای یادگیری اجتماعی را تحت تأثیر قرار داد. آدلر بسیار جلوتر از زمان خود بود، زیرا تأکید او بر متغیرهای شناختی و اجتماعی با روندهای روانشناسی امروز سازگارتر است تا روانشناسی زمان خود او. جنبه قابل اهمیت و جالب توجه نظریه آدلر، تأکید وی بر تأثیر عوامل اجتماعی در شکلگیری شخصیت است که بخشی از ذهنی بودن نظریه او را جبران میکند. البته تکیه آدلر بر دو اصل «کوشش برای برتری» و «غلبه بر احساس کهتری و جبران آن» قابل توجه است. همچنین بحث «خود خلاق» را مطرح میکند و اینکه انسان صرفاً ساخته وراثت و محیط و به ویژه محیط تربیتی دوران کودکی نیست. علاوه بر این، آدلر به نقش تفکرات انسان در شکلگیری رفتار او اشاره کرده که میتوان آن را زمینه ساز نظریات شناختی در نظر گرفت.
همچنین آدلر، مجموعه رفتارهایی را که هر فرد در جهت رفع حقارت یا حصول برتری به کار میبرد «سبک زندگی» میخواند و بیشترین نقش را در #سبک_زندگی مربوط به دوران کودکی و نحوه تربیت کودک و برخورد با او میداند. البته این مطلب قابل توجه است، اما نباید بر نقش کودکی بیش از حد تکیه کرد. آگاهیهای اکتسابی انسان و انتخاب و گزینش او در زندگی میتواند نقش بسیار مهمی ایفا کند و حتی میتوان سبک گذشته زندگی را براساس اهداف جدید و شناخته نشده تغییر داد و مسیر دیگری را در زندگی ترسیم کرد. شاهد این مدعا، حرکت #انبیا و تحولی است که ایشان در سبک زندگی بشر ایجاد کردهاند. از طرفی، نباید از نقش اجتماع و تأثیر الگوهای اجتماعی بر شخصیت فرد غافل ماند.
(پروچاسکا ، 1381: 98)
🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️
3⃣ نظریات وجودگرایی و انسان گرایی
از نظر #روانشناسان_وجودی مانند #پینز ، #وانگر ، #رولو_مِی و#اروین_یالوم ، فرد سالم کسی است که در زندگی با گرفتن تصمیمهایی که معنای آنها را از وجود خود میگیرد، اصالت خویش را بیافریند و شکل دهد. به قول #هایدگر که #سارتر بعدها از او اقتباس کرد، زندگی اصیل آن است که بر ارزیابی دقیق از شرایط انسان و برآورده ساختن استعدادهای فرد استوار باشد. آدم اصیل کسی است که هستی او در جهان، به تمام معنا با موهبت سرشت او و دنیا هماهنگ باشد. اصالت، مستلزم آن است که از خود، روابط و دنیا آگاه باشیم، تصمیمات خود را به رسمیت بشناسیم و آنها را قبول داشته باشیم و مسئولیت کامل این تصمیمها را بپذیریم. تصمیم گرفتن مستلزم آن است که حتی با وجود اطلاعات محدود درباره اینکه زندگی چه طور خواهد شد، جرئت داشته باشیم مسئولیت عمل خود را بپذیریم. تنها در بخشی که فرد برای اصیل شدن باید دنبال کند، صادق بودن، حتی در صورت رو به رو شدن با نیستی، معنا مییابد؛ چون ، دروغگویی هسته شخصیت نابهنجار است. افراد سالم نه به دیگران دروغ میگویند، نه به طبیعت (تمایلات طبیعی) و نه به خاطر خودشان.
( #مزلو ، 1367: 102)
▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺▪️🔺
@ravanshenasyvamoshavereh
mehrazin Psychologist:
.... ادامه مبحث نظریه روان شناسی فردی #آدلر
🎯اهداف مشاوره آدلری
فرایند روانی – آموزشی مشاوره آدلر دارای اهداف زیر است:
▪️ پرورش #علاقه_اجتماعی
▪️ کاهش احساس حقارت و غلبه بر یأس
▪️ تغییر در ادرکات و اهداف فرد
▪️تغییر نگرش اشتباه که زیربنای رفتار حتی رفتار قابل قبول و یا ارزشهای در حال تغییر است
▪️ تشویق فرد برای تشخیص برابری خود با همردیفانش
▪️ کمک به او برای آنکه به فردی مشارکتکننده تبدیل شود.
#آدلر مانند فروید نظریه خود را از طریق تحلیل کردن بیمارانش بوجود آورد. روش آدلر بی تکلف تر و غیر رسمی تر از روش فروید بود. بیماران آدلر روی صندلی های راحت روبروی هم می نشستند. دوست داشت در درمان از شوخی استفاده کند. گنجینه ای از جوک های مناسب برای انواع روان رنجوری ها داشت و معتقد بود که گاهی جوک گفتن باعث می شود که بیمار متوجه شود که بیماری اش چقدر مسخره است.
آدلر شخصیت بیماران را با تمام جوانب ارزیابی می کرد: نحوه ای که راه می رفتند و می نشستند، شیوه ای که دست می دادند، حتی ترجیح آنها برای اینکه روی کدام صندلی بنشینند. او معتقد بود نحوه ای که از بدنمان استفاده می کنیم، اطلاعاتی را درباره سبک زندگی ما در اختیار می گذارد. روش های ارزیابی آدلر که آنها را دروازه های ورودی به زندگی روانی نامید عبارتند از : ترتیب تولد، #خاطرات_قدیمی و تحلیل رویا. هدف آدلر از ارزیابی شخصیت این بود که به سبک زندگی بیمار پی ببرد و مشخص کند آیا این سبک زندگی برای آن بیمار کاملا مناسب است یا نه.روش او مورد پژوهی بود. همه انتقادهایی که در رابطه با فروید و یونگ مورد بحث بود، به اطلاعات و روش آدلر نیز وارد هستند. مشاهدات او را نمی توان تکرار کرد و به صورت کنترل شده و منظم نیز اجرا نشده اند. اغلب قضایای آدلر در برابر تایید علمی مقاومت کرده اند، اما درباره تعدادی از مباحث تحقیق شده است.
این مباحث عبارتند از :
#رویاها، #احساس_های_حقارت، #خاطرات_قدیمی، #لوس_کردن و #غفلت_در_کودکی، #علاقه_اجتماعی و #ترتیب_تولد.
@ravanshenasyvamoshavereh
مشاوره و روانشناسی (خادمیاران رضوی کرمانشاه )
mehrazin Psychologist: ✳️ مقایسه نظریه های مشاوره و روان شناسی ( ... و انتخاب رویکرد ) mehrazin Psy
⭕️ بیشتر کسانی که از تصویر ارائهشده از ماهیت انسان توسط فروید – به گونهای که نیروهای جنسی و تجارب کودکی بر آن غلبه دارند – ناخشنود و متنفر بودند، نظریههای آدلر را به گرمی پذیرفتند. این طرز تلقی که ما هشیارانه و صرفنظر از محدویتهای وراثتی یا رویدادهای کودکی، رشد خود را هدایت میکنیم، خوشایندتر است. آدلر، یک تصویر خشنودکننده و خوشبینانه از ماهیت انسان ارائه داد.
⭕️ بسیاری از نظریههای #آدلر، منعکسکننده زمینه تجربی فردی، فلسفه اجتماعی و محکومیتهای سیاسی اوست. روانشناسی فردی آدلر، دربرگیرنده بسیاری از قضاوتهای ارزشی است که امکان دارد کسی با آن موافق و یا مخالف باشد؛ اما نمیتوان آنها را به صورت تجربی مورد آزمایش قرار داد.
⭕️ به همین دلیل نمیتوان با قاطعیت میزان مفید و بیارزش بودن نظریه آدلر را مورد قضاوت قرار داد. با این وجود، روانشناسی فردی آدلر در عین ساده و گیرا بودن، درست در نقطه مقابل صورتبندی
⭕️ مکانیکی فروید و عقاید عرفانی یونگ قرار دارد. نظریه آدلر، یک صورتبندی خوشبینانه است که ویژگیهایی همچون انساندوستی، نوعپرستی، همکاری، خلاقیت، یگانگی و آگاهی را به بشر ارزانی میدارد. با توجه به اینکه نظریات آدلر در مورد شخصیت جنبه اجتماعی دارد، بنابراین میتوان به عنوان الگو و راهنما از آن استفاده کرد.
@ravanshenasyvamoshavereh
https://chat.whatsapp.com/KOKQ2EVLsew947xmwXOufx
مشاوره و روانشناسی (خادمیاران رضوی کرمانشاه )
⭕️ بیشتر کسانی که از تصویر ارائهشده از ماهیت انسان توسط فروید – به گونهای که نیروهای جنسی و تجارب
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
➕ نکات مثبت نظریه آدلر
از نکات مثبت نظریه فردی آدلر، میتوان به تأثیر آن در سایر نظریات و کارهای دیگران اشاره کرد، به طوری که اندیشههای آدلر حتی به روانکاوی فرویدی نیز سرایت کرد. این آدلر بود که برای اولینبار، 12 سال پیش از اینکه فروید پرخاشگری را به عنوان یک نیروی انگیزشی نخستین در کنار پدیده جنسی قرار دهد، وجود سائق پرخاشگری را مطرح کرد. مطالعات طرفداران جدید فروید موسوم به "روانشناسان خود" که بیشتر بر هشیار، فرایندهای منطقی و کمتر بر ناهشیار تاکید میورزیدند، به دنبال رهنمودهای #آدلر آغاز شد.
♨️ تاکید آدلر بر نقش نیروهای اجتماعی در شخصیت را میتوان در آثار هورنای(Horney) و فروم(Fromm) که بیشتر، آدلریهای جدید محسوب میشدند تا فرویدیهای جدید، ملاحظه نمود. همچنین تاکید وی بر وحدت شخصیت و کلیت فرد، در آثار بعدی گوردون آلپورت(Gordon Allport) انعکاس یافته است.
💢توجه او بر قدرت خلاق فرد در شکل سبک زندگیاش بر افکار مازلو نفوذ داشت و تاکید او بر متغیرهای اجتماعی، جولیان راتر(Julian Rotter) نظریهپرداز نورفتارگرای یادگیری اجتماعی را تحت تاثیر قرار داد، به طوری که وی میگوید: «من تحت تاثیر بینشهای آدلر در مورد آدمی بوده و هستم... سهم وی در این مورد حقیقتا بزرگ است». آدلر بسیار جلوتر از زمان خود بود، زیرا تاکید او بر متغیرهای شناختی و اجتماعی با روندهای روانشناسی امروز سازگارتر از روانشناسی زمان خود او است.
💯جنبه قابل اهمیت و جالب توجه نظریه آدلر، تاکید وی بر تاثیر عوامل اجتماعی در شکلگیری شخصیت است که بخشی از ذهنی بودن نظریه او را جبران میکند. اگرچه اختلافنظر وی با فروید به انجمن بینالمللی روانکاوی، ضررهای مهمی وارد کرده است، اما تاکید بر اهمیت عوامل اجتماعی حتی به قیمت نارضایتی و جدایی از فروید، ارزش این زیان و جدایی را داشته است.
⭕️ البته تکیه آدلر بر دو اصل "کوشش برای برتری" و "غلبه بر احساس کهتری و جبران آن" قابل توجه است. همچنین در جایی که بحث "خود خلاق" را مطرح میکند، اگر منظور این باشد که انسان صرفا ساخته وراثت و محیط و بهویژه محیط تربیتی دوران کودکی نیست، سخن حقی است که باید بر آن تاکید داشت. همانگونه که برخی گفتهاند:«آدمی میتواند حاکم بر سرنوشت خود باشد و نه محکوم آن».
@ravanshenasyvamoshavereh
https://chat.whatsapp.com/KOKQ2EVLsew947xmwXOufx