هدایت شده از اینجا با هم باشیم⚘️
وقتی #شلمچه بودم!
از دل هزاران شهید عبور کردم. در ایستگاههای بهشتی کمی درنگ کردم و برایمان #روایت کردند و گریستند.به ما گفتند #کربلا همچنان جاری است عاشورای ۶۱ هجری تا امروز و فردا و...
هرگاه که به قدمگاههای شهیدان میرسیدیم دلم میخواست کاش من جای آنها بودم...
وحسرتش را میخوردم که چرا از #قافله جا ماندم...
آری ، زمان ما را از قافله جا گذاشته است.
اما هنوز هم میتوان آن گونه بود...
به خودم که می آمدم ، سبک بار میشدم ، خیلی چیزها آموخته بودم که هنوز نباید فراموششان کنم.
ترسم از این است که نکند زرق و برق شهر ، این حال و هوای پاکیزه را از یادم ببرد.
کم کم به #شهر نزدیک میشدیم ...
دلم چه زود تنگ میشد ، برای #خاک ، برای #نخل ، برای #خاکریز ، برای جاده هایی که هنوز رد #خمپاره ها بر آن مانده بود ، برای #ترکش هایی که زنگ زده بودند و برای #آسمان مردانی که سالها بود در #ملکوت گمشده بودند.
پر از حیرتم ، پر از حسرت ، چیزی را جا گذاشته ام... شاید رد پایم را ، گناهانم را ، شاید آرزوهای دور و درازم را ، شاید نوجوانی و جوانیم را ، شاید دلم را ، و شاید....!
*
کربلا کوتاهترین راهست تا درگاه دوست
با که گویم این ره کوتاه را گم کرده ام 🥺
#همچنان_منتظر
#⃣ #روایت #⃣ #آخرین_اخبار #⃣ #مراسمات
🔺️جدیدترین تحلیل و بررسی
✨️ #لطفا_اطلاع_رسانی_نمائید
👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/134152374Cafcc20e580
هدایت شده از اینجا با هم باشیم⚘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
فکرش هم برایم سخت بود ، #شهادتت 😢
یادم به آن #تنگی_نفس هایت در #شلمچه می افتم که چجور #عاشقانه #روایتگری میکردی از روزهایی که دیگر برایمان تکرار نمیشود...
#روایت میکردی از رفقایی که ما تنهایشان گذاشتیم و آنان مشتاقانه سوی معبود شتافتند...!
روایتی با #خس_خس شدید ریه هایی که دیگر تاب ماندن نداشتند...
آنها هم خسته بودند از این همه اتفاق هایی که پس از #جنگ بر سر #پیشکسوتان_عرصه_جهاد_و_شهادت آمده بود...
وقتی میگفتم که #حاج_مجتبی بگو برایم از آن روزها ، سرت را پایین میانداختی و چشمان زیبایت فقط #اشک ها را سرازیر مینمود...
یادت هست؟ روایت اکبر را که برایت بازگو کردم ، همراه با #شهید اکبر در آخر روایت هردو سلام بر #ارباب_بیکفن دادیم ، بر فراز تپه #کربلا_فقط_۱_سلام ....
یادت هست؟ که شلمچه بودی و من بدیدارت آمدم ، گفتی دلم تنگت شده بود _حاج آقای متولی_ ومن فقط دوست داشتم ببینمت...
چقدر مؤدبانه و خالصانه صدایم میکردی ، همیشه...
الان هم به تو میگویم :
حاج مجتبی ، دلم برایت تنگ شده و من فقط میخواهم باز برای لحظه ای ببینمت و صدای خسته اما پر از مهر و محبتت را بشنوم و باز صدایم کنی:
_حاج آقای متولی_#😭
♦️چهارمین سالگرد عروج مظلومانه ات و رسیدن به وصالت را تبریک میگویم🌹 #سردار_شهید_حاج_مجتبی_ضیایی
#همچنان_منتظر
#سید_رضا_متولی
@hatef10012