#برگشت_به_مدینه
#دوبیتی
دگر این کاروان یاسی ندارد
که با خود شور و احساسی ندارد
بیا ام البنین برگشته زینب
ولی افسوس عباسی ندارد
#یوسف_رحیمی
@raziolhossein
#برگشت_به_مدینه
عمر سفر آمد به سر مدینه
داغ دلم شد تازه تر مدینه
فریاد زن اعلام کن خبر ده
برگشته زینب از سفر مدینه
از کربلا و شام و کوفه سوغات
آورده ام خون جگر مدینه
هم داده ام از دست شش برادر
هم دیده ام داغ پسر مدینه
از کاروان بی حسین و عباس
ام البنین را کن خبر مدینه
گردیده جسم یوسف پیمبر
از قلب زینب پاره تر مدینه
پیراهن او را بگیر از من
بر مادرم زهرا ببر مدینه
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
جان مرا لب تشنه سر بریدند
هجده عزیزم را به خون کشیدند
هم پیکرش را پاره پاره کردند
هم سینه اش را از سنان دریدند
گه دور خیمه گه به دور مقتل
با کعب نی دنبال ما دویدند
با کام خشک از هیجده عزیزم
بین دو نهر آب سر بریدند
از کربلا تا شام لحظه لحظه
رأس حسینم را به نیزه دیدند
اعضای او گردیده سوره سوره
آیات قرآن از لبش شنیدند
حالا که آمد این سفر به پایان
اکنون که از ره کاروان رسیدند
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
دادم ز کف گل های پرپرم را
عبدالله و عباس و اکبرم را
راهم مده راهم مده که با خود
نآورده ام گل های پرپرم را
دیدم به روی شانة ذبیحم
با کام عطشان ذبح اصغرم را
تا سر بریدند از تن حسینم
دیدم لب گودال مادرم را
وقتی سکینه تازیانه می خورد
کردم صدا جد مطهرم را
دردا که با پیشانی شکسته
دیدم به نی رأس برادرم را
تا بر حسین خود کنم تأسی
بر چوبة محمل زدم سرم را
یک روزه یک باغ گلم خزان شد
از دست دادم یار و یاورم را
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
عریانِ تن در خون شناورش بود
پیراهنش گیسوی دخترش بود
آبی که زخمش را به قتلگه شست
در آن یم خون اشک مادرش بود
وقتی که جسمش را به بر گرفتم
لب های من بر زخم حنجرش بود
یک سوی او نعش علی اکبر
یک سوی او دست برادرش بود
من زائر جسمش کنار گودال
زهرا به کوفه زائر سرش بود
پیشانی اش را جای سنگ دشمن
نقش سم اسبان به پیکرش بود
با من بنال از داغ آن شهیدی
کز نوک نی چشمش به خواهرش بود
از نیزه و شمشیر و تیر و خنجر
بر زخم دیگر زخم دیگرش بود
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#برگشت_به_مدینه
سلام شهر پیمبر! سلامیاجداه!
ز جا بلند شو!زینب رسیده است از راه
بلند شو بغلم کن که طاقتم سر شد
چقدر زینب تو نیمه جان و لاغر شد
چه زینبی که نماز شبش نشسته شده
غرور فاطمی اش بارها شکسته شده
اگرچه مردم شهر آمدند استقبال
کسی نگاه ندارد به صورت اطفال
کسی برای تماشای ما نیامده است
بخاطر زدن بچه ها نیامده است
همه سیاه به تن کرده اند عزادارند
هوای حرمت من را به کوچه ها دارند
به یثرب آمده ام من بجای ویرانه
به احترام مرا میبرند تا خانه
زمان آن شده تا روضه برقرار کنم
برای تشنهگودال زار زار کنم
کجاست ام بنینم مرا کمک بدهد
به ناله هاش به این روضه ها نمک بدهد
نبودی ام بنین قتلکاه غوغا بود
برای کشتن شاه غریب دعوا بود
سفارشات نبی را همه ادا کردند
سر حسین مرا از قفا جدا کردند
سری به نیزه بلند و تنی به زیر کتک
صدا زدند همه بچه هاکه عمه کمک
@raziolhossein
#برگشت_به_مدینه
مدینه کاروانی سوی تو با شیون آوردم
ره آوردم بود اشکی که، دامن دامن آوردم
مدینه در به رویم وامکن چون یک جهان ماتم
نیاورد ارمغان با خود کسی، تنهامن آوردم
مدینه یک گلستان گل اگر در کربلا بردم
ولی اکنون گلاب حسرت از آن گلشن آوردم
اسیرم کرد اگر دشمن به جان دوست خرسندم
به پایان خدمت خود را به نحو احسن آوردم
مدینه یوسف آل علی را بردم اکنون
اگر او را نیاوردم از او پیراهن آوردم
مدینه گر به سویت زنده برگشتم مکن مَنعَمْ
که من این نیمه جان را هم به صد جان کندن آوردم
مدینه این اسیریها نشد سدّ رهم بنگر
چها با خطبه های خود به روز دشمن آوردم
#محمدجواد_غفورزاده #شفق
@raziolhossein
#برگشت_به_مدینه
کعبه رفتیم و زیارت در منا
حولهء احرام شد رخت عزا
سنگ خوردیم از میان نیزه ها
هدیه آوردیم از کرببلا
زینبت برگشته یا ام البنین
جای تو خالی! که خوردم بر زمین
چار فصل من بهاری داشت، نیست
این دل عاشق، نگاری داشت، نیست
زینب غمدیده یاری داشت، نیست
محمل من پرده داری داشت، نیست
هی نپرس از صورت نیلی فقط
خورده ام از این و آن سیلی فقط
من از اینجا گرچه سنگین رفته ام
بین صدها مرد بی دین رفته ام
از بلندی رو به پایین رفته ام
تا ته گودالِ خونین رفته ام
شمر بود اما سر یارم نبود
نیمه شب، انگشتر یارم نبود
آمدم با معجری محکم شده
آمدم با این کمر که خم شده
سینهء ام ویرانه ای از غم شده
دختری از کاروانم کم شده
یادگار مادرم، یادت که هست
آن سه ساله دخترم، یادت که هست
این سفر، بد حرمت ما را شکست
بر سر نیزه، سر سقا شکست
در دل آتش دل زهرا شکست
حرمت من پیش دخترها شکست
چند سوغاتی به حاجی ها رسید
گوشواره تا حراجی ها رسید
روضهء چاک گریبان را نپرس
غربت قاری قرآن را نپرس
رد شدم از کوچه ها، آن را نپرس
سکوی برده فروشان را نپرس
با یهودی ها که سنگم می زدند
بی هوا یک عده چنگم می زدند
آه، سر گردانی من را ببخش
خسته ام، ویرانی من را ببخش
این پریشان خوانی من را ببخش
روضهء پایانی من را ببخش
در پی اشرار رفتم با حسین
مجلس اغیار رفتم با حسین
#رضا_دین_پرور
@raziolhossein
.
عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست
شب زیارت مخصوص سیدالشهداست
🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴
وعلی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل
والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلی علی ابن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
لبیک یاحسین
🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲
هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان
ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#آخر_صفر
گناه ما صدایت را درآورد
صدای گریه هایت را درآورد
شود تازه عزادار آن کسی که
سیاهی عزایت را درآورد
کسی جز تو مرا همدم نباشد
شبیه ات در همه عالم نباشد
ابالفضلی بگیر این چشم ها را
اگر اشکم دم مشکم نباشد
نمی دانم کجایی و کجایم
به دنبال تو بین روضه هایم
اگر کم بر عزایت گریه کردم
نشیند مادر من بر عزایم
#شهریار_سنجری
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_علی_اصغر
پای این سفره به پایت چقدر افتادیم
ما از آن روز که در بند توایم آزادیم
ما همه گوشه نشینان خرابات توایم
از غمت خانه خرابیم، ولی آبادیم
ما محال است که از عشق تو دلسرد شویم
ما ندیدیم تو را، باز به تو دل دادیم
از تو جز خوبی بسیار ندیدیم حسین
خودمانیم ولی ما که پر از ایرادیم
ارث اجدادیِ ما نوکری این خانه است
تا ابد جیره خورِ خیرِ همان اجدادیم
یادی از ما بکنی یا نکنی حرفی نیست
ما به این نوکرِ دربار تو بودن شادیم
پشت ما که همه جوره به تو گرم است حسین
ما بدهکار شما در همه ی ابعادیم
جز همین اشک نداریم برایت چیزی
با همین گریه به غم های تو، از عُبّادیم
به خدا نام تو هم دیده ی ما را تر کرد
مادرت خواست که در گریه به تو استادیم
تا ابد گریه ی آرام حرام است به ما
سالیانیست که در روضه پر از فریادیم
آب خوردیم به یاد جگر سوخته ات
یاد خشکی لب اصغر تو افتادیم
حرمله خیر نبیند که تو را حیران کرد
بیش از آن تیر و کمان، دلخور از آن صیادیم
#وحید_محمدی
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
#دوبیتی
هر چند که تازه آمده از راهم
دلتنگ شدم دوباره غرقِ آهم
من دست خودم نیست که عادت کردم
در هرشب جمعه کربلا میخواهم
#سیدحسین_میرعمادی
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
نرفته است دل از روضه اش پی غم دیگر
چگونه اشک بریزم به پای ماتم دیگر؟
نخورده گندم ری، حُر شدم به طالعِ سعدم
حسین ساخت از این روسیاه، آدم دیگر
بهشت مال همینجاست، کربلای حسین است
بگو خدا ندهد وعده ام به عالم دیگر
به غیر پرچم مشکی روضه، فطرسِ چشمم
نرفته ثانیه ای زیر هیچ پرچم دیگر
هنوز زنده ام، ای ننگ بر تو دل، دلِ از سنگ
به روضه خوان بسپارید، یک محرّم دیگر...
#مسعود_یوسف_پور
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#شب_جمعه
سلام ميدهم از راه دور در شب جمعه
سلام بر حرم تو ؛ سلام بر شب جمعه
به سمت صحن و سراي تو ايستاده ام آقا
سلام مي دهمت با دو چشم تر؛ شب جمعه
فقط نيامده بانوي بي نشان به زيارت
رسيده است پدر در بر پسر ؛ شب جمعه
نشسته زينب كبري كنار حضرت زهرا
حسن نشسته كنار پيامبر ؛ شب جمعه
چه قدر فطرس پر سوخته ست گرد ضريحت
كنار اين همه مرغ شكسته پر ؛ شب جمعه
هنوز خاطره ي اوّلين زيارت خود را
مُرور ميكنم اي مهربان به هر شب جمعه
فقط دعاي فرج ؛ تحت قُبّه ي تو بخوانم
دوباره زائر قبرت شوم اگر شب جمعه
چه عطر سيب لطيفي گرفته است فضا را
پُراز شميم تو گشته ست هر سحر؛ شب جمعه
به حق لحظه ي بر نيزه رفتن سر طفلت
مرا به كرببلا باز هم ببَر ؛ شب جمعه
چه صحنه هاي عجيبي عبور كرد ز چشمم
پدر؛خرابه؛سه ساله؛كنار سر ؛ شب جمعه
#محمد_قاسمي
@raziolhossein
#امام_حسین_مناجات
#دوبیتی
شاهِ عرصات، یا قتیل العبرات
کشتیِ نجات، یا قتیل العبرات
بر گریه ی گریه دارِ من غبطه خورَد
امواجِ فرات، یا قتیل العبرات
#رضا_رسول_زاده
@raziolhossein