eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.3هزار دنبال‌کننده
537 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام گرم مرا چون ز راه دور شنیدی کـرم نمـودی و بهـر زیارتت طلبیدی برای آنکه گل از اشک دیده بر تو بیارم دل مـرا تـو شکستی، غم مرا تو خریدی بـه نـامه سیه‌ام لحظه‌ای نگاه نکـردی مـرا صـدا زدی و پـرده مـرا ندریـدی چگونه راه به من دادی ای رئوف رئوفان مگـر سیـاهی پـرونده مـرا تو ندیدی در آستان تو من روی آورم به چه رویی که من چو خار سیه رویم و تو یاس سفیدی نیاز بـر کـه بیارم؟- تو حاجتی تو نیازی امید بـر کـه ببندم- تو آرزو تـو امیدی چـه رازهای نهانی که بود در دل تنگم نگفتـه بـودم و دیدم تمام را تو شنیدی به حیرتم که نکرد این همه گنه ز تو دورم من از تو هر چه بریدم، تو از کرم نبریدی چه می‌شود گره از کار «میثمت» بگشایی مگـر نـه قفـل مهمـات را فقط تو کلیدی @raziolhossein
دوباره آمده ام تا دوباره در بزنم کبوترانه در این آستانه پر بزنم به نا امیدی از این در نمیروم هرگز اگر جواب نگیرم دوباره دربزنم خدا مرا به حقیقت ولی شناس کند که حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم سواد نامۀ من رنگ صبح خواهد داشت شبی که بوسه بر این چشمۀ سحر بزنم بیاد غربت تو عهد کرده ام با خود که لاله باشم و صد باغ بر جگر بزنم خدا ی را کمی ای زائران درنگ کنید که خاک پای شما را به چشم تر بزنم بمن هر آنچه که بخشیده اند توفیق است مبادآنکه دم از دولت هنر بزنم اگرچه خارم و نسبت بگل ندارم باز خوشم که گاه گداری بباغ سر بزنم اگر شمیمی از این بوستان بمن برسد معاشران بخدا تاج گل بسر بزنم من آشنای همین درگهم ، خدا نکند که رو به غیر کنم یا دری دگر بزنم صفای تربیت باغبان ، حرامم باد که در مجاورت گل دم از سفر بزنم اگر چه غرق گناهم سفینه ام اینجاست مراد و قبله ام اینجا مدینه ام اینحاست @raziolhossein
شاهی که حق اورا به جز رافت ندادَش شد باب حاجات همه باب المرادش اینجا گناهان را همه بخشوده گیرند دیگر چه فرقی می کند کم یا زیادش از رحمت این شاه هرکس گشته مایوس باید که بنویسند حکم ارتدادش جور دگر اورا پذیرایی نماید وارد شود هرکس که از باب الجوادش با او هم اینکه شیعه آباد است دنیاش هم اینکه تضمین میشود یوم المعادش برگو محبش را امام مهربانش در روز محشر میرسد حتما به دادش از خوف ما بیشتر رجا داریم محشر چون ضامنی همچون رضا داریم محشر @raziolhossein
خورشید پا به خشت حریم تو چون نهد؟ ننهاده است بر سر مصحف کسی کتاب @raziolhossein
صلّی اللهُ علیک یا اباالحسن یاعلیّ بن موسی الرّضا روحی لک الفداء ازجورِ فلک عبث چرا باید گفت رفتی چو به مشهدِ رضا باید گفت ازگنبدِ لاجورد هرغم که توراست باصاحبِ گنبدِ طلا باید گفت @raziolhossein @raziolhossein1
ازجورِ فلک عبث چرا باید گفت رفتی چو به مشهدِ رضا باید گفت ازگنبدِ لاجورد هرغم که توراست باصاحبِ گنبدِ طلا باید گفت @raziolhossein @raziolhossein1
ما عاشق سر گشته ی ایوانِ طلاییم ما نوکر  دربارِ  غریبَ الغُرباییم تا صبحِ قیامت اَ گَرَم  زنده  بمانیم درمانده و مسکین معین الضعفاییم .
ما عاشق سر گشته ی ایوانِ طلاییم ما نوکر  دربارِ  غریبَ الغُرباییم تا صبحِ قیامت اَ گَرَم  زنده  بمانیم درمانده و مسکین معین الضعفاییم @raziolhossein
تـا در کنف لطف تو مأوای من است       خـــــاک در تو عرش معلای من است ای خسرو طوس، این بود مَسلک من      آنکس که بود عبد تو، مولای من است @raziolhossein
ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا می‌شنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیده‌ام من که گل بهشت را از حرم تو چیده‌ام من به بهای هستی‌ام، مهر تو را خریده‌ام عشق تو می‌برد مرا، تا حرمِ خدا، رضا ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو می‌دمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا آن‌که وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی تویی شمیم سورۀ کوثر و هل‌اَتی، رضا فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی بی‌تو کسی نمی‌برد، ره به سوی خدا، رضا شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم اگر ز در برانی‌ام، کجا روم، کجا رضا؟ به پیشگاه قدس تو اگر چه دست‌خالی‌ام اگر کسی نمی‌خورد، غم شکسته‌بالی‌ام هست اگرچه اشک من، گواه خسته‌حالی‌ام خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا ای که به این شکسته‌دل فرصت آه داده‌ای ای که مرا به این حرم خوانده و راه داده‌ای اگرچه در جوار خود مرا پناه داده‌ای بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا @raziolhossein
.     عجب شبی است شب جمعه کربلا غوغاست      شب زیارت مخصوص سیدالشهداست          🌷السلام علیک یا اباعبدالله🌷           وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقی اللیل والنهار ولاجعله الله اخرالعهد منی لزیارتکم                  السلام علی الحسین                وعلی علی ابن الحسین                  وعلی اولادالحسین                وعلی اصحاب الحسین                       لبیک یاحسین             🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸       هدیه به حضرت زهرا و مادر بزرگوارشان      ام المومنین حضرت خدیجه کبری صلوات .
کیست این خسرو مظلوم؟ که خونین بدن است وز دم نیزه و شمشیر، دو صد پاره تن است کیست این مظهر جان‌بازی و ایثار و وفا؟ که به آزادگی و عدل و شرف، ممتحن است او بُوَد چشم و چراغ دل زهرای بتول روشنی‌بخش جهان، نور رخ «ذو‌المنن» است گبر و ترسا و یهودش، چو مسلمان خواهد یار و محبوب ملل، شمع همه انجمن است چه غم ار حسرت دیدار وطن داشت به دل؟ وطنش در دل یاران، شه دور از وطن است او شهید است و نیازش نبُوَد گر چه به غسل آب غسلش همه از خون گلو و بدن است «کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون تا نگویند کسان، جسم حسین بی‌کفن است» «استخوانی اگر از سینۀ او باقی ماند آن هم از ضرب سمّ اسب، شکن در شکن است» دفن کردی چو پدر را پسر بیمارش آن‌ که یعقوب‌صفت، شهرۀ «بیت ‌الحزن» است، با سر‌انگشتِ مبارک بنوشتی بر خاک این همان قبر شهیدی است که عطشان دهن است این مکان قبلۀ عشّاق جهان خواهد شد «خوشدل»! این تربتِ معشوقِ زمین و زمن است @raziolhossein
ای جان مسیح را مسیحا! خیرالمثل خدای اعلی یک جلوه ی عزت تو امروز صد جلوه ی عزت تو فردا خادم به تو انبیا یکایک زائر به تو ایزد تعالی هر دل به ولای تو مبارک هر خانه به نور تو معلی از خون بشود نماز باطل از خون تو شد نماز احیا اسلام محمد و علی شد با خون گلوت مهر و امضا دستی که ز تو جداست مسکین دستی که گدای توست دارا هر غصه کند فسرده مارا غیر از غم تو که ساخت بر ما سینه زن تو عزیز زینب گریه کن تو عزیز زهرا جز گریه برای غربت تو خیری بخدا نداشت دنیا هرخاک حرام باد مارا جز تربت کربلات آقا چیزی که نمانده تا محرم.. یک کرببلا ببر تو ما را! لبهای تو تشنه ی فرات و.. لب تشنه ی تو هزار دریا ای وای درآن غروب دلگیر با خواهر تو نشد مدارا بانوی قبیله را کشاندند اوباش میان جنگ و دعوا آن دیده ی خون گرفته تو خیره طرف خیام زنها آنقدر سنان فرود آمد تا رفت تنت به نیزه بالا خنجر ز تو میگرفت اجازه گفتی که ببُر! برید سر را @raziolhossein
تنگ غروب بود و هوا پر غبار بود آمد به خیمه اسب ولی بی سوار بود با دامنی به آتش نمرود شعله ور سوی فرات دخترکی در فرار بود دلبند فاطمه که عزیز مدینه بود در بند یک حرامی بی بند و بار بود در پیش پای پست پلیدی چونان یزید راس حسین پاک پیمبر تبار بود میرفت زیر بیرق زینب به فتح شام آن کاروان که زار ولی باوقار بود با خنده روز حشر به باغ بهشت رفت هر کس به بزم ماتم او اشکبار بود @raziolhossein
من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند خدا هر آن‌چه کند از تو ام جدا نکند صفای دل توئی و دل زهر چه داشت صفا صفا ندارد اگر با غمت صفا نکند جواب ناله دل‌های خسته بر لب تو است که را صدا کند آن کو تو را صدا نکند هزار مرتبه حیف از نماز مرده بر او که زنده ماند و جان در رهت فدا نکند رضا مباد خدا از کسی که در همه عمر تو را به قطره اشکی ز خود رضا نکند رهایی همه عالم بود به دست کسی که هر چه بر سرش آید تو را رها نکند کشیدم از دو جهان آستین که دولت عشق مرا به جز در این آستان گدا نکند کسی که خاتم خود را دهد به دشمن خود چگونه از کرم خود نگه به ما نکند گذشت عمر و اجل پر زند به دور سرم بمیرم و نروم کربلا خدا نکند تو درد داده‌ای و تو طبیب درد منی به جز تو درد مرا هیچ‌کس دوا نکند هزار مرتبه میثم اگر رود سردار به جز علی و به جز آل را ثنا نکند @raziolhossein
ای زائر روضهٔ پر انوار حسین بشنو سخنی ز قدر و مقدار حسین از سوزن مژگان، ملک آرد بیرون خاری که رود به پای زوار حسین @raziolhossein
 در دل خیمه گل یاسمنی داشت حسین کودک تشنه ی شیرین سخنی داشت حسین کاش مانند برادر حرمی داشت حسن کاش مانند برادر کفنی داشت حسین هر دو نور اند و تفاوت سرِ همسر دارند بد زنی داشت حسن شیر زنی داشت حسین سر به زانوی برادر حسن آخر جان داد کاش بالای سر خود حسنی داشت حسین پسر مادر آب است که از فرط عطش خشک تر از لب صحرا دهنی داشت حسین دید خواهر تن عریان برادر را گفت خواست میدان برود پیرهنی داشت حسین نعلها سخت روی سینه او کوبیدند تهِ گودال خودش سینه زنی داشت حسین ساربان زود خودش را تهِ گودال رساند یادش آمد که عقیق یمنی داشت حسین @raziolhossein
.            بسم‌الله الرحمن الرحیم                 هذا_یوم_الجمعه       و هو یومک المتوقع فیه ظهورک   دعای سلامتی حضرت فراموش نشود    اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّك الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن ِ    صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ   السَّاعَة وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ      اَرْضَكَ طَوْعاً ًوَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .       جهت سلامتی و تعجیل در فرج ۵صلوات به حضرت زهرا و حضرت خدیجه هدیه بفرمایید 🌷اللهم‌صل‌علی‌محمد‌و‌آل‌محمد‌و‌عجل‌فرجهم 🌷             🌴اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🌴
با لطف اله ، گُل به مهدی بدهید با نور پگاه ، گُل به مهدی بدهید خواهید که هدیه ای حضورش ببرید با تَرک گناه ، گُل به مهدی بدهید @raziolhossein
جان بر لب است از غم جانان دعا كنيد شايد به سر رسد شب هجران دعا كنيد با چشمه هاي خالي و خشكيده نگاه در حسرت رسيدن باران دعا كنيد روزي هزار بار دعاي فرج كم است در آرزوي يار فراوان دعا كنيد هر جا كه ميرويد نجف مكه كربلا اينجا كنار شاه خراسان دعا كنيد يا ايهاالرئوف! شما واسطه شويد ما بي كسيم حضرت سلطان! دعا كنيد ما آمديم اذن محرم به ما دهيد آقا براي ماه عزامان دعا كنيد ما گريه مي كنيم كه يك روز جان دهيم از داغ خشكي لب عطشان دعا كنيد @raziolhossein
با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان شرم دارم خجلم من ز شما آقا جان با چه رویی بنویسم ز غم دوری تو که گناهان من آزرده تو را آقا جان مهربانانه به یاد همه ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقا جان صحن چشمان ترم منتظر مقدم توست قدمی رنجه نما ، بهر خدا آقا جان  صبح آدینه قلم کوی تو را می پوید می شود همسفر باد صبا آقا جان قلم و دست غلامانه ی من می لرزد با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان @raziolhossein
بر  حنجر خشکِ شیعه خنجر بس نیست؟ بر آل علی ظلمِ ستمگر بس نیست؟ جا دارد از این هجر گریبان بدریم ای صاحب صبر ، صبر دیگر بس نیست @raziolhossein
حریم طوس مگر طور وادی سیناست که روی پاک ،  جلوه گاه نور خداست چو کعبه ساحت قدسش مطاف اهل یقین رواق صحن نو و کهنه مروه است و صفاست پیمبران به طواف و فرشتگان در سعی یکی به ذکر نماز و دگر به فکر دعاست شرف برد به مقامش مقام ابراهیم غبار او به رخ زمزم آبرو افزاست به خاک او حجر الاسود استلام کند که پاره ی تن پیغمبر خدا این جاست چنان که در عرفاتت گنه ببخشایند نگاه او قلم محو جرم و عفوخطاست غبار خاک قدم های زائر حرمش صبا برد به شفاخانه ها که محض شفاست شعار نور خدا جلوه ی جمال نبی کمال علم علی نور دیده ی زهراست هماره این در رحمت به سوی مردم باز که حج ملّت ایران و کعبه ی فقراست بگوبه موسی عمران ب کوه طور مرو وگرنه با(ارنی)(لن ترانتیت)اولی است زکوه طوربیاخدمت رضا درطوس که درجمال خدایی اوخداپیداست چه اختلاف لطیفی ب موقع اعجاز میان موسی عمران و زاده ی موساست برای خلقت آن اژدهای هوا انگیز همیشه تکیه ی موسا برآن بلند عصاست ولی امام. نگاهی به نقش پرده فکند زهیبت نظرش شیرزنده شد برخاست یکی به فیض عصاو یکی به نور نگاه ببین تفاوت ره ازکجای تا به کجاست زمین ببوس «ریاضی» که این فضای بهشت حریم حرمت سلطان دین، امام رضاست @raziolhossein
کعبه ی اهل ولاست صحن و سرای رضا شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا در صف محشر خدا مشتری اشک اوست  هر که در اینجا کند گریه برای رضا کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟  چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟ بر سر دستش برند هدیه برای خدا  ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند  حیف که خاموش شد صوت دعای رضا یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک  خون جگر جوشد از خشت طلای رضا آر در باب الجواد می شنوم دم به دم  یا ابتای پسر، وا ولدای رضا بوسه به قبرش زدم، تازه زطوس آمدم  باز دلم در وطن کرده هوای رضا گر برود در جنان یا برود در جحیم  بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا @raziolhossein
کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده مهمان تو با دیده ی گریان رسیده سرمایه ای که داده بودی باختم من یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده حرف دل هر نوکری اینست عمری هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم از این جدایی بر لبانم جان رسیده افتاده بارم آمدم دستم بگیری با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده مانند زهرا مادرت سائل نوازی لطف تو بر داد گنهکاران رسیده هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده تو سفره دار گریه کن های حسینی با گریه هایت روضه تا ایران رسیده من آمدم رزق عطایم را بگیرم از تو برات کربلایم را بگیرم @raziolhossein
مگو که بی خردم هیچکس نمی خردم کرامت تو به بالای دست می بردم اگر جدا کنی از خود مرا، کم از صفرم و گر کنار تو باشم فزون تر از عددم گدایی درت از خلق، بی نیازم کرد که در سؤال کسی جز تو را صدا نزدم هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز فزونی کرمت سوی این حرم کشدم زکثرت کرمت ای رئوف اهل البیت خجالتی که کشیدم هماره می کُشدم زهی کرامت و لطفت که دعوتم کردی بجای آنکه گذاری به سینه دست ردم مرا میان سگان درت پناه بده و گر نه گرگ گنه حمله کرده می دردم بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک به لطف خویش امام رئوف می خردم مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا اگر چه نیست به جز مشت خار در سبدم نهاده ام به روی خویش نام «میثم» را بهانه ایست قبولم کند، اگر چه بدم @raziolhossein
سوگند به انکه این کرامت دادت ما را نبری امام رضا از یادت تا اینکه گره ز کار او  باز کنی دل خورده گره به پنجره پولادت در خیمه ی  آه و زمزمه گریه کنیم در هیأت عاشقان همه گریه کنیم از «یابن شبیب» گفتنت فهمیدیم باید به حسین فاطمه گریه کنیم ای کاش که قسمتم مکرر می شد با آینه اشک من برابر می شد در کنج رواق صحن گوهر شادت یک شب دل خسته ام کبوتر میشد ذکر تو به هر بهانه می گیرد دل در صحن تو آشیانه می گیرد دل از سفره ی اشک زایران تو , رضا سهمیه ی آب و دانه میگیرد دل آورد نسیم صبح تا بوی رضا پر زد دل بیقرار من سوی رضا یارب به کرامت تو سوگند ، ببخش آهوی٭ «کمیل» را به آهوی رضا ٭ آهو : عیب ، نقص @raziolhossein
من اگر آلوده یا غرق گناهم یارضا با همه گفتم که تو دادی پناهم یا رضا وای برمن بازهم توبه شکستم مثل قبل عذرخواهم شرمسارم روسیاهم یارضا من زپا افتاده ام ای شاه دستم را بگیر گرچه گمراهم ولی کن سربه راهم یارضا جان زهرا از سرکویت مرانم چونکه من بی پناهم بی پناهم بی پناهم یارضا نیستم من لایق یک دم نگاه تو‌ ولی تو بیا از رافتت بنما نگاهم یارضا قطره ها در کوی تو کمتر ز دریا نیستند زین سبب من با غلامی تو شاهم یارضا خوش نباشد بی تو در روز قیامت حال من با تو اما روبه راهِ روبه راهم یارضا روضه یابن الشبیبت را که میخوانم فقط یاد جسم بی سری در قتلگاهم یارضا روز عالم شد از این غصه چو شب یابن شبیت سر بریدند جد مارا تشنه لب یابن شبیب @raziolhossein
مارا خدا با لطف او هربار بخشید مولا سفارش کرده و دادار بخشید راضی به کم بودیم افزونتر عطاکرد مشتی طلب کردیم او خروار بخشید زهرا نظر کرد و رضا بر سینه ما مهر و ولای عترت اطهار بخشید با کوله باری از گنه رفتیم مشهد ما جرممان بسیار و او بسیار بخشید فردا چگونه او حساب از ما ستاند امروز اگر اینگونه بیمقدار بخشید؟! آلوده تر از پیش بودیم و ولی او مثل همیشه فرصت دیدار بخشید ما کربلاها از دل مشهد گرفتیم بر ما رضا طوف حسین بسیار بخشید ای شاه مشهد درد این دل را دوا کن مارا دوباره زائر کرببلا کن @Raziolhossein
چه غم گر گنهکار و نامه سیاهم علی بن موسی الرضا داد راهم امام رئوفی که عالم فدایش کرم کرد و داد از عنایت پناهم ز فعلم نپرسید ، کاهل خطایی برویم نیاورد من روسیاهم سراپا شدم غرق دریای رحمت نگویید دیگر که غرق گناهم همه روی گردانده بودند از من رضا کرد با چشم رحمت نگاهم کنم ناز دیگر به طوبی و سدره که در بوستان ولایت گیاهم به جز دامن آل عصمت نگیرم به غیر از رضای رضا را نخواهم چو می خواست راهم دهد از کرامت عطا کرد ، سوز دل و اشک و آهم اگر خوار بودم ، اگر پست بودم رضا داد قدرم ، رضا داد جاهم اگر کوه عصیان بود روی دوشم اگر گشته کاهیده تن مثل کاهم شدم خاک پای امام رئوفی که بر شهریاران کند پادشاهم گدایم گدایم گدایم گدایم گدای علی بن موسی الرضایم @aziolhossein