eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.9هزار دنبال‌کننده
758 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فلک امشب مگر ماهی دگر زاد ز ماه خویش ماهی خوبتر زاد غلط گفتم که خورشید درخشان که مه یابد ز نورش زیب و فرزاد شهنشاهی بزرگی نامداری که شاهان بر رهش سایند سر زاد صدف آسا، جهان آفرینش درخشان گوهری والا گهر زاد ز بعد قرن‌ها گیتی هنر کرد که این سان قهرمانی با هنر زاد پدرها بعد از این هرگز نبینند که دیگر مادری این‌سان پسر زاد فری بر مادر نیکو سرشتش غزال ماده، گفتی شیر نر زاد نبودش بستگی گر با خداوند چرا در خانه‌ی آن دادگر زاد؟ @raziolhossein
شکست گوهر اسراء در صدف، کعبه گشود پنجره بر ساحل شرف، کعبه در آبگینه ذهنم علی تجلی کرد به دست غیب چو زد پرده یک طرف، کعبه قسم به قبله که با جلوه‌ی نخستین سنگ نداشت غیر ظهور على هدف، كعبه درید سینه و در خویشتن خدا را دید که زیر پرده نگنجید از شعف، کعبه طواف را ز پی تهنیت تماشا کرد ز انبیا و ملایک هزار صف، کعبه سزد اگر به ریاض بهشت فخر کند ز يمن مقدم مولای لو کشف، کعبه ره حجاز مرو پرده‌ی عراق بزن تو را به مکه و ما راست در نجف، کعبه @raziolhossein
قرار شد که بیایی چراغ دین بشوی به روی چمبر ایمان ودین نگین بشوی شکفتن تو خبر برهمه جهان داده است که دلنوازترین گل به باغ دین شوی خدا تو را به حرم میهمان خود فرمود که محرم حرم رب العالمین بشوی تو لب به خواندن قرآن گشودی و دیدند که آمدی نفس ختم مرسلین بشوی تو آمدی که به راه تجلی اسلام امین ومحرم پیغمبر امین بشوی رسیده ای زجنان تا برای اهل یقین شکوفه بارترین گلشن یقین بشوی سعادتی است برای بشر که چندین سال چنین بیایی ومهمان درزمین بشوی تو آمدی که به باغ شرافت وتوحید نسیم مرحمت رحمت آفرین بشوی کلید باغ بهشت است درکفت اما بناست ساکن کاشانه ای گلین بشوی پس ازپیمبر رحمت ترا خدا می خواست امیر ملک تمامی مسلمین بشوی به قاف منزلت تو نمی رسد  جبرئیل خدا اراده نموده که بی قرین بشوی قسم به جلوۀ تقوا که آمدی مولا طلایه دار سحرگاه متقین بشوی اراده کرد خدا تا یدالهش باشی که دست لطف الهی در آستین بشوی «وفایی»  از سر اخلاص آرزو دارد شفیع اهل یقین روز واپسین بشوی @raziolhossein
بر کعبه ی سنگ و خشت ، جان داد آن روز بتها ، همه را تکان تکان داد آن روز وقتی که ، علی ز خانه بیرون آمد دیدند خدا ، خودی نشان داد آن روز @raziolhossein
از عرش تا فرش خدا ، باشد به فرمان علی از اول خلقت همه ، خوردند از نان علی در جای جای این جهان ، کردیم هر چه جستجو دیدیم گشته هر کسی ، یک جور حیران علی هر کس که دارد آبرو ، دارد ارادت بر نجف هر کس شده صاحب نفس ، دستش به دامان علی در کعبه دنیا آمده ، آن کعبه سیار حق او میهمان کعبه شد ، یا کعبه مهمان علی؟! جلوه نمایی می کند ، بین تمام انبیا پیغمبری که می شود ، گهواره جنبان علی دارم سوال از دشمنان ، آیا نبی در سجده اش خورده قسم بر آن سه تا ، یا اینکه بر جان علی ؟ دارم سوال از دشمنان ، آیا یکی از آن سه تا دارد در عالم یاوری ، مانند سلمان علی؟ او خالقی که دیده را تنها عبادت می کند پس فرق دارد با همه سبحانَ سبحانِ علی کار که بوده جز خدا ، که جمع کرده قدرتش میخانه ها را دور هم ، در زیر ایوان علی @raziolhossein
نازد به خودش خدا که حیدر دارد دریای فضائلی مطهر دارد همتای علی نخواهد آمد والله صد بار اگر کعبه ترک بردارد ....... سرچشمه عشق با علی آمدہ است گل کردہ بهشت تا علی آمدہ است شد کعبه حرم خانه ی میلاد علی کزکعبه صدای یا علی آمدہ است @raziolhossein
   ای قبلۀ اقلیم ولایت کویت محراب بلند طاق دین ابرویت در خانۀ کعبه آمدی زان به وجود تا روی کنند از همه جانب سویت ....... این سیزده رجب عجب محترم است چون روز طلوع آفتاب كرم است حاجی! به طواف كعبه آرام برو چون سید اوصیا درون حرم است @raziolhossein
پس از سه روز درِ کعبه ناگهان واشد تمامِ مکه پُر از شور و شوق و غوغا شد زِ  خانه  آمده  انگار  صاحبِ خانه که چشم‌ها همگی غرقِ در تماشا شد از این به بعد به خود ناز می‌کند کعبه که زادگاه برایِ جنابِ مولا شد رسیده شخصیتی که کسی شبیهش نیست کسی که فخر همه مردمان دنیا شد رسیده آنکه برای خداست بنده ولی خدایِ عشق برایِ  تمامِ  ماها شد زمین برای همیشه به عرش می‌نازد از اینکه حضرت مولا به خاکِ او پا زد علی رسید و زمین رنگ تازه پیدا کرد خدا بهشتِ خودش را از او مصفا کرد دلش برای جمالِ خودش چه لک زده بود برای دیدن خود بر علی تماشا کرد و دید روی زمین مثل و همطرازش نیست برای خاطر او بود خلقِ زهرا کرد خوشا به حال کسی‌که ولایتش عَلَویست که خویش را زِ عذاب خدا مُبرّا کرد هر آن کسی که نشد پِیرُوِ مسیرِ علی برایِ  آخرتش  آتشی  مهیا  کرد خدا خودش به خداییش میخورد سوگند که خورده است خداییش بر علی پیوند علیست معنیِ کُلِ یقین و باورها نهایت  پَر و بالِ  همه  کبوترها علی همانکه همیشه ست فاتح میدان به نهروان و به خندق به بدر و خیبرها کسی‌که هست مکانش همیشه بالا‌ها کسی‌که جای قدمهای اوست بر سرها کسی‌که مستیِ‌مان از دَمِ مسیحایش که لب به لب شده از تمام ساغرها کسی‌که بود مقام بزرگِ شیعه گی اش همیشه  آرزویِ  قلبیِ  پیمبرها پیمبران همه‌جا گرم ذکر هو بودند برای نام  "علی" دائم الوضو بودند   نوشتن از تو که درحدّ این قلم‌ها نیست سرودن از تو  توان  سرایش ما نیست من از قبیله‌ی عشاقم و جنون پیشه کنار مردم عادی برای من جا نیست شبیه  گیسویِ  در بادِ  تو  پریشانم همیشه کار من از بودن تو حیرانیست تجلّیات خدا در تو هست... یعنی که تویی که خلقت ما را دو دستِ تو بانیست گدایی از تو همان پادشاهی دنیاست غلامی تو قسم بر خدا که سلطانیست علی امام من است ومنم غلام علی هزار جان گرامی فدای نام  "علی" تو در سپاه پیمبر سَری و سرداری تویی که دین خدا را نموده‌ای یاری مقابل تو اگر لشکری به صف باشند تو در دلت جگرِ روبرو شدن داری تویی همانکه نداری شبیه و مانندی به وقت مدحِ تو واژه به واژه تکراری تو بهترین بشر و برترین مسلمانی به روی دست پیمبر تو اولین قاری و بوسه برلب قاری زدن همین خوب است که گفته است جواب تلاوتش چوب است @raziolhossein
امشب به لبم همین ترانه ست، علی !!! مقصود تویی ، کعبه بهانه ست، علی !!! این بیت ، ز مستجار ، فریاد زند ... خانه منم و صاحب خانه ست ، علی ... ....... جز حب علی نیست نجاتی دیگر جز خندهٔ او نیست براتی دیگر تا شاد شود قلب محمد صلوات بر حیدر و زهرا صلواتی دیگر @raziolhossein
«سه روز» بود، که در مکّه بی‌قراری بود نگاه کعبه، پر از چشم‌انتظاری بود «سه روز» صبح شد و، سایبان «حِجر و حَجَر» سحابِ رحمت و ابرِ امیدواری بود به احترام شکوفایی گل توحید «سه روز» کار حرم عشق و رازداری بود زِ هجر روی علی، کار «حِجر اسماعیل» در این سه روز و سه شب، ندبه بود و زاری بود پس از «سه روز» از آن روی ماه پرده گرفت حرم که محرم اسرار کردگاری بود صفای آینه از چشم «مَروه» می‌تابید شمیم عاطفه از، «مُستَجار» جاری بود زمین به مقدم مولود کعبه، می‌نازید هوا هوای بهشتی، زمان بهاری بود فرشتگان خدا، در مقام ابراهیم سرودشان، غزل عشق و بی‌قراری بود سحر به زمزم توحید، آبرو بخشید علی، که زمزمۀ چشمه در صحاری بود :: قسم به وحی و نبوّت که در کنار نبی علی تمام وجودش، وفا و یاری بود نشست بر لبش آیات «مؤمنون» آری علی که جلوۀ آیات جان‌نثاری بود چگونه نخل عدالت نمی‌نشست به بار که اشک چشم علی، گرم آبیاری بود امیر ظلم‌ستیز، افسر یتیم‌نواز! یگانه آینۀ عدل و استواری بود همین نه «مکّه» از او عطر ارغوانی یافت «مدینه» از نَفَس او بنفشه‌کاری بود علی، تجسّم اخلاص و صبر بود و امید علی، تبلور ایمان و پایداری بود علی، به واژۀ آزادگی تَقدّس داد علی، تجلّی ایثار و بردباری بود جهان کوچک ما حیف درنیافت که او پر از کرامت فضل و بزرگواری بود!؟ قسم به کعبه که سجّادۀ گل‌افشانش زِ خون جبهۀ او باغ رستگاری بود... @raziolhossein
گویند حریم کعبه، در داشته است از «سیزده رجب» خبر داشته است از شدّتِ اشتیاقِ دیدار علی دیوار حرم، شکاف برداشته است .... گل از نفس بهار چیدن دارد انوار خــدا ،همیشه دیدن دارد با دیدن اعجاز، به میلاد علی صلوات فرشتگان شنیدن دارد ..... خورشید زکعبه سرزده یاماه است دل درطلب سپیدة دلخواه است عطری که دل ازدست ملائک برده است عطر نفس علی ولی الله است ..... آفاق پُر از  زمزمه ی یاد علی است مبهوت ز شوکت خداداد علی است دیوار حرم چرا نخندد از شوق؟ وقتی که خدا ،شاد ز میلاد علی است ...... ای حیدریان به روح حیدر صلوات برشافع ما به روز محشر صلوات در روز ولادت علی شیر خدا بفرست به مرتضی مکرر صلوات @raziolhossein
جهان آفرینش، جانت آمد حرم پرواز کن، جانانت آمد عدالت فخر کن، میزانت آمد محمّد  یار و هم پیمانت آمد جمال اقدس معبودِ کعبه عیان شد در رخ مولودِ کعبه خدا زیباترین اعجاز کرده زمین بر آسمانها ناز کرده حجر دور حرم پرواز کرده حرم آغوش خود را باز کرده به هر بت بنگرم خوش می سراید که امشب بت شکن در کعبه آید در آن شب ذکر عالم یا علی بود دم اولاد آدم یا علی بود صدای آب زمزم یا علی بود دعای حاجیان هم یا علی بود محمّد یا علی می گفت آن شب سخنها با علی می گفت آن شب حرم، مرآت اللهُ الصّمد بین ثبوت قل هو الله احد بین خدا را چشم و گوش و وجه وید بین اسد در دامن بنت اسد بین محمّد عاشق دیدار مولاست خدا در کعبه مهماندار مولاست عدالت دست و زنجیرت مبارک کرامت حُسن تقدیرت مبارک ملک تهلیل و تکبیرت مبارک محمّد  شیر و شمشیرت مبارک صفا و مستجار و حجر و زمزم همه گویند مولا خیر مقدم محمّد  جان پاکت در بر آمد تو را شمشیر و شیر از داور آمد طلایه دار فتح خیبر آمد مبارک حیدر آمد حیدر آمد بگو از لعل لب گوهر فشاند بگو در محضرت قرآن بخواند بگو تا از وجودم جان برآید بگو صد بار زخمم بر سر آید اگر روز اُحد یا خیبر آید اگر عالم به جنگ حیدر آید علی دست از محمّد  بر ندارد محمّد چون علی یاور ندارد تو را جان مجرّد آفریدند مرا عبد مؤیّد آفریدند از آن روزی که احمد آفریدند علی را بر محمّد  آفریدند جهان از پر تو ما منجلی بود خدا بود و تو بودیّ و علی بود تو روح حکمت و پندی علی جان تو پیر هر خردمندی علی جان تو بی مثلّی و مانندی علی جان تو لبریز از خداوندی علی جان که جز تو قاتلش را شیر داده به دست دشمنش شمشیر داده محمّد  را به جز تو جانشین نیست تمام دین توئی دین بی تو دین نیست همین است و همین است و جز این نیست کسی جز تو امیرالمؤنین نیست تو قرآنی، تو فرقانی، تو نوری تو انجیلی، تو توراتی، زبوری شجاعت نقش تیغ ذوالفقارت عبادت پای بوس و خاکسارت محبّت تا قیامت دوستدارت محمّد  از ولادت بیقرارت تمام میوه های نخل «میثم» ثنای تو است ای مولای عالم @raziolhossein