eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
528 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نماز و نور و تبسم ، برادر حیدر نشسته شعر و ترنم ، برابر حیدر سلام ِ برکه‌ی باران به جعفر طیار درود چشمه‌ی شبنم ، به دلبر حیدر چقدر حس گل یاس رازقی دارد نجیب‌زاده‌ترین غنچه‌ی تر حیدر برای آنکه شود شیر بیشه‌ی توحید از عشق داده به او شیر ، مادر حیدر بر او سلام که چون آفتاب تابان است قشنگ ، مثل جمال منور حیدر سلام سرو صبور و بلند خانه‌ی وحی سلام نخل نجیب و تناور حیدر به انبیای خودش می دهد خدا در عرش به دست جعفر طیار ساغر حیدر به نام‌‌نامی مردی که ذوالجناحین‌است به نام نامی جعفر ، برادر حیدر امیر موته خودش حکم یک سپه دارد سزاست اینکه بگوئیم ، لشکر حیدر به نام‌های رفیعش اضافه‌کن پس ازاین جناب جعفر ، امـیر دلاور ِ حـیدر هزار مثل فلانی نمی رسد هرگز... به گرد پای مسیحا ، ابوذر حیدر میان کوچه اگر ؟ بود شیر پیغمبر که داشت روی جسارت به کوثر حیدر؟ صدای ناله برآمد ، « انفسم ظهری » خمیده از غم جعفر ، شد کمر حیدر رسان به دست بنی‌جعفر ای خدا روزی علم به دست علمدار  ِ آخر حیدر @raziolhossein
نماز و نور و تبسم ، برادر حیدر نشسته شعر و ترنم ، برابر حیدر سلام ِ برکه‌ی باران به جعفر طیار درود چشمه‌ی شبنم ، به دلبر حیدر چقدر حس گل یاس رازقی دارد نجیب‌زاده‌ترین غنچه‌ی تر حیدر برای آنکه شود شیر بیشه‌ی توحید از عشق داده به او شیر ، مادر حیدر بر او سلام که چون آفتاب تابان است قشنگ ، مثل جمال منور حیدر سلام سرو صبور و بلند خانه‌ی وحی سلام نخل نجیب و تناور حیدر به انبیای خودش می دهد خدا در عرش به دست جعفر طیار ساغر حیدر به نام‌‌نامی مردی که ذوالجناحین‌است به نام نامی جعفر ، برادر حیدر امیر موته خودش حکم یک سپه دارد سزاست اینکه بگوئیم ، لشکر حیدر به نام‌های رفیعش اضافه‌کن پس ازاین جناب جعفر ، امـیر دلاور ِ حـیدر هزار مثل فلانی نمی رسد هرگز... به گرد پای مسیحا ، ابوذر حیدر میان کوچه اگر ؟ بود شیر پیغمبر که داشت روی جسارت به کوثر حیدر؟ صدای ناله برآمد ، « انفسم ظهری » خمیده از غم جعفر ، شد کمر حیدر رسان به دست بنی‌جعفر ای خدا روزی علم به دست علمدار  ِ آخر حیدر @raziolhossein
نماز و نور و تبسم ، برادر حیدر نشسته شعر و ترنم ، برابر حیدر سلام ِ برکه‌ی باران به جعفر طیار درود چشمه‌ی شبنم ، به دلبر حیدر چقدر حس گل یاس رازقی دارد نجیب‌زاده‌ترین غنچه‌ی تر حیدر برای آنکه شود شیر بیشه‌ی توحید از عشق داده به او شیر ، مادر حیدر بر او سلام که چون آفتاب تابان است قشنگ ، مثل جمال منور حیدر سلام سرو صبور و بلند خانه‌ی وحی سلام نخل نجیب و تناور حیدر به انبیای خودش می دهد خدا در عرش به دست جعفر طیار ساغر حیدر به نام‌‌نامی مردی که ذوالجناحین‌است به نام نامی جعفر ، برادر حیدر امیر موته خودش حکم یک سپه دارد سزاست اینکه بگوئیم ، لشکر حیدر به نام‌های رفیعش اضافه‌کن پس ازاین جناب جعفر ، امـیر دلاور ِ حـیدر هزار مثل فلانی نمی رسد هرگز... به گرد پای مسیحا ، ابوذر حیدر میان کوچه اگر ؟ بود شیر پیغمبر که داشت روی جسارت به کوثر حیدر؟ صدای ناله برآمد ، « انفسم ظهری » خمیده از غم جعفر ، شد کمر حیدر رسان به دست بنی‌جعفر ای خدا روزی علم به دست علمدار ِ آخر حیدر @raziolhossein