#حضرت_اباالفضل_مدح
تو را ندیده شدم عاشق ای جهان مستت
که من نبودم و بودی و هستم از هستت
مگر چه راز بزرگی در آستین تو بود
که بود دست خدا آنکه بوسه زد دستت
دو چشم مثل دو خورشید داشتی عباس
به زیر سایه ی آن ابروان پیوستت
نه دست بسته غلام تو گشت شیعه و بس
که ارمنی کرمت دید و گشت پابستت
فلک ز دست حسین ات جدا نیارد کرد
اگر که شمس و قمر را نهد به هر دستت
همیشه ماه بلند حسین بودی تو
نه مثل حر که به بالا برآرد از پستت
چه ضرب شست نشان داده ای تو در صفین؟
که ناز شست تو ناز علی ست بر شستت
به کربلا ز تمام موکلان فرات
تنی مبارزه ی تن به تن نیارستت
خدای نگذرد از آن که بین نخلستان
برید دست و فکند عاقبت به بن بستت
شبیه سرو گل اندام شد تنت از خون
ز بسکه فرقه ی گلچین به خار و خس خستت
به بند دشمن و بی دست ' زودتر ز حسین
رسید فاطمه تا از کمندشان رستت
گرفتی اذن برادر صدا زدن به حسین
حسین صاعقه آسا کنار بنشستت
شکست پشت حسین آن زمان که دید طبر
نمانده است به تن استخوان که نشکستت
فدای نام تو گردم چه قیمتی داری
که نام فاطمه گردیده است پیوستت
به قدر فهم ' سخن از تو میکنند درست
تو کیستی به درستی' کسی ندانستت
فقط یتیم نشد مست عشقت ای ساقی
قسم به ساقی کوثر که شد جهان مستت
#مرتضی_جام_آبادی_یتیم
@raziolhossein
#امام_حسین_علیه_السلام
ای که سرتا به قدم آینۀ حسن خدایی
تو حسینی و برازندۀ این شأن و بهائی
شاهکار قلم شعبدهسوز احدیّت
شاهبیت غزل معجزه آثار خدایی
قَمَرُالبَدرِ دُجِی غرّۀ غرّای پیمبر
پنجمین مطلب منظومۀ والشّمسِ ضُحایی
دوش و آغوش نبی را تو شدی زینت و زیور
که گل سرسبد باغ رسول دو سرایی
پسر شیر خدا زادۀ آزادۀ زهرا
خسرو مقتدر عشقی و شاه شهدایی
ساحت قدس سخن نیست نواگاه تملّق
که تو شایستۀ مدحی و سزاوار ثنایی
من اگر شانه به زلف ابدیّت برسانم
نرسانم به سر زلف تو توصیف رسایی
خاصه،روزی که تو با آن سر و آن مویپریشان
همچو خورشید قیامت ز سر نیزه برآیی
ای که در مسلخ معشوق ازل ذبح عظیمی!
چه ذبیحی تو! شگفتا که ذبیحاً بِقَفایی
من که مُستغرق دریای غمم ره به که جویم
که تو کشتی نجاتی و تو مصباح خدایی
انبیا گِرد تو گَردند کز آن چهر مُشَعشَع
کعبۀ اهل خدا قبلۀ ارباب دعایی
عشقبازی به تو ختماست خدا را، شهخوبان!
که در انگشت بلا خاتم تسلیم و رضایی
من درِ خانۀ تو سائل مسکین و «یتیمم»
کرمی تا نروم از در این خانه به جایی
#مرتضی_جام_آبادی_یتیم
@raziolhossein