#امام_جواد_شهادت
جواد آل فاطمه ، که جود بوده عادتش
فدای این کرامت و ، فدای این سیادتش
گریست حضرت رضا ، براو شب ولادتش
به بی کسی و غربت و ، تشنگی و شهادتش
بود اگرچه روضه اش ، مثل غریب کربلا
غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا
زد به دلش چه آتشی ، همسر بی وفای او
کسی نبود تا کشد ، به سوی قبله پای او
رضا کجاست جرعه ای ، بیاورد برای او
اگر چه مثل جدّ خود ، شد العطش نوای او
حجره غم فزا کجا ، گودیِ (قتلگه) کربلا
غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا
غریب بود و هیچ کس ، لحظه آخرش نبود
زسوز زهر و تشنگی ، رمق به پیکرش نبود
ولی چه خوب شد دگر ، به حجره خواهرش نبود
موقع دست و پا زدن ، پیش برادرش نبود
به پیش خواهرش دگر ، نشد سرش زتن جدا
غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا
کسی که دست التجا ، ملک زند به دامنش
روا نبود عاقبت ، رو بزند به دشمنش
خنده کنند عده ای ، به وقت جان سپردنش
دلش اگرچه پاره شد ، زخم نداشت بر تنش
کسی نزد به جسم او ، نیزه و خنجر و عصا
غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا
کار غریبیاش ببین تا به کجا کشیده
تنش به بام با چه زجری و بلا کشیده شد
بی خبرم ولی به روی دستها کشیده شد
چرا دوباره روضه ام ، به کربلا کشیده شد
امان زنعل تازه و ، امان زسمّ اسبها
غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا
سه روز بود پیکرش ، در آفتاب بی امان
جمع شدند دور او ، کبوتران آسمان
شدند سایه تنِ ، مطهر امامشان
فدای کشته ای شوم ، تنش نداشت سایبان
نذاشتند خواهرش ، کشد روی تنش عبا
غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا
زروی بام بر زمین ، فتادنش روا نبود
شکر خدا که عضو عضوِ او زهم جدا نبود
جای کفن تنش دگر ، میان بوریا نبود...
مگر حسین بی کفن ، عزیز مصطفی نبود
مگر کفن به کربلا ، نبود غیر بوریا
غریب بغداد کجا ، غریب کربلا کجا
#مسلم_حسینی
@raziolhossein