eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.9هزار دنبال‌کننده
758 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو آن ماهی که بی تو می شود هفت آسمان زندان تو آن رازی که پنهان کرده در زیر زبان زندان به زیر گامهایت بهتر از باغ جنان زندان بمیرم سالها رفتی ازاین زندان به آن زندان غل و زنجیر می داند حدیث زخمهایت را قریب سیزده سال است بوسد ساق پایت را برای اشک ما کافیست یادی از مناجاتت نکرده لحظه ای درحبس زندانبان مراعاتت کتک خوردن دم افطار شد جزء عباداتت بمیرم دخترت محروم گردید از ملاقاتت تو آن خورشید تابانی که پشت ابرها محو است زبس محو خدا هستی تنت زیر عبا محو است تمام شهر می دانند سندی بدزبان باشد دودستش نیز سنگین تر ز دستان سنان باشد اگرچه پای شلاق و لگد هم در میان  باشد خیالت جمع آقا دختر تو در امان باشد تو آن دریای آرامی که صد دریای آلام است گریزروضه های تو همیشه روضه شام است برای تو که از سوز نفسهایت خبر دارد دعای إن یکاد دخترت حکم سپر دارد زبانم لال سندی بر عقیق تو نظر دارد بعیداست این یهودی از سرتو دست بر دارد مبادا بازهم گل را بچیند چنگهای خار مبادا قصه انگشت و انگشتر شود تکرار تمام شهر می دانند مثل تو غریبی نیست توسیلی خورده ای این کمتر از شیب الخضیبی نیست دراین دم که مجال خواندن امن یجیبی نیست توداری روضه می خوانی ولی ابن شبیبی نیست رسیده لحظه آخر همان وقتی که زهرا هست اگرچه بر تنت پیراهنی کهنه است اما هست...... @raziolhossein