#حضرت_زهرا_مدح
خورشید و ماه را که در این عالم آفرید
با خود نشست و گفت که چیزی کم آفرید
در سینه رازهای مگو داشت، عاقبت
یک شب برای درد و دلش مَحرَم آفرید
تنها به این امید که مثل تو می شوند
با اشتیاق "آسیه" و " مریم" آفرید
آری! برای بندگیِ خانه ی تو بود
هر ذره را که در دلِ این عالم آفرید
از گَردِ روی چادر تو کوه و دشت را
از اشکِ روی گونهی تو شبنم آفرید
تا این که وقت خلقتِ دیوار و در رسید
عالم گریست، بعد خدا ماتم آفرید
لبخند چشم های تو را مختصر، ولی
اندوهِ سوزناک تو را اعظم آفرید
با هر تغزلی بنویسیم الکن است
در وصف تو چقدر زبانم کم آفرید
#م_سادات_دهقانی
@raziolhossein