eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.8هزار دنبال‌کننده
756 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از تماس تازیانه هر تنی آزرده بود صحنه را عباس اگر می دید بی‌شک مُرده بود تا غروب روز عاشورا خدا خود شاهد است عمه‌ی سادات را کوچک کسی نشمرده بود از همان ساعت که سقا رفت سوی علقمه حال زینب مثل زن‌های «برادر‌مرده» بود خواست در آغوش خود گیرد حسینش را نشد بسکه تیر و نیزه بر نعش برادر خورده بود فکر می‌کردند نفرین کرده در حالی که او دست هایش را برای شکر بالا برده بود . @raziolhossein
رسالتت نه فقط صاحب پسر شدن است تو را کنار علی شأنِ همسفر شدن است بزرگ مادرِ ماهِ همیشه کامل عشق! هنوز نور تو در حال بیشتر شدن است محبتت رقمی در دل علی دارد که رو به آینه در حال ضربدر شدن است رسیدن تو به وصل علی به ما آموخت مهم تر از همه از جانبش نظر شدن است حسودهای مدینه تو را نمی فهمند و قلب تیره سزاوار شعله ور شدن است تمام می شود این غم همین که برگردی فرشته مشکلش از بابت بشر شدن است تو آن ضمیر بلندی که راز عرفانت نتیجه ی گذر از مرز خون جگر شدن است سکوت کن که ادب یادداشت بردارد سخن بگو که حیا فکر بارور شدن است که عشق در تو نه با مهر مادری یکسوست نه فارغ از غم هفتاد و یک نفر شدن است دو دست خویش به جای تو داده فرزندت وگرنه میل تو هم بر شکسته پر شدن است حسین تا که نماند به روی نیزه غریب سفارشت به پسرها بدون سر شدن است خیال مرثیه سازم به روضه می کشدم ولی تمایلم امشب به برحذر شدن است به زخمتان دم رفتن نمک نمی پاشم بشیرم و همه سعیم به خوش خبر شدن است خیال مرثیه ساز مرا ببخش ای سرو کبوترست و به دنبال نامه بر شدن است @raziolhossein
رسالتت نه فقط صاحب پسر شدن است تو را کنار علی شأنِ همسفر شدن است بزرگ مادرِ ماهِ همیشه کامل عشق! هنوز نور تو در حال بیشتر شدن است محبتت رقمی در دل علی دارد که رو به آینه در حال ضربدر شدن است رسیدن تو به وصل علی به ما آموخت مهم تر از همه از جانبش نظر شدن است حسودهای مدینه تو را نمی فهمند و قلب تیره سزاوار شعله ور شدن است تمام می شود این غم همین که برگردی فرشته مشکلش از بابت بشر شدن است تو آن ضمیر بلندی که راز عرفانت نتیجه ی گذر از مرز خون جگر شدن است سکوت کن که ادب یادداشت بردارد سخن بگو که حیا فکر بارور شدن است که عشق در تو نه با مهر مادری یکسوست نه فارغ از غم هفتاد و یک نفر شدن است دو دست خویش به جای تو داده فرزندت وگرنه میل تو هم بر شکسته پر شدن است حسین تا که نماند به روی نیزه غریب سفارشت به پسرها بدون سر شدن است خیال مرثیه سازم به روضه می کشدم ولی تمایلم امشب به برحذر شدن است به زخمتان دم رفتن نمک نمی پاشم بشیرم و همه سعیم به خوش خبر شدن است خیال مرثیه ساز مرا ببخش ای سرو کبوترست و به دنبال نامه بر شدن است @raziolhossein
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني در جواني که دويديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم  شبي خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بريديم و نديديم تو را لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را @raziolhossein
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن‌سالي ما جلوه کني در جوانی که دويديم و نديديم تو را چه‌قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه‌قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه‌ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم  شبی خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بُريديم و نديديم تو را لااقل کاش دم خيمه‌ی تو جان بدهيم تا بگوييم: رسيديم و نديديم تو را @raziolhossein