#برگشت_به_مدینه
سلام شهر پیمبر! سلامیاجداه!
ز جا بلند شو!زینب رسیده است از راه
بلند شو بغلم کن که طاقتم سر شد
چقدر زینب تو نیمه جان و لاغر شد
چه زینبی که نماز شبش نشسته شده
غرور فاطمی اش بارها شکسته شده
اگرچه مردم شهر آمدند استقبال
کسی نگاه ندارد به صورت اطفال
کسی برای تماشای ما نیامده است
بخاطر زدن بچه ها نیامده است
همه سیاه به تن کرده اند عزادارند
هوای حرمت من را به کوچه ها دارند
به یثرب آمده ام من بجای ویرانه
به احترام مرا میبرند تا خانه
زمان آن شده تا روضه برقرار کنم
برای تشنهگودال زار زار کنم
کجاست ام بنینم مرا کمک بدهد
به ناله هاش به این روضه ها نمک بدهد
نبودی ام بنین قتلکاه غوغا بود
برای کشتن شاه غریب دعوا بود
سفارشات نبی را همه ادا کردند
سر حسین مرا از قفا جدا کردند
سری به نیزه بلند و تنی به زیر کتک
صدا زدند همه بچه هاکه عمه کمک
@raziolhossein
#برگشت_به_مدینه
مدینه کاروانی سوی تو با شیون آوردم
ره آوردم بود اشکی که، دامن دامن آوردم
مدینه در به رویم وامکن چون یک جهان ماتم
نیاورد ارمغان با خود کسی، تنهامن آوردم
مدینه یک گلستان گل اگر در کربلا بردم
ولی اکنون گلاب حسرت از آن گلشن آوردم
اسیرم کرد اگر دشمن به جان دوست خرسندم
به پایان خدمت خود را به نحو احسن آوردم
مدینه یوسف آل علی را بردم اکنون
اگر او را نیاوردم از او پیراهن آوردم
مدینه گر به سویت زنده برگشتم مکن مَنعَمْ
که من این نیمه جان را هم به صد جان کندن آوردم
مدینه این اسیریها نشد سدّ رهم بنگر
چها با خطبه های خود به روز دشمن آوردم
#محمدجواد_غفورزاده #شفق
@raziolhossein
#برگشت_به_مدینه
کعبه رفتیم و زیارت در منا
حولهء احرام شد رخت عزا
سنگ خوردیم از میان نیزه ها
هدیه آوردیم از کرببلا
زینبت برگشته یا ام البنین
جای تو خالی! که خوردم بر زمین
چار فصل من بهاری داشت، نیست
این دل عاشق، نگاری داشت، نیست
زینب غمدیده یاری داشت، نیست
محمل من پرده داری داشت، نیست
هی نپرس از صورت نیلی فقط
خورده ام از این و آن سیلی فقط
من از اینجا گرچه سنگین رفته ام
بین صدها مرد بی دین رفته ام
از بلندی رو به پایین رفته ام
تا ته گودالِ خونین رفته ام
شمر بود اما سر یارم نبود
نیمه شب، انگشتر یارم نبود
آمدم با معجری محکم شده
آمدم با این کمر که خم شده
سینهء ام ویرانه ای از غم شده
دختری از کاروانم کم شده
یادگار مادرم، یادت که هست
آن سه ساله دخترم، یادت که هست
این سفر، بد حرمت ما را شکست
بر سر نیزه، سر سقا شکست
در دل آتش دل زهرا شکست
حرمت من پیش دخترها شکست
چند سوغاتی به حاجی ها رسید
گوشواره تا حراجی ها رسید
روضهء چاک گریبان را نپرس
غربت قاری قرآن را نپرس
رد شدم از کوچه ها، آن را نپرس
سکوی برده فروشان را نپرس
با یهودی ها که سنگم می زدند
بی هوا یک عده چنگم می زدند
آه، سر گردانی من را ببخش
خسته ام، ویرانی من را ببخش
این پریشان خوانی من را ببخش
روضهء پایانی من را ببخش
در پی اشرار رفتم با حسین
مجلس اغیار رفتم با حسین
#رضا_دین_پرور
@raziolhossein
#حضرت_رسول
نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت
برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت
نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک
میان ما دو امانت به یادگار گذاشت
دو گوهری که عزیزند چون نبوت او
یکی کتاب خدا و یکیست عترت او
از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود
همه هدایت او نیز در ولایت بود
مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی
از او به ما کرم و عزت و عنایت بود
خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هماند
هماره تا ابد الدهر در کنار هماند
به حق که این دو همانند نور و خورشیدند
که از نخست به قلب بشر درخشیدند
چهارده سده بگذشته همچنان شب و روز
ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند
چنان که نور و چراغاند لازم و ملزوم
یکیست مکتب قرآن و چارده معصوم..
سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش
بدون عترت هرکس خطاست آیینش
کسی که گفت کتاب خداست ما را بس
کند هماره خدا و کتاب نفرینش
به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم
که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم
چهارده مه تابنده، چارده اختر
چهارده صدف نور، چارده گوهر
چهارده یم توفنده، چارده کشتی
چهارده ره روشن، چارده رهبر
چهارده ولی و چارده مسیحا دم
که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم
هزار حیف که امت ره وفا بستند
پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند
هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک
به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند
به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند
به جای گل همه هیزم برای او بردند
مدینه دستخوش فتنهای عجیب شدهست
بهشت وحی محیط غم حبیب شدهست
کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟
علی که بود وصی نبی غریب شدهست
سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد
چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!..
چه روی داد که بستید دست مولا را؟
رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟
چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟
چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟
طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟
جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟
عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت
شرارهاش حرماللهِ کربلا را سوخت
نسوخت چادر دخت حسین را تنها
پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت
بُوَد به قلب زمانها فرود آن آتش
بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش
قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش
که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش
خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود
که شد جدا ره امت ز خط راهبرش
هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند
به نظمِ تازه، حمایت ز اهلبیت کند
#غلامرضا_سازگار
@raziolhossein
#حضرت_رسول_شهادت
به مدینه خبری داغ ببر از فردا
که ز شبهای شما رفته سحر از فردا
پدر پیر شما میل به رفتن کرده
نیست روی سرتان دست پدر از فردا
ملک الموت خجالت زده ی فاطمه شد
مانده پشت در و آورده خبر از فردا
بستر مرگ نبی مجلس روضه شده است
روضه میخواند به صد سوز جگر از فردا
گفت احمد که علی دوره صبرت آمد
بی جواب است سلام تو دگر از فردا
کار تو سوختن و سوختن و سوختن است
تویی و خون دل و دیده تر از فردا
تیغ تو فاطمه است و سپرت فاطمه است
چه نیازی ست به تیغ و به سپر از فردا
نظری کرد به زهرا نفسش بند امد..
فاطمه جان نرو دیگر دم در از فردا
بی علی رد نشو از کوچه خطر بسیار است
امنیت نیست ز کوچه نگذر از فردا
#سیدپوریا_هاشمی
@raziolhossein
#حضرت_رسول_شهادت
فلک امشب نشان دادهست روی دیگر خود را
که پس میگیرد از خلق جهان، پیغمبر خود را..
فَلَک میریزد امشب بر سر خود، خاک عالم را
مَلَک بر اشک چشمش میکشد بال و پر خود را
یکی «انا الیه راجعون» روی لبش جاریست
یکی با گریه میگیرد سر زانو سر خود را
تمام عمر رو به قبله بود و حال میخواهد
بچرخاند به سمت قبله، حتی بستر خود را
بزرگان گِرد او هستند و میچرخد به آن سمتی
که تنها و به تنهایی ببیند حیدر خود را
علی ماند و پی کاری همه رفتند... پیغمبر،
به دوش این و آن نگذاشت، حتی پیکر خود را
#محمدحسین_ملکیان
@raziolhossein
#حضرت_رسول_شهادت
يك روز مسجد را بسوزاند
يك روز منبر را بسوزاند
با انحراف از راه حق آخر
نيمي ز محشر را بسوزاند
از "لَنْ تَضِلوا بَعدي"احمد
مي ترسد آنسان كه شغال از شير
بايد مركب را بخشكاند
بايد كه دفتر را بسوزاند
آنقدر معروف است اين منكر
حتي صحاح ستّه آوردند
ميخواست با "إن الرجل..."ملعون
قلب پيمبر را بسوزاند
با هر سلامي كه رسول الله
ميداد سمت بيت آل الله
هيزم كش دوزخ دلش مي خواست
كه زودتر در را بسوزاند
بعد از سكوت فاتح خيبر
ناباورانه جاي پيغمبر
هر شب مغيره مي رود منبر
تا باز حيدر را بسوزاند
.
در صحيح مسلم و صحيح بخاري
معتبرترين كتب اهل سنت در مورد اتفاقات ٢٥ صفر در كنار بستر رسول الله(ص)آمده است كه:
قالَ رَسُولُ الله:
اِئْتُونِي بِالْكَتِفِ وَ اَلدَّوَاةِ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَي أبَدا
فَقالَ عُمَربن الخطاب:
إنَ الرَجُل لَيَهْجُر و حَسبُنا كتابَ الله
#محسن_عربخالقی
@raziolhossein
افسوس که سیدالبشر را کشتند
تاریک دلان نور سحر را کشتند
بیهوده نگویید که رحلت فرمود!
والله قسم پیامبر را کشتند
#عبدالزهرا
@raziolhossein
#حضرت_رسول_شهادت
#دوبیتی
افسوس که سیدالبشر را کشتند
تاریک دلان نور سحر را کشتند
بیهوده نگویید که رحلت فرمود!
والله قسم پیامبر را کشتند
#عبدالزهرا
@raziolhossein
#امام_حسن_علیه_السلام
ای شور شوقِ عشقِ تو شیرین تر از همه
ما درد محض و مهر تو تسکین تر از همه
دنیا و آخرت ز همه سربلند تر
هر کس که هست پیش تو مسکین تر از همه
هر سال کعبه دور سرت در طواف بود
ای خاک پات قله ی زرین تر از همه
یوسف ترین ستاره ی زهرا که بوده است
چشمان مهربان تو غمگین تر از همه
"لا یومْ مثلَ یومِ حسین"از تو بوده لیک
شد روضه های داغ تو سنگین تر از همه
پیشانی بلند تو در ابتدای عمر
از رنج کوچه ها شده پر چین تر از همه
دشمن زیاد دیده، بنی فاطمه ولی
شد دشمن حقیر تو بی دین تر از همه
شد کوچه ها برای تو کابوس کودکی
لعنت به آن مسبب ننگین تر از همه
آه ای غریب فاطمه، تا قبل کوچه بود
این گیسوی سفید تو مشکین تر از همه
#حسن_کردی
@raziolhossein1