#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
اسیر و زخمی و غمدیده سرشار از تالم تو!
به روی کودکان در اوج غمگینی تبسم تو!
رباعی ساخت در اوج بلاغت حضرت زهرا
برای این رباعی چیست مصراع چهارم، تو!
تو هم چون خواهرت محبوس زندان همان حاکم
عزیزِ بین مردم او، غریبِ بین مردم تو!
غریبی مثل مولایم علی بعد از رسول الله
سلام ما به تو آه ای سلام بی علیکم تو!
سلام ما به تو ای مهر پشت مهربان پنهان
سلام ما به تو ای برف ساکت دختر باران
سلام ما به غم وقتی که همراه شما باشد
به صحرایی که با آل محمد آشنا باشد
نمیدانیم و در این جهل ما تاریخ محکوم است
تو زینب بودهای یا خواهر تو امکلثوم است؟
ستیغ خطبهات دارد گواهی میدهد مارا
کلامی این چنین از کیست غیر از دختر زهرا
الا ای شعرهایت مطلع مرثیهخوانیها!
الا ای مهربان در کثرت نامهربانیها!
چرا مارا به بغضی ناگهانی میبرد تاریخ
و نامت را کنار آن فلانی میبرد تاریخ
معاذالله! وصل نور با ظلمت؟ چه میگویند؟
ببین پشت سر دخت علی ملت چه میگویند؟
چه جای شکوه از بعضی روایت ها که میبینم
مگر یکعده در تاریخ جز تهمت چه میگویند؟
بگو آن را که میگویید نسبت داشت با مولا
به او اولاد پیغمبر به جز لعنت چه میگویند؟
چه پرسم بعد از این از عامّه وقتی که میبینم
میان شیعیان یک عده بیغیرت چه میگویند
چه نسبت داشت کلثوم علی با قاتل زهرا
چه نسبت بود کفر محض را با زینب صغری
توحش را چه نسبت با حریر فاطمی اصلاً
چه نسبت زادهی صحاک را با زادهی گلشن
ببخشا شیعیانت را اگر کم گفتهاند از تو
فقط گهگاه در ماه محرم گفتهاند از تو
تو خود در سایهی خورشید زینب مستتر بودی
نبودیم اهل کشف امّا تو هم از اهل سر بودی
مرا بشناس من کوهم که نزد تو حقیر آمد
منم آن ابر پر باران که در بابالصغیر آمد
به قربان برادر خواهرت، بانو مرا دریاب!
فدای خاک پای مادرت، بانو مرا دریاب!
اگر شعر مرا دیدند از حسن کلام توست
که پای شعر شیعی تا ابد امضای نام توست
#سیدمحمدحسین_حسینی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
گلوی هجر فشردم که داده آزارم
فراق یار چه کرده است با دل زارم
سلام صبح امیدم، سلام مطلع فجر
هنوز منتظر صبح روز دیدارم
برای من که گدایم جهان نمی ارزد
اگر ز دامن لطف تو دست بردارم
به اینکه آبرویم ریخته نگاه نکن
نگاه کن چقدر بی پناه و ناچارم
گره به کار من افتاده است بازش کن
مرا ز خانهء خود رد نکن گرفتارم
کسی نبودم و قدر و بها به من دادی
کسی نبوده بجز فاطمه خریدارم
تمام نوکریم را به روضه مدیونم
تمام زندگیم را به تو بدهکارم
صدای خواهر زینب می آید از کوفه
دوباره سینه زن خواهر علمدارم
هنوز گریه کن کوچه های شام و یهود
هنوز مضطر راه شلوغ بازارم
#رضا_دین_پرور
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
ام کلثومم و صد داغ به پیکر دیدم
از همان کودکی ام داغ مکرر دیدم
طفل بودم که ز خانه پدرم را بردند
ریسمان دور سر فاتح خیبر دیدم
پدرم در دل محراب دو تا شد فرقش
جای یک ضربه ی شمشیر روی سر دیدم
بعد بابا وسط طشت ز ظلم جعده
پاره های جگر و خون برادر دیدم
هر چه را دیده دو چشم تر من از طفلی
بخدا کرب و بلا چند برابر دیدم
ارباً اربا شدن ماه حرم کشت مرا
مثل تسبیح تن پاره ی اکبر دیدم
چه بگویم که چه دیدم که سه شعبه تیری
گیر کرده به گلوی علی اصغر دیدم
سخت تر از همه نحر گلوی آقا بود
نیزه را در وسط گودی حنجر دیدم
#محمود_اسدی_شائق
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟
از مجلس اوست شیعه محروم چرا؟
زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟
پنهان شده نام امّ کلثوم چرا؟
#قاسم_صرافان
@raziolhossein
.
ای پشت و پناه قافله چون زینب
همراز نماز نافله، چون زینب
در شام نیفتادهاي از پا، بانو!
یک لحظه در این مقابله چون زینب
#یوسف_رحیمی
@raziolhossein
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
مثل مزار فاطمه قدرش نهان است
توصیف شأنش فوق توضیح و بیان است
خود را دخیل رشته های چادرش كن
او عمه مظلومه صاحبزمان است
#محمدحسن_بیات_لو
May 11
۲۷جمادی الثانی سالروز شهادت حضرت #حضرت_سلطانعلی_بن_امام_محمدباقر علیه السلام در اردهال
#حضرت_سلطانعلی
عطر حضور داشت نفس های آخرش
آغوش جان گشود جنان در برابرش
تنگ غروب "درهء ازناوه " شوق وصل
پیچید شور نعرهء الله اکبرش
سلطانعلی ادامهء خط حسین بود
در این مسیر خون خدا بود رهبرش
جان داد یک قبیلهء عاشق به پای او
در غربتی عجیب که سخت است باورش
کرب و بلای دیگر شیعه شد اردهال
یک باغبان و این همه گلهای پرپرش
حُسن ختام بهتر از این می شود مگر ؟
در سجده بود کز تن او شد جدا سرش
در جمعه ای که جلوهء شور و شعور بود
پیچیده شد به قالی اندوه پیکرش
جان ها فدای غربت جدش که بارها
سیلی زدند بعد شهادت به دخترش
اشک "کمیل" اگر که نمیشد روان ز چشم
میسوخت در شرارهء اندوه دفترش...
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
حریم حضرت سلطانعلی صفا دارد
نسیم تربت او عطر کربلا دارد
به پایبوسش اگر با نیاز روی آری
خدا به خاطر او حاجتت روا دارد
گشوده بر قدم زائران خود آغوش
چقدر عاشق دیدار آشنا دارد
ز آستان ملک پاسبان تو مولا
کجا روم که دلم کار با شما دارد
حدیث غربت تو در دل زمان جاری است
هنوز جلوه به قالی و چوب ها دارد
به اشک دیده بشوییم گرد قالی را
که هر چه دارد از آن قطعه بوریا دارد
بسان چشمه ی فین عاشقانه می گرییم
حساب گریه ی ما را فقط خدا دارد
به کربلای علی ابن باقر از سر درد
"کمیل" نای دلم شور نینوا دارد
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
سلام اي سيد وسلطان دلها
درود اي عشق تو مهمان دلها
سلام اي سبز پوش دشت اشراق
به پابوست ملك پيوسته مشتاق
زلال چشمه سار كوثري تو
علي ابن امام باقري تو
حديث عشق را فصل الخطابي
گل صدبرگ عصمت وگلابي
فروغ پنجمين مهر كمالي
صفاي سرزمين اردهالي
به باغ آرزوي ما بهاري
حريم نور را آيينه داری
سخاوت آبرومند عطايت
شجاعت بوسه زد بر خاك پايت
قيامت امتداد كربلا بود
كه خونت جوشش خون خدا بود
شهادت وامدار خون پاكت
بهشت از عاشقان سينه چاكت
گل توحيد شد خون جبينت
فداي آن نماز آخرينت
شكسته خاطريم از ماتم تو
چه سنگين است انبوه غم تو
غمت ياﺩ آور داغ حسين است
كه جاري اشك زهرا از دوعين است
دهد بوي مدينه مشهد تو
دلم شمع مزار و مرقد تو
جلاي مهر ﺑﺮ آیينه ام زن
مدال نوكري بر سينه ام زن
نگاه خواهشم سوي تو باشد
« كميل » از جان ثناگوي تو باشد
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein
#حضرت_سلطانعلی_ابن_امام_باقر
#حضرت_سلطانعلی
#مشهد_اردهال
در سجده ی حضور سرش چون بریده شد
زیباترین حماسه ی عشق آفریده شد
فریاد و شور و رزم و عطش چون حسین داشت
سلطانعلی شهید مرام و عقیده شد
اندوه او تداعی داغ محرم است
پشت فلک دوباره ز ماتم خمیده شد
یک دشت در برابر او پرپر از خزان
او باغبان این همه گلهای چیده شد
تا شد دلش هوایی دیدار روی دوست
بر قامتش لباس شهادت بریده شد
جریان گرفت در رگ خشکیده ی زمین
خون خدا ز حنجر سرخش چکیده شد
خورشید سر بریده بر آمد ز کوهسار
در گوش شب پیام رسان سپیده شد
در آن غروب تا که غریبانه پر کشید
خطی ز خون به صفحه ی صحرا کشیده شد
آغوش جان گشود به رویش بهشت قرب
آوای" ارجعی" ز ملائک شنیده شد
#کمیل_کاشانی
@raziolhossein