eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.7هزار دنبال‌کننده
734 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
رسیدنش نفسی تازه داده دنیارا همان مسیح که احیا کند مسیحا را همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش شده ست مشتری پا به قرص بازارش همان که چهره ی او نور فاطمی دارد کنار گونه ی خود خال هاشمی دارد خدا کند بپذیرد مرا به خادمی اش سپید بخت شوم مثل خال هاشمی اش سلام یوسف زهرا خوش آمدی آقا امید آخر دنیا خوش آمدی آقا سلام یوسف زهرا تورا صدا کردم برای آمدنت آمدم دعا کردم نگو که فاصله ی ما هزار فرسنگ است ببین که مادر پیرم چقدر دلتنگ است  عزیز فاطمه عمریست بی تو دربدریم هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم عزیز فاطمه آقا کجاست خانه تو گرفته است دل تنگ ما بهانه تو تو آخرین پسر خانواده ی ماهی تو آبروی زمینی بقیه اللهی... @raziolhossein
در تنور غمش قرارم سوخت نه قرارم که روزگارم سوخت زل زدم بس به جاده‌ی خورشید عاقبت چشم انتظارم سوخت هجر آتش به دفترم انداخت قلم و طبع تازه کارم سوخت جاده‌ی عاشقی شرر بار است اول راه کوله بارم سوخت من و امید هم‌قطار شدیم در تب خوف، هم‌قطارم سوخت روز وصلت نمی‌رسد از راه؟ ساعت ثانیه شمارم سوخت فصل بی آبی است ای باران در بیابان گلِ بهارم سوخت صحبت از آب شد کباب شدم جگرم سوخت چشم تارم سوخت آه از آن دم که مادری می‌گفت از عطش طفل شیرخوارم سوخت یادگار از تو داشتم مادر وسط شعله یادگارم سوخت @raziolhossein
زمین خورده ی آسمانیم ما بهاری به شکلِ خزانیم ما که در بوته ی امتحانیم ما خدا هرچه خواهد همانیم ما فقیران صاحب زمانیم ما پریشانتر از گیسوی دلبریم چو انگشت در بند انگشتریم در این وادی از هیچ هم کمتریم مپرس از نشان؛ بی نشانیم ما فقیران صاحب زمانیم ما بسی شعله از دل بر افروختیم به جز داغ‌وحسرت نیندوختیم چنان در غمش روز و شب سوخیتم که هم رنگ آتشفشانیم ما فقیران صاحب زمانیم ما اگر بین مردم ریا کرده ایم اگر کم برایت دعا کرده ایم تورا محض حاجت صدا کرده ایم ولی فارغ از دیگرانیم ما فقیران صاحب زمانیم ما به هرکس هرآنچه که اعطا شده به امر تو و لطف زهرا شده کرامات تو شامل ما شده که همسایه ی جمکرانیم ما فقیران صاحب زمانیم ما اگر تلخ بودیم و شیرین شدیم اگر درد بودیم و تسکین شدیم اگر بنده ی آل یاسین شدیم بدهکار این خاندانیم ما فقیران صاحب زمانیم ما تو بالایی و زیر پای توایم زمین بوس دار الولای توایم پی دام زلف رهای توایم که هم سِلکِ‌ دلدادگانیم ما فقیران صاحب زمانیم ما اگر حرف عاشق شدن می زنیم قدم‌ با اویس قَرَن می زنیم دم از حُجّةبن‌الحسن میزنیم گرفتار یک دلسِتانیم ما فقیران صاحب زمانیم ما در این ماه که ماه پیغمبر است در این شب که از قند شیرینتر است چه‌‌فیضی‌در‌عالم‌ازاین بهتر است؟ سر سفره اش میهمانیم ما فقیران صاحب زمانیم ما @raziolhossein
با رايت فتح و نصر خواهد آمد بنيان‌كن كاخ و قصر خواهد آمد «والشّمس»! جمال دوست خواهد تابيد «والعصر»! ولیّ عصر خواهد آمد @raziolhossein
تو در رفتار ، خَتم‌المُرسلینی یااباصالح تو در گُفتار، اميرالمؤمنـيني یااباصالح نه‌تنها کنیه‌و نام‌تو با‌احمد یکی باشد كـه ذاتاً رَحمـةٌ لِلعالَميني يااباصالح قوام‌عالم‌هستي‌‌به‌ جان‌ توست وابسته که تو هستی‌ِ هستی‌آفرینی‌ یااباصالح زِبَر دستانِ‌ عالم زیر دستانِ توأند آقـا كه تو دست خدا در آسـتيني یااباصالح سر دوش پدر يا در مقام‌ قُرب اُوْ اَدنا تو در هر منزلي بالانشـيني يااباصالح تو تنها كارفرماي ملائك در سماواتي تو تنها كارپــرداز زمیـنی يااباصالح جناب‌ِ"كوكب‌ِدُرّي‌"شدي،تا بر مُنجّم‌ها بفهماني كه نورانـي‌تـريني يااباصالح ازآن‌چشم‌و ازآن اَبرو كه آياتِ‌خداوندند عيان باشد كه قرآن مُبینی یااباصالح سر بازار حُسنت ایستاده ماه‌ِکنعانی که قدریک نظر اورا ببینی یااباصالح به‌شوقت‌خِضر شدآواره‌عمری‌در بيابانها كه‌مي‌دانست‌تو"ماء مَعيني"یااباصالح نه‌تنهادر زمين‌درآسمانها هم‌دراين‌دوران خدا جُز تو‌ ندارد جانشـيني یااباصالح تو عينِ‌نور و نورِعيني ‌و عين‌الحياة آري تو عين اللّهي و عين اليقيني يااباصالح چه‌میفهمنددنيادوستان دین‌ِحقيقي را؟ تو تنها اصل اصل اصل دینی‌ يااباصالح گزندِ دشمنان بر تو نخواهد داشت تاثیری که تحت‌الحفظ‌خَیر‌ُالحافظینی يااباصالح یهوداز ترس‌تو یک‌لحظه‌آسایش‌نداردچون -كه مي‌داند مُذلّ المُشركيني يااباصالح به‌غیر از بند‌نعلینت ‌دراین‌اوضاع‌وانفسا کسی دارد مگر حبل‌ُالمَتـيني يااباصالح؟ بُریدم‌ رشته ‌امید از مَردُم كه مي‌دانم تو تنـها مَلجأ مُسـتضعفـینی يااباصالح تو تسبيحي و تهليلي و تكبير نماز من تو بر انگشترم نقش نگيني يااباصالح علي اكبر و عبّاس،سلمان،مالکِ اَشتر تو را باشد سپاهي اينچنيني يااباصالح چنان دور تو مي‌گردند مثل روز عاشورا نيفتد بر جبينت تا كه چيني يااباصالح بنازم آن زماني را كه سرگرم تماشايِ هياهـويِ يل اُمّ البنــيني يااباصالح تو تكرار حسيني پس بدون شك لواي توست به دست ماه مقطوع اليميني یااباصالح @raziolhossein
  بر عسکری و بر قمر او صلوات بر نرگس و نور بصر او صلوات تا شاد شود حضرت زهرا بفرست بهر فرج گل پسر او صلوات ...... نرجس،خورشید عالمین آوردی بر آل رسول نورعین آوردی زهرا به تو و کودک تو مینازد ابن‌الحسنی مثل حسین آوردی ....... شد مات فرشته از کمال نرگس مبهوت ز شوکت و جلال نرگس تا دید به دامنش گل زهرا را میگفت حکیمه خوش به حال نرگس @raziolhossein
شب قدر است و شب بارش خیر و برکات آمده ماه جبینی که بُوَد جلوهء ذات آمده تا که شود ساحل کشتیِ نجات به قدم های پر از میمنت او صلوات آمد و بر همهء خَلق سرآمد گردید پسرِفاطمه هم نامِ محمد گردید آمده آنکه بُوَد آینهء رویِ نبی مثل او نیست درخشنده به عالم نَسَبی خاندانم همه قربان چنین اُمّ و اَبی (چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی) آن شبِ قدر که از عرش تنزّل می کرد به روی دامنِ پاکیزه زنی گل می کرد جلوهء رَبّ جلیل آمده امشب به ظهور آمد و سامره شد با قدمش وادی طور چشم شیطان صفتان کور شد از تابش نور قل هو الله احد ، چشم بَد از رویش دور حُسن او از همهء نیک رُخان بُرده سَبَق بر روی بازوی او نقش شده جاءَ الحَق اشکِ شوقِ پدری می چکد از چشم ترش می زند بوسه به رخسارهء هم چون قمرش صدقه می دهد امشب به گدایانِ درش کاشکی جانب ما نیز بیفتد نظرش بشنو ای سوخته بالی که به کُنجِ قفسی دستِ خالی نرود از درِ این خانه کسی مهر مهدیست که جاری بُوَد اندر رگ و پوست دشمنش دشمن و با دوست او باشم دوست (به جهان خُرّم از آنم که جهان خُرّم از اوست) (آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست) (هرکجا هست خدایا به سلامت دارش) لایقم کن که شوم منتظرِ دیدارش او بیاید همه جا امن و امان خواهد شد این جهنّم کده گلزار جنان خواهد شد او بیاید همهء عِلم بیان خواهد شد (نفس باد صبا مُشک فشان خواهد شد) عالم پیر جوان می شود ان شاء الله حضرت نور عیان می شود ان شاء الله کوکب دُرّی و رَخشنده تر از هر ماه است گرچه مهدیست ولی هادیِ هر گمراه است به خدا سینهء او مَخزنِ سِرّ الله است از پریشانیِ دلسوختگان آگاه است در جهانی که پُر از قیل و پُر از قال بُوَد انتظارِ فرجش افضلِ اعمال بُوَد بارِ هجران به روی دوش کشیدن سخت است گلی از باغچهء وَصل نچیدن سخت است پی محبوب دویدن...نرسیدن سخت است همه را دیدن و روی تو ندیدن سخت است در جوانی ز غمِ دوری تو پیر شدیم دیده بر راه نشستیم و زمینگیر شدیم یک کبوتر وسطِ لانه صدایش می زد مادرش پُشتِ درِ خانه صدایش می زد بینِ آتش پَرِ پروانه صدایش می زد از غم و طعنهء بیگانه صدایش می زد صبر کن فاطمه یک روز کسی می آید (مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید) شب عید است ولی افضل اعمال ؛ حسین ذکر روز و شب تو در همه احوال ؛ حسین باز هم روضه بخوان...روضهء گودال...حسین تنش از سُمّ سُتوران شده پامال حسین بر دلش بود چو او زخمِ عمیقی زینب آه برگرد! ، به مضطرّ حقیقی زینب @raziolhossein
آفرینش از گل نرگس گلستان است امشب آسمان دریا ولی دریای غفران است امشب سامره سرسبزتر از باغ رضوان است امشب گام گامش بوسه گاه خور و غلمان است امشب گوش جانم این شنفته جبرئیل وحی گفته قوموا ای دلهای خفته لاله نرگس شکفته قبله کن بیت الحسن را تا ببینی ذوالمنن را گوش شو تا بشنوی مدّاحی روح الامین را چشم شو تا بنگری آئینه حق الیقین را سرو بستان تمام لاله های باغ دین را طفل دلبند عروس رحمة للعالمین را پای تا سر داور است این یا مگر پیغمبرست این حیدر است این، حیدر است این، یا حسین دیگر است این یا که نرگس در بغل بگرفته چون زهرا حسن را هستی از نور خدا شد نائره با یاد مهدی لحظه‌ها دارند صدها خاطره با یاد مهدی لاله افشانده بتول طاهره با یاد مهدی کعبه می‌گردد بدور سامره با یاد مهدی شاهد مقصود آمد، جودبخش جود آمد حجت معبود آمد، مهدی موعود آمد انجمن انجم شده جوئید ماه انجمن را بوی گل در بوستان می‌آید از پیغام نرگس زنده گردیدند خونین لاله‌ها از نام نرگس حُلّه‌های نور پوشاندند بر اندام نرگس نور مهدی می‌رود بر آسمان از بام نرگس آسمان‌ها چون ستاره، گرد آن دارالزّیاره زائر آن ماه پاره، تا مگر با یک اشاره غرق در موج نگاه خود کند چرخ کهن را تا گل روی حسن را داد با حُسنش طراوت لب گشود و کرد چون جدّش علی قرآن تلاوت محو او شد مست او شد هم ملاحت هم حلاوت لاله را گفت قضاوت کن قضاوت کن قضاوت سرو دیدی گل فشاند؟ گل سخن بر لب براند؟ نسترن هستی ستاند؟ یاسمن قرآن بخواند من به چشم خویش دیدم گرم قرآن یاسمن را آمد آن شیریان که عالم را ببر گرفته شورش عیسی از گردون سلام آورده و موسی ز طورش یافته داود عکس خال او را در زبورش انبیا آماده ایثار جان روز ظهورش داغداران بیقرارش بی قراران داغدارش رهسپاران خاکسارش، خاکساران رهسپارش می‌کند دارالسرور خلق این بیت الحزن را ای هزاران آفرین بر حُسن از حُسن آفرینت ای زده گلبوسه وجه الله اعظم بر جبینت ای به گرد شمع رخ پروانه جبرئیل امینت کعبه عمری چشم در راه صدای دل نشینت پر گشا و دلبری کن، رخ نما روشنگری کن سر بر آر و سروری کن، داوری کن داوری کن داوری کن تا بر آری ریشه نخل فتن را رخ نما ای یوسف گم گشتة کنعان کعبه جلوه کن ای آفتاب حُسن از دامان کعبه بازآ تا بازگردانی به پیکر جان کعبه سر برآور تا به سرآید غم هجران کعبه ای خدا پیدا ز ذاتت ای ملک محو صفاتت ای همه حجّاج ماتت کعبه مشتاق صلاتت بر سر پانه که تقدیم تو سازم جان و تن را آفتاب عالم آرایی نمی‌دانم کجایی دور از مائی و با مائی نمی‌دانم کجایی در دل جمعی و تنهایی نمی‌دانم کجایی پیش من با من هم آوایی نمی‌دانم کجایی تو امام عالمینی، جان جانی عین عینی سامره یا کاظمین، زائر قبر حسینی کعبه را گردم به شوقت یا مزار بوالحسن را ای خزان دین بهار از فیض چشم اشکبارت ای بسان لاله‌ها دل‌های خونین داغدارت ای معطّر آفرینش یاد گلهائی بهارت مصلح عالم بیا ای عالمی چشم انتظارت وارث ملک نبوّت سرو بستان مروّت مشعل بزم اخّوت گوهر بحر فتوّت کی شود عدل تو گیرد هم زمین را هم زمن را تا بکی از لاله‌های باغ خون عطر تو بویم؟ تا بکی با اشک هجران گرد غم از رخ بشویم؟ تا بکی در اشک خود گم گردم و روی تو جویم؟ تا بکی نادیده وصف روی زیبای تو گویم؟ ای بخاک جان فدایی، از تو زیبد مقتدایی تا بکی اشک جدایی؟ بت زند لاف خدایی کن برون از آستین یکباره دست بت شکن را چشم شیعه پر بود از اشک گوهر بار تا کی؟ آه زهرا آید از بین در و دیوار تا کی؟ صوت جدت بر سر نی از لب خونبار تا کی؟ شیعه بر مظلومی اسلام گرید زار تا کی؟ سینه ها را آه تا کی؟ پشت پرده ماه تا کی؟ هجر وجه الله تا کی؟ یوسف اندر چاه تا کی؟ پاک کن از دیدگان «میثمت» اشک مَحَن را @raziolhossein1
امشب حسنات می فرستد… حسنات صدها برکات می فرستد… برکات نذر پسرش، حضرت نرجس خاتون… دارد صلوات می فرستد…صلوات ...... امشب به نگاه خسته جان می آید شوری به تن خسته دلان می آید آورد صبا مژده که ای منتظران الوعده که صاحب الزمان می آید @raziolhossein
هزار مرتبه شکر خدا که یاری کرد برای مدح تو طبع مرا بهاری کرد برای مادری آخرین گلش ،الحق در انتخاب تو زهرا چه شاهکاری کرد میان خانه غریبی آن حسن را دید برای این حسنش از تو خواستگاری کرد به شوق وصل خریدی غم اسیری را کدام عاشقی اینگونه بی‌قراری کرد مسیح سجده شکر خدا به جا آورد رسول خطبه عقده تو را که جاری کرد شب زفاف به فرقت بهشت گل میریخت وسامرا به قدوم تو لاله کاری کرد مهی دمید از این وصلت خداوندی که ماه در برش اظهار شرمساری کرد خودت بیا و طلب کن ظهور مهدی را دعای مادری تو مگر که کاری کرد @raziolhossein
جان و دل حق پرست دارد نرگس با حجت حق نشست دارد نرگس خورشید زمین و آسمان میگردد ماهی که به روی دست دارد نرگس ....... آن شب که گل باغ ولا چیدن داشت گلهای امید و عشق بوییدن داشت وقتی که نظر بر روی مهدی می کرد لبخند امام عسکری دیدن داشت ....... برخیز که حجت خدا می آید رحمت زحریم کبریا می آید در گلشن عسکری گذر کن امشب بوی گل نرگس از فضا می آید @raziolhossein
بخوان به گوش فلک نغمه ی اذان امشب که غرق نور خدا می شود جهان امشب بخوان که بر تنِ بی روح و جان این عالم ز یمن مقدم جانان رسیده جان امشب شکفته گل ز گل عالمین همچو بهار چنان که می رود از کوچه ها خزان امشب جهان دوباره پر از نغمه های داوودی ست شده است فُلک و فلَک جمله نغمه خوان  امشب بگو که ریسه ببندند از ستاره و ماه که از ره آمده خورشید آستان امشب چه شور و حال عجیبیست هر کجا نگری ملائکند دمادم گهر فشان امشب چنان جهان به تماشای اوست در حیرت که بند آمده از دیدنش زبان امشب هوای شهر پر از عطر یاس و نرگس هاست که مست رایحه اش گشته گلسِتان امشب بگو که حضرت باران رسیده تا بخشد به ناتوانی افتادگان توان امشب بگو بگو بفرستند بر رخش صلوات محمد است ز رخسار او عیان امشب عجب نباشد اگر کعبه باز بشکافد که می رسد به جهان از علی نشان امشب بگو که می رسد آنکس که سیزده معصوم شده است در قد و بالای او نهان امشب امام کعبه در آغوش کعبه زاده ببین ببین تلالو انوار بی کران امشب  ... بگو که تا ، گل زهرای ما نظر نخورد وان یکاد شود ذکر هر دهان امشب ... بگو که نقل بپاشند و گل بیفشانند که می رسد به زمین صاحب الزمان امشب ......... اگر که طالب فیضی از این قبیله ی نور بمان به درگه این خاندان ، بمان امشب @raziolhossein