eitaa logo
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
432 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
345 ویدیو
55 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کار فرهنگی مسجد موسی بن جعفر (ع) بسیار گسترده شده بود. سید علی مصطفوی برنامه‌های ورزشی و اردویی زیادی را ترتیب می‌داد. همیشه برای جلسات هیأت یا برنامه‌های اردویی فلافل می‌خرید. می‌گفت هم سالم است هم ارزان. یک فلافل فروشی به نام جوادین در خیابان پشت مسجد بود که از آنجا خرید می‌کرد. شاگرد این فلافل‌فروشی یک پسر با ادب بود. با یک نگاه می‌شد فهمید این پسر زمینه معنوی خوبی دارد. بارها با خود سید علی مصطفوی رفته بودیم سراغ این فلافل‌ فروشی و با این جوان حرف می‌زدیم. سید علی می‌گفت این پسر باطن پاکی دارد و باید او را جذب مسجد کنیم. برای همین چند بار با او صحبت کرد و گفت که ما در مسجد چندین برنامه فرهنگی و ورزشی داریم. اگر دوست‌ داشتی بیا و توی این برنامه‌ها شرکت کن. حتی پیشنهاد کرد که اگر فرصت نداری در برنامه فوتبال بچه‌های مسجد شرکت کن. آن پسرک هم لبخندی می‌زد و می‌گفت: چشم اگر فرصت شد میام. رفاقت ما با این پسر در حد سلام و علیک بود. تا اینکه یک شب مراسم یادواره شهدا در مسجد برگزار شد. این اولین یادواره شهدا بعد از پایان دوران دفاع مقدس بود. در پایان مراسم دیدم همان پسرک فلافل فروش انتهای مسجد نشسته به سید علی اشاره کردم و گفتم: رفیقت اومده مسجد. سیدعلی تا او را دید بلند شد و با گرمی از او استقبال کرد. بعد او را در جمع بچه‌های بسیج وارد کرد و گفت: ایشان دوست صمیمی بنده است که حاصل زحماتش را بارها نوش جان کرده‌اید. خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم. بعد سید علی گفت: چی شد این طرفا اومدی؟ او هم با صداقتی که داشت گفت:‌ داشتم از جلوی مسجد رد می‌شدم که دیدم مراسم دارید. گفتم بیام ببینم چه خبره که شما را دیدم. سید علی خندید و گفت: پس شهدا تو رو دعوت کردن. بعد با هم شروع کردیم به جمع‌آوری وسایل مراسم. یک کلاه آهنی مربوط به دوران جنگ بود که این دوست جدید ما با تعجب به آن نگاه می‌کرد. سید علی گفت:‌ اگه دوست داری بگذار روی سرت. او هم کلاه را گذاشت روی سرش و گفت: به من میاد؟ سید علی هم لبخندی زد و به شوخی گفت: دیگه تموم شد شهدا برای همیشه سرت کلاه گذاشتند. همه خندیدیم. اما واقعیت همان بود که سیدگفت: این پسر را گویی شهدا در همان مراسم انتخاب کردند. پسرک فلافل فروش همان هادی ذوالفقاری بود که سیدعلی مصطفوی او را جذب مسجد کرد و بعدها اسوه و الگوی بچه‌های مسجد شد. https://eitaa.com/refigh_shahid1
#story ●خرمشهر را خدا آزاد کرد..● #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری https://eitaa.com/refigh_shahid1
شهدای مدافع حرمی که در فتنه ۸۸ مجروح شده بودند...!! ۸۸
با سلام.. برای راحت تر پیدا کردن رفیق شهید خودتون ما یه لیست تهیه کردیم از شهدایی که از اول تا به حال معرفی شدند..👇👇👇 1- 2- 3- 4- 5- 6- 7- 8- 9- 10- 11- 12- 13- 14- 15- 16- 17- 18- 19- 20- 21- 22- 23- 24- 25- 26- 27- 28- 29- 30- 《ان شاءالله بتونید استفاده کنید..🌹》 https://eitaa.com/refigh_shahid1
🔰سه بار برای جنگ با #داعش راهی منطقه سامرا شد. 👈می گفت بار دومی که رفتم تا مرز #شهادت رفتم، اما خدا نخواست. 🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🔰 #هادی_دلها 🌸یک بار برای زیارت #اربعین_حسینی از #نجف به #بصره رفت و مسیر ۵۰۰ کیلومتری تا #کربلا را به عشق اربابش پیاده روی نمود. 🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
☚کتاب پسرک فلافل فروش☛عنوان کتابی است که دربردارنده زندگینامه وخاطرات بسیجی مدافع حرم،طلبه شهید محمدهادی ذوالفقاری است. ذوالفقاری،روز بیست وششم بهمن۱۳۹۳در سامرا به فیض شهادت نائل آمد. پسرک فلافل فروش حاوی مجموعه خاطراتی ازپدر،مادر،خواهر وجمعی از دوستان وآشنایان در ایران وعراق،از دوران کودکی تا زمان شهادت می‌باشد. ❤️یاد وخاطره‌ی شهدای مدافع حرم حضرت زینب(س)گرامی باد. 🌷 @refigh_shahid1
✍ #کلام_شهدا 🔺از خواهران می خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا (س).رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز؛ چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا(س) را نمی دهد...😔 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری