eitaa logo
ناگفته های زندگی همسران
11.5هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
7.2هزار ویدیو
111 فایل
‌🌷﷽ ای دی پرسش و پاسخ بعد از رسیدن به 20 کا در توضیحات قرار خواهد گرفت⇩ 🍏 @markaz_teb🌿 آنچه برای دیدنش به کانال آمده اید👆 جهت دعوت دوستاتون وهم گروهی هاتون به این کانال لینک مارو بهشون معرفی کنین تا شاید باهم کمکی به کاهش سردی روابط زناشویی کنیم💐
مشاهده در ایتا
دانلود
📚محدث نوري رضوان الله عليه نقل مي‌كند : 🕌يكي از خدمتگزاران حرم مطهر حضرت رضا عليه السلام گفت : در شبي كه نوبت خدمت من بود، در رواقي كه به دارالحفاظ معروف است، خوابيده بودم . ناگاه در خواب ديدم كه در حرم مطهر باز شد خود حضرت امام رضا عليه السلام از حرم بيرون آمدند و به من فرمودند :« برخيز و بگو مشعلي فروزان بالاي گلدسته ببرند، زيرا جماعتي از اعراب بحرين به زيارت من مي‌آيند و اكنون در اطراف « طرق » ( هشت كيلومتري مشهد ) بر اثر بارش برف راه را گم كرده‌اند برو به ميرزا شاه نقي متولي بگو مشعلها را روشن كند و با گروهي از خادمان جهت نجات و راهنمايي آنان حركت كنند .» آن خادم مي‌گويد : از خواب پريدم و فوري از جا برخاستم و مسؤول خدام را از خواب بيدار كرده و ماجرا را برايش گفتم او نيز با شگفتي برخاست و با يكديگر بيرون آمديم در حالي كه برف به شدت مي باريد مشعلدار را خبر كرديم و او به سرعت مشعلي روي گلدسته روشن كرد آنگاه با عده‌اي از خدام حرم به خانه‌ي متولي رفتيم و ماجرا را برايش شرح داديم سپس با گروهي مشعلدار به طرف طرق حركت كرديم نزديك طرق به زوار رسيديم . آنان در هواي سرد و برفي ميان بيابان گويي منتظر ما بودند . از چگونگي حالشان جويا شديم گفتند : ما به قصد زيارت حضرت رضا عليه السلام از بحرين بيرون آمديم امشب گرفتار برف و سرما شده و از راه خارج گشتيم و ديگر نمي‌توانستيم مسير حركت را تشخيص دهيم تا اينكه از شدت سرما دست و پاي ما از كار افتاد و خود را آماده‌ي مرگ نموديم . از مركب‌ها فرود آمديم و همه يك جا جمع شديم . فرش‌هايمان را روي خود انداختم و شروع به گريستن كرديم و به حضرت رضا عليه السلام متوسل شديم . در ميان مسافران مردي صالح و اهل علم بود . همين كه چشمش به خواب رفت، حضرت رضا عليه السلام را در خواب زيارت نمود ،كه به او فرمود : « برخيز ! كه دستور داده‌ام چراغ‌ها را بالاي مناره‌ها روشن كنند. شما به طرف چراغ‌ها حركت كنيد .» همه برخاستيم و به طرف چراغ‌ها حركت كرديم كه ناگاه شما را ديديم. ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥صدقه برای اموات ! 🎤 یه کسی خواب دید، ارواح مومنین دارن تند میرن طرف بهشت. ولی یه نفر میلنگه اون عقب! بهش گفتن: فلانی چرا می لنگی...؟اونا تند میرن... گفت: آخه اونا اولادهاشون براشون کار خیر کردن اینا تند دارن میرن، من بچم برام کار خیر نمیکنه! گفت: بچت کجاست که من برم بهش بگم... گفت: دم فلان دریا(رخت شوره) آدرس گرفت و رفت وقتی از خواب بیدارشد رفت پیداش کرد و گفت: ....☝️ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️آمده بود دیدن امام، امام از فرموده های رسول خدا صلی الله علیه وآله برایش میگفت؛ ...از اینکه هرکس یتیمی را نگهداری کند خدا حافظش خواهد بود؛ از اینکه هرکس یتیمی را نوازش کند، به تعداد موهای سر آن یتیم، قصرهای بهشتی نصیبش خواهد شد... سپس امام عسکری علیه السلام فرمود: اما یتیم تر از کودک پدر مرده، کسی است که از امامش دور افتاده باشد؛ نه راهی به محضر امامش دارد، نه احکام دینش را میداند... هدایت چنین کسی، ثوابش مثل بر دامن نشاندن یتیم است... کسی که او را هدایت کند، در بهشت همنشین ما خواهد بود. 📚تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص338. ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💠 دلیل نام گذاری ایت الله بهجت(ره) ✍درباره نامگذاري حضرت آيت الله بهجت، خاطره‌اي شيريني که از نزديکان ايشان نقل شده است که ذکر آن در اين مجال سودمند است: پدر آيت الله بهجت در سن حدود هفده سالگي بر اثر بيماري وبا در بستر بيماري مي‌افتد به گونه‌اي که اميد زنده ماندن او از بين مي‌رود. در آن حال ناگهان صدايي شنيد که گفت:«با ايشان کاري نداشته باشيد؛ زيرا ايشان پدر محمد تقي است.» تا اين که با آن حالت خوابش مي‌برد و مادرش که در بالين او نشسته بود گمان مي‌کند وي از دنيا رفته؛ اما بعد از مدتي پدر آقاي بهجت از خواب بيدار مي‌شود و حالش رو به بهبودي مي‌رود و کاملاً شفا مي‌يابد. چند سال پس از اين ماجرا تصميم به ازدواج مي‌گيرد و سخني را که در حال بيماري به او گفته شده بود کاملاً از ياد مي‌برد. بعد از ازدواج نام اولين فرزند خود را به نام پدرش مهدي مي‌گذارد، فرزند دومي دختر بوده، وقتي فرزند سوم را خدا به او عطا مي‌کند، اسمش را«محمد حسين» مي‌گذارد، و هنگامي که خداوند چهارمين فرزند را به او عنايت مي‌کند به ياد آن سخن که در دوران بيماري اش شنيده بود مي‌افتد، و وي را«محمد تقي» نام مي‌نهد؛ ولي وي در کودکي در حوض آب مي‌افتد و از دنيا مي‌رود، تا اين که سرانجام پنجمين فرزند را دوباره« محمد تقي» نام مي‌گذارد، و بدين سان نام آيت الله بهجت مشخص مي‌شود. ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹چگونه می توان عابد حقیقی شد🌹 🍂🌹پیامبر اکرم (ص) فرمود: خداوند متعال در شب معراج به او گفت: ای احمد، آیا میدانی چگونه می توان عابد حقیقی شد؟ حضرت پاسخ دادند: نمی دانم. خداوند فرمود: هرگاه هفت صفت در انسان جمع شود: 🌾1)تقوایی که او را از ارتکاب گناه باز دارد. 🌾2)سکوتی که مانع از پرداختن به آنچه به او مربوط نیست،گردد. 🌾3)ترسی که هر روز بر اشک و حزن او بیفزاید. 🌾4)حیائی که در خلوت و تنهایی پردا کند. 🌾5)خوردن مال حلال که برای ادامه حیات محتاج آن است. 🌾6)دشمنی دنیا، که من آنرا دشمن دارم. 🌾7)و دوستی با نیکان و صلحا از آن روی که من آنها را دوست دارم. 📙مستدرک الوسائل، جلد9، صفحه19 ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🧹بچه است یا جادوگر ؟ 🔮قاسم بن عبدالرحمن گفت : به بغداد رفتم و مدتی در آنجا زندگی می کردم . روزی جمعیت زیادی را دیدم که ازدحام کرده ، راه می روند و می ایستند . پرسیدم : چه خبر است ؟ گفتند : فرزند امام رضا(ع ) از اینجا عبور می کند ! من نگاه کردم دیدم در حالی که بسیار کم سن و سال است بر اسبی نشسته و حرکت می کند ! با خود گفتم : خدا لعنت کند شیعیان را که می گویند خداوند اطاعت از این شخص را واجب کرده است . در همین لحظه آن بچه که سوار بر اسب بود نزد من آمد و این آیه را خواند : فقالوا اءبشرا منا واحد نتبعه انا اذا لفی ضلال و سعر گفتند : آیا سزاوار است که از بشری مثل خودمان پیروی کنیم ، در این صورت (اگر از او پیروی کنیم ) به گمراهی و ضلالت سخت در افتاده ایم. با این آیه به من فهمانید که کوچکی و بزرگی مطرح نیست ، دستور خدا باید اجرا شود ، من در ذهن خود گفتم : او جادوگر است که از درون من با خبر شد . در همین هنگام امام جواد(ع ) به سوی من بازگشت و این آیه را خواند : القی الذکر علیه من بیننا بل هو کذاب اشر ای عجب ! آیا در بین ما افراد بشر تنها بر او وحی رسید (چنین نیست ) بلکه او مرد دروغگوی بی باکی است. با این آیه سحر را از خود نفی کرد . من تا این کرامات را از او دیدم به حقانیت او ایمان آورده و شیعه شدم و از مذهب و مرام خود که زیدی بود دست کشیدم . 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امام جواد علیه السلام: الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ و سُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ؛ اعتماد به خدا بهاى هر چيز گران بها است ، و نردبانى به سوى هر بلندايى. 📙(بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 364) 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی *انتخاب سخت* مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد. و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است. اول از نگهبان شروع کرد؟ پس گفت : انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد : آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌گیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد. بعداً از کشاورزی که پیش او کار می‌کرد سوال کرد. گفت اختیار کن؟ کشاورز گفت : زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا مال را انتخاب می‌کنم. بعد از آن سوال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت : من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم. و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت : من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری. پس آن پسر جواب صحیح داد؟ درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا این‌که مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است قرآن را گرفت و بعد از این‌که قرآن را گشود در آن دو پاکت دید در اولین پاکت مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود وجود داشت و پاکت دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود؟ به زودی این مرد غنی را وارث می‌شود پس آن مرد ثروتمند گفت : هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند. پس گمان شما نسبت به پروردگار جهانیان چگونه است؟ ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥☝️راه حل همه مشکلات ...! 🎙 "اجر بوسیدن پدر و مادر" مردی به حضور پیامبر اکرم(ص) رسید و پرسید: «ای رسول خدا! من سوگند خورده ام که آستانه ی در بهشت را ببوسم، اکنون چه کنم؟» پیامبر(ص) فرمودند: پای مادر و پیشانی پدرت را ببوس، یعنی اگر چنین کنی، به آرزوی خود در مورد بوسیدن آستانه ی در بهشت می رسی او پرسید: اگر پدر و مادرم مرده باشند، چه کنم؟ پیامبر(ص) فرمودند: قبر آنها را ببوس... 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
🔴 کاری که تمام گناهان را محو میکند حتی اگر آسمانها را سیاه کرده باشد 🌕 حدیث قدسی، خداوند فرمود: ای موسی (ع) گمان نکن مادرت برای تو مهری داشت، اگر من مهر تو را در دل او جای نمی دادم او هرگز برای شیردادن تو نیمه شب ،خواب شیرین را رها نمی کرد. 🌕 ای موسی (ع) از میان بندگان من اگر بنده ای چنان گنهکار باشد که از گناهان او آسمان به رنگ سیاه در آمده باشد، فقط به خاطر یک کارش من تمام گناهان او را می بخشم و وارد بهشت می کنم و برای این کار از هیچ کس ابایی ندارم و اجازه نمی گیرم. موسی (ع) عرض کرد، خدایا آن عمل چیست؟ ➖ حضرت حق فرمودند: کسی که برای رضایت من قلب یک بنده مؤمن مرا شاد گرداند . او آن گاه مرا شاد کرده است و سزای کسی که مرا چنین خرسند کند، بخشش همه گناهان اوست 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
👌👇🏻 از عزرائیل پرسیدند: تابه حال گریه نکردی زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟ عزرائیل جواب داد: یک بارخندیدم، یک بارگریه کردم ویک بارترسیدم. "خنده ام" زمانی بودکه به من فرمان داده شد جان مردی رابگیرم،اورادرکنارکفاشی یافتم که به کفاش میگفت:کفشم را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم وجانش راگرفتم.. "گریه ام"زمانی بود که به من دستور داده شدجان زنی رابگیرم، او را دربیابانی گرم وبی درخت و آب یافتم که درحال زایمان بود..منتظرماندم تا نوزادش به دنیا آمد سپس جانش را گرفتم..دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه درآن بیابان گرم سوخت وگریه کردم.. "ترسم"زمانی بودکه خداوندبه من امر کرد جان فقیهی را بگیرم نوری ازاتاقش می آمد هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشترمی شد و زمانی که جانش را می گرفتم از درخشش چهره اش وحشت زده شدم.. دراین هنگام خداوندفرمود: میدانی آن عالم نورانی کیست؟.. او همان نوزادی ست که جان مادرش راگرفتی. من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم هرگز گمان مکن که باوجودمن، موجودی درجهان بی سرپناه خواهد بود! 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گناهی که اگر پیامبر ص هم برای شما استغفار کند بخشیده نمی شود ...! 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
حضرت عیسی مسیح علیه‌السلام در کوهی می‌گذشت، یهودیان او را دشنام می‌گفتند و عیسی علیه‌السلام در حق ایشان دعای خیر می گفت! یکی گفت: ایشان دشنام می‌گویند و تو دعا می‌کنی؟ گفت: هرکس سرمایه‌ی خود خرج می کند. 📚شرح احوال عطار 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه ثروت تاکنون زاییده مردی نه قصر و کاخ درمان کرده دردی 🍂🍃 برو انسانیت را مشتری باش قضاوت می شوی با آنچه کردی! 🎙 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
✨﷽✨ ✅درک نادرست از معنای ذکر و یاد خدا ✍سال‌ها پیش شخصی که سابقه طلبگی داشته و می‌آید تهران در باند کسروی‌ها قرار می‌گیرد، کتابی در رد شیعه نوشته بود که به آن جواب نوشتند. از جمله ذکر خدا را تحقیر کرده و گفته بود آیا اینکه یک پاسبان در دل شب خانه‌های مردم را پاسبانی کند بهتر است و خدا راضی‌تر است یا بنشیند یک جا و هی لب‌هایش را تکان بدهد بگوید من ذکر می‌گویم؟ مرد عالمی جواب خوبی داد، گفت: شقّ سومی دارد و آن اینکه پاسبان در همان حالی که تفنگش را روی دوشش گرفته و در خیابان‌ها قدم می‌زند و پاس می‌دهد ذکر خدا می‌گوید. اسلام که نمی‌گوید یا برو پاسبانی کن یا ذکر خدا بگو، یا برو خلبان باش یا ذکر خدا بگو، یا برو کشتیبان باش یا ذکر خدا بگو. اسلام می‌گوید هر کاری که می‌کنی ذکر خدا بگو، آن‌وقت کارت را بهتر انجام می‌دهی و روحیه‌ات قوی‌تر می‌شود. مثل اینکه قرآن گفته ذکر خدا فقط به این است که انسان در چلّه بنشیند، درها را به روی خود ببندد، تسبیح هزاردانه هم دستش باشد و ذکر بگوید! 💥قرآن به مجاهدین می‌گوید: «یا ایّهَا الَّذینَ امَنوا اذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتوا وَ اذْکرُوا اللَّهَ کثیراً لَعَلَّکمْ تُفْلِحونَ» ای اهل ایمان! آن‌گاه که با دشمن روبه‌رو می‌شوید و مرگ دندان‌های خود را به شما نشان می‌دهد پابرجا باشید و یاد خدا بکنید. 📚استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج3، ص92 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
مطابق با فتوای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ⁉️ آیا گوشت گوسفندی که روز عید قربان در خانه قربانی شده است، تماماً باید بین مردم نیازمند پخش شود؟ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💠 عید قربان با نماز و عبادتش، با ذکر و دعایش، با قربانی و صدقات و احسانش، بستری برای جاری ساختن مفهوم عبودیت و بندگی است 🌸جشن رهایی از اسارت نفس 🌸و شکوفایی ایمان و یقین 🌸و عید سرسپردگی و بندگی 🌸بر همه‌ی مسلمانان مبارک باد ♥️✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🎥 ماجرای تکان‌دهنده نبش قبر حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها 🌴دفن شدن حضرت رقیه (س) با غل و زنجیرهای اسارت... در حکایت ملا محمدهاشم خراسانی و نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (سلام الله علیها) در سال 1280 هجری، نقل شده است؛ جناب ملا سید هاشم بعد از نبش قبر ایشان، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون او را به هوش می‌آورند، قضیه زنجیر را به مردم می‌گفت و می‌فرمود؛ بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود، همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست. 📚اسرار الشهادة، صفحه 406. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
‍ ✨کلید قرآنی ✨ 👈حضرت آدم"گناه کرد 🔑کلیدش : "رَبّنَا ظلمناأنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ" پس مورد عفو وبخشش قرار گرفت 👈حضرت"نوح"بین دشمنانش گیر افتاده بود، 🔑کلیدش: "رب اني مغلوب فانتصر" پس گشایش الهی نصیبش شدوبا کشتیش نجات یافت ودشمنانش نابود شدند 👈 حضرت زكرياپیرومسن بودو همسرش نازا، 🔑کلیدش: "رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًاوَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ" پس یحیی به اوعطاگردید 👈حضرت يونس درتاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود، 🔑کلیدش: "لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين" پس نجات یافت 👈حضرت أيوب به بیماریهای سختی دچارشد، 🔑کلیدش: "رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ" پس از درد و رنج نجات یافت 👈حضرت إبراهيم درآتش افکنده شد، 🔑کلیدش: "حسبنا الله ونعم الوكيل" پس نجات یافت و پیروز گشت 👈حضرت يعقوب،یوسف را از دست داده بود، 🔑کلیدش: "إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه" پس خدابعدسالها یوسف رابه او برگرداند 👈حضرت محمد(ص)درغارثور توسط کفارمحاصره شده بود، 🔑کلیدش: "لاتحزن إن الله معنا" پس بر آنها پیروزگشت آیا خدابرای بنده کافی نیست؟ ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
آخرین کلام پیامبر و امام صادق علیهماالسلام چه بود؟ جابر بن عبدالله می‌گوید: کعب الاحبار از عمر پرسش‌کرد: «آخرین سخن پیامبر چه بود؟» او گفت: «از علی (ع) بپرس!» کعب به نزد حضرت علی(ع) آمد و همین پرسش را از آن حضرت نمود. علی (ع) فرمود: رسول خدا را به سینه خود گرفتم پس سر مبارکش را بر دوش من گذاشت و فرمود: نماز، نماز. آخرین توصیه امام صادق (ع)نیز نماز است امام کاظم (ع) می فرمایند:پدرم در هنگام مرگ وصیت کرد ما را و فرمود:شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد. 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنی روس ، فقیر و اجاره نشین که شهردار ، دستورتخلیه خانه او راداده بود به پوتین نامه مینویسد چندروزبعد پوتین بامحافظانش بایک دسته گل وسندخانه به دیدنش می آید همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن همه سال حج نمودن سفر حجاز کردن ز مدینه تا به کعبه سر و پابرهنه رفتن ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن شب جمعه ها نخفتن به خدای راز گفتن به خدا که هیچکس را ثمر آنقدر ندارد که به روی نا امیدی در بسته باز کردن 🖌"شیخ بهایی" ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥سه چیز آدما رو خراب میکنه ! 👈بخل 👈کینه 👈حسادت کینه ی کسی تو دل کسی باشه دعاش مستجاب نمیشه خداهم توفیق دعا کردن رو بهش نمیده ! 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
داستانی بسیار زیبا و تاثیر گذار از جناب صدرالمتالهین ... 🔻مرحوم ملاصدرا با دو تا از دامادهايش يعنى مرحوم فيض كاشانى و مرحوم عبدالرزاق لاهيجى، گویا در كاشان بودند و داشتند از کوچه ای رد مى‏ شدند. 🔸ديدند كه دخترى يك گليمى را روى پشت بام آورده و دارد تكان مى ‏دهد؛ پسرى هم كه عاشق آن دختر است دارد از پائين نگاه مى‏ كند و مى‏ گويد: مى ‏دانم نيامدى قالى تكان بدهى آمدى خودت را نشان بدهى! 🔹نقل می کنند مرحوم ملاصدرا كنار كوچه آن قدر گريه كرد كه حالش به هم خورد. گفتند مگه آقا چى شد؟ گفت از حرف این پسر من منتقل شدم به این معنی که خداى متعال هم که این عالم را خلق کرده، آمده خودش را نشان بدهد اما کسی در پی دیدنش نیست. . 🔸گرانبهاترين گوهر، معرفت خداست. علم حقيقى همين علم است. اين را به هر كسى نمى‏ دهند مگر اينكه قدم به قدم، خونِ دل بخورد و زحمت بکشد. هر كجا كه يك خورده پايش را كج بگذارد جلويش را مى‏ گيرند. عشق اين كار را هم در دل هاى آلوده قرار نمى‏ دهند. ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
نجات از ضربت شمشیر مستانه بسیاری از بزرگان به نقل از حکیمه دختر حضرت ابوالحسن، امام رضا علیه السلام روایت کرده اند، که فرمود: چون برادرم، حضرت جواد علیه السلام به شهادت رسید، روزی نزد همسرش، امّ الفضل - دختر مأمون - رفتم. امّ الفضل ضمن صحبت هائی پیرامون فضائل و مکارم امام جواد علیه السلام ، اظهار داشت: آیا مایل هستی تو را در جریان موضوعی بسیار عجیب و حیرت انگیز قرار دهم که تاکنون کسی نشنیده است؟ گفتم: چه موضوعی است؟ آری، برایم بیان کن. گفت: شبی از شب ها در منزل حضرت بودم، ناگاه زنی وارد شد، پرسیدم تو کیستی؟ پاسخ داد: من از خانواده عمّار یاسر هستم و همسر ابوجعفر، محمّد بن علیّ الرّضا علیه السلام می باشم، با شنیدن این خبر، حسّاسیّت من برانگیخته گشت و بُردباری خود را از دست دادم، و از جای برخاستم و به نزد پدرم مأمون رفتم. هنگامی که او را دیدم، متوجّه شدم که شراب بسیار خورده و مست لایعقل است؛ پس موضوع را برایش بیان کردم و نیز افزودم که شوهرم بسیار از من و تو بدگوئی می کند و به تمام افراد بنی العبّاس توهین می نماید. پدرم با شنیدن سخنان دروغین من خشمگین و عصبانی گشت و شمشیر خود را برگرفت و سوگند یاد کرد که امشب او را با این شمشیر قطعه قطعه می کنم و روانه منزل حضرت گردید. من با دیدن چنین صحنه ای از گفتار خود پشیمان شدم و همراه پدرم روانه گشتم تا ببینم چه می کند. چون مأمون وارد منزل شد، دید حضرت جواد علیه السلام در بستر آرمیده است، پس با شمشیر بر آن حضرت حمله برد و به قدری بر بدن مبارک و مقدّس او ضربات شمشیر وارد کرد که دیدم بدنش قطعه قطعه گردید. و به این مقدار هم قانع نشد، بلکه شمشیر بر رگ های گردن او نهاد و رگ های گردنش را نیز قطع کرد. من با مشاهده این صحنه دلخراش بر سر و صورت خود زدم و روی زمین افتادم، پس از لحظاتی که از جای برخاستم روانه منزل پدرم گشتم؛ و چون صبح شد و پدرم از حالت مستی بیرون آمد، به او گفتم: یا امیرالمؤمنین! آیا متوجّه شدی که دیشب چه کردی؟ گفت: خیر، در جریان نیستم و خبر ندارم. وقتی جریان را برایش بازگو کردم، فریادی کشید و مرا تهدید کرد و گفت: رسوا شدیم، دیگر در جامعه جایگاهی نداریم. سپس یاسر خادم را احضار کرد و به او دستور داد تا به منزل حضرت جواد علیه السلام برود و گزارش وضعیّت حضرت را بیاورد. یاسر رفت و پس از لحظاتی بازگشت و چنین اظهار داشت: دیدم ابوجعفر، محمّد بن علیّ علیه السلام لباس های خود را پوشیده؛ و بر سجّاده و جانماز خویش نشسته است و مشغول عبادت بود، در حیرت و تعجّب قرار گرفتم؛ و سپس از حضرت تقاضا کردم تا پیراهنش را درآورد و به من هدیه دهد. و با این کار خواستم که ببینم آیا ضربات شمشیر بر بدنش اثر کرده، و آیا بدنش زخم و خون آلود است یا خیر؟ حضرت تبسّمی نمود و اظهار داشت: پیراهنی بهتر از آن را به تو خواهم داد. گفتم: خیر، من پیراهنی را که بر تن داری، می خواهم. پس چون پیراهن خود را از تن شریفش درآورد، کوچک ترین زخم و اثر شمشیر در جائی از بدنش نیافتم. و مأمون با شنیدن این خبر مسرّت آمیز، خوشحال شد و مبلغ هزار دینار به یاسر هدیه داد.**حکایت بسیار مفصّل است و بسیاری از تاریخ نویسان شیعه و سنّی آن را به گونه های مختلف از جهت تفصییل و یا خلاصه آورده اند از آن جمله: 📚مهج الدّعوات: ص 26، مناقب ابن شهرآشوب: ج 4، ص 394، 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈
💠امین در امانت داری 👳‍♂شیخ مرتضی انصاری، مرجع تقلید شیعیان بود. وی روزی که از دنیا رفت با آن ساعتی که به صورت یک طلبه فقیر دزفولی، وارد نجف شد، فرقی نکرد. وقتی مردم خانه او را دیدند، متوجه شدند که او مانند فقیرترین مردم زندگی می کند. روزی شخصی به ایشان گفت: آقا! خیلی هنر می کنید که این همه وجوهات به دست شما می آید و از آنها هیچ گونه استفاده شخصی نمی کنید. شیخ مرتضی گفت: چه هنری کرده ام! مرد سؤال کننده گفت: چه هنری از این بالاتر! شیخ مرتضی گفت: حداکثر، کار من، مثل کار خرک چی های کاشان است که می روند اصفهان و بر می گردند. خرک چی های کاشان پول می گیرند که بروند از اصفهان کالا بخرند و بیاورند. آیا شما دیده اید که اینها به مال مردم خیانت کنند! این مسئله، مسئله مهمی نیست که به نظر شما مهم آمده است ‌ ‌ 💠 @resale_hamrah ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈